تقارن منافع کشورهای منطقه با رویکرد اقتصادی و سیاسی چین زمینه را برای نقش آفرینی مثبت پکن در غرب آسیا فراهم کرده است.
چرایی ورود چین به آشتی ایران و عربستان و تاثیر آن بر جایگاه پکن
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ هرچنددستگاه دیپلماسی چین تاکید کرده که اولویت چین در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه مسأله اقتصاد است اما تامین منافع اقتصادی و سرمایهگذاری سودآور بدون تحقق امنیت و ثبات محقق نمیشود. بر همین اساس چین سیاست خارجی خود را بر مبنای نزدیکی میان بازیگران در کنار هم تعریف کرده تا بدین طریق بتوانند مسأله انتقال انرژی و پروژه «بیای آر» را به شکلی جدی پیش ببرد.
برای چین مهمترین موضوع در سیاست خارجی خود در منطقه خلیج فارس، انرژی است. چین با حفظ رشد اقتصادی دو رقمی خود در سالهای متمادی و پیش بینی تبدیل شدن به اقتصاد شماره یک جهان تا سال ۲۰۳۰، انرژی را به عنوان نیازی راهبردی قلمداد میکند.
در سالیان گذشته با توجه به اینکه خلیج فارس به عنوان بزرگترین دارنده منابع انرژی جهان زیر نفوذ آمریکا قرار داشت و صادرات انرژی از ایران نیز با اعمال سیاستهای تحریمی محدود میشد، راهبرد متنوع کردن تأمین منابع تأمین انرژی در دستور کار چین قرار گرفت.
در این راستا آفریقا و حوزه خزر به عنوان حوزههای موازی خلیج فارس در تأمین انرژی چین شناسایی شدند. با وجود این، نیاز روزافزون اقتصاد چین به انرژی باعث شد از اندیشه نفوذ در کشورهای متحد آمریکا در خلیج فارس غافل نشود.
این بازیگر کلان عرصه بینالملل، پس از سالها تلاش برای تقویت اقتصاد خود و قبضه بازارهای جهانی، اکنون به تدریج وارد نقشآفرینیهای سیاسی، امنیتی فرا منطقهای میشود.
سفر «شی جینگ پینگ» به ریاض در ۱۶ آذر ۱۴۰۱ و استقبال بی سابقه مقامات سعودی و رهبران عرب از وی و سپس همکاریهای اقتصادی و نظامی چین با امارات و مصر و پیش از آن سرمایهگذاری کلان در بندر بصره و دیگر پروژههای اقتصادی در عراق تا اعلام آمادگی پکن برای میانجیگری میان مسکو و کییف، همه نشان از این دارد که چین ماحصل سالها سیاست نفوذ اقتصادی بدون دخالت در امور داخلی کشورها و بدون تنشآفرینی و بدون لشکرکشی را میخواهد برداشت کند.
اعلام توافق عربستان و ایران برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک، رشته جدیدی از سلسله متغیرات در نقشه منطقهای است که بر اساس تغییرات نقشه بزرگ بینالمللی صورت میگیرد.
سخنان «وانگ یی» دیپلمات ارشد چینی بعد از اعلام توافق تهران و ریاض حاوی پیامهای زیادی در این زمینه بود. وی با بیان اینکه توافق عربستان و ایران در پکن، پیروزی صلح است تأکید کرد؛ چین به ایفای نقش سازنده در تعامل مناسب با موضوعات پیچیده پایبند است و توافقی که بین این دو کشور انجام شد در دنیای آشفته کنونی، خبر خوبی است.
چین درسالهای اخیر توسعه روابط اقتصادی را با کشورهای منطقهای در اولویت خود قرار داده؛ به همین دلیل همزمان روابط نزدیکی با ایران و عربستان دارد. لازمه این پروژه اقتصادی که چین در منطقه دارد، صلح و ثبات منطقه است؛ زیرا سرمایه به ثبات و امنیت نیاز دارد؛ وقتی کشوری همچون چین، با ایران و عربستان کار میکند به این میاندیشد که لازمه امنیتِ سرمایهگذاری، کاهش تنش میان این دو کشور است؛ در واقع اختلافهای آنها به ضرر پروژه کلان چین است.
به این ترتیب پروژه توسعه اقتصادی چین با منطقه، این کشور را به سمت افزایش نقشآفرینیهای سیاسی - امنیتی و دیپلماتیک برده و این شروع افزایش نقش پکن در منطقه خواهد بود. طبیعتا توافق پکن هم از منظر تاریخی و هم بینالمللی بسیار با اهمیت است؛ از همین رو از این پس باید شاهد حضور و نفوذ گسترده چین در منطقه خاورمیانه خواهیم بود.
چرایی استقبال عمومی از چین در خاورمیانه و موفقیت پکن
ماهیت و نوع نقشآفرینی چین و ایالات متحده آمریکا در منطقه به گونهای است که عمده کشورهای منطقه اکنون به این نتیجه رسیدهاند که رابطه با چین ضمن تامین منافع اقتصادی، میتواند عاملی برای ثبات و امنیت باشد، ثباتی که رشد و شکوفایی اقتصادی را تضمین میکند. کشورها و بازیگران دولتی و غیر دولتی با نگاهی به سالها حضور آمریکا در منطقه غرب آسیاحاصلی جز نا امنی و جنگ نمیبینند.
در مقابل ماهیت منافع چین در غرب آسیا بدین گونه است که پکن نه تنها به دنبال نا امنسازی نیست، بلکه هرگونه نا امنی را زنگ خطری برای منافع خود میبیند. پکن به خوبی افول قدرت آمریکا در جهان و منطقه غرب آسیا را مشاهده میکند، اما نمیخواهد با اعزام نیرو و ایجاد پایگاههای نظامی و اعزام ناوهای هواپیمابر مسیر آمریکا را برود؛ مسیری که نه تنها توفیقی در امنیت منطقه نداشت، بلکه شرایط را ملتهبتر کرده است؛ بنابراین برای چین غرب آسیا و شمال آفریقا یعنی یک بستر مهم برای همکاری اقتصادی که ارتباطی به نیروی نظامی و ناوهای هواپیمابر ندارد.
همچنین چین در روند تعامل خود، بر خلاف آمریکا قصد دیکته کردن سیاستها و خواستههایی که ناقص حاکمیت و استقلال کشورهاست را ندارد. یکی از دلایلی که کشورهای عربی برای کار با پکن تمایل دارند، همین عدم دخالت در امور داخلی کشورهاست. احمد کاظم زاده