با نزدیک شدن به چهارشنبه سوری، شهروندان در کوی و برزن از دست ترقههای دست ساز که علاوه بر ایجاد وحشت صدمات زیادی را برجای میگذارد، امنیت ندارند.
بیشتر بخوانید: رسمی که درگذر زمان از اصل خود دور شده است
به گفته حسن سپهرفر، پژوهشگر مردم شناسی، طبق سنتهای قدیم چهارشنبه هفته اول اسفند را «چیلّهَ قووان illa qovânč» (بیرون راندن چله) یا «یالانچی چارشنبه yâlânče čâršanba» یعنی چهارشنبه دروغگو؛ دومین چهارشنبه را «کولهَ چارشنبه kula čâršanba» (چهارشنبه کوتاه)؛ سومی را «موشتولوقچی muštuluqče» (چهارشنبه موشتولوق آور)؛ یا قره چهارشنبه و چهارمین را «آخیرچارشنبه» (چهارشنبه آخر) میگویند.
اسفند ماه، در میان مردم آذربایجان غربی به بایرام آیی «bâyrâm âye» (ماه عید) معروف است، ماهی است که آذربایجانیها در فکر تدارک مراسم چهارشنبه آخر سال و عید از قبیل تهیه پوشاک نو، میوه و شیرینی، هدایا برای افراد نزدیک و لوازم مورد نیاز میشوند.
حتی طبق رسم معمول زنان آذربایجانی است چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال به بازار رفته و برای سال جدید اقلامی مانند: شانه سر، آیینه، کوزه سفالی نو، پوشاک تازه و نو برای بچهها و خودشان و تنقلاتی از قبیل: نخود و کشمش، بادام و گردو، مقداری میوه و ... که مجموعا " آنها را «چارشنبه یِمیشی ršanba yemišeâč» مینامند، تهیه کرده و با خود به منزل میآورند.
اما در این شب رسم معمول چنین است که، دَم دمای، غروب آفتاب و تاریک شدن هوا در نقاط روستایی، جوانان و بزرگسالان با شور و شوق تمام، کپههای هیزم را روی هم جمع کرده و با غروب خورشید آنها افروخته و همراه با ترانه خوانی:
آتیل باتیل چارشنبه
بختیم آچیل چارشنبه
باش آغریم دیش آغریم بوردا قالسین و...
از روی شعلههای آتش میپرند و برای خود و خانواده آرزوی سلامتی میکنند. البته روشن کردن آتش در میان مردم نه به معنای پرستش آتش، بلکه به لحاظ نعمت الهی و فروغ رحمانی روشن میشود.
شال اندازی
در بیشتر روستاهای شهرستان ارومیه قبل از این که رسم شال اندازی معمول شود، به جای آن از کجاوه استفاده میشده است. این نوع ظرف را در ایام گذشته از جنس مقوا و بعدها از حلبی ساختند. کجاوه معمولا با توجه به سن اشخاص در اندازههای بزرگ و کوچک ساخته شده و دو جا در طرفین برای روشن کردن شمع تعبیه میشده است، که جوانان هنگام استفاده معمولاً به امید این که زندگی در این خانه جاری باشد شمعها را روشن و از کجاوه را روزنه بام روانه پایین میکردند تا صاحبخانه از تنقلاتی که قبل تهیه کرده بود، مقداری از آن را داخل کجاوه بریزد.
اما مراسم شال اندازی و به عبارت محلی (شال سال لاماق šâl sâllâmâq یا بئلیِ بئلیِ blle blle) که امروز بیشتر با این نام شناخته میشودبه طور معمول رسمی است که در ایام گذشته و قبل پسرهای جوان چهره خود را با چارقد یا چادری گرفته و بالای بام منازل همسایگان و فامیل و آشنایان رفته و از مقابل پنجرهها یا روزنه پشت بام اتاقها شال و دستمال یـا توبره خود را به نیت و آرزویی روانه پایین میکنند. یکی از افراد منزل هم طبق رسم معمول مشتی از تنقلاتی را که قبلا" تهیه کرده یا یکی دو عدد از تخم مرغهای آب پز شدهای را که در جوشانده پوست پیاز به رنگ سرخ در آورده اند، یا مبلغی پول داخل شال آنها گذاشته و با دعای خیر (چَک الله مطلیبیین وِئرسین = بکش که خدا مرادت را دهد.) روانه شان میکنند.
رسم قولاق آسدی (فال گوش ایستادن):
در همین شب برخی از دختران دم بخت و آرزومند روستایی چادر به سرکرده و به طور ناشناس از روزنه بامها یا کنار پنجرهها به فال گوش (قولاق آسدی) میایستادند؛ و در شهرها هم، برخی بر سرچهار راهها ایستاده وکلیدی هم زیر پای خود میگذاشتند تا به گفتگوی اشخاصی که درحال گذر بودند، گوش فرا داده و نیّت و حاجات خود را با توجه به گفتههای آنها تعبیر و تفسیر کنند.
با وجود رسمهای زیبا که پر بود از معنا و مفهوم، دیگر چهارشنبههای آخر سال، تبدیل به شبی پر از استرس میشود به طوری که متاسفانه آمار لحظه به لحظه مصدومان و حتی کسانی که در راه ساخت و یا پرتاب ترقههای غیرمجاز جان خود را از دست دادند، رصد میشد، خانههایی که به سبب دپوی این بمبهای دست ساز ویران و یا خسارت دیدند.
در این روز بارها شنیده ایم که جوانی در اثر انفجار مواد محترقه دستساز جان خود را از دست داد.
یا بنا به اعلام اورژانس در یکی از محلات شهر به دلیل ساخت مواد محترقه دستساز توسط ۲ جوان، انفجاری رخ داده و موجب مرگ یکی از این افراد شده و یکی از سازندگان این مواد نیز دچار مصدومیت شد.
منبع: ایسنا