از سال ۱۳۹۵، ۲۱ اسفند در سالنمای کشور به نام روز بزرگداشت نظامی گنجوی، شاعر پارسیسرای ایرانی ثبت شده است. نظامی گنجوی، شاعری داستانسرا و زبردست در مثنوی داستانی بود.
بیشتر بخوانید:
نظامی در زمره گویندگان توانای شعر فارسی است، که نهتنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوهی او بر شعر فارسی نیز در شاعرانِ پس از او آشکارا پیداست. نظامی از دانشهای رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی وسیع داشته و این خصوصیت از شعر او به روشنی دانسته میشود.
شعر نظامی به زبانهای گوناگون درآمده است، برای نمونه خمسه به همّت رستم علیاف به زبان روسی ترجمه و منتشر شده است. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران روز بزرگداشت نظامی گنجهای است.
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند و توصیف طبیعت و اشخاص و احوال آنها در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.
مهارتی که نظامی در تنظیم و ترتیب منظومههای خود به کار برده است باعث شد که بزودی شاعران از آثار او تقلید کنند. نخستین و بزرگترین شاعری که به تقلید نظامی در نظم پنج گنج همت گماشت، امیر خسرو دهلوی است و از دیگر مقلدان بزرگ وی میتوان به خواجوی کرمانی، جامی، هاتفی، وحشی بافقی و آذر بیگدلی اشاره کرد. نظامی علاوه بر پنج گنج دیوان قصاید و غزلیاتی هم دارد.
نظامی قصاید متعددی دارد که به پیروی از سنایی در وعظ و حکمت سروده است. نظامی چنان که از اشعارش بر میآید، در آغاز جوانی به تحصیل ادب و تاریخ همت گماشت و بیشتر عمر خود را در گنجه گذرانید و کمتر از موطن خود دوری گزید، مگر سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان به یکی از شهرهای نزدیک گنجه کرد و در مجلس قزل ارسلان با نهایت عزت و احترام پذیرفته شد. وی با اصول عرفان آشنا بود و عملا نیز به زهد و تصوف میپرداخت و پادشاهان نیز رعایت مقام او را میکردند و در حضور وی از میو مطرب پرهیز میکردند.
نظامی از شاعران معاصر خود تنها با خاقانی ارتباط داشت و بعد از فوت آن استاد در مرثیه او گفت: همی گفتم که خاقانی دریغاگوی من باشد دریغا من شدم آخر دریغاگوی خاقانی (پنج گنج)
نظامی غیر از دیوانی که دولتشاه عدد ابیات آن را، بیست هزار بیت نوشته و اکنون مقداری از آن در دست است، پنج مثنوی مشهور به نام پنج گنج دارد که آنها را خمسهی نظامی میگویند.
مثنوی اول از پنج گنج، مخزن الاسرار است که مشتمل بر حدود ۲۲۶۰ بیت است و شاعر آن را به نام فخرالدین بهرام شاه بن داوود، پادشاه ارزنگان نامیده است. فخرالدین بهرام شاه نیز در برابر این تحفه پنج هزار دینار و پنج سر استر رهوار به نظامی جایزه داد.
مثنوی دوم منظومه خسرو و شیرین است که در ۶۵۰۰ بیت سروده شده است.
مثنوی سوم منظومه لیلی و مجنون است که در ۴۷۰۰ بیت سروده شده است.
مثنوی چهارم بهرام نامه یا هفت پیکر یا هفت گنبد است که در ۵۱۳۶ بیت ساخته شده است.
پنجمین مثنوی از پنج گنج اسکندر نامه است. این کتاب مجموعا در۱۰۵۰۰ بیت سروده شده و شامل دو قسمت است که نظامی نخستین را، شرفنامه و دومین را اقبالنامه نامیده است. نظامی گنجوی در سال ۵۹۱ ه. ق وفات یافت.
والدین و انساب
نظامی به سال ۵۳۰ یا ۵۴۰ هجری در گنجه متولد شد. پدر او، یوسف بوده و مادرش رئیسه نام داشت. برخی اصل او را از عراق، نواحی قم و تفرش میدانند. هر چند که او از زادگاه خود خشنود نبود، اما تمام عمر خود را در گنجه سپری کرده است.
نظامی نیز مانند تمام بزرگان دانش و ادب در زمان جوانی به دانش اندوزی و کسب هنر و کمال اشتغال داشت. او به دلیل کوشش و رنج بسیار در راه فراگرفتن دانش و ادب به آن مقام و مرتبه عالی در فرهنگ و سخنوری رسیده است.
با مروری در آثار نظامی اهتمام بسیار او در کسب دانشهای زمان را میتوان مشاهده کرد چنانکه آورده است: به بازی نبردم جهان را به سر- که شغلی دگر بود جز خواب و خور نخفتم شبی شاد بر بستری- که نگشادم آن شب ز دانش دری.
چون نظامی در فراگیری علوم رایج رنج میبرد و هم روزگاران خود را از خود فروتر مییابد، به ستایش خود میپردازد: ز چندین سخنگو سخن یاد دار- سخن را منم در جهان یادگار سخن، چون گرفت استقامت به من- قیامت کند تا قیامت به من
منم سر و پیرای باغ سخن- به خدمت میان بسته، چون سرو من
همسر و فرزندان
نظامی با زنی که امیر در بند او را تحفه فرستاده بود، ازدواج کرد و او را عاشقانه دوست میداشت. مثنوی خسرو شیرین را متاثر از دوران خوش زندگی با همسرش میداند که آفاق نام داشت که در جوانی چشم از جهان فرو بست. حاصل این وصلت پسری بنام محمد است. نظامی پس از مرگ آفاق دوبار ازدواج نمود که علت آن مرگ زود هنگام همسرانش بود.
نظامی به همسران خود احساسات لطیف و علاقه و محبتی خاص داشت؛ این امر را میتوان در مثنویهای عاشقانه او و مضامین دقیق و خیالات باریک وی یافت. نظامی مرگ شیرین، قهرمان داستان و مظهر یک زن خوب را، که در آغاز جوانی و بهار زندگی با آن همه زیبایی و دلبری رخت از جهان کشید و در زیر خاک پنهان شد، شبیه مرگ «آفاق» معشوق و محبوب جوانمرگ خود میداند، و چنین میآورد:
در این افسانه شرط است اشک راندن گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
به حکم آنکه آن کم زندگانی چو گل بر باد شد روز جوانی
سبکرو، چون بت قبچاق من بود گمان افتاد خود کآفاق من بود
همایون پیکری نغز و خردمند فرستاده بمن دارای دربند
وقایع میانسالی
در زمان نظامی خرافات و اعتقاد به سعد نحس بودن کواکب وجود داشت. چون نظامی خود دارای فکری بلند بود و در علوم عقلی و نقلی تبحر داشت، برخلاف مردم آن زمان، با کمال صراحت و شجاعت عقیده علمی خود را که مخالف عقاید عمومی آن زمان بود بیان میکند و میگوید ستارگان نیز خود مخلوق واجب الوجود هستند و هیچگونه تأثیری در سرنوشت و آینده فرزندان آدم ندارند.
چگونگی عرضه آثار
مقام علمی نظامی در غرب و شرق زبانزد همگان است. به عنوان مثال، یان ریپکا، هفت پیکر نظامی را به زبان فرانسوی ترجمه کرده است. ویلهلم باحز، خاورشناس آلمانی نیز درباره نظامی بحث و تحقیق کرده، و همچنین ویلسون خاورشناس انگلیسی، هفت پیکر نظامی را به انگلیسی برگردانده است.
در سال ۱۸۱۲ میلادی دو نفر از فضلای هند بنامهای بدرالدین علی و میرحسین علی، اسکندرنامه را با نام منتخب شروح اسکندرنامه به چاپ رساندند. علاوه بر آن برتلس، دانشمند روسی نیز در مورد نظامی تحقیقاتی انجام داده است.
یک خاورشناس روسی دیگر به نام فرانسوا اردمان منتخبی از اسکندرنامه نظامی را تحت عنوان جنگ روس و روم به چاپ رسانیده است. بعد از آن یک مستشرق دیگر روسی به نام لوئی اسپیتز ناجل کتابی به نام لشکرکشی اسکندر کبیر نوشت که مطالب آن را از اسکندرنامه نظامی اقتباس کرده بود. هربرت دودا، متشرق چکسلواکی نیز کتاب فرهاد و شرین را چاپ و منتشر کرده است.
دکتر عبدالنعیم محمدحسن مصری هم کتابی بنام نظامی الگنجوی شاعر الفضیله در مصر به چاپ رسانیده است. رمضانی کاتب، قسمت اول اسکندر نامه نظامی را بنا به درخواست آقای ریچارد جانسن استنساخ کرد و قسمت دوم اسکندر نامه نیز توسط شخصی موسوم به میرعلیخان به همین شخص انگلیسی تقدیم گردید
انگلیسیها در قرون گذشته از آثار نظامی به منظور آموزش زبان فارسی به کارمندان شرکت هند شرقی استفاده میکردند، همانند کلیات نظامی، مخزن الاسرار، اسکندرنامه و خمسه نظامی که بدان جهت چاپهای متعددی از آن آثار به عمل آمده است.
سبک نظامی
وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگرچه داستان سرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.
با وجود آنکه آثار نظامی از نظر اطناب در سخن و بازی با لفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات، قابل خرده گیری است، ولی «محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.
برجستگیها و ویژگیهای شعر نظامی
۱- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.
۲- در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.
۳- انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.
۴- ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.
۵- تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت میشود، کلام وی را گاهی دچار ابهام میکند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.
درگذشت و آرامگاه
آرامگاه نظامی در گنجه
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی هرچند شاعری مدحپیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بوده است، از جمله: فخرالدین بهرام شاه پادشاه ارزنگان از دستنشاندگان قلج ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کرده است، اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شده است، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام برده است، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کردهاست.
نظامی در فاصلهٔ سالهای ۶۰۲ تا ۶۱۲ در گنجه درگذشت و آرامگاهی به او در همان شهر منسوب است.