سفرسامح شکری به دمشق میتواند زمینهای برای نزدیکی تدریجی مصر به محور مقاومت باشد
روزنامه اینترنتی رأی الیوم در سرمقاله امروز خود به سفر اخیر برخی مقامات کشورهای عربی به دمشق به ویژه سفر روز دوشنبه سامح شکری وزیر امور خارجه مصر به سوریه و دیدارش با بشار اسد رئیس جمهور این کشور پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که آیا پس از این سفر، مصر به تدریج و از طریق سوریه به محور مقاومت و ایران نزدیک میشود؟
افزایش سفر مقامات رسمی کشورهای عربی به دمشق در هفتههای اخیر و نیز سفر بشار اسد رئیس جمهور سوریه به مسقط پایتخت عمان که پس از سفر مشابه وی به ابوظبی امارات صورت گرفت و گفتگوهای تلفنی برخی از رهبران عرب با بشار اسد برای اعلام همبستگی با سوریه و ابراز همدردی و تسلیت با آن به خاطر قربانیان زلزله ویرانگر اخیر این کشور، همه از نشانههای فرسایش فزاینده وضعیت تحریمها و پایانی بر قطع ارتباط و همکاری کشورهای عربی با سوریه و نیز شکست جزئی و محدود اعمال تحریمها و محاصره ۱۱ ساله علیه کشور سوریه است، اما آنچه که در میان همه این اقدامات و تحرکات عربی چشمگیر و قابل توجه است تحرکات سیاسی و دیپلماتیک غافلگیر کننده و فزاینده مصر است که این تحرکات قاهره نه فقط گشایش به سمت سوریه بلکه شامل ترکیه و قطر هم میشود و این اقدامات قاهره برخلاف نگرش وجهت گیری سیاسی آن به متحدان سنتی قاهره در منطقه در طول یک دهه گذشته به ویژه ریاض و ابوظبی است.
زمانی که هواپیمای حامل سامح شکری وزیر امور خارجه مصر برای اولین بار طی ۱۱ سال گذشته در فرودگاه دمشق به زمین نشست، دکتر مصطفی مدبولی نخست وزیر مصر هم در صدر هیئتی عالی رتبه متشکل از ۵ وزیر کابینه راهی دوحه قطر شد و مورد استقبال گرم همتای قطری خود قرار گرفت.
ما در اینجا اصلا در مورد اهمیت این گشایش و تغییر رویکرد اعراب در قبال سوریه پس از پایداری و مقاومت ارتش عربی سوریه و شکست توطئهها علیه این کشور که این گشایش به وضوح در سفر یک هیئت پارلمانی عربی به دمشق نمایان شد، بحث نمیکنیم. سفری که متاسفانه نمایندگان پارلمانی قطر، مغرب و کویت در آن حضور نداشتند. با این حال از نظر ما، مهمترین تحول آن چیزی است که ما در زمینه تحرکات دیپلماتیک مصر مشاهده میکنیم که نشان دهنده سرآغاز یک تغییر یا بهتر است بگوییم گشایش تدریجی به سمت محور مقاومت در سایه «سردی» روابط مصر با آمریکا، عربستان، امارات و تا حدی کمتر با کویت است. بسیاری از مسئولان و حتی در میان مردم سوریه این سئوال مطرح میشود که این «ناسپاسی» کویت در قبال سوریه برای چیست، در حالی که نیروهای سوریه در زمان تهاجم عراق به کویت در آزاد سازی این کشور کمک کردند؟ و سئوال دیگر اینکه سوریه با مغرب چه کرده که رباط، دمشق را تحریم کرده است؟
بر اساس ارزیابی و پیش بینیهای برخی ناظران عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور مصر از بحران وقوع زلزله در سوریه و ترکیه استفاده کرد و در تماس تلفنی با همتایان سوری و ترکیهای خود با آنان ابراز همبستگی و همدردی کرد و وزیر امور خارجه خود را به پایتختهای این دو کشور فرستاد؛ ابتکاری که تحت عنوان اقدام آشکار و بشردوستانه یعنی «ابزار همدردی و تسلیت» تعبیر شد، اما هدف واقعی مصر از این اقدام احیا و بازسازی پلهای سیاسی و منطقهای با این دو کشور (ترکیه وسوریه) و تغییر مسیر سیاست مصر و ائتلافهای منطقهای آن است.
مصر این روزها بحران مالی شدیدی را تجربه میکند که یکی از برجستهترین آنها دریافت فوری ۱۴ میلیارد دلار وام برای پرداخت بدهیهای خود به صندوق بینالمللی پول و سایر کشورهای طلبکار است (میزان بدهی خارجی مصر ۱۵۶ میلیارد دلار است)، که در غیر این صورت مصر هیچ گزینه دیگری جز فروش شرکتهای دولتی و داراییهای راهبردی خود نخواهد داشت و مهمترین و بارزترین این داراییها نیز کانال سوئز یا مؤسسات وابسته به آن است، اما مقامات مصری قصد خود برای فروش یا اجاره این کانال را که خط قرمزی برای آن و مردم مصر است، به شدت رد میکنند، چون کانال سوئز سالانه هفت میلیارد دلار برای مصر درآمدزایی دارد.
کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) به ویژه عربستان و امارات، به درخواستهای «فوری» مصر در اعطای کمکهای مالی به آن پاسخی نداده اند و گزارشهای خبری حاکی از آن است که سفر اخیر رئیس جمهور مصر به امارات که تحت پوشش شرکت در کنفرانس دولتها صورت گرفت و دیدارش با مقامات ارشد امارات، تغییری در این موضع ایجاد نکرده است.
محمد الجدعان وزیر دارایی عربستان در سخنرانی خود در نشست مجمع اقتصادی داووس قاطعانه اعلام کرد که ریاض از سیاست اعطای کمکها و کمک رسانی به کشورهای عربی در قالب اعطای وام و یا سپرده دست کشیده است مگر اینکه آنها درخواست ریاض در ایجاد اصلاحات مالی مورد نظر را انجام دهند و این اظهارات الجدعان پیام شفاف و صریحی به مصر و اردن است مبنی بر اینکه دوران اعطای کمکها و پرداختهای مجانی و بلاعوض برای همیشه به پایان رسیده و مهمترین اهداف و برنامه ریاض در مراحل بعدی سرمایهگذاریهای سودآور برای این کشور است.
نویسنده سرمقاله در ادامه افزود: با توجه به مواردی که مطرح شد آنچه ما میخواهیم به آن برسیم، این است که نشانههایی وجود دارد که بحران مالی مصر رو به وخامت است و بسیاری از کارشناسان در داخل وخارج مصر بر این باورند که ارزش پول ملی مصر دوباره کاهش یابد و از طرفی وضعیت نارضایتی و عصبانیت در میان مردم مصر ممکن است به انفجاری تبدیل شود که کنترل آن دشوارباشد که این نارضایتی مردمی ناشی از تشدید مشکلات معیشتی و هزینههای سرسام آور زندگی و افزایش سطح خط فقر در مصر در میان کشورهای است، با توجه به این شاخصها منابع آگاه مصری به ما اطمینان داده اند که «بازنگریهای» جدی در دایره قدرت و حاکمیت مصر و در بالاترین سطوح از جهت گیریهای سیاسی و ائتلافهای عربی، منطقهای و بینالمللی وجود دارد که نتایج آن برای بسیاری از کشورهای عربی و بین المللی غافگیر کننده و شاید شوک آور خواهد بود.
بارزترین نمونه از نتایج این بازنگریها نیز بازگشت به سمت سوریه -متحد راهبردی مصر- است که ائتلاف و اتحاد میان این دو کشور به قرنها قبل باز میگردد و بر این اساس رئیس جمهور مصر از وقوع زلزله ویرانگر اخیر استفاده کرد و با بشار اسد همتای سوری خود گفتگو و کمکهای بشردوستانه نزدیک به ۱۵۰۰ تن از انواع مواد غذایی و پزشکی برای آسیب دیدگان زلزله این کشور ارسال کرد و از طرفی سامح شکری وزیر خارجه مصر با سفر به دمشق پیام همبستگی السیسی را به اطلاع بشار اسد رساند.
آیا این حرکت جدید مصر یک تحول و تغییر جدی تلقی میشود یا صرفا یک مانور است تا برخی کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) را وادار به تغییر موضع شان کند تا ارسال کمکها به مصر را از سرگیرند؟ اگر این حرکت مصر، اقدام جدی باشد که ما آن را منتفی نمیدانیم، آیا شامل احیای روابط با محور مقاومت به رهبری ایران از طریق سوریه و تا حدی از طریق عمان و قطر (از نزدیکان ایران) خواهد شد؟
پاسخ این پرسشها را به هفتههای آینده موکول میکنیم و، اما آنچه که در پایان این سرمقاله میتوان اشاره کرد این است که اعراب، سوریه را از اتحادیه عرب خارج و به رهبری مصر و تحت پوشش آن، این کشور را محاصره کردند و به ناچار از طریق مصر دوباره به سمت سوریه باز خواهند گشت و به نظر میرسد این بازگشت، که رهبری سوریه به دنبال آن نبود و مانند کوهی استوار در جایگاه خود ایستاد، قریب الوقوع و قطعی است.