آقای امیر محمدصدیق قادری (راوی کتاب خلبان صدیق) گفت: هدف من از بیان خاطرات دوران اسارت انتقال تجربه به نسلهای آینده بود.
وی گفت: هدف از این که تصمیم گرفتم خاطراتی را که در دلم میپروراندم، بعد از ۳۰ سال منتشر کنم به خاطر نسلهای آینده بود و نه به خاطر خودم و این قدر هم طول دادم که کسی نگوید من قصد دارم از خاطرات خود استفاده شخصی کنم.
آقای صدیق قادری افزود: من از روز اولی که رژیم بعث ناجوانمردانه به خاک ایران حمله کرد شاهد حضور خلبانهایی بودم که با دل و جان به جنگ نیروهای این رژیم رفتند.
وی گفت: در روزهای اول جنگ ۱۳ لشکر عراق که صدها شاید هزاران تانک و زره پوش آنها را همراهی میکردند در داخل خاک ما بودند و ما علاوه بر اینکه تاسیسات اقتصادی و نظامی و جاهای مختلف عراق را داخل خاکش میزدیم تمام این نیروها را مثل یک آرپیچی زن میزدیم که اینها نتوانند بیشتر از این پیش بیایند و خلبانان موفق شدند بعد از یک هفته صدام را به آتش بس بکشانند و صدام هم تقاضای آتش بس کرد.
راوی کتاب خلبان صدیق با بیان اینکه خلبانان آن زمان بین ۲۲ تا ۳۰ سال سن داشتند گفت: بیش از ۲۸۰ نفر ظرف چند ماه اول شهید شدند و این خاک، این وطن، این مردم باید به وجودشان افتخار کنند و از خود یادگاری به جا بگذارند که دشمن بفهمد هیچ وقت این جا جای نداردو در تاریخ ماندگار شود.
آزاده خلبان امیر محمدصدیق قادری افزود: من خدا را شاکرم با دوستانی که در زمان اسارت بودیم چه قبل از جبهه و چه بعد از شروع جنگ تحمیلی توانمان را گذاشتیم که ثابت کنیم به مردمان که جان فدای شما هستیم وخدارا شاکرم که با روسفیدی امروز جلوی شما ایستاده ام.
کتاب خلبان صدیق شب گذشته در شب خاطره حوزه هنری بازخوانی شد.
این کتاب حاوی خاطرات همرزمان و همسر خلبان آزاده است که محمد قبادی نویسنده آن و انتشارات سرو ناشر آن است.