کتاب «روستازادگان دانشمند؛ نام آوران روستای نجم آباد استان البرز» نوشته حسین عسکری مهر منتشر شد.
کتاب چهار فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «درنگی در نجم آباد»، «نام آوران خاندان نجم آبادی»، «نام آوران خاندان ساوجبلاغی» و «دیگر چهرهها». حسین عسکری از معدود پژوهشگرانی است که به تاریخ کهن و معاصر استان البرز توجه ویژه دارد و میتوان او را از جمله معدود البرزپژوهان تخصصی دانست.
این کتاب نیز اثری البرزپژوهانه است که به بررسی اجمالی نقش و جایگاه زنان و مردان خاندانهای نجم آبادی و ساوجبلاغی و دیگر چهرههای برخاسته از روستای کهن نجم آباد در این موضوعات پرداخته است: علوم حوزوی همانند فقه، حدیث، حکمت و کلام، جنبش مشروطه خواهی و پیشدرآمدهای آن، رویدادهای انقلاب اسلامی، اصلاحگری و نواندیشی دینی، زبان و ادبیات فارسی، عربی و ترکی، پزشکی و علوم وابسته به آن، رشتههای هنری اعم از خوشنویسی، موسیقی، نقاشی، سینما، خدمات اجتماعی مثل ساخت مساجد، مدرسه و بیمارستان.
فصل اول این کتاب ذکر تاریخچهای است از روستای کهن نجم آباد به همراه ویژگیهای جغرافیایی آن و البته ارائه اسنادی تاریخی و بررسی جایگاه این منطقه در تاریخ معاصر بویژه از رخداد مشروطه به بعد. در فصل دوم کتاب زندگینامه شخصیتهایی چون شیخ هادی نجم آبادی، آغابیگم نجم آبادی (دختر شیخ هادی)، ابوالفضل نجم آبادی، افسانه نجم آبادی، محمدتقی مجتهد نجم آبادی، مهدی نجم آبادی و… ارائه شده است. این فصل بخش دومی هم به عنوان دیگر چهرههای خاندان نجم آبادی دارد و درختواره نام آوران این خاندان به همراه ارائه مفصل حکایتهایی از زندگی و زمانه آیتالله حاج شیخ هادی نجم آبادی.
در فصل سوم کتاب شخصیتهایی چون حسن اعتمادی، حکیمه دبیران، شفیع دبیران (دبیر افخم)، تقی ساوجبلاغی (دبیر اعلم)، عباس علی سَحبان، مصطفی سحبان و… معرفی شده و درختواره نام آوران خاندان ساوجبلاغی ارائه شده است. در فصل چهارم کتاب نیز شخصیتهایی چون سیدزین العابدین حسینی، محمدحسن و محمدحسین نجم آبادی، مصطفی و ناصر نجمی، محمدباقر خرقانی و… معرفی شدهاند. بخش دوم این فصل نیز نام آوران روستای نجم آباد در یک نگاه، نام دارد.
یکی از ویژگیهای مهم این کتاب معرفی تفصیلی از زندگینامه و آرا و افکار آیتالله شیخ هادی نجم آبادی است. عسکری پیشتر نیز در تحقیقات خود به شیخ هادی پرداخته بود، اما در این کتاب به تفصیل به واکاوی این شخصیت برجسته عصر بیداری ایرانیان پرداخته است. شیخ هادی متفکری قرآنگرا بود و در تنها کتابی که از او برجای مانده یعنی «تحریر العقلا» گرویدن به قرآن را کاری عقلانی معرفی میکند. او نسبت به تهیدستان بسیار فروتن و مددکار بود. در خانه او همواره به روی مردم باز بود تا بدون هیچگونه چشمداشت مادی به آنها کمک کند. او دغدغه انسان داشت و به همه سفارش میکرد که بشر دوست، فروتن و مخالف تکبر و استبداد باشند. شیخ هادی به شدت مخالف استبداد بود و همیشه حامی آزادی خواهان و روشنفکران. آزادی مردم را در آگاهی آنها میدانست و برای آزادی مردم پشت و پناه و حامی همه کسانی که منادی آزادی بودند.
او به عنوان یک روحانی روشنفکر به روشنی دریافته بود که برای آگاهی هرچه بیشتر ایرانیان شیوههای سنتی آموزش پاسخگو نیست. به همین مناسبت وی از میرزا حسن رشدیه در راه تأسیس مدارس نوین حمایت کرد. در این راستا شیخ هزینه تحصیل دانشآموزان بیبضاعت را نیز عهدهدار میشد. همچنین همسر شیخ و دخترش «آغابیگم نجمآبادی» نیز با تأسیس انجمن مخدرات وطن گام مهمی در راستای فعالیتهای عام المنفعه به نفع زنان برداشتند که یکی از آنها تأسیس مدرسهای با عنوان «مدرسه دختران» در جنوب شهر تهران بود.
شیخ هادی هرگونه مسائلی را که باعث ذلت انسان میشد حرام میدانست. یکی از فتاوای او تحریم دائمی استعمال دخانیات اعم از توتون، تنباکو و تریاک در همه اوقات بود. به همین دلیل در جلسهای که به منظور اعلام فتوای میرزای شیرازی در تهران تشکیل شده بود شرکت نکرد، چرا که آن فتوا صرفاً مبتنی بر حرمت موقتی بود.
در زمینه سیاست نیز شیخ را «معلم مشروطه» نام نهادهاند، چرا که همه کوشندگان بیداری ایرانیان از اصحاب او بودند. به دلیل فعالیتهای آزادی خواهانه آقا سیدجمال الدین اسدآبادی، شیخ هادی نیز از جمله اصحاب او قرار گرفت. نقل است که به او گفت که پیش از هرچیز بیاید و برای مردم از معنای آزادی در کلام الله مجید درس بگوید. همین نکته نشان دهنده اهتمام او به اسلام سیاسی است. برخی از به اصطلاح مورخانِ امروز، به دلیل ضدیتشان با مشروطه تلاش کردند تا به تخریب شخصیت شیخ هادی بپردازند، چرا که تخریب او زمینههای تخریب نهضت انقلابی و تابناک مشروطیت را نیز فراهم میآورد. بنابراین بحث درباره شیخ هادی و معرفی شخصیت او به نسل جدید اهمیت بسیاری دارد. از این نظر اهتمام حسین عسکری – که از مورخان بهنام است – به شخصیت شیخ هادی قابل توجه است.
حسین عسکری در بخشی از پیشگفتار خود بر این کتاب چنین نوشته است: «ایده اصلی نگارش این کتاب مدیون گفتوگو نامه نگاریهای صاحب این قلم با شادروان استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی – زبانشناس و ایرانشناس نامی و نوه فاضل آیتالله حاج شیخ هادی نجم آبادی – است. ایشان کریمانه با نادیده گرفتن فاصله جغرافیایی استان البرز و هیدلبرگ آلمان، اسناد و منابع کمیابی را در اختیارم قرار دادند و ضمن اصلاح و تکمیل دانستههایم درباره خاندان نجم آبادی، مرا چند باره به تألیف چنین کتابی تشویق کردند. در همین راستا، نگارش مدخل نجم آبادی در جلد شانزدهم دایره المعارف تشیع به مثابه مطالعه اکتشافی و آغاز فیش برداریهای این کتاب بود.
پس از برگزاری کنگره و آئین بزرگداشت آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی در سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۷۸ ش در ساوجبلاغ و تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگینامه شیخ هادی و ۲۴ تن از مفاخر روحانی خاندان نجم آبادی را به قلم مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی دوانی در یک کتاب ۱۰۴ صفحهای منتشر کرد. در ادامه هم کتابهای زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر محمود نجم آبادی و آیت الله حاج شیخ میرزا ابوالفضل نجم آبادی در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ شمسی منتشر شد. با این همه شاید اشاره به زندگی، زمانه و آثار ۸۵ تن از نام آوران روستای نجم آباد در قالب خاندانهای علمی و فرهنگی و همچنین ارائه مطالب مستند، تصاویر کمتر دیده شده و اسناد تازه، از ویژگیهای متمایز کتاب پیشرو باشد.
نام این کتاب را از حکایت دوم باب هفتم گلستان جناب سعدی برگرفتهام. دلیل دیگر توجه و علاقه دوچندانم به این نام، ذوق سلیم، شادروان دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «حماسه کویر» است. ایشان در فصل «روستازادگان دانشمند» به نام شریف آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی و خاستگاه ایشان پرداخته است.»