مدیر روابط عمومی فدراسیون ورزشهای همگانی: اگر یک سند بالادستی وجود داشت و نهادهای ذیربط ورزشهای همگانی و رسانه را به طور خاص ملزم به بازنمایی مؤثر ورزش همگانی جهت فراخوان عمومی به حوزه ورزش با هدف آگاهی بخشی و در نهایت پایش مخاطب در این عرصه می کرد
مشروح گفتگو را در ذیل بخوانید:
مجری: سلام عرض میکنم خدمت شما و وقت شما بخیر
مهمان برنامه: بنده هم سلام عرض میکنم خدمت شما و همکاران محترمتان
سؤال: چطور میتوانید در مورد این ارتباط دو طرفه و این الگوسازی صحبت کنیم، رسانه و حوزه ورزشهای همگانی.
آقای قاسمی: من یک پیشینه عرض کنم درخصوص بازنمایی ورزشهای همگانی در رسانه ملی و بعد رادیو و بعد پیام رسانهای اجتماعی و در ادامه در شبکههای اجتماعی. نکته اصلی اینکه در بازنمایی ورزش همگانی در رسانه ملی از نیمه دوم دهه هشتاد از طریق برنامه صبح و نشاط با تمرکز بر ورزش برنامه پیاده روی آغاز شد؛ و این قضیه کماکان ادامه دارد و یعنی از قرن قبل تا سده جدید آغاز شده است و همچنان هست. آنچه که نشان داده میشود کماکان پیاده روی است و سعی کردند با تعریف یکسری ایستگاههای جدید در خلال این برنامه دیگر ورزشهای همگانی را هم معرفی کنند، اما عموم مردم جامعه کماکان ورزشهای همگانی را به اسم پیاده روی میشناسند. با پیدایش پیام رسانهای اجتماعی یک فرصت برای فدراسیون پیش آمد که دیگر ورزشهای تحت پوشش ورزش همگانی را معرفی کند یواش یواش مردم از طریق پیام رسانهایی مثل تلویزیون و دیگر پیام رسان با دیگر ورزشهای همگانی هم آشنا شدند دیدند که صرفاً ورزش همگانی پیاده روی نیست و میشود به یوگا، پیلاتس و گردشگری ورزشی و دیگر ورزشکاران فکر کرد و اگر به آنها علاقه دارند مشارکت کنند و موارد آن را پیگیری کنند بعد یواش یواش رسیدیم به شبکههای اجتماعی وقتی ورود کردیم به شبکههای اجتماعی به طور ویژه و خاص دیدیم که شاهد استعدادهای نوظهوری هستیم که نسبتی هم با فدراسیون هم ندارند بلکه اینها نخبههای اینستاگرامی دیگر مدیومهای اجتماعی هستند که به طور ویژه از طریق تولید منظم محتوا و ایجاد مخاطب در بستر شبکههای اجتماعی موفق شدند تبدیل شوند به اینفلوئنسر ورزشی. پس سیری که طی شده در این خصوص خیلی متمایز است. عملاً میشود گفت به یک تعارض جدی از بلندنمایی ورزش همگانی بین رسانه ملی و شبکههای اجتماعی اشاره کرد شبکههای اجتماعی به مراتب جلوتر هستند. در این مسیری که ما طی کرده ایم از نیمه دوم دهه هشتاد تاکنون، مواجهه رادیو با ورزش همگانی به مراتب مؤمنانهتر بوده است میشود گفت که رادیو به مراتب بهتر به ورزش همگانی ادای دین کرده است و تصویر خیلی بهتری عملاً میشود گفت که سعی کرده اند با تمام رشتهها و کمیتههای ما گفتگو کنند و آنها را معرفی کنند برای مخاطبان و علاقمندان. اما در دیگر مدیومها ما چنین سعادتی نداشتیم.
سؤال: توضیح جالبی بود در این تفاوتها بین تفاوتها بین فضاهای مختلف رسانه ای. یعنی کماکان رادیو پیشرو است در بحث ورزش همگانی در صورتی که قاعدتاً رسانههای دیگر هم میتوانند وقتی حضور داشته باشند به کمک بیایند طبق بررسی و قاعده شما میتواند این گسترش بیشتری داشته باشد در ترویج آن، غیر از این است؟
آقای قاسمی: دقیقاً همینطور است من میتوانم به جد بگویم که سند بالادستی در صداوسیما به طور خاص اصلاً در هیچ نهادی میشود گفت برای بازنمایی ورزش همگانی وجود ندارد اگر یک سند بالادستی وجود داشت و نهادهای ذیربط ورزشهای همگانی و رسانه را به طور خاص ملزم میکرد به بازنمایی مؤثر ورزش همگانی جهت فراخوان عمومی به حوزه ورزش آن هم با هدف آگاهی بخشی و در نهایت پایش مخاطب در این عرصه. میشود گفت که چنین سندی وجود ندارد وگرنه تاکنون مواجهه رسانه ملی با ما مثل مواجهه با ورزش قهرمانی نبود یعنی عملاً باید صداوسیما به طور ویژه و خاص مواجهه اش را با ورزش همگانی یک تمایزی قائل شود با ورزش قهرمانی، ما ورزش قهرمانی نیستیم. مادامی که این با ما است و همانند ورزش قهرمانی با ما طی میکنند میشود گفت که بازنمایی ورزش همگانی به همین صورت خواهد بود و خیلی از مردم کماکان با حوزه ورزش همگانی آشنا نیستند.
سؤال: نکتهای اگر باقی مانده است بفرمایید.
آقای قاسمی: تشکر میکنم درست است که نهاد بالادستی ما به موضوع بازنمایی ورزش همگانی توجه نمیکند، اما شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرهای ورزشی، دارند خودشان به این مسیر جهت میدهند آن دیگر حتی میشود گفت که فارغ کنترل فدراسیون و وزارت ورزش و عملاً دیگر نهادها است. آنها خودشان مخاطب دارند و هر کاری که دلش بخواهد در آن عرصه انجام میدهد این را باید درنظر داشت.
پایان