زن و شوهرها نباید تنها به کنار هم بودن اکتفا کنند بلکه باید با یکدیگر گفت و گو کنند حتی اگر گفت و گو به چالش بکشد.
قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شوید:
زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار کنند، باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع زن و شوهر با آن که درباره موضوع واحدی صحبت می کنند اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمی تواند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن یا شوهر قصد تسکین ناراحتی همسر خود راداشته باشد، اما بر شدت ناراحتی او بیفزاید. متاسفانه بسیاری از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبه رو هستند. بعضی افراد خواسته های شان را چنان طرح می کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی شود؛ عقاید خود را مبهم طرح می کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می روند، بحث را به حاشیه می کشانند و با این حال خیال می کنند که همسرشان موضوع را دقیقاً و آن طور که هست درک می کند یکی بیش از حد وارد جزییات می شود و دیگری به قدری در کلمات صرفه جویی می کند که کلامش تفهیم نمی شود و هر دو بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک می کنند.
گاه به نظر می رسد که زن و شوهر اصلاً به دو زبان متفاوت حرف می زنند. در این شرایط هرگز عجیب نیست که زن و شوهر هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام بی خبر از تفسیر خویش، دیگری را به دیرفهمی و سرسختی متهم می کند.
توجه داشته باشید که همسر شما با گفتگوی خود، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی های عملی شما نیاز دارد. پس باید نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.
قانون شماره 2- با علاقه گوش بدهید.
گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد و حال آن که شوهر در مقام اعتراض مدعی است که همه حرف های او را شنیده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در این زمینه اختلاف جنسی مشهودی وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر «آره» «عجیب» و تکان دادن سر، به گوینده می فهمانند که به حرف های او گوش می دهند و حال که آن که مردها هنگام گوش دادن بیشتر سکوت می کنند.
گاه شما فراموش می کنید که گفتگو مبادله اطلاعات و نقطه نظر هاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت و جواب نگرفتن در حکم صحبت با دیوار است.اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید، احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن سر عادت کنید و نشان دهید که به راستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.
قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی به نظر می رسد، اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند «او به حرف هایم گوش نمی دهد، تنها می خواهد خودش حرف بزند.»
قطع صحبت هم مانند سایر عادات ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالی کسی که صحبتش قطع می شود، ارتباطی با خودمحوری و مخالفت و غیره ندارد. در اینجا نیز زن و مرد رفتار متفاوتی نشان می دهند مردها بیش از زن ها صحبت را قطع می کنند، اما قطع صحبت آنها مشمول زن ها نیست، یعنی با مردهای دیگر هم که صحبت می کنند همین سیاست را دارند. بنابراین زنی که برای قطع صحبت از سوی همسرش دلایل منفی می تراشد، باید به خاطر داشته باشد که این رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت او باشد. اما با این حال کسی که صحبت را قطع می کند باید به انتظار پایان صحبت بماند و صبر کند. ممکن است مردی با تانی و با جملاتی فاصله دار و حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بی قرار است، مرتب به میان صحبت او پریده، رشته کلام را قطع کند. در این شرایط ممکن است مرد عصبانی شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد، غافل از این که رفتار خانم او دلایل عمیق تری دارد.
مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
قانون شماره 4- ماهرانه سوال کنید:
سوال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن شود. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند. در برخورد با این اشخاص باید زمینه صحبت را فراهم نمود. گاه یک سوال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. در برخی از مواقع، لحن عتاب انگیز یا پرخاشگرانه سوالات مساله ساز می شود: «چرا دیشب دیر آمدی؟» «چرا این همه به خودت رسیدی؟»
در بسیاری از موارد سوالاتی که با «چرا» شروع می شوند تولید اشکال می کنند. علتش این است که این قبیل سوالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد، با آن که ممکن است سوال کننده صرفاً برای کسب اطلاع سوال کرده و منظور دیگری هم نداشته باشد. استفاده از کلمه «چرا» در شروع یک جمله سوالی احتمالاً شماتت ها و خطاب های پدر و مادر در دوران کودکی را تداعی می کند. از آن گذشته سوالاتی که با «چرا» شروع می شوند، اغلب بی اعتمادی یا حتی سوء ظن را تداعی می کند. می توان برای اجتناب از این مشکل، سوالات را به شکل دیگری مطرح کرد. مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می توان پرسید: «مشکلی پیش آمده که دیر به منزل برگشتی؟» در این صورت همسرتان از این که شما نگران هستید یا دوست دارید در جریان مشکلات او قرار بگیرید، خوشحال خواهد شد.
قانون شماره 5- سیاست و نزاکت به خرج دهید:
شاید در ظاهر، رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب به نظر برسد، اما در عمل، هر کس حساسیت هایی دارد و حتی نزدیک ترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» «بی ملاحظه» «لجباز» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر گفتگوی شما را تیره می کند. از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه ها معمولاً اشتباه هستند چون به ندرت همسری پیدا می شود که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند.
چند توصیه مهم:
* حرف تان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید، مثلاً به جای این که بگویید: «تو هرگز به من کمک نمی کنی»، بگویید: «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی، بسیار ممنون می شوم.»
* ذهن خوانی نکنید.احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر می باشد، بهتر است به او بگویید: «احساس می کنم از من دلگیر هستی» تا او برای شما توضیح دهد.
* در صحبت با همسر خود، کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید. سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید اگر خواستید، می توانید یاد صحبت های مودبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقادآمیز دارید، مناسب تر است.
اگر شنونده صحبت های همسرتان هستید، این اصول را رعایت کنید:
* زمینه های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدام یک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید، تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید: «بله، قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است.»
* مضامین منفی صحبت های همسرتان را نشنیده بگیرید. بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت، در بیان مساله مبالغه کند. به علت عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید.
* مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده اید، در غیر این صورت از او سوال کنید مثلاً: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی. درست است؟»
* از گفتن «متاسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدرخاطر همسرتان را فراهم کرده اید، در مقام پوزش برآیید و تاسف خود را به او اطلاع دهید.
منبع:کوچه ما شماره 7.