سردبیر روزنامه الکترونیکی رای الیوم آمریکا و رژیم صهیونیستی را به اختلاف افکنی در میان کشورهای عربی متهم کرد.
عبدالباری عطوان تصریح کرد، سخنان امروز من به دو موضوع مهم اشاره دارد، پیش بینی من از اتفاقات امسال این است که سال پرتنشی را شاهد خواهیم بود، یکی از مناطق اصلی تنش هم منطقه عربی است، روند اتفاقات سریعتر از آنی است که تصور کنیم. اما دو اتفاق مهمی که رخ داد، یکی برگزاری نشست شش جانبه در ابوظبی با مشارکت چهار کشور شورای همکاری خلیج (فارس) یعنی امارات به عنوان میزبان، در کنار سلطان نشین عمان، بحرین و قطر به اضافه مصر و اردن. موضوع مهم بعدی دیدار ناگهانی جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا از منطقه، ورودش به اراضی اشغالی و دیدارش با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و برنامه ریزی برای جنگ با ایران است.
در حال حاضر نیز برای فراهم شدن زمینه برای سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن تلاش میشود، اما در همین مدت دو اظهار نظر مهم را هم شاهد بوده ایم، یکی از آنها سخنان محمد الجدعان وزیر دارایی عربستان که گفته است، ما کمکهای رایگان به کسی ارائه نمیدهیم، اظهار نظر بعدی نیز سخنان فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان، در دیدار با جیک سالیوان است که به صراحت گفت، منطقه فقط با تشکیل کشور مستقل فلسطین، حفظ کرامت فلسطینیان و تحقق خواستههای این مردم، شاهد امنیت خواهد بود.
در واقع به دو موضوع و دو اظهار نظر اشاره کردیم که به صورت کلی درباره آنها صحبت خواهم کرد.
اما موضوع اول، یعنی کنفرانس شش گانه مشورتی که روز چهارشنبه در ابوظبی برگزار شد، این کنفرانس چرا برگزار شد؟ در آغاز کنفرانسی سه جانبه با حضور عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و عبدالله دوم شاه اردن، در قاهره برگزار شد که هم این کنفرانس و هم کنفرانس شش جانبه اردن، ناگهانی بودند، در نتیجه این سئوال پیش میآید که تعجیل در برگزاری این کنفرانسها برای چه بود؟ موضوع، بسیار مهم است و آن اینکه مصر و اردن در آستانه فروپاشی اقتصادی هستند، تشکیلات خودگردان هم در پرداخت حقوق کارکنانش واماند، این نشست با هدف تبیین این مشکلات و چاره جویی برای برطرف کردن بخشی از مشکلات بود. در نتیجه پس از این کنفرنس عبدالله دوم با توجه به ارتباط بسیار خوبی که با شیخ محمد بن زاید دارد به سرعت راهی ابوظبی شد و فردای آن نیز محمد بن زاید خواستار برگزاری نشست شش جانبه شد. موضوع اصلی درباره کمک رسانی بود، اما دراین کنفرانس دو چهره اصلی غایب بودند که یکی از آنها شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و در واقع حاکم اصلی عربستان و دیگری امیر یا ولیعهد کویت بود که این غیبتها سئوال برانگیز است. درباره غیبت عربستان و کویت در این نشست تفسیرهای متفاوتی وجود دارد، برخی میگویند روابط عربستان و امارات تیره است، اما درباره تیرگی روابط نیز دلایل متعددی بیان میشود، عدهای میگویند محمد بن سلمان از محمد بن زاید دلخور است، زیرا در زمان حضور رئیس جمهور چین در عربستان، به دعوت ولیعهد عربستان پاسخ مثبت نداد و در کنفرانس سه جانبه و بسیار مهم عربستان، چین و امارات حاضر نشد. برخی هم اختلاف ریاض- ابوظبی را به پرونده یمن ارتباط میدهند، چون امارات در جنوب یمن دست بالاتر دارد و رفتارهای یک جانبه و مستقلی را در پیش گرفت (این سخن من نیست بلکه اظهاراتی است که به گوش میرسد)، برخی هم اختلافاتشان در موضوع یمن را به اختلاف نظر در حضرموت منتسب میدانند، گفته میشود از زمان ریاست علی عبدالله صالح بر یمن، عربستان بر این کشور فشار وارد میکرد تا حضرموت را به محل عبور لولههای نفتی عربستان به دریای عرب تبدیل کند تا انتقال نفت عربستان از تنگههای هرمز و باب المندب دور شود و در صورت بروز جنگ در منطقه صادرات نفت این کشورآسیب نبیند. امروز هم برخی میگویند روند فشار عربستان تغییر یافت و این کشور در پی آن است تا حضرموت به منطقه مستقلی تبدیل شود که به جنوب یا شمال یمن ارتباطی نداشته باشد، اما امارات میگوید جنوب یمن باید یکپارچه و مستقل از شمال باشد.