کتاب «اسی انگوری» اثر «اعظم حمزهیی خسرقی» روانه بازار نشر شد.
کتاب «اسی انگوری» قصه جوانی به نام «اسماعیل» را روایت میکند که تعمیرکار خودرو است و زندگیاش با جنگ تحمیلی و ایثار و شهادت گره میخورد. این کتاب با شمارگان یکهزار و ۱۰۰ نسخه، در ۲۰۰ صفحه منتشر شده است.
در بخشی از کتاب «اسی انگوری» میخوانید: «بنا بود آن تابستان از سال شصتوسه، گروه توی سفر خانه خدا باشد؛ ولی اسی انگوری گفته بود: «اگه من اسماعیلم، قربونگاه من همینجاست.» و قید سفر را زده و مانده بود توی منطقه جنگی «دشتِ عباس» تا خدمت کند.
ذبیح تا آخرین تعمیرکارش به مرخصی نمیرفت. رویش نمیشد به تهران بازگردد تا سری به کاروکاسبیاش توی گاراژ بزند و یا حالی از خانواده چشمبهراهش جویا شود؛ چرا که همه تعمیرکارها با دعوت و سرپرستی او به جبهه آمده بودند.»