خنده یک پدیده جهانی انسانی و عملی محسوب میشود که همه مردم در هر گوشه از جهان صرف نظر از فرهنگ شان انجام میدهند.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، شواهدی وجود دارد که خنده میتواند به عنوان یک عامل انسجام بخش اجتماعی عمل کرده و احساسات مشترک نزدیکی را تشویق کند.
اگرچه خنده به عنوان یک عامل مهم و اصلی رفتارهای بشری در همه جای جهان دیده شده و میتواند الهام بخش ارتباطات اجتماعی باشد، اما این موضوع بدان معنا نیست که همه ما به یک اندازه، به یک چیز یا در موقعیتهای یکسان میخندیم.
در واقع، روانشناسان در کانادا نظریهای را ارائه کرده اند، میگویند: چهار سبک اصلی شوخ طبعی وجود دارد و نحوه واکنش افراد و فرهنگهای مختلف در میزان تمایل آنها به خندیدن به انواع مختلف شوخیها متفاوت است. تقریباً به نظر میرسد همان طور که ما به زبانهای مختلف صحبت میکنیم، بسته به ترکیب شخصیت و پیشینه فرهنگی خود میخندیم.
در واقع پژوهشگران معتقدند: خنده نیز نوعی زبان بوده و بر این اساس چهار سبک مختلف خنده عبارتند از: خنده وابسته (خنده با دیگران و سرگرم کردن آن ها)، خنده خود افزاینده (مدیریت اتخاذ رویکردی طنز به شرایط دشوار یا شکست ها)؛ خنده ناشی از خودباختگی (مسخره کردن خود برای سرگرمی دیگران یا دستکاری و پنهان کردن احساسات واقعی خود) و خنده پرخاشگرانه (مسخره یا مسخره کردن افراد دیگر).
از نظر ارتباط با شخصیت، شواهدی وجود دارد که نشان میدهدافراد برون گرا و صمیمی و شاد تمایل به شوخیهای خود افزاینده و وابسته دارند. در مقابل، افرادی که خلق و خوی عصبانی داشته و کمتر با دیگران حس همدلی دارند، تمایل به تمرین شوخ طبعی تهاجمی و خودشکوفایی دارند.
وقتی صحبت از تفاوتهای فرهنگی به میان میآید، مطالعات نشان میدهد که افراد دارای فرهنگهای جمعگرایانه تر، مانند چین، در مقایسه با افرادی که دارای فرهنگهای فرد گراتر هستند، مانند ایالات متحده و کانادا، کمتر از طنز تهاجمی بهره برده و بیشتر از طنز وابسته استفاده میکنند.
تحقیقات دیگر نشان داده است: مردم فرهنگهای شرقی کمتر از شوخ طبعی به عنوان راهبرد مقابلهای استفاده میکنند و به طور کلی حس شوخ طبعی را در مقایسه با آنچه در غرب دیده میشود به عنوان یک ویژگی کمتر مهم میبینند.