پژوهشها نشان میدهند استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی باعث میشود از خود نا امید و ناراحت شویم.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، خواب نامنظم، رضایت کمتر از زندگی و اعتمادبهنفس پایین تنها اندکی از عواقب سلامتی هستند که پژوهشگران به رسانههای اجتماعی نسبت میدهند. این پلتفرمها به گونهای میتوانند باعث شوند مردم احساس ارتباط و دانش بیشتری داشته باشند و همزمان به تنهایی و ناآگاهی آنها دامن میزنند.
دانشمندان میگویند این کامیابی و ناکامی نتیجهٔ چگونگی طراحی این پلتفرمهاست. آماندا باوهان (Amanda Baughan)، دانشجوی تحصیلات تکمیلی و متخصص اندرکنشهای انسان-کامپیوتر در دانشگاه واشنگتن، روی موضوعه پژوهش میکند که روانشناسان آن را انفکاک مینامند؛ حالت خوداندیشی پایین و توجه محدود.
او نتایج خود را امسال در کنفرانسی دربارهٔ تعاملات کامپیوتر-انسان منتشر کرد. در ادامه، متن گفتگوی را او با Mind Matters میخوانیم که توضیح میدهد چرا و چگونه اپلیکیشنها باید تغییر کنند تا به کاربران مدرت بیشتری بدهند.
شما نشان دادهاید که تغییر ظاهر و ارائهٔ رسانههای اجتماعی میتواند باعث بهبود تندرسی شود، حتی زمانی که مردم بهشدت روی مسائل اختلاف نظر دارند. میتوانید یک مثال بزنید؟
طراحی رسانههای اجتماعی میتواند قدرت زیادی در این داشته باشد که افراد چگونه با یکدیگر تعامل میکنند و چه احساسی دربارهٔ تجربیات آنلاین خود دارند. برای مثال، ما دریافتیم که طراحی رسانههای اجتماعی میتواند واقعا به مردم کمک کند که در اختلافهای آنلاین حامیتر و مهربانتر باشند؛ در صورتی که اندکی محرک برای این رفتار وجود داشته باشد.
در یک مطالعه، ما مداخلهای را طراحی کردیم که افراد را تشویق میکرد صحبت دربارهٔ یک موضوع مناقشهبرانگیز را در بخش نظرات به پیام مستقیم انتقال دهند. مردم واقعا آن را دوست داشتند. این کار به آنها کمک کرد اختلافهای خود را حل کنند و راهحلی را تکرار میکرد که در اختلافهای حضوری استفاده میکنیم: افرادی که در جمع اختلاف دارند، به فضایی خصوصی بروند و آن را حل کنند.
شما روی مسالهای متفاوت نیز کار کردهاید که از استفاده از رسانههای اجتماعی ناشی میشود و عامل ۳۰ دقیقهای نام دارد. دربارهٔ آن توضیح دهید.
ما خیلی سریع خود را در رسانههای اجتماعی گم میکنیم. وقتی مردم با پلتفرمی مواجه میشوند که برای اطلاعات بیشتر میتوانند بینهایت به پایین اسکرول کنند، همان سیستم پاداش عصبی-شناختی در آنها فعال میشود که باعث انتظار بردن یک لاتاری یا گرفتن غذا میشود. این راهی قدرتمند است که اپلیکیشنها از آن در طراحی خود استفاده میکنند تا ما را مشغول چک و اسکرول کردن نگه دارند.
عامل ۳۰ دقیقهای حالتی است که در آن افراد میخواهند رسانههای اجتماعی خود را بهسرعت چک کنند، اما سپس درمییابند که ۳۰ دقیقه گذشته است، و وقتی به زمان سپری شده فکر میکنند، طیفی از انزجار و ناامیدی را در خود احساس میکنند. پژوهشها نشان میدهند که از این عادت در کاربرد رسانههای اجتماعی احساس نارضایتی میکنند. بسیاری آن را بیهدف، غیر مولد یا اعتیادآور میدانند.
برخی از طراحیهای رسانههای اجتماعی، مانند قابلیت اسکرول بینهایت، میتواند باعث شود افراد گذر زمان را فراموش کنند و پس از بهخود آمدن و فهمیدن گذر زمان، از خود احساس ناامیدی و نارضایتی کنند.
شما استدلال کردهاید که این تجربه بیشتر از این که اعتیاد باشد، انفکاک است. چرا؟
انفکاک یک فرایند روانشناختی است که گونههای بسیاری دارد. در شایعترین انفکاک روزمره، ذهن شما بهقدری درگیر است که از کنشهای خود غافل میشوید. شما ممکن است در حال شستن ظرفها باشید و شروع به خیالبافی کنید، بهگونهای که توجهی به چگونگی شستن ظرفها نکنید. یا ممکن است به دنبال تجربیاتی غرقکننده باشید__تماشای یک فیلم، خواندن یک کتاب یا انجام یک بازی__که زمان را میگذرانند و باعث میشوند فراموش کنید کجا هستید.
در طول این فعالیتها، قوهٔ خودآگاهی انعکاسی و گذشت زمان شما کاهش مییابد. افراد تنها پس از پایان این فرایند متوجه انفکاک خود میشوند. توجه با یک حس «چه اتفاقی افتاد؟» یا «پایم هنگام تماشای فیلم خواب رفت!» احیا میشود.
انفکاک میتواند چیزی مثبت باشد؛ مخصوصاً هنگام یک تجربهٔ جذاب، فعالیت معنادار یا استراحت لازم. اما در برخی موارد میتواند مضر نیز باشد؛ از جمله غمار، یا اختلاف دربارهٔ اهداف مدیریت زمان افراد، مثلاً هنگام اسکرول کردن رسانههای اجتماعی.
چگونه انفکاک افراد را در رسانههای اجتماعی اندازهگیری میکنید؟
ما با ۴۳ نفر همکاری کردیم که از یک اپلیکیشن دستکاریشده به نام چیرپ (Chirp) استفاده میکردند که آن را برای دسترسی به حسابهای کاربری توییتر ساختهایم. این اپلیکیشن به افراد اجازه میدهد افراد به محتوای توییتر دسترسی داشته باشند و همزمان ما میتوانیم سوالاتی را از آنها بپرسیم یا مداخلاتی را تست کنیم.
به این ترتیب، وقتی افراد از چیرپ استفاده میکردند، میتوانستیم پس از چند دقیقه پرسشنامهای را براساس مقیاسهای روانی اندازهگیری انفکاک برای آنها بفرستیم.
ما از آنها خواستیم از مقیاس ۱ تا ۵ با این جمله موافقت کنند: «من در حال حاضر بدون توجه به چیزی که در حال انجامش هستم از چیرپ استفاده میکنم.» ما همچنین با ۱۱ نفر مصاحبه انجام دادیم تا چیزهای بیشتری دریابیم.
نتایج نشان دادند که انفکاک در ۴۲ درصد شرکتکنندگان ما رخ میدهد و آنها مرتباً از دست دادن گذر زمان یا تحلیلرفتن کامل را گزارش میکردند.
شما چهار مداخله طراحی کردید که تجربهٔ کاربران از توییتر را در چیرپ تغییر میداد تا از انفکاک آنها کاسته شود. کدامیک از آنها ثمربخش بودند؟
موفقترینها لیستهای شخصی و برچسبهای تاریخ خوانش بودند.
در لیستهای شخصی، ما کاربران را وادار میکردیم محتوایی را که دنبال میکنند دستهبندی کنند؛ مانند «ورزش»، «اخبار» یا «دوستان». سپس به جای استفاده از فید اصلی توییتر، آنها تنها با محتوای این لیستها سروکار داشتند.
این رویکرد با یک مداخلهٔ تاریخ خوانش تقویت میشد که در آن افراد هنگامی که جدیدترین توییتها را میخواندند یک پیام دریافت میکردند. به جای ادامهٔ اسکرول، به آنها دربارهٔ چیزی که تا به حال دیده بودند هشدار داده میشد و به این ترتیب تنها روی جدیدترین محتوا متمرکز میشدند.
این مداخلهها انفکاک را کاهش دادند، و وقتی مصاحبهها را انجام دادیم، آنها گفتند که با این تغییرات، در چک کردن حسابهای رسانههای اجتماعی خود احساس امنیت بیشتری میکنند.
در یک طراحی دیگر، افراد پیامهای زمان دریافت میکردند که به آنها اجازه میداد بدانند چه مدت از چیرپ استفاده کردهاند و بهتر است آن را ترک کنند. آنها همچنین یک صفحهٔ استفاده داشتند که آماری نظیر زمان صرف شده در چیرپ در هفت روز گذشته را نشان میداد.
این دو راهحل زمانی که افراد آنها را انتخاب میکردند موثر بودند. اما بسیاری از افراد از آنها صرفنظر کردند. آنها همچنبن پیامهای زمان را مزاحم میدیدند. این یافتهها جالب هستند، زیرا بسیاری از ابزارهای مدیریت زمان محبوب در دسترس افراد مانند این اعلانهای زمان و میزان استفاده به نظر میرسند.
پس کمپانیهای رسانههای اجتماعی که تغییراتی میتوانند ایجاد کنند؟ و آیا هیچ انگیزهای برای آنها وجود دارد.
در حال حاضر چیزهای زیادی علیه کاربران رسانههای اجتماعی در جریان است. دنبال کردن تمام محتوای فیدهای رسانههای اجتماعی غیرممکن است؛ مخصوصاً وقتی محتوای پیشنهادی الگوریتمی، نظیر توییتهای در حال ترند توییتر یا صفحهٔ «For You» در تیکتاک، را در نظر میگیرید.
اما من فکر میکنم این امید وجود دارد که ترفندهای نسبتا ساده در طراحی رسانههای اجتماعی، مانند لیستهای شخصی، بتوانند تغییری ایجاد کنند. مهم است به یاد داشته باشیم که لیستهای شخصی انفکاک افراد را به طور قابلتوجهی کاهش دادند__اما روی زمان صرف شده در اپلیکیشن تاثیر قابلتوجهی نداشتند. این برای من به این معنی است که کاهش انفکاک افراد احتمالا در تضاد با اهداف درآمدی کمپانیها، آنطور که فکرش را میکنیم، نیست.
مهمترین چیزی که کاربران رسانههای اجتماعی در حال حاضر باید بدانند چیست؟
اول از همه، از عادتهای خود در ارتباط با رسانههای اجتماعی شرم نداشته باشید. هزاران نفر استخدام شدهاند تا انگشت شما را در حال اسکرول کردن صفحهٔ نمایش و شما را مشغول کاری که میکنید نگه دارند. باید مسئولیت طراحی امن و تجربهٔ رضایتبخش را از دوش کاربران به کمپانیها منتقل کنیم.
دوم، با ابزارهای تندرسی که الان در دسترس هستند آشنا شوید. تیکتاک قابلیتی دارد که هر ساعت به شما میگوید برای مدت زیادی در حال اسکرول کردن بودید و باید به خود استراحت دهید. در توییتر، قابلیت لیستهای شخصی همین الان در دسترس است؛ فقط یک قابلیت پیشفرض نیست. اگر افراد بیشتری به استفاده از این ابزارها روی بیاورند، میتواند کمپانیها را قانع کند که آنها را بهبود دهند.
از همه مهمتر، به افرادی رای دهید که به مقرراتگذاری برای تکنولوژی علاقه دارند، زیرا به عقیدهٔ من بزرگترین تغییرات از اینجا آغاز خواهند شد.