سه سال از آن بامداد خونینی که دل همگان بیقرار و شب زنده دار شد، گذشت.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز لرستان: سه سال است که از آن بامداد خونین فرودگاه بغداد می گذرد ،ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد ۱۳ دی به وقت حاج قاسم دلهایمان بیقرار و شب زنده دار شده است.
ساعت پر دلهرهای که نه تنها برای مردم سرزمینم بلکه در آن سوی مرزها هم یاد آور تلخترین حادثهای است که تا ابد فراموش نمیشود.
حاج قاسم دلهایمان برایت تنگ است و فراقت چقدر سخت، رفتنت هیچگاه برایمان عادی نمیشود و قلب هایمان در فراقت بی قرار و بی تاب است.
سه سال از روزی که دستان ملت قدر شناس با هر سلیقه و گرایشی در روز تشییع پیکر سردار دلها بهم گره خورد و یوم الله آفرید ،می گذرد، حاج قاسمی که کاشف الکرب انقلاب اسلامی بود.
یکی برای همه؛ همه برای یکی
حاج قاسم، جان ملت بود و همه عمر برای ملت و دفاع از مظلومان جهان اسلام جنگید و در آخر هم جانش را فدای امنیت و آسایش آنان کرد و مردم قدرشناس هم قهرمانان خود را به خوبی میشناسند.آن هنگام که پیکر حاج قاسم به میهن بازگشت؛ این بار ملت باید خودی نشان می داد و الحق و الانصاف هم که نشان داد.تاریخ گواه است که ملت قهرمانپرور ایران و امت اسلامی بزرگترین تشییع پیکر تاریخ بشریت را رقم زدند و نشان دادند که حاج قاسم هرگز تنها نیست و همچنان راه و مکتبش ادامه دارد .
حاج قاسم مردمی بود ؛در دل مردم بود و خود را سرباز و خادم مردم می دانست و تا همیشه در همه قلوب جای دارد.
حاج قاسم بن بست شکن بود و هیچ بن بستی را در برابر چشمانش نمیدید و در میدانهای سخت،پیروز هر میدان بود. حاج قاسم به همه میآموخت که اسیر موانع و ناهمواریها نشوند و برای عمل به آرمان منتظر تجهیزات و لوازم نشوند بلکه با توکل و اعتماد به خدا پیش بروند.
حاج قاسم مرد اسلام و مرد میدان ولایت بود، در همه صحنه ها و جبهه ها حضور داشت، نام بلند سردار دلها و ابومهدی المهندس با شکست داعش عجین شده است .
پرواز از بغداد تا بهشت
سردار دلها اول در سرزمین شام به زیارت عمه سادات سلام علیها و رقیه خاتون رفتی ،از آنجا امضای منزل بهشتی ات را و جواز پرکشیدن به آسمان را در سرزمین برادرش علمدار کربلا گرفتی؛ جانان عجب زیارتی داشتی با تعظیم در حریم حرم زینب (س) و تشییع در حرم جان عالم حضرت امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) و ایوان نجف اشرف تا حریم حرم رضوی.
در شب جمعه دهه اول فاطمیه چه خوب مُزدی گرفتی از مادرت زهرا سلام الله علیها
بارها گفته بودی که دشت ها ،کوه به کوه، بیابان به بیابان و کشور به کشور به دنبال شهادت می گردم.
مالک اشتر سیدعلی، تو رفتی، می دانم که با عباست قرار داشتی تا درکنار فرات به اربابت برسی.
به حرفهایت در کنار اروند که فکر می کنم که گفتی "خدایا به حق اون جنازه هایی که در اروند افتادند و دیگر برنگشتند؛ جزء شهادت برای ما نخواه".
جای خالی کارنامه ات حاج قاسم فقط شهادت بود ،شهادتی که پیوسته دنبالش بودی آری این شهادت مصداق جمله نورانی " وما رایت الا جمیلا " حضرت زینب سلام الله علیها است .
انگشتری با خاتم سرخ سلیمانی
حاج قاسم دستانت بوی بهشت می دهند.دستهایی که نگهبان حریم زینب بودند این عقیق سرخ از انگشتر دنیا سر است، در رکاب آسمان قطعاً سلیمانیتر است.
سردار دلها تو قبل از عملیات طریق القدس از امام حسین (ع )خواستی که دستها و پاهایت قطعه قطعه شود خوشا به حالت که ارباب بی کفن را بدون سر ملاقات کردی ،خوشا به حالت که علمدار کربلا را بدون دست، ملاقات کردی
می دانم که خود خواسته ای مانند عماد مغنیه شهید شوی و آنچه از تو یادگار ماند چیزی نبود جز انگشت و انگشتری. حالا انگشتر عقیق سردار دلها امضای حکم مرگ برآمریکاست و هرگز از یادمان نمی رود ؛ سلیمانی که نگین انگشترش جدا افتاده از پیکرش
افتاده روی خاک دستی پاک و نورانی
انگشتری با خاتم سرخ سلیمانی
نشسته روی انگشترَت…خاک کربلا…عطر پیکرَت…چه آشناست
فرمانده ای فراتر از مرزها
حاج قاسم یک یک ابر مرد بود. کسی که ارامنه و آشوری و ایزدیهای سوریه را از دست داعش نجات داد. کار نداشت طرف سنّی است یا شیعه، مسیحی است یا دین دیگری دارد. به این فکر می کرد که جان و مال و ناموسشان دست اجنبی جماعت نیفتد، کار داشت به امنیت منطقه، کار داشت به برقراری حکومت عدل الهی در جهان.
سردار تو در عراق و سوریه گل کاشتی،تا فاو، تا قطع نامه،تا مرصاد، پای عهدی که با پیر و قائد این راه پر حماسه داشتیم ماندی و این راه بی پایان و ابدی را تا لبنان، فلسطین، عراق ، سوریه ،یمن و افغانستان و دور و نزدیک ره سپردی، هر جا که ردی از عشق خمینی و خامنه ای بود و هرجا که کینه ورزی جنایتکاران و زور گویان بود تو بودی.
از جمله دستاوردهای شهید سلیمانی، مدیریت جبهه مقاومت در فلسطین، سوریه، عراق و یمن بود، تشکیل هستههای مقاومت در کشورهای منطقه مانند حشدالشعبی در عراق، قوات در لبنان، فاطمیون در پاکستان و زینبیون در افغانستان از برکات حضور حاج قاسم سلیمانی در منطقه بود.
از خادم الرضایی تا عرش کبریایی
دلدادگی تو به امام رئوف از جنس دیگری بود و همیشه ذکر امام مهربانیها بر لبانت جاری. هر بار که به پابوس حضرتش مشرف شدی شهادت تمنّا کردی و آخر، توفیق طواف پیکر پاکت در حرم امام مهربانیها روزیات شد.
تو امیر میدان غیرت بودی ،تو شهید قبل از شهادت بودی چقدر تو خوشبختی سردار و چقدر باشکوه و پر صلابت گام برمی داشتی در حریم رضوی و چه متواضعانه و خاشعانه حکم خادم الرضایی را بوییدی و در آغوش کشیدی و آخرین شیفت خدمت خادم الرضایی ات چقدر فرق داشت با همیشه.
جای خالی کارنامه حاج قاسم
سردار دلها اول در سرزمین شام به زیارت عمه سادات سلام علیها و رقیه خاتون رفتی و از آنجا امضای منزل بهشتی ات را و جواز پرکشیدن به آسمان را در سرزمین برادرش علمدار کربلا گرفتی؛ ای امیر دلها عجب زیارتی داشتی با تعظیم در حریم حرم زینب (س)
تشییع در حرم اربابت امام حسین (ع) و علمدارکربلا حضرت عباس (ع) و ایوان نجف اشرف تا حریم حرم رضوی،در شب جمعه دهه اول فاطمیه چه خوب مُزدی گرفتی از مادر پهلو شکسته ات فاطمه زهرا سلام الله علیها..
خوشا به حالت آن هنگام که چشمت به مادر سادات و به عقلیه بنی هاشم حضرت زینب سلامالله علیها افتاد،مثل همیشه قامت و سرت بالاست؛ چرا که در دفاع از حریم حرم عمه سادات سنگ تمام گذاشتی.
بارها گفته بودی که دشت ها،کوه به کوه، بیابان به بیابان و کشور به کشور به دنبال شهادت می گردم .ای مالک اشتر سیدعلی، تو رفتی، می دانم که با عباست قرار داشتی تا در کنار فرات به اربابت برسی..
به حرفهایت در کنار اروند که فکر می کنم که گفتی "خدایا به حق اون جنازه هایی که در اروند افتادند و دیگر برنگشتند؛ جزء شهادت برای ما نخواه".
جای خالی کارنامه ات حاج قاسم فقط شهادت بود،شهادتی که پیوسته دنبالش بودی و به آرزویش هم رسیدی؛
آری این شهادت مصداق جمله نورانی " وما رایت الا جمیلا " حضرت زینب سلام الله علیها است .
ای امیر لشکر، ای سردار دلها! آغوش تو پناه طوفانی هزاران دل امیدوار بود. چشمانمان کنارعقیق پیشانی ات جان می گرفت و اکنون از تو مدد می طلبیم کمکمان کن که مسیر تو راهی باشد که در زندگی میرویم و قدمهایمان به مدد قدم های تو در راه آزادی خواهی مظلومان جهان باشد..
عهد می بندیم که هیچ گاه پرچم عدالت خواهی ات بر زمین نخواهد افتاد و راه و مکتبت استوار تر و با صلابت تر از گذشته ادامه خواهد داشت.
ای امیر دلها تو در هشت سال دفاع مقدس پشت خاکریزهای دشمن بودی؛ای مالک اشتر دوران ، ای ذوالفقار سید علی در دفاع از حرمین شریف تا پشت دیوار بیت المقدس رفتی و اکنون همه سلیمانی ها و همه فرزندانت مکتب و راهت را ادامه خواهند داد تا آزادی قدس شریف و رسیدن به این راه چندان دور نیست آن هنگام که از آهنگران خواهیم شنید قاسم نبودی ببینی قدس آزاد گشته ...حاج قاسم تا فتح قدس شریف راهت ادامه دارد.