چه موافق باشیم و چه مخالف، آموزش دیجتیال و هوشمند در دنیا صعودی و پرشتاب است و پیشبینیها از ایجاد بازار بزرگی برای این مدل آموزشی خبر میدهد.
شاید تا یافتن راهی مطمئن برای کاهش آلودگیها که این روزها به دلیل نفوذ آلایندههایی که خطرناکتر هم شدهاند؛ چارهای جز استفاده از فناوری و نوآوری برای ادامه حیات آموزش نباشد که یکی از ضروریات جامعه و نیازهای اولیه مردم است. راهی که به برقراری عدالت و تسهیل دسترسیهای عمومی به آموزش منتهی میشود و به کمک مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی آمده است.
اما برای تحقق این هدف باید نگاهی به شیوه آموزشی توسعه یافته در دنیا و مسیرهای طی شده آنها هم بیندازیم. با یک نگاه اجمالی به این روند به این نتیجه میرسیم که دنیا برای ارتقای سطح آموزشها و ایجاد یک عدالت نسبی در این زمینه از ۶ فناوری مطرح، شامل «واقعیت افزوده»، «کلانداده»، «رباتیک»، «واقعیت مجازی»، «هوش مصنوعی»، «بستر آنلاین و برنامه های کاربردی موبایلی» استفاده میکند.
فناوریهایی که هم به هوشمند شدن آموزش در دنیا منجر شده و هم در مواقع نیاز به یاری بازیگران اصلی حوزه آموزش آمده و عرضه کنندگان و دریافت کنندگان این آموزشها را از مزایای خود بهرهمند کردهاند.
هرچند که این مدل آموزشی به طور قطع کم و کاستیهایی دارد و هیچگاه نمیتواند جای آموزشهای حضوری و فیزیکی را بگیرد؛ اما با توجه به تغییرات اجتماعی، فرهنگی و بروز برخی اتفاقات پیشبینی نشده چارهای نیست جز اینکه در این مسیر گام برداریم و مسلح و مطمئن به سمت آیندهای که بسیار متفاوت با سالهای گذشته است و نیازهای جدیدی را به وجود خواهد آورد حرکت کنیم.
کارشناسان اعتقاد دارند که برخی چالشها همچون « توزیع نامتوازن و ناعادلانه امکانات آموزشی در تمام نقاط و امکان توسعه آن با کمک ظرفیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «شخصینبودن محتوای آموزشی متناسب با نیاز و نقاط قوت و ضعف افراد» و « بهبود نیافتن فرآیندهای اجرایی نهادهای آموزشی» مهمترین چالشهایی است که نظام آموزشی را با خود درگیر کرده است؛ به همین دلیل باید از فرصتهایی که در شرکتهای دانشبنیان و نیروی انسانی متخصص کشور وجود دارد؛ استفاده کنیم و با حمایت از تجاریسازی آنها؛ در مسیر هوشمندسازی و ارتقای بهرهوری آموزشی در کشور حرکت کنیم.