نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در ادامه علت اصلی شکست آمریکا در افغانستان را همراهی نکردن مردم این کشور دانست و گفت: آمریکاییها نمیگذارند در کشورهایی مثل افغانستان دولت قوی شکل بگیرد.
او گفت: آمریکا به دنبال ایجاد پایگاههای جدید در غرب آسیا است تا با چین رقابت کند و امروز آنها در آواره کردن مردم افغانستان سهیم هستند. همچنین این بی ثباتی و هرج و مرج ایجاد شده در افغانستان همان چیزی بود که آمریکا میخواست تا ثابت کند نبود ما موجب عدم ثبات در افغانستان میشود.
مشروح این گفتگو در ادامه آمده است:
مجری: امریکاییها با این عنوان که دیده بان آزادی خواهند بود افغانستان را در ۲۰۰۱ میلادی اشغال کردند، بعد از دو دهه که این کشور را ترک کردند نه آزادیای در این کشور ایجاد شد و نه آبادانی بلکه همچنان اقدامهای تروریستی که پشت صحنه اکثر آنها امریکاییها هستند مشاهده میشود. شاید اولین پرسشی که برای هر ایرانی مطرح باشد این است که بعد از دو دهه اشغالگری امریکاییها در همسایه شرقی ما، الآن چه میگذرد؟ با توجه به این که شما از نزدیک تحولات این کشور را دنبال میکنید.
آقای کاظمی قمی: آن چه که امروز در افغانستان رخ میدهد چه در حوزه امنیت، اقتصاد، چه در حوزه مسائل فرهنگی، راهبردی و چالشها و مشکلاتی که امروز مردم افغانستان با آنها دست به گریبان هستند، بخش عمده آنها برایند سیاستهای اشغالگر طی ۲۰ سال است. ۲۰ سال اشغالگری، امروز میزان تولید برق افغانستان ۳۰۰ مگاوات است. شما وقتی در حوزه انرژی امریکاییهایی که مدعی اند بالای دوهزار میلیارد دلار هزینه کردند، امروز تولید این کشور ۳۰۰ مگاوات برق است.
مجری: یعنی به اندازه تقریباً یک شهر بسیار کوچک.
آقای کاظمی قمی: یک شهر کوچک، ۷۰۰ مگاوات هم از کشورهای همسایه مثل ایران میگیرد، مفهومش این است که شما در حوزههای صنعت، معدن، بهداشت، در هیچ حوزهای این کشور نمیتواند رشد و توسعهای داشته باشد و اساساً شما در هر کشوری که امریکاییها اشغالگری کردند، نتیجه اشغالگری شان جز ویرانی، تخریب و خرابی چیز دیگری نداشته.
مجری: تجربه شما هم در عراق و افغانستان تقریباً این را نشان میدهد؟
آقای کاظمی قمی: این را نشان میدهد، یعنی شما در عراق هم که نگاه کنید امریکاییها دنبال این نیستند که بیایند یک کشور و سرزمینی را اشغال کنند و در آن کشور سازندگی ایجاد شود. شما اگر نگاه کنید من این تعبیر را به کار میبرم؛ بزرگترین خیانت امریکاییها به ملت ها؛ یکی اش این است که نمیگذارند یک دولت مردم سالار قوی شکل بگیرد، چرا؟
به خاطر این که اگر بخواهد اشغالگر ادامه پیدا کند حیاتش در این منطقه باید این دولت وابسته به خودش شود. یک نیروی مسلح و قدرت دفاعی را ایجاد کند که وابسته به خودش باشد. در افغانستان این اتفاق افتاد. آن وقتی که دوره اول طالبان را میخواستند از بین ببرند به بهانهای این که با تروریسم میخواهیم بجنگیم آمدند مجاهدینی که با ارتش سرخ میجنگیدند به آنها میگفتند شما قهرمانان ملی هستید، وقتی که میخواستند دولت سازی کنند گفتند شما جنگ سالارید، شما نمیتوانید در حاکمیت باشید.
وقتی یک دولتی وابسته شد، یک نیروی مسلحی وابسته شد، آن هم کشورهایی مثل افغانستان که اصلاً طریقه جنگیدنشان نامتقارن است. شما اینها را میخواهید با تروریسم یا نیروهای فرض کنید افراطی به صورت کلاسیک بجنگند، امکان پذیر نیست. در افغانستان امریکاییها ۲۰ سال این کشور را اشغال کردند، ویرانی، خرابی، کشتار. امریکاییها بعد از ۲۰ سال، قطعاً شکست خوردند و مجبور شدند نظامی هایشان را از این کشور خارج کنند و یک کشور ویران شده را تحویل دادند.
مجری: از زمانی که جنگهای داخلی در افغانستان بود، طی این ۲۰ سالی که امریکاییها بود، اصلاً سازندگی اتفاق افتاد یا نه؟
آقای کاظمی قمی: امریکاییها در حوزه اقتصاد، سازندگی کاری نکردند. چه کار کردند؟ آمدند موضوعات فرعی را بولد کردند؛ موضوعاتی مثل آزادی، موضوعاتی که دقیقاً با هنجارهای جامعه همخوانی نداشت، شعار هم میدهند شعار مثلاً آزادی زنان، مثلاً مردها در دوره امریکاییها چقدر آزادی داشتند که حالا مثلاً شعار حقوق آزادی زنان را سر میدادند. یعنی شما آن مطالبات فرعیای که برای مردم خیلی، من نمیخواهم بگویم جامعه افغانستان نباید از آزادیهای مدنی برخوردار باشد. در چارچوب قوانین اسلام و احکام اسلام چه زن، چه مرد در حوزه فردی و اجتماعی دارای آزادی هاست، این نیست که این سوغات غرب باشد که دارد به مردم افغانستان میدهد بلکه آن نوع آزادیای که امریکاییها در افغانستان آوردند خود این، چون در تقابل با هنجارهای دینی مردم بود امروز یکی از معضلات و مشکلات شد.
مجری: من یک مقالهای میخواندم خیلی به طعنه و کنایه نوشته بود که چهار رئیس جمهور آمریکا بیش از دو هزار میلیارد دلار هزینه کردند تا دولت طالبان را سرنگون کنند و بعد از ۲۰ سال تحویل طالبان دهند، این یعنی چه؟ چرا اصلاًَ این کار را کردند؟
آقای کاظمی قمی: سؤال مهم این است؛ چرا امریکاییها از بعد از پیروزی انقلاب این را باید گفت چه در تصادم با ملت ایران چه اشغالگری در افغانستان چرا در عراق دچار شکست شدند؟ این دلایل متعددی دارد؛ اولین مسأله اش این است که امریکاییهای متکبر، چون نگاهشان به منافع ملتها نیست یعنی منافع خودشان را، این چه مسألهای ایجاد میکند؟
اولین تعارض بین ملت هاست و امریکایی ها، ۲- بی توجهی به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه است. وقتی اینها آمدند عراق را به بهانه سلاحهای کشتارجمعی، به بهانههای تروریسم که البته حالا موضوعات دیگر، این که فکر کردند صدام دیگر از مدارشان خارج شد و آن پیامهایی که به ایران داد قبل از جنگ حمله به کویت و دیگر قابل اعتماد نیست. امریکاییها وقتی آمدند اشغال کردند در آموزشهای نظامی شان به سرباز چه یاد میدهند؟ ما میرویم که این متوحشین را متمدن کنیم. بعد شما میبینید خود همینها بزرگترین جنایت را انجام دادند.
در افغانستان اگر آمریکاییها شکست خوردند، من قطعی میگویم شکست خوردند. یک دلیل اصلی شکستشان این است که مردم همراهی نکردند. مقاومتها در شکست آمریکاییها بلاشک مؤثر بود. این که طالبان در نقطه مقابل با آمریکایی جنگیدند، سهیم اند، اما مقاومت منفی مردم در برابرشان، این عامل دیگری در شکست و دیگر این که آمریکاییها وقتی در این کشورها میآیند نمیگذارند یک دولت قوی شکل بگیرد، نمیگذارند یک نیروی مسلح قوی شکل بگیرد، این در برابر نیروی مقاومت دیگر نمیتواند ایستادگی کند. یعنی دلایل، دلایل... حالا من بحث را برگردانم به سؤال اول؛ امریکاییها پس خارج شدند، شکست خوردند، اما طراحی شده از افغانستان بیرون رفتند. یعنی چه؟
یعنی به گونهای عمل کردند که رژیم اشرف غنی نه این که مقاومت نکرد حتی جلوی مقاومتهای مردمی را هم گرفت و این چیزی بود که آمریکاییها میخواستند. البته این یک ننگی بر پیشانی اشرف غنی زده شد. ولی این چیزی بود که امریکاییها میخواستند؛ که از همان ابتدا شرایطی در افغانستان به وجود بیاید که دچار بی ثباتی و هرج و مرج شود؛ که امریکاییها باید بگویند فقدان ما افغانستانی ایجاد خواهد کرد که دیگر قابل کنترل نخواهد بود. پس این طراحی شده رفتند. امنیت؛ دچار مشکل بود، اقتصاد؛ بحرانی بود، خروج امریکاییها از افغانستان توأم است با نمایش قدرت داعش. داعش را که به وجود آورد؟
امریکاییها و متحدین. امریکاییها هستند که امروز کمک میکنند به بنیه داعش و داعش را میفرستند به سمت مرزهای شمالی و غربی، چرا؟ امروز در چارچوب این تحولات ژئوپلتیکی که پیش آمده بعد از بحران اوکراین و بعد از این که از افغانستان فرار کردند، آمریکا دنبال ایجاد پایگاههای نظامی جدید است، در کجا ایجاد کنند؟ در آسیای مرکزی. چرا؟
به خاطر این که در رقابت با چین، روسیه و جمهوری اسلامی امریکاییها همچنان به دنبال این هستند که یک افغانستان ایجاد کنند که بتواند برای این کشورها خطرساز باشد. این غیر از این است که الآن این نوع حرکتها در تخریب و آواره کردن مردم افغانستان، این که شما میآیید داعش میآید طی همین روزهای اخیر باز حرکتهای انفجاری و تروریستی انجام میدهند، اینها در چارچوب اعترافات دستگیر شده ها، اینها خطی است که دارند از آمریکاییها میگیرند. در این فضا امروز دارد افغانستان مسیر خود را میرود. ما شاهد حکمرانی طالبان در افغانستان هستیم.
مجری: یک گزارشی در اوضاع افغانستان امروز داریم. (پخش گزارش) آمریکاییها ۲۰ سال پیش آمدند قتل عام کردند، در زندان بگرام جنایتها کردند، عروسیها را بمباران کردند، میزان خشخاش را دهها برابر انجام دادند و موضوعات مختلف، الآن رفتند، چرا که قاعدتاً باید میرفتند، چون از جای دیگری آمده بودند. ما همسایه هستیم، ما طی یک سال گذشته چه کردیم؟
آقای کاظمی قمی: تأکید کنم؛ نظامیهای آمریکا فرار کردند، اما آیا مداخله گری آمریکا از افغانستان تمام شده؟ نه، آمریکاییها همان اهدافی را که از مسیر راهبرد عملیات یعنی اشغالگری نظامی دنبال میکردند، امروز با راهکارهای جدید دنبال میکنند
مجری: یعنی معتقدید که نیروهای امنیتی یا در چارچوب نهادهای امنیتی مثل بلک واتر یا با اسامی دیگر هنوز در افغانستان اند؟
آقای کاظمی قمی: من اشاره میکنم؛ ۱- دستگاه جاسوسی آمریکا همچنان کار میکند ۲- آمریکاییها هنوز بر حریم هوایی افغانستان کنترل دارند، یکی از اعتراضاتی که طالبان به آمریکاییها دارند این است که شما چرا دارید پهپادهای بدون سرنشین را بر فراز آسمان افغانستان میپرانید؟
این که ایمن ظواهری توسط امریکاییها کشته شد، یعنی این حضور هوایی و دخالتشان است. امکان دیگرشان داعش، داعش در طی این یک سال از رهگذر حمایتهای آمریکاییها تقویت شد، چه در ساختار، جغرافیا و چه در نوع تجهیزات و تاکتیکهای عملیاتی اش.
ابزار دیگری که آمریکاییها برای مداخله در چارچوب آن اهدافی که قبل داشتند که به آن خواهیم پرداخت. یک بخشی از نظامیها و امنیتیهای رژیم گذشته را بردند امریکا، اینها مأموریت دارند حتی الآن اطلاعات ما این است که یک بخشی از اینهایی که از افغانستان در این یک سال آمدند در داخل ایران در بین شان نظامی، امنیتی، اقتصادی و تجار هستند.
یک بخشی را نشان کنند که از مسیرهایی ببرند یعنی اینها را برایشان برنامه داشتند، دیگر چه اقدامی؟ امریکاییها به شدت در این بازه زمانی یک سال و چند ماه تلاش کردند که جنگهای قومی- مذهبی را راه بیندازند، این که شما میبینید حوادثی مثل بلخها پیش میآید و به اسم مقاومت مثلاً چه میکنند، امریکاییها مترصد این هستند که این اقدام صورت بگیرد.
یا فرض کنید الآن یکی از اقداماتی که دارند انجام میدهند. امریکا که من میگویم، آمریکا با متحدینش مثل انگلیس، برخی کشورهای عربی که متأسفانه دست دخالتشان در حوزه امنیتی دیده میشود، این را به خوبی ما میبینیم که تلاش میکنند به این که این جنگهای فرقهای را شکل دهند. در این که امروز یک فضای بی اعتمادی بین جمهوری اسلامی ایران و طالبان را شکل دهند برای ایجاد درگیری.
مجری: ما اوایل که نوع راهبردی که بنا به سیاستی که جمهوری اسلامی در قبال طالبان گرفت، بعضیها منتقد آن بودند، اما بعداً متوجه شدند که این کمک کرده به ایجاد ثبات در منطقه ازجمله در افغانستان. ما با چه راهبردی این را پیش بردیم؟
آقای کاظمی قمی: سیاست جمهوری اسلامی ایران بر پایه حمایت از مردم افغانستان، این در نص فرمایش مقام معظم رهبری است، راهبردهای سیاسی، امنیتی و سیاست گذاریهای ما بر مبنای یک سیاستی است که تبیین شد؛ حمایت از مردم. این در درون خودش چه چیزی دارد؟ حمایت از مردم یعنی کمک کردن به افغانستان برای ایجاد ثبات، استقلال و امنیتش. همه اینها که مردم افغانستان میتوانند منتفع شوند، جمهوری اسلامی هم منفع خواهد شد و اگر جمهوری اسلامی ایران غیر از این سیاست را اتخاذ میکرد، چه اتفاقی میافتاد؟
بر موج آوارگان دهها برابر اضافه میشد. مردم افغانستان؛ مردمی نیستند که خوششان بیاید به این که آواره شوند، وطن را ترک کنند. اینها غیورمردانه در برابر اشغالگر جنگیدند، این مختص به ۲۰ سال با آمریکا نیست، با ارتش سرخ جنگیدند، با ارتش انگلستان در تاریخ جنگیدند، این ویژگیهایی است که افغانی ها.
مجری: یعنی قرن نوزدهم با انگلیس، قرن بیستم با اتحاد جماهیر شوروی و قرن بیست و یکم با امریکایی ها...
آقای کاظمی قمی: جنگیدند به خاطر این که سرزمین شان را میخواهند. مسألهای که الآن دارد این است، اینها مجبور شدند به این که این شد. جمهوری اسلامی ایران فارغ از فضای سیاسی آمد در حمایت، اگر این حمایت صورت نمیگرفت باید ما در تقویت این راهبردها واقعاً کار کنیم. اتفاقی که میافتاد حجم مهاجرین دهها برابر میشد، وقتی که امنیت نیست، وقتی که اقتصاد نیست، وقتی ثبات سیاسی نیست، طبیعتاً مهاجر میآید.
تروریسم تقویت میشود. امروز تروریسم مسأله یک گروه نیست که شما بگویید این را میشود در یک جغرافیا مهارش کرد. امروز تروریسم مثل داعش یعنی جایگزین آن نظامیهای اشغالگر، با این تفاوت که آن قیودی که دولتها دارند اینها ندارند؛ یعنی چه؛ یعنی شما که میگویی آمد رفت در دانشگاه موصل در ظرف یک ساعت ۱۲۰۰ دانشجو را ذبح کرد، یک ارتش به این راحتی نمیتواند این گونه عمل کند. این کاری که داعش کرد، این آمریکاست، رژیم اشغالگر قدس است، این متحدین خائن منطقهای هستند که داعش و جبهه النصره را درست کردند.
امروز همین را آوردند در افغانستان یعنی کاری که در اسرائیل. اگر جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیت ورود نکند، این تروریسم دارد جان میگیرد، کجا میآید غیر از مردم افغانستان، چون امریکاییها میخواهند که جمهوری اسلامی نباشد، امروز در این بحران اوکراین یکی از کارهایی که آمریکا دارد میکند حوزه آسیای مرکزی را به گونهای متلاطم کند که توجیهی برای حضور پایگاههای نظامی اش ایجاد کند یعنی در حقیقت در قسمت غرب و شرق در یک منگنه قرار بدهد روسیه را، چین چه؟
چینی که در امروز در سند راهبردی- امنیتی آمریکا میگوید که بزرگترین تهدید بین المللی به من چین است. در افغانستان باید یک فضایی ایجاد شود چینیها از کریدور این جغرافیا، از معدن این استفاده نکنند، پس افغانستان باید برود به سمت بی ثباتی و ناامنی چگونه برود؟ یکی اش داعش است و آن اشکال. جمهوری اسلامی کاری که انجام داد در طی این مدت این بود که بتواند کمک کند به مهار تروریسم، کمک کند به بهبود شرایط اقتصادی، کمک کند به کاسته شدن از کسوت مهاجرین. یک همگرایی منطقهای ایجاد کند که قبول کنند به این که باید در افغانستان کمک کنیم، این کمک در چه حوزهای است؟
در مبارزه با تروریسم. کمک در حوزه این که باید یک دولت مردمی شکل بگیرد، جمهوری اسلامی به عنوان اولین سردمداری که گفت راه حل برون رفت از مشکلات و چالشها در افغانستان؛ تشکیل یک دولت مردم سالار و فراگیر است. چرا؟ چون همه قومیتها سهیم اند، یک دولتی شکل میدهد برآمده از نمایندگان مردم و ملت، اینها همه جنگیدند و سابقه جهادی دارند، طبیعتاً با تروریسم بهتر میتوانند. این را من بارها به مسئولین طالبان گفتم این که جمهوری اسلامی ایران سخن از دولت مشارکت میکند، این به مفهوم این است که یک دولت با ثبات قدرتمندی شکل بگیرد که هم بتواند به مردمش خدمت کند، هم بتواند در برابر این تروریسمی که بیگانه ایجاد کرده و سردمدارش آمریکاییها هستند.
آمریکاییها در این مسأله رها نمیکنند، اینها اخلاق هم که ندارند یعنی شما میبینید به هر شیوهای متوسل میشوند برای این که به هدف برسند اگرچه شما ناکامی هایشان را در منطقه میبینید از عراق شروع شد، در یمن، سوریه، لبنان، فلسطین، خود افغانستان. پس جمهوری اسلامی ایران سیاستش حکیمانه بود.
مجری: وقتی شما بحث دولت فراگیر را مطرح میکنید آیا طالبان نمیگوید این نوعی مداخله در کشور ماست؟
آقای کاظمی قمی: این را مطرح کردند، گفته شد به آنها؛ این که ما میگوییم این دولت مشارکت، مفهومش این نیست که ما میخواهیم دولت تشکیل دهیم، شما دارید یک گفتمان خیرخواهانه میکنید، تجربه ۴۳ سال چه نشان داد؟ هر جریانی حاکم شد اگر دیگران را نادیده گرفت، اینها شدند اپوزیسیون و معارض.
جمهوری اسلامی ایران در طی این مدت حقیقتاً یکی از کارهایی که باز مبتکرش بود اگر به طالبان تشویق کرد در این مسأله، موضوع گفتمان افغان- افغان را مطرح کرد. اولین گفتگوهای بین افغانی بعد از حکمرانی طالبان در تهران اتفاق افتاد، یعنی جمهوری اسلامی ایران راه این که اشغالگر برود، تروریسم برود، امنیت برگردد، این از چه مسیری اتفاق میافتد؟
از مسیر شکل گیری یک حکومت مردمی قدرتمند. این سیاست را ما تجربه کردیم، ما در عراق این را تجربه کردیم. آمریکاییها این را به ما به صراحت گفتند؛ بعد از افغانستان نوبت جمهوری اسلامی است، بعضی از منافقین داخل کشور سیگنال هم میدادند که امروز بهترین فرصت است که آمریکا بیا تجاوز کن. در داخل عراق جمهوری اسلامی به جای این که بیاید مستقیماً با امریکا بجنگد آمد در حمایت از مردم عراق فضا را ایجاد کرد، شرایطی ایجاد کرد که یک دولت شکل بگیرد و همین باعث شد که آمریکاییها در برابر یک اجماع کامل که نه گفتند و باید بروند.
در افغانستان اگر بخواهند موفق شوند با اشغالگر و مواد مخدر، ناامنی و تروریسم این بر میگردد به ثبات سیاسی. ثبات سیاسی از کجا میآید؟ شکل گیری این دولت، این را ما به رهبران طالب مسئولین بارها عرض کردم، این به مفهوم مداخله گری نیست، ما در این که چه کسانی حاکم شوند جمهوری اسلامی هیچ گاه دخالتی نخواهد کرد که این فرد، این حزب و این گروه، اینها به ما مربوط نمیشود.
مداخله گری این است. اما اگر شما آمدی تجربه حکومت و حکمرانی را به کسانی که امروز به عنوان واقعیت در حاکمیت هستند گفتید و این ثبات و امنیت میآورد. این اقناع کشورهای منطقه را به دنبال دارد. میتواند این کمک کند به شناسایی جهانی، میتواند اعتماد مردم را ایجاد کند، این مداخله است؟ این را ما گفتیم و من میبینم شما ببینید یک سال پیش در پاکستان اجلاسی بود که در آنجا طالبان به رسمیت شناخته شود، پاکستانیها دنبال میکردند.
در اجلاس فرمت مسکو که چند روز پیش بود بالاجماع همه کشورهای حاضر در این اجلاس تأکید کردند که راه برون رفت از این بحران تشکیل یک دولت فراگیر است، از جمله پاکستانی ها، یعنی این واقعیتی است که امروز. اگر این اتفاق افتاد، اعتماد مردمی جلب میشود، منطقه راحت میتواند همکاری هایش را در همه زمینه ها، جامعه جهانی آن وقت به رسمیت خواهد شناخت.
آیا این مداخله گری است یا یک گفتمان یا یک نظریه ... که تجربه اش را دیدیم در عراق و جاهای دیگر که جمهوری اسلامی کمک کرد به مردم، این اتفاق... پس نکتهای که من میخواهم در این بخش جمع بندی کنم؛ بحث، بحث ایران و طالبان نیست، بحث این نیست که بگوییم در افغانستان طالبان است، جمهوری اسلامی ایران میخواهد با آن چه کند؟
یک جغرافیایی است که امروز دشمن رها نکرده، اهدافش را همچنان دنبال میکند، چرا امریکاییها به داعش کمک میکنند؟ برای این که اینجا بی ثبات سازی کنند. چرا تلاش میکنند که یک فضای بی اعتمادی بین جمهوری اسلامی و طالب ایجاد کنند؟ گزارشاتی که میدهند، گزارشاتی که الآن در داخل ایران دارند نیروهای مسلح درست میکنند، مقاومت درست میکنند.
من به مقامات طالبان بارها گفتم اگر جمهوری اسلامی ایران زمانی سیاستش بر این باشد که بخواهد نیروی مقاومتی شکل دهد، اولین کسی را که میگوید به شماست، جمهوری اسلامی امروز چرا تأکید میکند بر گفتمان افغان- افغان. چرا تأکید میکند بر دولت، به خاطر این که این میتواند در برابر این چالش ها، این سیاستی بوده که جمهوری اسلامی دنبال کرده، در چارچوب این سیاست؛ حمایت از مردم. در حوزه امنیتی امروز داریم کمک میکنیم، در حوزه همکاریهای اقتصادی؛ یکی از مسائل مهم است.
مجری: یکی از موضوعاتی که میتواند پیوند میان دو ملت را به ویژه دو ملتی که هم زبان اند، هم فرهنگ و هم مذهب اند؛ اینها میتواند تقویت کند، بحث همکاریهای تجاری و اقتصادی است. در طی بعد از خروج نیروهای نظامی امریکایی تا الآن ما در حوزه اقتصاد چه کردیم، همکاریهای اقتصادی؟
آقای کاظمی قمی: یکی از راهبردهای عملیات ما همان طور که شما هم اشاره داشتید مسأله تقویت حوزه همکاریهای اقتصادی و تجاری است. اما ما در چه شرایطی هستیم؟ افغانستان امروز ۷۵ درصد از درآمدهایشان امروز از بین رفت، یعنی از وقتی که طالبان آمدند جامعه جهانی حدود ۱۳ میلیارد دلار کمک میکرد، این الآن در سال حدوداً شده سه میلیارد، این چه تأثیری روی اقتصاد افغانستان دارد؟
طبیعی است وقتی این کمکها کم شد که خود این را من خیانت میدانم، یعنی آمریکاییها باید میآمدند ظرفیتهای اقتصادی این کشور را باید احیا میکردند، افغانستان امروز در حوزه کشاورزی دارای زمین، آب و از لحاظ آب و هوایی بهترین است. تحت عنوان کمکهای بشردوستانه امریکا گندم را از خود افغانی نمیخرید از خارج وارد میکرد، این کشاورز مجبور میشد دیگر کشاورزی نکند، چه اتفاقی میافتاد؟
گرایش به سمت مواد مخدر و بعد اینها را جزء خیانت به ملت ها... ببینید در افغانستان تا قبل از این که امریکاییها بیایند شاید برای مخاطبین ما تعجب آور باشد، میزان معتادین افغانی انگشت شمار بود، یکی از مراکز صادرات مواد مخدر؛ افغانستان بود و همچنان، اما معتاد نداشت. الآن برآورد این است که حدود ۱۰ درصد از مردم حدود دو و نیم میلیون نفر در افغانستان معتاد شدند.
این فاجعه است. جمهوری اسلامی پس میآید روی مسأله اقتصاد، پس قدرت خرید الآن کم شده، آن وجوهی که امروز مردم افغانستان دارند، امریکاییها گروکشی کردند.
مجری: یعنی آن هفت میلیارد دلار را ندادند؟
آقای کاظمی قمی: آن ۹ میلیارد را ندادند، اما چگونه عمل میکنند؟ یعنی میآیند الآن آمریکاییها برای این که طالبان را تحت فشار قرار دهند یک فشار؛ فشار امنیتی است، داعش، تروریسم و دارند این کار را میکنند، فشار سیاسی، فشارهای اقتصادی، در عین حال یک آب باریکهای باز میکنند که بگویند ما هستیم که میتوانیم چه کنیم، که چه کنند؟ که طالبان را وادار به تمکین سیاستهای آمریکا کنند. این یعنی چه؟ یعنی طالب نباید تعامل کند با ایران، نباید تعامل کند با کشورها. یعنی مدیریت روابط خارجی را امریکا در عهده خود بگیرد.
مجری: همه برآوردها نشان میدهد که افغانستان معادن غنی در حوزههای مختلف دارد، جمهوری اسلامی ایران برای مشارکت در برداشت از این معادن آیا قدمی پیش گذاشته؟
آقای کاظمی قمی: امروز شرایط اقتصادی اش بحرانیتر شده، جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاسی شکل دهی یک نظام مردم سالار را مطرح کرده، بدون مداخله. در حوزه اقتصاد، البته این نظام اگر شکل گرفت، حوزه امنیتی و اقتصادش قوی میشود، کشورهای همسایه امروز انگیزه برای این همکاری را دارند و افغانستان، جمهوری اسلامی ایران بعد از بحران اوکراین موقعیت ژئواکونومیک و ژئوپلتیک اش؛ معادل فارسی اش را خوب نمیتوانم بگویم وگرنه نمیگفتم انگلیسی اش را، چون ما در معادل سازی مشکل داریم.
جغرافیای سیاسی معنای ژئوپلتیک نمیدهد. این باز خودش بحثی است، انتقاد نشود که چرا از این، من خوشم نمیآید واژه غیرفارسی را به کار ببریم، از سر اجبار گفته شد. بعد از بحران اوکراین موقعیت راهبردی افغانستان و ایران به شدت رو به تزاید است یعنی امروز افغانستان یک کریدور است، جمهوری اسلامی یک کریدور است. برای روسیه، قزاقستان، هند و چین کریدور است.
امریکا فشار میآورد که بتواند مدیریت کند روابط خارجی طالبان را؛ یعنی این چالش. بعد از بحران اوکراین، این موقعیتها قویتر شد. نکته دیگر؛ افغانستان در حوزه اقتصاد نقش اقتصاد مکمل را برای ما دارد یعنی بین دو کشور. من مثال میزنم ما یک بخشی از کالاهای اساسی مان را از دنیای خارج آن هم از راه دور میآوریم، افغانستان دارای آب و زمین است.
مسأله آب یک موضوعی بین معاهده بین ایران و افغانستان است، جای خودش است، البته طالبان در طی این ۱۵ تا ۱۶ ماه دهها بار به این که ما ملتزم این معاهده هستیم گفتند و تأکید کردند، در عمل همراهی نکردند. این یک بحثی است باید در مورد آب بگوییم، موضوعی جداست، در موردحقابه هیرمند. این که جمهوری اسلامی دولت، وزارت خارجه، نماینده ویژه، این یکی از مطالباتی است که ما دنبال میکنیم.
طالبان اعتراف دارد، طالب هیچ وقت نگفته که من قبول ندارم، اما در عمل همراهی نکرد، اما در صحبتهای اخیرشان یک بحثهای جدیدی ما داریم که بتوانیم اجرایی کنیم، این را حالا بحث خودش را خواهیم داشت. امروز افغانستان نقش اقتصاد مکمل را میتواند ایفا کند. آمادگی جمهوری اسلامی برای این که ما کمک کنیم به دادن بذر، کود، آموزش، تجهیزات، آنجا تولید کالاهای اساسی شود.
ما خریدار مثلاً پنج میلیون تن کالای اساسی شویم. این همسایه است، ما مرز داریم، این کار صورت بگیرد. شما اشاره کردید به این که مثلاً در حوزه معادن، امروز جمهوری اسلامی ایران در حوزه صنعت فولاد جزو معدود کشورهایی است که تولیدش... در سال ۱۴۰۴ باید میزان تولید فولادمان ۵۵ میلیون تن برسد. ۵۵ میلیون تن فولاد مفهومش این است که ۱۶۵ میلیون تن سنگ آهن میخواهید. افغانستان یکی از کشورهایی است که دارای سنگ آهن است.
در این حوزه الآن برنامه ریزی خوبی دارد صورت میگیرد و ما ورود کردیم در این حوزه. چیزی که میخواهم عرض کنم این است. برای این که ما بتوانیم به صورت اصولی، با برنامه، با نگاه درازمدت عمل کنیم باید بتوانیم در موضوعات کلان اقتصادی در درون کشور یک اتحادیههایی ایجاد کنیم، کنسرسیومهایی ایجاد کنیم که چه شود؟ که این بتواند اولاً رقابت منفی نشود، بشود تجمیع سرمایه کرد. تکنولوژی قدرتمندی را ایجاد کنیم. شما بتوانید با مجموعه کشورهای دیگر رقابت سالم داشته باشید.
این اتفاق دارد الآن میافتد و پیشانی این کار را ما داریم میگذاریم بخش خصوصی. دولت موظف به حمایت است و ما باید حمایت کنیم، این اتفاق دارد میافتد، اما این اتفاق در این فضایی که شما میبینید فضای امنیتی، سیاسی، مشکلات اقتصادی که الآن وجود دارد، اما این کار دارد صورت میگیرد، این یک مقداری زمان میبرد. آن چه که میتواند، من این را با قاطعیت عرض کنم، این است؛ افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران تهدید نیست، فرصت است.
اما جغرافیای افغانستان برای دشمنان ما که مورد سوء استفاده قرار میدهند میتواند برای منطقه تهدید باشد. پس ما در حوزه سیاسی گفتیم، در حوزه اقتصاد یکی از کارهایی که باید کنیم به دلیل این که اقتصاد مکمل داریم ما باید بتوانیم این اقتصاد را به هم بچسبانیم و یکی از چیزهایی که امروز جزء خواستهها است در حوزه انرژی عرض کردم ۳۰۰ مگاوات نمیشود صنعت راه انداخت. جمهوری اسلامی آمادگی دارد که در این حوزه همکاری کند. آمادگی دارد که در حوزه کشاورزی همکاری کند، در همه حوزههایی که میتواند یکی در حوزه مسأله کریدورها است.
مجری: مثلاً ما شاهد هستیم، شما به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان، به نظر میرسد تصویر حتی مهاجرین افغانستان در ایران با تصویر واقعی یک مقدار فاصله دارد مثلاً ما شمار زیادی از تجار بسیار پولدار افغانستانی را داریم در ایران و جاهای دیگر که کار میکنند، این چه مقدار تلاش شده تا از این ظرفیت برای مراودات تجاری استفاده شود؟
آقای کاظمی قمی: در طی این ۱۴ تا ۱۵ ماه یکی از تلاشهایی که دارند میکنند تخریب بین ما و طالبان است؛ این یک، روابط دو ملت را تخریب کنند. این کلیپهایی که پخش میشود؛ موج ایران هراسی، موج افغان هراسی، شما یک دفعه میبینید مثلاً حمله شد به سفارت ما در کابل، به سرکنسولگری ما. بعد شما میبینید مردم افغانستان رفتند در حمایت از روابط دو کشور؛ یکی جمهوری اسلامی... مردم افغانستان؛ مردم غیرتمند و عزتمندی هستند، اشغالگرستیز هستند.
متأسفانه تصویری که جامعه از افغانیها دارد خوب نیست، چرا؟ اینها بالاجبار مجبور شدند که آمدند، میآید شما میبینید الآن، من باید این را بگویم، اینها کارگری میکنند در ایران، در بخشهای مختلف هستند، درآمدهایشان جمهوری اسلامی اجازه دادند اینها یک بخشی اش را میبرند به کشورشان، چون خانواده هایشان آنجا هستند، آیا همه افغانستان این است؟
در درون افغانستان نخبگان علمی کم ندارند. فعالین اقتصادی و سرمایه دار و کارآفرین کم ندارند. اصحاب هنر و فرهنگ کم ندارند. رجال سیاسی کم ندارند. یکی از اقداماتی که ما باید انجام دهیم سامان دهی و ایجاد یک شرایط و فضا برای استفاده این وضعیت است. خوشبختانه این را به عنوان اولویت در دستور کار داریم، اما این را باید بگوییم؛ جذب سرمایه گذار نیازمند به امنیت است.
این میخواهد افغانی، آلمانی، آمریکایی یا هر کس میخواهد باشد. ما در قانون جذب سرمایه باید یک اصلاحاتی کنیم. ما باید برای کارآفرینی که از خارج میآید برای اقامتش فکر کنیم، نگوییم که پنج میلیون آمده، دو میلیونشان غیرقانونی است. غیرقانونی آمده آن باید برایش فرا اندیشی کرد. اما برای فعال اقتصادی ما باید فضا دهیم. خوشبختانه الآن این نگاه دارد حاکم میشود، کار جزیرهای هم نمیتوانیم کنیم، امروز مسائلی که به دلیلی که عرض کردم امروز ما در افغانستان، در حوزه روابط دو کشور کار میکنیم، در عین حال پاسداری میکنیم که توطئه امریکا را شکست دهیم.
مجری: ما گزارشی در مورد مهاجرین در ایران داریم. (پخش گزارش) همه ضرورت شکل گیری، ساماندهی و بهره گیری از ظرفیت و توانمندی مهاجرین به ویژه مهاجرین افغانستان که هم فرهنگ و هم زبان هستند در ایران مطرح کردند، کی این اتفاق خواهد افتاد؟
آقای کاظمی قمی: این که الآن یک سازمان ملی مهاجری شکل بگیرد، این موضوعی بود که آقای رئیس جمهور در سخنرانی شان در یزد مطرح کردند، متعاقب این الآن کارگروههایی تشکیل شد. یکی از بهترین حوزه کارشناشی کل مردم افغانستان هستند که داخل ایران هستند. خود این یک موضوع پیچیده است این که بگویید پنج میلیون مهاجر افغانی، تعداد زیادی از اینها در ایران به دنیا آمدند، این نکته من؛ نکته خوبی نیست که در این حوادث اخیر که مثلاً برخی دستگیر شده بودند از اتباع افغانی بودند.
اینها اعتراض شان این بود که ما حقوق شهروندی میخواهیم، یعنی اصلاً خودشان را ایرانی میدانند. در ایران الآن ما ۴۳ هزار دانشجو داریم تا مقطع دکترا؛ ۵۲۰ هزار دانش آموز که تأکید مقام معظم رهبری است که اینها نباید بی سواد... الآن ۲۲۰ هزار جدید باید باشد. این سازمان باید با یک کار کارشناسی دقیق با استفاده از تجارب دنیا شکل بگیرد که ما بتوانیم، این را من باز تأکید میکنم، میگویم، افغانستان تا به یک شرایط با ثباتی نرسد، این مسأله مهاجرینش را دارد.
حتی ما یک اقدامات کنترلی را شروع کردیم، الآن یک کارهایی را شروع کردیم آن هم کمک میکند، اما باید در داخل افغانستان به آن وضعیت برسد. در داخل ایران الآن مسأله ساماندهی مهاجرین، مسأله جدی است، یک بخشی از اینها در حوزه نخبگان هست و اصحاب اقتصادی و... الآن ما اینها را شناسایی میکنیم، برای اینها سازمانهای حامی تعریف کردیم.
این نکته خیلی مهم است، مثلاً در نخبههای علمی معاونت فناوری و علمی ریاست جمهور، آموزش عالی متولی اینها هستند. اینها هستند که باید راستی آزمایی کنند، اینها هستند که باید برای اینها کار تعریف کنند؛ نکته مهم این است. اینها وقتی که کار دارد برایشان تعریف میشود، در چارچوب طرحهای توسعه ملی اولاً، دو با نگاه این که اینها از الآن باید پیوند داشته باشند به داخل افغانستان، یعنی اگر اینها در شرکتهای دانش بنیان مشغول میشوند، این باید آثارش در داخل افغانستان... یعنی جمهوری اسلامی همزمان کاری میکند که این نخبه علمی هم داخل ایران و هم برود کشورش خدمت کند، این بر خلاف کاری است که کشورهای ناتو و آمریکاییها کردند که نخبههای علمی اینها را از کشور خارج کردند و بردند و امروز یکی از چالشهای بزرگ افغانستان؛ خلأ مدیران تخصصی و متخصصین است.
پس یکی از حوزههایی که الآن کار میشود این است. ما در مسأله سازمان، عجله نباید کنیم. من مجلس شورای اسلامی الآن جدی وارد شده، دولت جدی وارد شده، اما این نیازمند به کار کارشناسی بیشتر است چه در هدف گذاری اش، برنامه هایش، ساختارش، سازمانش، روابط سازمانی و بین سازمانی اش، رابطه اش با سازمانهای خارجی، این کاری است که ما باید کنیم و داریم انجام میدهیم. فکر میکنم این سازمان ملی مهاجرت ساماندهی نخبگان، فعالین اقتصادی؛ اینها میتواند یک شرایطی را به وجود آورد که در چارچوب سیاست دولت برای کمک به ثبات و امنیت افغانستان و تقویت همکاریهای دو کشور بسیار مؤثر باشد.