دکتر محمد جواد لاریجانی تحلیلگر سیاسی درباره سواد رسانهای دانشجو گفت آن چیزی که فراتر از سواد رسانه ای ضرورت دارد، ذهن نقاد است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، دکتر جواد لاریجانی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری در خصوص علل معارضه جریان عدالت گرای دانشجویی با آمریکا و ریشههای دشمنی آمریکا با ایران گفت: در مورد روز دانشجو، کودتای ۲۸ مرداد که نزدیک بوده به همین جریان قیام دانشگاه، خیلی اجمالش این است که در فاصله کوتاهی از کودتای ۲۸ مرداد، همزمان هم آمریکا با ارسال نیکسون به تهران قصد آغاز رابطه جدید تحمیلی خودش یعنی میوه آن کودتا را بچینند. همچنین دولت انگلیس اعلام کرد که میخواهد سفارتش را باز کند. در واقع دو نیرویی که کودتا کرده بودند با فاصله کمی آمدند که سلطه خودشان را بر کشور ما استقرار بدهند. این حرکت در دانشگاه خیلی حرکت معناداری بود؛ ۱۶ آذر یعنی قیام در مقابل سلطه، مقابله با سلطه و این که ما سلطه آمریکا و انگلیس و هر کشور اجنبی را بر کشور خودمان نفی کنیم. عدالت با سلطه مقارن نمیتواند باشد. بدبختیهای کشورها عمدتاً از این است که زیر سلطه هستند. بحث استقلال؛ در این راه دانشجویان عزیز ما شهید شدند، جمعی مجروح شدند. این جریان ممکن است اولش به یک خاموشی گرایید، ولی این طور نبود، با حرکت عظیم حضرت امام که از روز اول ایشان سیطره آمریکا و غرب را بر ایران عزیز هدف قرار داده بودند. میخواهم یک استفاده کنم آنهایی که میخواهند ۱۶ آذر را بزرگداشت داشته باشند، آنها نمیتوانند که با ریتم تبلیغات آمریکایی این کار را کنند. ۱۶ آذر نماد مقاومت در مقابل سیطره آمریکاست، چه دانشجوهای عزیز ما، بچههای ما در دانشگاه و چه اساتیدی که میخواهند بحث سیاسی داشته باشند باید در این روز و روزهای قبل و بعدش بحثهای مفصلی راجع به استقلال، نحوهها و مودهایی به شکلهای سیطره جدید آمریکا و غرب بر کشورهای ازجمله ایران؛ اینها را بحث کنند. اینها بحثهای بسیار اصولی است. من گاهی غبطه میخورم که یک وقتی دانشگاهها به چه مسائلی مشغول بودند و در کشور ما شاید شعار مرگ بر آمریکا هم خیلی نبود لااقل، من یادم نمیآید، ولی به هر صورت اینها در دانشگاه این را سر دادند، آمریکاییها بسیار مضطرب شدند، انگلیسیها مضطرب شدند.
وی درباره فضای دانشگاه و نیروی دانشجویی که همواره مبدأ و مقصد تحولات بوده، نیز گفت: اصلاً دانشگاه بعد از این جریان تا آستانه انقلاب و بعد از انقلاب همیشه مظهر مقابله با سیطره غرب بوده. من میخواهم یک نتیجه گیری کنم علاوه بر این که کار اصولی در دانشگاه باید از این فرصت استفاده شود، بحثهای خیلی خوب مطرح شود. اصلاً استقلال یعنی چه؟ خیلیها در کشور ما مثلاً گاهی نوشتند همین روزنامههای ما که استقلال یک مسأله قدیمی است الآن ما باید در دل ساختار بین المللی مندرج شویم، با دنیا کنار بیاییم و از این حرفها در حالی که استقلال بسیار مسأله مهمی است، مسأله گلوبالیسم؛ جهانی بودن تمام شد با اتفاقاتی که در ۱۰ سال گذشته اتفاق افتاد. پس جای بحثهای نظری خیلی خوب است، آن چیزی که گفتم استفاده کنیم این است که الآن میخواهیم جمهوری اسلامی را ارزیابی کنیم دیگر، ما یک انقلابی داشتیم، مهمترین محصولش تأسیس یک نظام سیاسی مدنی بوده که پایه اش بر اساس عقلانیت اسلامی است. مدل کاری اش هم دموکراسی نمایندهای است؛ میخواهیم ارزیابی کنیم. یکی از شاخص هایش همین مسأله استقلال است. اصلاً جمهوری اسلامی دستاورد استقلالی اش چیست؟ اگر نمره بالایی داشته باشی چه کسی دوست داشته باشد جمهوری اسلامی را چه نداشته باشد باید نمره بالا را به آن بدهد. میخواهم بگویم یکی از افتخارات بزرگ ملت ما و جمهوری اسلامی که محصول تلاش ملت ما و رهبری حضرت امام و بقیه مسئولان و مقام معظم رهبری هدایتشان را دارد این که ما در مسأله استقلال یکی از بالاترین رکوردها و دستاوردهای جهانی را داریم. جمهوری اسلامی نه تنها خودش استقلالش را حفظ کرد در مقابل اجانب بلکه این تز مستقل بودن را به جاهای دیگر هم تأثیر داد. من نمیگویم که تحمیل کرد، ایده اش از مرزها فرا رفت. کانت؛ فیلسوف آلمانی حرف قشنگی دارد میگوید اگر یک وقتی حرف خیلی اساسی در یک جایی، یک انقلابی در جایی اتفاق میافتد خودش از مرزها امواجش میگذرد. انقلاب ما هیچ وقت در مرزها محصور نبود، هر جا برود اولین شعارش استقلال است، یعنی هر جا شما پیام انقلاب رفته، مقابله با سیطره آمریکا و غرب صهیونی در آن دستاورد بزرگی است؛ لذا میخواهم بگویم بچه ها، جوانها و مردم ما باید جمهوری اسلامی را ارزیابی کنند، چون اخیراً خیلیها میگویند ما این چهل سال چه شد، چه بدست آوردیم؟ فلان شد، بَهمان شد، بله اتفاقاً خوب است که سؤال میکنند، اول ما باید معیار داشته باشیم دیگر، یکی معیارش همین استقلال است، معیارهای دیگری هم دارد.
این تحلیلگر سیاسی درباره سواد رسانهای دانشجو و تلاش رسانههای فارسی زبان معاند نظام برای ناآرام کردن فضای دانشگاه تصریح کرد: در این فتنهای که اخیراً اتفاق افتاد، یک فتنه کاملاً آمریکایی و غرب صهیونیستی بوده، اینها از هیچ امکانی صرفنظر نکردند در کشور ما، یعنی از مقدسات مردم گرفته، مساجد گرفته و مدارس گرفته یعنی هر جایی که میشد فتنه را بسط داد و ایجاد آشوب کرد، پرده دری کرد استفاده کردند. اما در دانشگاهها به نظرم ظلم عظیمی به دانشگاههای ما شده، همان طور که اشاره فرمودید ما دانشجویان و اساتید زیادی داریم، افراد محترم، باشعور و اهل فکر هستند، تعداد کمی از اینها وارد مقولاتی شدند که در دانشگاه بی سابقه است، نه تنها در ایران حتی در کشورهای دیگر دنیا هم بی سابقه است. این مقدار از دریدگی، این مقدار از کارهای تخلف آمیز و چیزهایی که انسان انتظار ندارد.
وی ادامه داد: این یک بحث است، اما این که اینها را با نیروهای امنیتی درگیر کنند، این درگیری فقط در دانشگاه نبود، در دانشگاه میخواستند، چون مردم به دانشگاه یک علاقه خاصی دارند همه بچههای ما آن جا درس میخوانند، خانوادهها نسبت به دانشجوها خیلی حساسیت دارند. اگر خبر بدهند که میخواهند در غذای دانشجوها سم بریزند یا میخواهند یک جایی را خراب کنند در دانشگاه، فلان شده، گرفتند، بگیر و ببند است، بزن بزن است، همه خانوادهها نگرانند و این عکس العملهای مختلف دارد. اینها این ناراحتی و نگرانی را میخواهند کاملاً تزریق کنند، بعد دانشگاه را تعطیل کنند، یعنی یکی از اهداف دشمن این است که این تحرکات علمی توقف پیدا کند. برخی دانشجو است، بعضی اش تحقیقات است، بنابراین تعطیل کلاسهای درس یکی از چیزها و اهداف مهم آنهاست و این مسأله؛ مسأله بسیار بدی است که دارد اتفاق میافتد و ان شاء الله تمام میشود، چون به زودی دانشجویان ما و اساتید بیدار میشوند. اما نکتهای که فرمودید سواد رسانه ای؛ از سواد رسانهای فراتر؛ جهان امروز جهانی است که ما باید با بصیرت در آن زندگی کنیم و اگر بصیرت نداشته باشیم ما مندرج میشویم در یک سیستمی که دیگر خودمان اختیار نداریم حتی ذهن ما را میسازند. اوایل قرن بیستم، اواخر قرن نوزدهم، تئوریهای مارکسیستی بحث جالبی را مطرح کرده بودند بحث اسیمیله شدن یعنی منحل شدن آدم در سیستم سرمایه داری، میگفتند افراد دیگر کارگر کارخانه دیگر خودش نیست، خودش را فراموش میکند. امروز با این امکاناتی که در شبکههای مجازی پیدا شده بحث انحلال کامل انسان هاست، یعنی طرف حتی تصمیمات و تفکرات خودش را از دست میدهد. الآن میتوانیم این طور فرض کنیم که طرف در یک فضایی زندگی میکند که این فضا اصلاً ربطی به عالم بیرون ندارد. این تئوریهای جدیدی که مدلهای جدید و تکنولوژی جدیدی که به نام مِتاورس معروف شده برای تکمیل این قضیه است یعنی کسی که عضو متاورس میشود حتی اختیار معاملاتش را تفویض میکند به آن روحی که به اسم آواتار آن جا روح مجسم او خواهد بود. این درجه از انحلال یعنی اسارت کامل انسان. در یک چنین فضایی در دانشگاه باید پرچمدار ذهن نقاد باشد. نمیگویم حرف ما را گوش کنید، حرف فلانی را گوش کنید، باید حرفی که میشنود با نقادی ببیند معیار درست و غلطش چیست. مثلاً طرف یکی با قُمپُز میگفت من که تلویزیون ایران را نگاه نمیکنم، نگاه نمیکنی به خود ضربه میزنی. نمیگویم تلویزیون ایران را باور کن، اگر عقل درست داشته باشی باید این را نگاه کنی، مثلاً آن چند چیز دیگر را که نگاه میکنی باید نقادی کنی، ببینی کدام درست است. تلویزیون هم مشتری دارد، این تبلیغاتی که میگویند سر بزنگاه معلوم میشود که چقدر مردم به رسانه ملی اعتماد دارند. پس آن چیزی که ضرورت دارد فراتر از سواد رسانه، اول ذهن نقاد است.
دکتر جواد لاریجانی درباره کرسیهای آزاد اندیشی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند، گفت: کرسیهای آزاد اندیشی یکی از مؤلفههای بسیار خوب است، منتها اینجا ما باید به یک فرهنگ زندگی، فرهنگ فکری باید اشاره کنیم. زندگی در دنیای معاصر با توجه به امکانات دسترسی که پیدا شده؛ یک نیازمندیهای خاص خود را دارد. این جا میخواهم اشاره کنم به یکی از نکاتی که مقام معظم رهبری حدود ۳۰ و خردهای سال پیش به آن اشاره کردند؛ پژوهشگاه دانشگاهی بنیادی که من افتخار مسئولیتش را داشته و دارم ۳۰ و خردهای سال پیش اولین جایی است که اینترنت را وارد کشور کرد، آن موقع بحثی بود بین پژوهشگاه و وزارت مخابرات؛ آن جا میگفتند این شبیه فکس و اینهاست، ولی ما میگفتیم تکنولوژی جدیدی است و آینده خیلی مهمی دارد، نهایتاً این بحث خدمت مقام معظم رهبری منعکس شد طی گزارشی، من حالا تفسیرش را نمیگویم. ایشان سه مطلب دستور داشتند یکی این که این فناوری بسیار مهم است، جدید است، روی آن سرمایه گذاری کنید، باز کنید هر که میتواند روی آن کار کند، دوم این که جوانان احتمالاً به آن علاقه دارند، سوم که از همه مهمتر است؛ نسبت به آلودگیهای این صنعت از همین الآن فکر کنید، مثل سایر صنایع نشود. ما مصرف کننده هستیم در فضای مجازی در حالی که فرهنگ استفاده اش را نتوانستیم بیاوریم. نه تنها دانشجویان ما، شما میبینید پدر و مادرهایشان که هیچ برخی از مسئولین ما ذهنشان توسط همین فضای مجازی شکل میگیرد، عالم واقع را با عالمی که پمپاژ میشود عوضی میگیرند. به هر صورت دانشگاه باید پیشرو و پیشران فکر نقادانه باشد. همه جای دنیا چنین چیزی است و این کار را به آن دامن بزنیم. این که زمینه بوده یا نه، شاید یک مقداری زمینهها به اندازه کافی نبوده، از آن مهمتر؛ خود ترویج این فکر و پرچمداری این فکر توسط اساتید است. ما، اساتید ما و کسانی که باید دانشجو پرورش دهند آنها هم باید ذهن نقاد داشته باشند. دامن زدن به این تفکر که ما هر چه در فضای مجازی میبینیم نپذیریم، ذهنمان برای فهمیدن حقیقت باید نقاد باشد بتواند پردهها را کنار بزند، این کار خیلی مهمی است. این ذهن نقاد یکی از برکات دین مبین اسلام است که اسلام وقتی آمد فکر کفر را مورد نقد قرار داد، از هر جهت، از جهت این که زندگی بی معنا خیلی پوچ است، شما قبول دارید زندگی پوچی است؟ گفت نه. پس معلوم است که زندگی معنا دارد، از آن طرف عاقبت امور، از این طرف ساختار زندگی، اسلام آمد با نقادی فضای کفر، حق را بیان کرد. امروز هم کفر با همه امکاناتش در حال تبلیغ است. یکی از متفکران معروف فرانسوی که یکی دو سال پیش فوت کرد، کتابی نوشته به نام شفافیت شرق؛ نوشته که ما با این سیستمی که الآن در دنیا است چیزی که بیش از همه رو آمده، شرّ است، هم بد است و هم خوب است. بد است به خاطر این که فراگیر شده، خوب است به خاطر این که شفاف شده. ما فهمیدیم که خیلی چیزهایی که با آب و تاب میگفتند و مؤدبانه غربیها میگفتند چه شرّی بوده که حالا پرده هایش برداشته شده. این فتنه اخیر پردههایی را کنار زد از سیاستهای آمریکا و غرب صهیونیستی که تا به حال خیلی کنار نزده بودند و شفافیت شرّ را ما کاملاً دیدیم.
آقای لاریجانی درخصوص موضع گیریهای سیاسی اروپایی ها و آمریکایی ها در مورد حقوق بشر نیز گفت: این جا من دو نکته را میتوانم توضیح دهم؛ یکی خود مسأله مواضعی که شورای حقوق بشر گرفته و بعد مسئولین کشورها، شورای حقوق بشر یک رفتار بسیار عجیبی از خود نشان داد و البته قبلاً هم با ایران دشمنیهای زیادی کرده، ما از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز هر سال یک قطعنامه علیه مان داشتیم، بنابراین برای ما جدید نیست، چیز جدید، ادبیات و رفتار آنهاست. در این جریانات اخیر کسانی که در شورای حقوق بشر دارای مسئولیت هستند علی الاصول حق ندارند موضع گیری کنند، فقط میتوانند بگویند یک خبری به ما رسیده نگرانیم، باید تحقیق کنیم درست است یا نه؟ اصلاً موضع گیریهای بسیار بی ادبانه کردند، حتی مثلاً رئیس جلسه شورا که یک مبصر است، ایشان یک فصل همه اتهامات را بیان کرده، دبیر شورا هم، از همه مفتضحتر همین کسی است که به اصطلاح نماینده ویژهای است برای حقوق بشر ایران، یک پاکستانی است که لنگه همان سلمان رشدی است. ایشان با همین تلویزیون سعودی صحبت کرده کلی به ایران فحش داده تازه ایران را رهبری کرده گفته کسانی که در خیابانها هستید من پشت سرتان هستم، حمایت تان میکنم نترسید. حالا اینها آمدند یک جلسهای گذاشتند، اسمش جلسه کشف حقیقت فک فایلینگ اینها نیست این جلسه بناست کسانی که مصوبه این است که بناست اتهاماتی که همین رسانهها خود تولید کردند، دروغهای خودشان را مستندسازی کند و این را ارائه بدهد به آنها. حالا مثلاً پررو هم هستند میگویند ما را راه بدهید بیاییم ایران. کسی که میخواهد بر علیه ما مستندسازی کند دلیلی ندارد راهش بدهیم، اگر شما میگفتید یک خبرهایی رسیده میخواهیم ببینیم درست است یا غلط، پس تمام این اهرم به کار گرفته شده به نحو بسیار وقیح و خارج از همه چارچوبهای مصوب سازمان ملل یعنی اگر برایتان لیست کنم بالای ۳۰ تا ۳۵ اقدام خلاف مصوبات شورای سازمان ملل و مجمع عمومی را دارد. حالا چرا این اتفاق افتاد؟ در کنار این هم مسأله موضع سیاستمدارها است که یکی پس از دیگری علیه ما موضع گیری کردند، موضع گیریهای سخیف، از آن بچه مُزَلِّفی که نخست وزیر کانادا است تا جاهای دیگر. حالا من میخواهم یک بحث استراتژیک را اینجا مطرح کنم، آمریکاییها که مِنتور این فتنه اخیر بودند مثل دفعههای قبل همکاران غرب صهیونیستی شدند. اینها البته تئوری شان این بود یعنی پیش بینی شان این بود که مردم میریزند در خیابان میلیونی و بعد نیروهای مسلح هم بین آنها و مسائل را پیش میبرند. به اینجا نرسیدند، پلن بعدی آنها این است که بر علیه ایران یک فضایی را ایجاد کنند که اقلاً این فضا بعضی دستاوردهای دیگری را در حوزههای مذاکرات داشته باشد برای آینده یک کاری داشته باشد، این پلن B آنهاست که الآن شما میبینید؛ حقوق بشر بخشی از آنهاست.