چاپ سوم مجموعه داستان «سری که درد ... میکند» نوشته سید مهدی شجاعی منتشر شد.
این کتاب متشکل از ۸ داستان است که به تصرح خود نویسنده در مقدمه «داستانهای این مجموعه هر کدام حال و هوای خودش را دارد» و نویسنده امید دارد که داستانها به جای ارتباط با یکدیگر بتوانند با مخاطب رابطه برقرار کنند.
داستانهای این مجموعه شامل لوطیگری، حلقهی مفقوده، نیازمند آبرومند، سری که درد … میکند، جام جهان بین، قصهی وَ قِس …، دست کج، زبان راست، آخر مرام؛ در این داستانها از نقد اجتماعی و مدیریتی میبینیم تا کرامات امام رضا (ع) و حضرت زهرا (س) است .
در بخشی از متن داستان «دست کج، زبان راست» آمده است:
بعضی از آدمها سعی میکنند که دزدی را کار زشت و ناپسندی جلوه دهند. البته کاش فقط سعی میکردند. عدهای واقعاً باورشان شده که امرار معاش از طریق دزدی کاری ناشایست است. نگاه این قبیل آدمها به یک دزد یا سارق، شبیه نگاه به یک فرد خلافکار است. اینها حتی نسبت به رشوه و اختلاس هم نظر مثبتی ندارند و اگر زمانی در معرض داد و ستد رشوه یا انجام اختلاس قرار بگیرند، به انحاء مختلف سعی میکنند که اسم دیگری روی آن بگذارند و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنند؛ از ترس این که مبادا مورد سرزنش دیگران واقع شوند یا وجدان درد بگیرند …