آشنایی با یکی از سبکهای نوین خبرنویسی: ساعت شنی
اگر شما هم از علاقمندان به خبرنویسی هستید در این بخش بصورت مشروح با سبک نوین ساعت شنی آشنا شوید.
به گزارش
سرویس وبگردی سازمان صدا وسیما، سبکهای زیادی هستند که تحت عنوان سبک مدرن خبرنویسی جا گرفته اند یکی از انها که اولویت بیشتری نسبت به بقیه دارد سبک ساعت شنی است.
استادان روزنامهنگاری معتقدند که یک روزنامهنگار موفق باید در دنیای روزنامهنگاری مدرن امروز با سبک «ساعت شنی» آشنا باشد چه بخواهد از آن استفاده کند چه مورداستفادهاش نباشد؛ اما چه میزان از روزنامهنگاران با این سبک آشنا هستند؟
شاید یکی از افرادی که این سبک را به جامعه خبرنگاران ایرانی معرفی کرد، «احمد توکلی» استاد روزنامهنگاری و مؤلف چندین کتاب در این حوزه بود. او در وبلاگ خود به نقل از یکی از کتابهایش به نام «خبرنویسی پیشرفته به زبان ساده» این سبک را تشریح کرد. این گزارش با استفاده از منابع بینالمللی روزنامهنگاری و همچنین یکی از مثالهای مطرحشده در وبلاگ دکتر احمد توکلی، سبک ساعت شنی را توصیف میکند تا روزنامهنگارانی که علاقهمند به آشنایی با سبکهای جدید در روزنامهنگاری امروز دنیا هستند از آن استفاده کنند.
فراهم بودن ابزار هر تجارت و حرفهای، یکی از رازها و رمزهای موفقیت آن حرفه است. چکش نجار، آچار لولهکش، پالت و قلم نقاش، صحنه برای بازیگر و ترتیب و چگونگی خلق و کنار هم قرار گرفتن واژگان نویسنده، همه و همه ابزارهایی هستند که به آنها کمک میکنند تا شاهکارشان را خلق کنند.
بیشتر بخوانید:
اما شاید در مورد یک نویسنده، ابزار کمی متفاوتتر و حیاتیتر باشد. یک نویسنده خوب و خلاق همواره و مدام در تلاش است تا شیوهای تازه برای بهرهمندی از ابزار کارش (کلمات) بیابید. هر نویسندهای میداند که روایت یک داستان یا خبر برای جلب و کسب بیشترین میزان مخاطب و اثرگذاری بالا نیاز به اندکی خلاقیت و نوآوری دارد. سبک بیان روایت و بکار بردن چارچوبها و شیوههای متفاوت و متمایز نوشتار میتواند بخشی از این خواسته را تضمین کند. در میان شیوه و ساختارهای متفاوت و متعددی که در دنیای روزنامهنگاری وجود دارد، «سبک ساعت شنی یکی از شیوهها و ابزارهایی است که به نوشته و روایت روزنامهنگار ظرافت، طراوت و جذابیت خاصی میبخشد و طرفداران بیشماری هم در بین روزنامهنگاران و خوانندگان پیداکرده است.
ساعت شنی
سبک ساعت شنی را باید سبک خبرنویسی مدرن نامگذاری کرد، سبکی که به خوبی قادر است، سلیقههای گوناگون مخاطبان خبر را راضی نگه دارد.
این سبک، مدل گسترش یافته سبک تلفیقی است، در این سبک، لید کمی مشروحتر، و کاملتر آورده میشود. در سبک تلفیقی ما پذیرفتهایم که قوانین کلمه شماری (۲۵ تا ۳۵ کلمه) را رعایت کنیم، اما در سبک ساعت شنی ممکن است لید ما ۶۰ کلمه یا حتی بیشتر هم باشد، ممکن است یک لید از سه یا چهار پاراگراف تشکیل شود.
تفاوت دیگر، اینکه سبک ساعت شنی یک پازل سه تکه است. ابتدا درقسمت بالا، یک لید چند پاراگرافی خواهیم داشت که به سبک هرم وارونه تنظیم شده است. در پایین یک هرم که داستان واقعه را به ترتیب تاریخی گزارش میکند، و در وسط یک جمله یا عبارت که هرم وارونه را به سبک هرم (ترتیبی) متصل میکند. به این جمله یا عبارت، جمله چرخشی میگویند.
گفته میشود که سبک ساعت شنی ابتدا به وسیله ” روی پیتر کلارک در ۱۹۸۳ بعد از اینکه او شروع به نوشتن چیزهای نو در روزنامه صبح خود کرد، نام گذاری شد. آن خبر نبود؛ آن یک سبک خبری خلاقانه بود. به نظر میرسید گزارشگران در خبرهایشان از تلفیق دو فرم هرم وارونه و داستان سرایی بهره میبرند.
احتمالا کلارک را میتوان مبدع این سبک دانست. او که پژوهشگر و محقق ادبی بود با استفاده از مهارتها و تجربیاتش در اتاق خبر باساختار شکنی به این فرم رسید.
“در مقالهای که در “واشینگتن جورنالیزم ریوو “ (امریکن جورنالیزم رویوو فعلی) چاپ کرد به توصیف این سبک خبری پرداخت و نام آن را سبک ساعت شنی گذاشت و آن را به عنوان یک جایگزین مطرح کرد. ”
ساختار ساعت شنی میتواند مانند هرم وارونه، مهمترین اطلاعات داستان را به شکل اخبار سخت در ابتدای مطلب جای دهد. سپس با یک عبارت چرخشی شما را وارد اصل داستان به شکل ترتیبی کند.
اما عیب آن در اینجا است که در ترتیب زمانی، ممکن است بعضی اطلاعات کلیدی بخش آغازین داستان تکرار شوند و داستان را از هرم وارونه طولانیتر کنند.
“در عین حال “کلارک در توجیه سبک خود معتقد است، ساعت شنی ضمن آنکه به ارزشهای سنتی خبرنویسی پایبند است به نیازهای خوانندگان نیز به این دلیل که به قصه گویی میپردازد – توجه میکند. این سبک به خبرنگاران کمک میکند تا خودشان را به سطح جدیدی از گزارشگری برسانند. ”
“او معتقد است، ساعت شنی میتواندبرای همه خبرها قابل استفاده باشد؛ اخبار جنایت، تجارت، دولت و حتی گزارش مراسم ها، این شیوه مناسبترین است. ”
“هر چند برای اخبار نمایشی میتوان از سبک ترتیبی (هرم) استفاده کرد. گزارشهای دنباله دار در هرالد میامی از این دست است. ساعت شنی یک فرم هنرمندانه است که نظم هوشمندانهای به خبر میدهد. نظمی که از هرم وارونه و خواص داستان سرایی داستانهای کلاسیک بهره میگیرد. ”
ساعت شنی چطور شکل میگیرد؟
ساعت شنی کلارک سبک خبری خلاقانهای است که خبر نیست بلکه شیوهای است برای بیان خبر. تلفیقی از دو فرم هرم وارونه و داستاننویسی. تبدیل اصول نگارش ادبی به قالبی نوین از گزارشنویسی. او در این سبک از نوشتن، همانند هرم وارونه مهمترین اطلاعات داستان را به شکل اخبار سخت در ابتدای مطلب جای داد سپس با یک عبارت چرخشی خواننده را وارد اصل داستان به شکل ترتیبی کرد. کلارک در توجیه انتقادهایی که به این سنتشکنی شد، سبک ساعت شنی را روشی پایبند به ارزشهای سنتی خبرنویسی معرفی کرد که نهتنها به نیازهای خوانندگان به این دلیل که به قصهگویی میپردازد، توجه میکند بلکه به خبرنگاران کمک میکند تا خودشان را به سطح جدیدی از گزارشگری برسانند. او معتقد بود چنین شیوه و فرم نوشتاری هنرمندانهای که نظم هوشمندانهای به خبر میدهد از قابلیت فراگیری برای انواع مختلف خبرها برخوردار است و به همین دلیل این شیوه از نوشتن یکی از مناسبترینها در خبرنویسی است.
امروز سبک ساعت شنی که سبکی تلفیقی از «داستاننویسی»، «نرم خبر» و «سخت خبر» به شمار میآید؛ ازجمله سبکهای مدرن و نوین خبری نویسی است که به دلیل برخی ویژگیهای خاصش از محبوبیت زیادی در بین روزنامهنگاران و حتی خوانندگان مطالبی که به این سبک نوشتهشدهاند، برخوردار است. ازآنجاییکه در این سبک برخی از تکنیکهای هرم وارونه و همچنین گزارشهای داستانی و روایی مورداستفاده قرار میگیرد، شما بهعنوان نویسنده میتوانید هم خوانندگان جدی خود را راضی نگهدارید و هم مخاطبانی را که علاقه چندانی به چارچوبها و قواعد سخت نویسی ندارند. سبک نوشتاری ساعت شنی با نزدیک شدن به روایتهای گزارشی (فیچر) به نوشته ما کارکرد تحلیلی میبخشد و ازاینرو روزنامهنگار و مخاطبانش را وامیدارد تا با تفکر بیشتری و نگاه عمیقتری نسبت به آنچه نوشتهشده است، بیندیشند.
کارشناسان و صاحبنظران دنیای رسانه از سبک ساعت شنی بهعنوان یکی از سبکهای خبرنویسی مدرن یاد میکنند که به دلیل ویژگیهایش بسیار عالی میتواند به نیازهای طیف گستردهای از مخاطبان با سلایق گوناگون پاسخ دهد. نویسنده مطلبی که از این سبک تبعیت میکند میتواند «لید» خود را قدری بلندتر و کاملتر از سایر سبکها به رشته تحریر درآورد. (حدوداً ۶۰ کلمه یا کمی بیشتر مثلاً سه یا چهار پاراگراف!) سبک ساعت شنی که سبکی تلفیقی به شمار میآید، پازلی سهتکهای است، متشکل از: بالا ، چرخش و روایت.
۱. بخش بالا در حقیقت لیدی چند پاراگرافی به سبک هرم وارونه است.
۲. بخش چرخش هم هرمی است که شرح ماوقع را به ترتیب تاریخی گزارش میکند. در حقیقت جمله یا عبارتی که هرم وارونه را به سبک هرم (ترتیبی) متصل میکند و به آن جمله یا عبارت چرخشی میگویند. این جمله یا عبارت چرخشی که نقش لولا یا اتصال را ایفا میکند، بهانهای به نویسنده میدهد تا بگویید ماجرا چگونه آغازشده است.
۳. بخش روایت، آخرین تکه پازل است که بهصورت تاریخی به سراغ جزئیات میرود و آن را بهصورت داستان بیان میکند. با این تفاوت که خیالپردازی خبرنگار در این میان جایی ندارد و نمیتواند در نوشته خود از حدس و گمان استفاده کند. درواقع این جزئیات که صحنه را خلق میکنند.
دکتر «جک هارت »دارنده جایزه ادبی پولیتزر (سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۱ میلادی) و یکی از سرشناسترین اساتید دانشکده روزنامهنگاری دانشگاه اورگان، در شرح شیوه نگارش ساعت شنی میگوید: «برای ارائه یک روایت داستانی با رعایت ترتیب زمانی، اغلب میتوان از انتسابهای اجمالی و مختصری مانند، «پلیس حدس میزند» یا «شاهدان، ماجرا را اینگونه تعریف کردند» یا «همسایهها ماجرا را اینگونه توصیف میکنند» استفاده کرد. اگرچه این نوع انتسابها تنها باید در چند پاراگراف و بهمنظور فراموش نکردن گوینده مطلب از سوی خواننده ارائه شوند؛ اما نباید از یاد برد که تمام نقلقولها نیز به ذکر نام گوینده مطلب نیاز دارند. چنانچه گوینده عوض شد، منبع جدید اظهارنظر باید ذکر شود. امتیاز این ساختار، افزودن بار دراماتیک به داستان به دلیل شکل داستانگویی روایی و حفظ ترتیب زمانی است؛ اما عیب آن این است که در ترتیب زمانی، ممکن است بعضی اطلاعات کلیدی بخش آغازین داستان تکرار شوند و داستان را از هرم وارونه طولانیتر کنند.» هارت در آنالیز و توضیح روش ساعت شنی که کلارک مبدع آن است، این سبک نوشتار را به هفت بخش تقسیم میکند و معتقد است که چنین شیوه روایی میبایست به مواردی همچون اکتشاف موضوع، شکار و جمعآوری اطلاعات، سازماندهی، یافتن نکات و تمرکز روی آنها، انتخاب و گزینش بهترین و جالبترین مواد، نظم یا ساختار و پیشنویس و اصلاح متن توجه خاص داشته باشد.
مثل تمام خبرهای داستانی این خبر نیز یک شروع، یک میانه و یک پایانبندی دارد. خانم ریکس میافزاید: «خودم را به ماشین معاون کالانتر که مشغول گشت زنی بود رساندم درحالیکه دعا میکردم: خدایا، نگذار پسرک بمیرد.»
نویسنده در هرم پایانی بهدرستی از نقلقولهای نمایشی و جزئیات روشن استفاده میکند که یک نمای داستانی بسازد و خواننده بههیچوجه آن را در هرم بالا نمیبیند: «زمانی که اتیس، اسلحه را زیر بالش کاناپه پیدا میکند، ملوین اطراف اتاق نشیمن پرسه میزده است. وی اسلحه را برداشته و یکبار شلیک میکند.» دقت کنید، مطالب خارج از اصل داستان، در هرم وارونه بالا ذکرشده است: «به گفته مقامات کلانتری، هنوز مشخص نشده که مالک تپانچه کیست و این موضوع در دست بررسی است. طبق قوانین ایالتی، اگر مالک اسلحه آن را جایی در دسترس کودکان بگذارد، مجرم و مشمول مجازات خواهد بود.» لذا اگر شما نیز از این سبک استفاده میکنید، مطالبی را که خبر را کامل میکند،، اما داستان اصلی را شرح نمیدهد در هرم اول ذکر کنید و در بخش هرم دوم صرفاً داستان را شرح دهید. سبک ساعت شنی، بهگونهای است که همنظر سردبیرانی را که نگرش سنتی دارند برآورده میکند و هم بهخوبی خوانندگان کمصبری را که بهآسانی از نگرش تفریحی به خبر خسته میشوند، راضی نگاه میدارد.
از سوی دیگر مخاطبانی را که میخواهند کمی خبر کاملتر و از جزئیات بیشتری برخوردار باشد و موضوعات بیشتر شکافته شود، راضی و خوشحال میکند. بهعبارتدیگر ساعت شنی هم نیازهای خبری خواننده را برآورده میسازد و هم به میل و علاقه طبیعی و ذاتی او به داستان توجه دارد. البته اگر شما یک مطلب اقتصادی یا سیاسی داشته باشید که اطلاعات آن استعداد ورود به سبک ساعت شنی را داشته باشد، ممکن است سختی خبر، داستانی بودن آنها – به معنای اخیر – تحتالشعاع قرار دهد.