بیشتر افراد دورههایی از تنهایی و افسردگی را تجربه میکنند. برای درک تفاوت بین تنهایی و افسردگی، ابتدا باید گفت که هردوی آنها به احساسات انسان مربوط میشوند.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا وسیما باروخ اسپینوزا؛ فیلسوف هلندی میگوید:« احساسی که باعث ناراحتی و عذاب انسان میشود، به محض اینکه درک شود و تصویر دقیقی از آن ارائه شود، دیگر باعث رنجش فرد نخواهد شد.» اگر ما با دید روشن به سمت این عواطف برویم و آنها را درک کنیم، این احساسات دیگر نمی توانند زمینه ناراحتی ما را فراهم کنند.
فیلیپ شیور در «سیستم الگوی عواطف» می گوید هم تنهایی و هم افسردگی هر دو احساس ثانویهای از یک حس اولیه به نام ناراحتی هستند. یعنی ما ابتدا حس اولیه و خام «ناراحتی» را تجربه میکنیم؛ سپس از همین ناراحتی اولیه است که حس تنهایی یا افسردگی زاده میشود.
تغییر ناراحتی به دیگر عواطف گفته شده، به این علت انجام میشود که ما مدام همان باورهای نارحت کننده را در ذهن خود تکرار و تقویت میکنیم. اینکه حس اولیه به کدام یک از دو حس تنهایی و افسردگی تبدیل میشود، بستگی به این دارد که چه باور و فکری در ذهن ما در حال رشد و شکل گرفتن است.
باوری که در تولید تنهایی نقش دارد و در ذهن تکرار میشود این است که ای کاش روابط اجتماعی من بهتر و پربارتر از این بود. همانند هر احساس ناخوشایند دیگری، تنهایی نیز نوعی علامت درونی است که به شما هشدار میدهد وقت ایجاد یک تغییر در زندگی رسیده است.
این هشدار درونی انگیزه را تحریک می کند تا برای بازگشت دوباره به فعالیت و روابط اجتماعیتان تلاش کنید و این بار ارتباطات قویتری را برقرار کنید.
اما صدایی که ناراحتی را به افسردگی تبدیل میکند کاملا متفاوت است. در افسردگی دو نوع باور وجود دارد. اول فرد مدام با خود میگوید ای کاش زندگی من معنيدار تر از الان بود. ولی متاسفانه نغمههایی که فرد را به افسردگی میکشانند این جا تمام نمیشوند. باور دوم که به مراتب ترسناکتر است این است که من توانایی انجام چنین تغییری را در زندگی ندارم.
احساس تنهایی چقدر طول میکشد؟
مدت زمان احساس تنهایی، شدت و آسیب آن را تحت تاثیر قرار میدهد. تنهایی ممکن است احساسی گذرا باشد؛ در یک موقعیت خاص رخ دهد یا به احساسی مزمن تبدیل شود. همهی انسانها در شرایطی بالاخره تنهایی را تجربه کردهاند. تنهایی موقعیتی میتواند نوعی احساس اضطراب حاد باشد. به عنوان مثال وقتی سر کار جدید به صرف ناهار رفتهاید یا به مهمانی رفتهاید اما کسی را نمیشناسید. احساس تنهایی مزمن میتواند در نتیجهی احساس تنهایی موقعیتی مداوم باشد که بیش از دو سال طول کشیده است.
تنهایی چه تاثیری روی افراد میگذارد؟
تنهایی نه تنها احساس و عواطف دردناکی برای افراد رقم میزند، بلکه میتواند از راههای دیگری نیز زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
ناراحتیهای جسمی: به گفته دانشمندان ناحیهای از مغز که در محرومیتها و مسائل اجتماعی درگیر میشود، همان ناحیهای است که تولید دردهای فیزیکی در انسان را به عهده دارد. تحقیقات فراوانی که در این حوزه صورت گرفتهاند، به ارتباط بین تنشهای عاطفی و کاهش ایمنی بدن اشاره میکنند. همچنین بنا بر این تحقیقات، سلامت و تندرستی جسمی نیز تحت تاثیر افسردگی و تنهایی قرار میگیرد. تمامی این اطلاعات به این معنی است که افرادی که درحال تجربه تنهایی هستند، بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به انواع مشکلات سلامتی هستند.
افسردگی: در یکی از مطالعات صورت گرفته، ثابت شد که افراد تنها، بیشتر علائم افسردگی را از خود نشان میدهند. این افراد به طور یکسانی تمایل کمتری به برقراری ارتباط در برخوردهای اجتماعی دارند. این مطالعات همچنین نشان میداد که افسردگی و تنهایی میتوانند اثر متقابل و تقویتی روی یکدیگر بگذارند؛ این دو فرایند یکدیگر را تقویت و تشدید میکنند.
چگونه از تنهایی رهایی یابیم؟
تنهایی به معنی نداشتن رابطه نیست، بلکه به معنی نداشتن یک رابطه بامعنی ، پربار و عمیق است. به عبارت دیگر ممکن است شما با تعدادی از افراد همراه باشید اما باز هم احساس تنهایی کنید. در واقع، حضور در وسط شلوغی جمعیت در شرایطی که هیچ یک از آشنایان فرد در جمعیت حضور نداشته باشند و فرد نتواند ارتباط برقرار کند، حتی میتواند احساس تنهایی را تشدید کند. همچنین آدمها وقتی مجموعه افراد پشتیبانی کنندهشان نتوانند در لحظه نیازهایشان آنها را تامین کنند، احساس تنهایی میکنند.
روشهای زیر به شما کمک میکند از فردی تنها به فردی تبدیل شوید که در تعاملات اجتماعی خود بسیار موفق است. همه این استراتژیها بر پایه اصل تنهایی استوارهستند:
جالب اینجاست که برقراری تماس تلفنی که با قصد و هدف صورت گیرد میتواند تاثیرات گفته شده را داشته باشد. مطمئنا کسی که باعث میشود استرس ما کاهش یابد و صمیمیت را در ما برمیانگیزد بدون اینکه باعث شود احساس بیارزشی کنیم، همان دوست واقعی ما خواهد بود.
برخی محققان بر این باورند که تنهایی، حاصل ایجاد مشکلاتی در روابط اجتماعی افراد (مانند لبخند زدن و تماس چشمی) است. این عوامل در تعاملات اجتماعی تاثیر مثبت میگذارند.
به گفتهی محققان، عدم توانایی در تقلید لبخند افراد مقابل، به صورت خود به خودی باعث تنها ماندن فرد میشود. محققان معتقدند تقلید نکردن از حالت لبخند مخاطب، موجب پیدایش یک رفتار غیراجتماعی میشود و روابط اجتماعی شما را تضعیف میکند و باعث قطع ارتباط شما با جامعه میگردد. این فرایند، درواقع یک مکانیسم ناخودآگاه از طرف برخی افراد است که باعث تنهایی شدید آنها میشود.
البته این محققان معتقدند تحقیقات انجام شده مقدماتی و ابتدایی بودند. با توجه به این اطلاعات نمیتوان به نتیجه گیری درست رسید؛ آیا تنهایی باعث ناتوانی فرد در تقلید لبخند میشود یا نداشتن لبخند در تقلید حالت چهره مخاطب، باعث تنهایی فرد میگردد.
یکی از آزمایشات انجام گرفته نشان میدهد که لبخند زدن به خودتان در آینه نیز میتواند بسیار مؤثر باشد. شاید افرادی که تنها هستند بتوانند با لبخند زدن به خود و محبت کردن به خود ناتوانی شان را در تقلید لبخند دیگران جبران کنند.
اگر شما نیز احساس تنهایی و افسردگی تجربه میکنید، بهتر است با یک روانپزشک در مورد عواطف خود مشورت کنید. این موارد وقتی ضرورت پیدا میکنند که احساس تنهایی شما با علائمی از افسردگی (مانند از دست دادن شور و اشتیاق نسبت به مواردی که سابقا به آنها علاقهمند بودید) آمیخته شده باشد.
برخی از روشهای درمانی، خصوصا رفتاردرمانیهای شناختی، میتواند نتایج چشمگیری در تفکرات و عملکردهای شما در زندگی داشته باشد. درنتیجه نه تنها کمتر احساس تنهایی خواهید کرد، بلکه تمام تلاشتان را برای مقابله با آن بکار خواهید برد.
در لابهلای استراتژيهای گفته شده در بالا نیز میتوان به تفاوت اساسی تنهایی و افسردگی پی برد فرد افسرده در واقع همان فرد تنها است که امید خود را از دست داده. پس به جای ناامیدی سعی کنید با به کارگیری این روشها خود را از تنهایی نجات دهید و انرژی خود را صرف برقراری روابط پربار ، ارزشمند و صمیمی با کسانی کنید که قدرو ارزش شما را بدانند.
در نهایت هرکاری که برای مقابله با تنهایی میکنید، بدانید که شما تنها نیستید! کارها و راههای زیادی وجود دارند که کمک میکنند احساس بهتری در مورد ارتباط خود با دیگران داشته باشید.