افزایش ناگهانی تولید غلات و دانههای روغنی در اروپا بلافاصله پس از بروز بحران در اوکراین و ملتهب شدن بازارهای جهانی نشان داد که کشورهای بزرگ این قاره از آمادگی نسبی برای مقابله با کمبودها برخوردار بوده اند.
به گزارش خبرگزاري صدا و سيما، همزمان با انتشار آمار و ارقام اولیه از سطح تولید و مبادلات تجاری محصولات کشاورزی اروپا در انتهای تابستان، روند افزایشی قیمت غلات و دانههای روغنی در بازارهای جهانی متوقف شد و در مواردی مانند روغن آفتابگران، قیمتها رو به کاهش نهاد.
یکی از عمدهترین دلایل این امر، افزایش تولید نهادهها و محصولات اساسی در کشورهای اروپایی بود که به این قاره فرصت صادراتی ۳۰ میلیون تنی نیز داد.
این امر باعث شد که اروپا بطور کلی کمبودی بابت بسته شدن بنادر اوکراین نداشته باشد و حتی در مورد برخی از محصولات با بیش بود تولید مواجه شود.
تردیدی نیست که مهمترین عامل در این روند، فراهم بودن زیرساختها و آمادگی بخش کشاورزی برای تغییر مسیر سریع از تولید محصولات همیشگی به محصولات اولويت دارتر بوده است.
بحران اوکراین، فرصتی برای مانور
اگرچه جنگ اوکراین و بحران اخیر در بازارهای جهانی مواد غذایی به عنوان یک نقطه عطف، عاملی مهم در اتخاذ سیاستهای اقتصادی خرد و کلان برشمرده میشود، اما نگاهی به رویکرد سالهای گذشته کشورهای اروپایی نشان میدهد که کاهش تولید محصولات جالیزی و فراهم ساختن فضای بیشتر برای تولید محصولات اساسی، یک راهبرد بلند مدت برای این دولتها بوده و به عنوان پیش نیاز تامین امنیت غذایی، بطور جدی مورد توجه آنها بوده است.
جنگ اوکراین و تبعات آن در بازارهای جهانی غذا، فقط این روند را تشدید و تسریع کرد و باعث شد که طرحهایی مانند تداوم اصلاح الگوی کشت یا اعمال محدودیتهای صادراتی به شکل مشخصتر و سرسختانه تری بکار گرفته و اجرا شوند.
در سند چشم انداز کوتاه مدت کمیسیون کشاورزی اتحادیه اروپا که سپتامبر گذشته (شهریور) منتشر شد، بحران اوکراین حتی به عنوان ۵ دلیل اصلی کاهش تولید محصولات جالیزی نیز مورد اشاره قرار نگرفته و نهایتا، رد پایی از آن در بروز عوامل دیگری مانند افزایش قیمت سوخت دیده میشود.
در این سند، دورههای طولانی خشکسالی به ویژه در کشورهای بزرگ تولیدکننده مانند ایتالیا و اسپانیا (که کم آبی و بروز مشکلات در آبیاری را در پی داشت) به عنوان نخستین و موثرترین عامل ذکر شده و در ادامه، به دلایلی مانند افزایش هزینههای سوخت و کود (که منجر به تغییر محاسبات و در نتیجه تغییر عملکرد و انتخاب کشاورزان شد) اشاره شده است.
کاهش مصرف کود و کاهش سطح کاشت در فضای باز از تبعات این عامل بود.
در مورد گلخانهها نیز، که طبق گزرش کمیسیون اتحادیه اروپا برای کشت پایدار محصولاتی مانند گوجه فرنگی در سراسر اتحادیه اروپا ضروری هستند، افزایش قیمت سوخت یا احتمال آن، بسیار موثر بود، چراکه فعالیت گلخانهها به گاز طبیعی، برق و گازوئیل وابسته است و ملتهب شدن فضای بازار انرژی، اثر مستقیم بر محاسبات و ریسک تولید کننده دارد.
باوجود تمام مواردی که در رسانهها و بنگاههای اقتصادی برای علل کاهش تولید محصولات جالیزی در تابستان اخیر اروپا ذکر میشود، نباید از نظر دور داشت که با هر یک از این دلایل یا بدون همه آنها، بازهم تولید این محصولات در اروپا کاهش مییافت، چراکه این روند، بخشی از سیاست میان مدت اتحادیه اروپا در عرصه کشاورزی است.
طبق برنامه ۱۰ ساله کمیسیون کشاورزی اتحادیه اروپا، تولید محصولات جالیزی مانند گوجه فرنگی میبایست تا ۲۰۳۰ به طور مرتب کاهش یافته و به یک سوم سطح تولید فعلی برسد تا فضای بیشتری برای تولید غلات و محصولات اساسی فراهم شود.
این رویکرد راهبردی اروپا سال هاست که مبتنی بر اجرای الگوی کشت در پیش گرفته شده و به این کشورها امکان داده است تا ضمن تامین امنیت غذایی خود، قدرت مانور در شرایط بحرانی را داشته باشند و حتی در صورت بسته شدن ناگهانی مسیرهای جهانی مواد غذایی نیز، برای تامین غذای خود، دست به دامن این و آن نشوند.
مرور این تجربهها و بازخوانی رویکرد کشورهای مختلف در تعامل با تولید و مصرف محصولات کشاورزی، لزوم حمایت از اتخاذ سیاستهای دور اندیشانهتر برای حراست از داراییهای با ارزش کشورمان، همزمان با توجه به کسب و کار و معیشت کشاورزان را مضاعف کرده و اهمیت اجرای الگوی کشت، به عنوان راهکاری جامع و موثر برای تامین امنیت غذایی و حراست از منابع ارزشمند کشورمان را مضاعف میسازد.