رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور گفت: قول میدهم که مصاحبه را تا پایان امسال از دستور کار سازمان نظام روانشناسی حذف و آزمون صلاحیت حرفهای را جایگزین مصاحبه میکنیم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، به مناسبت آغاز هفته سلامت و بهداشت روان دکتر محمد حاتمی در برنامه رادیو گفتگو در خصوص رویکردهای جدید سازمان نظام روانشناسی وشیوه های جدید پذیرش دانشجوی رشته های مرتبط توضیحاتی ارائه کرد.
مجری: قرار است رویکرد عدالت محور برای دسترسی به خدمات روانشناسی و سلامت روان برای همه نقاط کشور اجرا شود، بنابراین دو تا مبحث هست اول تعداد خروجیهای کاربلد و حازق در عرصه روانشناسی، چون روانپزشکی زیر نظر شما نیست، ولی روانشناسها قاعدتا زیر نظر شما هستند. ماجرای این که نیروهای حاذق و کاربلد و باتجربهای که در دانشگاه کسب کردند بتوانند وارد عرصه شوند و دوم هزینه و قیمت خدمات روانشناسی هست. این دو تا مطلب را در نظر بگیریم بعد بیاییم این را تعمیم بدهیم که چطور میتوانیم این روانشناسهای خوب را به همه جای کشور بفرستیم و دوم اینکه هزینه خدمات را کمتر کنیم؟
حاتمی: موضوع برنامه هم بسیار مهم است در سلامت روان، اگر اجازه بدهید من قبل از این که به نیروها و هزینهها بپردازم یک کم کلیتر روی مسئله سلامت روان چند نکته را عرض کنم. من فقط اشاره میکنم به سیاستهای کلی سلامت که توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ شدند در این سیاستهای ابلاغ شده چند تا محور است که آن چیزی که بیشتر مربوط به سلامت روان هست عرض میکنم.
اولا در یکی از بندهای این سیاستها این است که رویکرد سلامت باید همه جانبه باشد وقتی که میگویند همه جانبه یعنی سلامت جسم، سلامت روان، سلامت اجتماعی، سلامت معنوی، همه اینها مدنظر قرار میگیرد. ارتقا سلامت روانی جامعه را جزو ضروریات جامعه دانستند و ابلاغ شده این سیاستها، تهیه پیوستهای سلامت روان برای آحاد مردم تحکیم بنیاد خانواده، ایجاد زیرساختهای لازم برای مسئله سلامت خصوصا سلامت روان، توصیه کمی و کیفی بیمههای بهداشتی که شما اشاره کردید به آنها، نظام پایش و نظارت، بحث موانع تنش آفرین، ارتقا شاخصهای سلامت روان، در حوزههای پژوهش و آموزش و پیشگیری و اینها این سیاستها ابلاغ شده است.
ما الان باید ببینیم که با توجه به ابلاغ سیاستهایی که توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده و جزو دستور کار حاکمیت است میخواهیم ببینیم که الان کجای کار هستیم. مجری: این را شما باید بفرمایید که کجای کار هستیم.
حاتمی: اولا بر اساس همین سیاستهای کلی که الان موجود هست و شما هم میتوانید ببینید یکی این که مسئله آگاهی بخشی به مردم جزو یکی از محورهای اساسی عدالت محور در سلامت است یعنی این که ما باید سواد سلامت روان آحاد مردم را افزایش بدهیم که مردم به این مقوله توجه ویژه کنند، ولی ما نه در سیستم آموزشی مان، دانشگاهها، نه در سیستم آموزشی آموزش و پرورش و نه رسانه هایمان، حالا رسانهها جسته گریخته به این مقوله میپردازند آن مسئله آگاهی بخشی به مردم را بر اساس سیاستهای کلی که ابلاغ شده ما به هیچ برنامهای نداریم. دوم این که ساختارهای لازم را برای ارتقاء سلامت روان نه در سیاستگزاریها و نه در قوانین و نه در برنامه ریزیها نداریم.
ما در وزارت بهداشت توجه به مسئله جسم واقعا تلاشها و برنامههای بسیار خوبی است حتی در منطقه هم سرآمد هستیم، اما مسئله سلامت روان مغفول است در وزارت بهداشت ما، اختصاص دارد به یک اداره کل سلامت روان که آنهم فقط در حد گزارش گرفتن و در حد یک سری کارهای مقدماتی در صورتی که در واقع سلامت روان بسیار اهمیتش از سلامت جسم بالاتر است.
مجری: بالاخره سازمان روانشناسی تحت عنوان یک صنف متولی این امر شده است یعنی آن بازخوردهایی که از آن اداره کل میگیرد متولی آن هستند و دارند کار انجام میدهند این کمبودها کی قرار است مرتفع شود؟
حاتمی: ما نگاهمان در نگاه سلامت نگاه درمان محور است. سازمانی که نگاه درمان محور باشد به مسئله پیشگیری و ابلاغ سیاستهای کلی فرمودند که پیشگیری اولی است بر درمان. در صورتی که ما الان نظام سلامت ما روی محور درمان محوری میچرخد؛ یعنی این که هم در سیاستگزاریها بودجه، قوانین و ساختارهایی که در کشور الان وجود دارد ما فقط به مسئله درمان یعنی طرف باید مریض شود بیاید درمانگاه و ما بهرحال به او خدمات بدهیم، ولی در مسئله پیشگیری که عرض کردم، آموزش، مثل غربالگری، آموزش مهارتها ما هیچ برنامهای نداریم. سازمان نظام روانشناسی و مشاوره یک سازمان صنفی است و مجلس شورای اسلامی هم وظایفش را تعیین کرده است ما استانداردها را مشخص میکنیم و بر اساس آن استانداردها مجوز میدهیم و نظارت میکنیم و توسعه نیروی انسانی متخصص که شما هم به آن اشاره کردید مسئولیتش بر عهده نظام روانشناسی است که بنده به سوالات شما در این مورد پاسخ بدهم و توضیح هم خواهم داد که ما چه کارهایی را انجام دادیم.
ولی اصل ماجرا که اجرای کار هست و اجرای بحث عدالت در سلامت هست در کشور ما متاسفانه مسئله عدالت اجرا نمیشود و ما تمام تمرکزمان روی مسئله جسم است و مسئله سلامت روان توجه چندانی نداریم یعنی از قوانین گرفته تا بحث سیاستگزاریها و اجرا و برنامه ریزیها هیچ برنامه خاصی نداریم.
مثال میزنم میتوانیم از وزارت محترم بهداشت بپرسیم که ببینیم بودجه پیشگیری چقدر است واقعا بودجه زیر یک درصد است در بودجه سلامت و این جزو نواقص کار است؛ بنابراین ما در مسئله عدالت در سلامت روان واقعا در شاخصهای مختلفی را که عرض میکنم باید یک استانداردهای نسبی برسیم از جمله مثلا تربیت نیروی انسانی کارآمد که باید مسئولیتش بر عهده دانشگاهها است نقص در آنجا وجود دارد و دلیلش این است که دانشجو میگیرند، ولی امکاناتی که آن حرفه مورد نظر هست آموزش بدهنددر دانشگاههای ما وجود ندارد آزمایشگاههایی باید در این خصوص وجود داشته باشد ندارد، کارهای عملی مثل مثلا در کلینیک، بیمارستان و دانشگاه بخواهند کار کنند اصلا وجود ندارد.
بنده خودم دانشیار دانشگاه هستم درس میدهم این موضوع را و اصلا امکاناتی در اختیار بنده نیست که دانشجو را آموزش بدهم و آماده اش کنم که فردا که فارغ التحصیل میشود بتواند در اختیار مردم باشد و بتواند کار حرفهای انجام دهد و این یکی از مشکلات سازمان نظام روانشناسی هست. مسئله به حق مردم ما هست که خدمات روانشناسی و مشاوره را با توجه به پیچیدگیهایی که الان جامعه دارد و شرایطی که وجود دارد، مردم نیاز دارند و حقشان این است که بتوانند از خدمات روانشناسی و مشاوره استفاده کنند.
ما اصلا در خصوص توسعه همه جانبه خدمات روانشناسی در سطح کشور، در اقشار آسیب پذیر و اقشار کم درآمد ما هیچ برنامهای نداریم.
مجری: صحبت سر این است که وقتی ما با مشکلی روبرو میشویم و با یک روند درمانی طولانی مدت مواجه هستیم این نیست که مثلا من سرمابخورم یا دستم ببرد بخیه بزنم خوب شود ما با یک روند درمانی حدودا بین شش ماه تا یکسال روبرو هستیم، چون در منابع هم آمده که اگر شخصی مشکل شش ماه داشت میتوانیم این را داوری کنیم که این مشکل وجود دارد. پس ما در کمینهترین زمان باید شش ماه را در نظر بگیریم پس یک فردی که شش ماه هزینه میکند برای بهبودی، این خیلی هزینه قرار است صرف شود این خدمات کجا دارند الان قیمت گذاری میشوند تعرفه هایش چطور است و چطور میشود این روند را یک کم تسهیل کرد؟
حاتمی: الان شهرهای کوچک مان، اقشار کم درآمد و اقشاری که در معرض خطر هستند محروم هستند از خدمات روانشناسی و مشاوره و دلیلش هم بر این است که تلاشهای زیادی سازمان نظام روانشناسی، شخص بنده کردم که از طریق ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و بیمههای پایه و تکمیلی بتوانیم در جامعه حتی در شرایط بحران وضع کنیم که مردم بتوانند از خدمات روانشناسی مشاوره استفاده کنند. من از ریاست جمهوری تشکر میکنم که دستور دادند که در شورای عالی بیمه سلامت یک کارگروهی شکل گرفته که این موضوع را اجرایی کنند و ما منتظریم که این قضیه اتفاق بیفتد که مردم بتوانند از خدمات روانشناسی مشاوره استفاده کنند، اما در مورد تعرفهها و نرخ و مسائلی از این دست، مسئولیتش بر عهده سازمان است و سازمان هر ساله تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره را به هیئت دولت، شورای عالی بیمه سلامت پیشنهاد میدهد و آنها هم تصویب میکنند و ابلاغ میشود.
در سال گذشته و سال جاری این قضیه اتفاق افتاده و تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره توسط هیئت دولت تصویب شده و ابلاغ شده و الان هم رد سایت سازمان است و همه روانشناسان و مشاوره چه در نهادها، ارگانها و سازمانها باید از این تعرفهها پیروی کنند.
اگر کسی فراتر از این مبالغ دریافت کند این خطاست و سازمان سازوکار برخورد با آنها را هم فراهم کرده و ما شبانه روز داریم این مسئله را نظارت میکنیم که تخلفی صورت نگیرد، ولی بالاخره هست.
مجری: الان ما با یک مجموعه صنفی طرف هستیم تحت عنوان نظام روانشناسی و مشاوره از آن طرف در کنارش ما وزارت بهداشت هست و اداره کل سلامت روان و از یک طرف دیگر ما با سازمان بهزیستی هم طرف هستیم که سازمان بهزیستی هم متولی امر شده و خیلی از مجوزات دفاتر خدمات روانشناسی و مشاوره حتی مهدکودکها را هم سازمان بهزیستی میدهد. این سه تا منبعی که الان با هم در تقابل هستند خیلی وقتها ممکن است که کار همدیگر را هم دچار مشکل کنند آیا این اتفاق میافتد که یک نفر، یک سازمان و یک ارگان بعنوان متولی اصلی مطرح شود و بقیه زیر مجموعه آن شوند؟
حاتمی: ما از نظر قانونی مشکل نداریم قانونگزار مشخص کرده وظایف همه این نهادهایی که فرمودید. مسئله هر کسی که طبق بند یک ماده سه قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی هر کسی که بخواهد فعالیت روانشناسی و مشاوره در کشور انجام بدهد چه در وزارت بهداشت و چه در سازمان بهزیستی و چه د رجای دیگر باید حتما پروانه سازمان نظام روانشناسی را داشته باشد مثل سازمان نظام پزشکی، این را قانونگزار مشخص کرده است.
وظایفی را که به سازمان بهزیستی محول کرده و بر اساس ماده ۵۷ مجوزهایی برای مراکز مشاوره اجتماعی است که مثل مهدکودکها و اورژانسهای اجتماعی و ... امابهرحال سازمان بهزیستی از قانون تخطی میکند و هم مجوزهایی را میدهد که این مجوزها در حیطه اختیارات و صلاحیت سازمان بهزیستی نیست و ما هم گزارش بدهیم به معاون اول ریاست جمهوری که این باید هماهنگ شود که تحت عنوان مجوز مرکز یا کلینیک کسی نتواند فعالیت روانشناسی بکند، بله آن یک ساختار است که سازمان بهزیستی باید شکل بدهد و روانشناسان و مشاوران و آنهایی که مجوز از سازمان نظام روانشناسی دارند بتوانند در آنجا فعالیت کنند. این ناهماهنگی وجود دارد، چون ارادهای در سازمان بهزیستی برای ساماندهی این موضوع نیست.
در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اینگونه نیست و در وزارت بهداشت کسانی که در بیمارستانها، کلینیکهایی که آنها مجوز دادند و فعالیت میکنند حتما پروانه سازمان نظام روانشناسی را از آنها مطالبه میکنند. این هماهنگی وجود دارد. آن گلهای که از وزارت بهداشت وجود دارد بحث پیشگیری هست که باید اهتمام بیشتری در مسئله پیشگیری داشته باشد، چون مسئول سلامت کشور وزارت بهداشت است. وگرنه قانونگزار همه مسئولیتها را مشخص کرده این ما هستیم که خوب اجرا نمیکنیم.
مجری: بر میگردیم به سوال اول ما با توجه به این که این همه خروجی روانشناسی در همه گرایشها داریم سازمان نظام روانشناسی با شورایی که دارد و مصاحبههایی که میکند در سال یک تعداد محدودی را میتواند پروانه بدهد، ولی ما خیلیها را الان داریم که آنها پروانه هم ندارند و، چون مدرک تحصیلی شان روانشناسی هست خودشان را متخصص معرفی میکنند و کار انجام میدهند و مشکل این جاست که شما با یک راهنمایی غلط میتوانید یک روندی را در جامعه عوض کنید و یک خانواده را میتواند از بین ببرد و بقیه ماجرا. این را چطور میشود نظارت کرد؟
حاتمی: بله این یکی از مسائل و مشکلاتی هست که وجود دارد استحضار دارید که روانشناسی مشاوره در ۱۵ سال گذشته از زمانی که سازمان نظام روانشناسی تاسیس شد توسعه کمی پیدا کرد. ماالان نزدیک ۳۰۰ هزار دانشجو داریم که در دانشگاهها دارند تحصیل میکنند و قطعا اینها پس از سال تحصیلی شان پشت در سازمان نظام روانشناسی هستند که مجوز میخواهند که بالاخره بتوانند فعالیت کنند وزندگی شان را بر این اساس تنظیم کردند و الان آماری که من گرفتم روزانه حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر به اعضای ما اضافه میشوند ما الان ۴۵ هزار عضو داریم که از این تعداد ۸ هزار نفرشان موفق شدند که پروانه سازمان را بگیرند و بتوانند مطب را کلینیک بزنند.
اولا این ۴۵ هزار نفر عضو سازمان وقتی به عضو سازمان در میآیند میتوانند تحت نظر سوپروایزر کار کنند یعنی کارکردن اعضای رسمی سازمان منعی ندارد فقط آنهایی که پروانه دارند بر آنهایی که پروانه ندارند راهنمایی کنند تحت عنوان استاد ناظر که مشکلاتی اگر وجود دارد رفع شود.
اما مسئلهای که شما اشاره کردید که بالاخره روند دادن پروانه به افراد کند هست و متقاضیان پشت در کمیسیونهای سازمان نظام میمانند این مسئلهای است که بنده از زمانی که مسئولیت سازمان را بر عهده گرفتم به این موضوع توجه کردم. مستحضرید که ما هر گونه قوانین مان را میخواهیم تغییری بدهیم یا در آیین نامهها و یا در دستورالعملها باید شورای مرکزی سازمان که منتخب خود اعضا هست آنها را تصویب بکند.
این یکی از مشکلاتی هست که باید در کوتاهترین زمان ممکن حل شود. من یک خبر را به شما میدهم این مسئله را ما حل کردیم حل آن هم اینگونه هست ما در دو هفته گذشته جلسهای داشتیم در کمیسیون خاص که همه اعضای شورای مرکزی هم حضور داشتند و آنجا به توافق رسیدیم که آزمون صلاحیت حرفهای را جایگزین مصاحبه در کمیسیونهای تخصصی بنماییم.
به همین خاطر بنده الان فردی را مشخص کردم که با محوریت کمیسیونها بحث آزمون صلاحیت حرفهای را در کوتاهترین زمان ممکن آن دستورالعملش را تعیین کنند و درشورای مرکزی تصویب شود و دیروز هم طی نامهای که برای شورای مرکزی نوشتم خواستم که جلسه فوق العادهای در این خصوص تشکیل شود و ما این مسئله را ترتیب نهایی بکنیم و انشاالله آزمون صلاحیت حرفهای را جایگزین مصاحبه کنیم.
من به شما قول میدهم که ما مصاحبه را تا پایان امسال از دستور کار سازمان نظام روانشناسی حذف میکنیم.
مجری: یعنی برای ورودیهای جدید آزمون قرار است برگزار شود؟
حاتمی: بله آزمونمان هم آزمون نظری نیست آزمون مراجعه محور است ما ابداعات عملی عزیزانی که فارغ التحصیل شدند در دانشگاهها آنها را ارزیابی میکنیم و به آنها پروانه دو ساله سه ساله میدهیم و بعد نظارت میکنیم کسانی که کارشان خوب باشد تمدید میشود و این مشکل حل میشود، اما یک مشکل اساسی وجود دارد. مشکل اساسی ما دانشگاه است دانشگاه باید کسانی که دانشجوی رشته روانشناسی مشاوره هستند در گرایشهای مختلف شان برایشان برنامه عملی در کارهایشان و در دانشگاه داشته باشد در آنجا آموزش داده شود و اینها را آماده کنند برای کارهای حرفهای که ما با این مشکلات مواجه نشویم.
بهرحال در حال تعامل با دانشگاه هم هستیم که در برنامههای درسی دانشگاهها حتما باید تغییر ایجاد شود. شما یک پزشک را در نظر بگیرید ۴ سال درس نظری میخواند کامل و سه سال هم در بیمارستان کار میکند و بعد پروانه اش را میگیرد او هیچ مشکل و مسئلهای ندارد، اما الان کسانی که تحت عنوان روانشناسی و مشاوره درس میخوانند هیچگونه درس عملی در دانشگاهها به طور مشخص به آنها داده نمیشود مشکل را در دانشگاه باید حل کنیم.