بلافاصله بعد ازسفر رسمی، اما اعلام نشده وزیر جنگ اسرائیل به جمهوری آذربایجان وزیر امورخارجه عربستان نیز از باکو دیدن کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما، برای رمز گشایی ازاینکه چرا باکو به طورهمزمان به مقصد هیات نظامی اسرائیل و یا هیات سیاسی عربستان تبدیل شده است میتوان پاسخ را در تغییر رویکرد جمهوری آذربایجان از تدافعی به تهاجمی در اراضی مورد مناقشه و تحریک و تشویق دولت باکو به ادامه این رویکرد از سوی تل آویو- ریاض در جهت بی ثبات سازی قفقاز جنوبی و چالش سازی از آن علیه جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد.
سفربنی گاتس به باکو فراتر از اهداف دوجانبه
سفربنی گانتس وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به باکو دوشنبه ۱۱ مهرماه بعد از پایان سفر آن هم از سوی منابع اسرائیلی منتشر شد و به روال گذشته با تبلیغات گسترده همراه بود. شبکه تلویزیونی «آی۲۴ نیوز» اسرائیل گفت که بنی گانتس به صورت سرزده از جمهوری آذربایجان بازدید و با وزیر دفاع و رئیس جمهوری این کشور دیدار کرد. دفتر گانتس در بیانیهای، "مسائل امنیتی و دیپلماتیک" را موضوع دیدارهای او با الهام علی اف رئیس جمهور و ذاکر حسن اف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان عنوان کرد. دفتر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی "تاکید بر اهمیت روابط راهبردی بین تل آویو و باکو" را هدف این سفر عنوان کرد و افزود که "این سفر، انعکاس تغییرات به وجود آمده در خاورمیانه" بعد از امضای توافق نامههای موسوم به "ابراهیمی" است.
رژیم صهیونیستی برای حذف مسئله فلسطین از دستور کار کشورهای عربی و دور زدن قطعنامههای سازمان ملل و طرحهای صلح بین المللی و منطقهای از جمله طرح صلح ملک عبد الله پادشاه فقید عربستان به ترمیم و عادی سازی روابط خود با برخی از این کشورها در حوزه خلیج فارس اقدام کرد و آن را در پشت توافقنامههای موسوم به توافقنامههای ابراهیمی پنهان ساخت تا از این طریق بتواند موافقت افکار عمومی عربی و اسلامی را بدست آورد و یا حداقل از مخالفتهای افکار عمومی عربی و اسلامی جلوگیری کند. ازاین دید همچنانکه در جریان سفر هیات نظامی اسرائیلی به باکو مشاهده شد رسانههای صهیونیستی برای سرپوش گذاشتن براهداف واقعی این سفر سعی کردند ان را در امتداد توافقنامههای ابراهیمی معرفی کنند تا بلکه از این طریق بتوانند باکو را به گشایش سفارتخانه خود در فلسطین اشغالی متقاعد بکنند کمااینکه در مورد دولتهای نوسازشکار عرب نیز به همین منوال عمل کردند.
همچنانکه خیلی از کارشناسان و تحلیل گران منطقه گفته و میگویند و مسئولان صهیونیستی نیز بارها در مواضع خود اعلام و اعمال کرده اند هدف اصلی رژیم صهیونیستی از نزدیکی به جمهوری آذربایجان و گسترش روابط و همکاریهای همه جانبه خود با باکو استفاده از قلمرو این کشور برای چالش سازی علیه جمهوری اسلامی ایران است و این هدف را حتی در عرصههای به ظاهر غیرنظامی نیز دنبال میکند. برای مثال این رژیم در پوشش ایجاد دهکده دیجیتال در منطقه زنگلان قره باغ واقع در ۷ کیلومتری مرزهای ایران که درجنگ اخیرآزاد شد سرگرم تقویت پایگاههای جاسوسی و تروریستی جدید است. یا با ورود به پروژههای کشاورزی آذربایجان در پوشش کمک به مدیریت بحران آب برای ایجاد اختلافات و تنش آبی در حوضه ارس- کور برنامه ریزی و تلاش میکند. از همه مهمتر اینکه با فروش تسلیحات تهاجمی به جمهوری آذربایجان این کشور را به سمت اهداف فراتر از آزادسازی مناطق اشغالی خود در قره باغ سوق میدهد و این کشور را برای ایجاد دالان تورانی ناتو که دولت باکو آن را کریدور زنگزورمی نامد تحریک و تشویق میکند آن هم در حالی که جمهوری اسلامی ایران با صراحت و قاطعیت نسبت به هر گونه تغییرات ژئوپولتیک در منطقه هشدار داده است.
فیصل بن فرهان پا جا پای بنی گانتس
یک روز بعد از پایان سفررسمی، اما اعلام نشده بنی گانتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به باکو پایتخت جمهوری آذربایجان، فیصل بن فرحان وزیر امورخارجه عربستان سعودی نیز به این کشور سفر کرد و ضمن دیدار با جیحون بایراموف همتای آذربایجانی خود با الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان نیز دیدار کرد و پیام سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، و محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور را به الهام علیاف تقدیم کرد. با وجود اینکه هدف از سفر فرهان حضور در سی امین سالگرد برقراری روابط ریاض- باکو اعلام شده است، اما بعید به نظر میرسد که هدف واقعی از این سفرهمین موضوع باشد.
سفرفرهان به باکو درست در زمانی صورت گرفته است که دولت نجات ملی یمن به رهبری انصارلله به دلیل عمل نکردن ائتلاف متجاوز سعودی به تعهدات خود در قبال مفاد آتش بس و همچنین تبدیل آتش بس به فرصتی برای چپاول منابع نفتی و گازی یمن از تمدید مجدد آن خودداری کرده و موشکها و پهپادهای خود را به تاسیسات نفتی عربستان نشانه گرفته است. با وجود اینکه یمنیها دلایل کافی و وافی برای دفاع از خود در برابر ائتلاف متجاوز سعودی در اختیار دارند و هنوز بیش از نیمی از سرزمین یمن از سوی عربستان و امارات اشغال شده است، اما دولت ریاض حمایت اصولی جمهوری اسلامی ایران را از حقوق و درخواست مردم یمن برای پایان اشغال سرزمین خود برنمی تابد.
ازدیگر سو با پذیرش رسمی ایران در سازمان شانگهای جایگاه ژئوپولتیکی ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی ایران افزایش یافته است و اگر چه این تحول با توجه به اعلام امادگی عربستان برای عضویت در این سازمان میتواند یک نوع فرصت باشد، اما از آن جا که در ترمیم و بهبود روابط با ایران صادق و جدی نیست و در پی خرید زمان است و از دیگر سو در ائتلاف بندیهای جهانی و منطقهای عملا در کناررژیم صهیونیستی غرب و ناتو قرار دارد لذا در قبال ان سنگ اندازی میکند و همینکه بلافاصله بعد از اعلام این عضویت نسخه جدید پروژه براندازی در ایران به بهانه خونخواهی از مرگ غیرعمدی مهسا امینی به مرحله اجرا در امد تصادفی نیست.
در مجموع میتوان گفت که سفربنی گانتس وزیر دفاع اسرائیل و فیصل بن فرحان وزیر امورخارجه عربستان به باکو اهدافی به مراتب فراتر از تقویت روابط دو جانبه فی مابین دنبال میکنند و همزمانی این دو سفر را نمیتوان تصادفی دانست و این دو سفربیشتر در جهت استفاده ابزاری از جمهوری آذربایجان برای چالش سازی علیه جمهوری اسلامی ایران قابل تحلیل و ارزیابی است که در شکست ناکامیهای آنها در قبال گروههای مقاومت مورد حمایت ایران ریشه دارد که این گروهها در خاک خود علیه اشغال میجنگند و طبق اصول و قوانین بین المللی و منشور ملل متحد و بر اساس اصل حق دفاع مشروع برای آزادسازی سرزمین خود مبارزه میکنند همچنانکه جمهوری اذربایجان نیز برای آزادسازی اراضی اشغالی قره باغ به همین اصول متوسل میشد، اما با قرار گرفتن در مسیر ایجاد کریدور زنگزور یا همان دالان تورانی ناتو که موجبات تغییرات سرزمینی و ژئوپولتیکی را در قفقازجنوبی فراهم میکند درست در همان مسیری قرار میگیرد که رژیم صهیونیستی در فلسطین و عربستان در یمن در آن قرار دارد و راز تحریک باکو از سوی تل اویو و ریاض در پیگیری این مسیر را میتوان در این نکته جستجو کرد.
احمد کاظم زاده