نهم مهرماه سال ۱۳۵۹ درحالیکه رژیم بعث عراق به قصد محاصره خوزستان، وارد حمیدیه شده بود، شکست خورد و این اتفاق تلخ برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما مرکز خوزستان، در نهم مهرماه سال ۱۳۵۹ و در حالی که فقط چندروزی از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میگذشت، نیروهای رژیم بعث عراق تا نزدیکی شهرستان حمیدیه پیشروی کرد.
در آن روزها هنوز نیروهای نظامی ایران به صورت گسترده و یکپارچه در جبهههای جنگ حضور نداشتند و مردم غیور و ایثارگر حمیدیه با از جان گذشتگی توانستند ستونهای نظامی دشمن تا دندان مسلح را که قصد داشت با تصرف این شهرستان از آن عبور کند و خود را به اهواز برساند، نابود کردند.
این اتفاق زمینههای شکل گیری حماسه مردمی و شکست دشمن در خاک ایران را به وجود آورد.
یکی از رزمندگان دوران ۸ سال دفاع مقدس گفت: نیروهای عراقی برای حمله به خوزستان از طریق ورود به شهرستان حمیدیه، ۲ جبهه را ایجاد کردند.
عباس سعیدی نیا افزود: عدهای از سمت غرب سوسنگرد که یک طرف آن رودخانه کرخه و سمت چپ آن نیز تپه ماهورهای ماسهای با عنوان الله اکبر که به چذابه متصل میشوند، حرکت کردند.
وی قصد دشمن از انتخاب این مسیر را ساقط کردن موقعیت تیپ زرهی لشکر ۹۲ عنوان کرد و ادامه داد: گروهی دیگر از نیروهای نظامی عراق نیز با عبور از پل بستان راهی سوسنگرد شدند، ولی با مقاومتهای پراکنده مردمی و گروههای سپاه سوسنگرد، بستان و حمیدیه مواجه شدند.
سعیدی نیا با بیان اینکه نیروهای رژیم بعث عراق دارای تجهیزات نظامی فوق العادهای بودند، ادامه داد: همچنین از پوشش هوایی در حد وسیعی استفاده میکردند و علاوه تجهیزات سنگین و سبک جنگی شامل؛ تانک، نفربر و...، تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام به همراه داشتند، بطوریکه همه منطقه را پوشش داده بودند.
وی با اشاره به تعداد محدود نیروهای نظامی ایران در مقابل عراقها، اضافه کرد: انقلاب اسلامی تازه به پیروزی رسیده بود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نوپا بود و حدود یک سال از عمر تشکیل سپاه میگذشت، بنابراین به دلیل محدودیت نیروها، از مردم خواستیم در حد توان ما را یاری کنند.
این رزمنده جنگ تحمیلی میگوید: به دلیل نابرابریها، سوسنگرد سقوط کرد و تعداد زیادی از مردم مجروح شدند و به شهادت رسیدند.
سعیدی نیا گفت: ساعت ۱۵، روستای کوت سید نعیم از توابع سوسنگرد سقوط کرد و پس از محاصره این شهر، حدود ساعت ۱۸ به شهرستان حمیدیه رسیدند، این در حالی بود که نیروهای سپاه فقط ۲۸ نفر بودند و نیروهای مردمی نیز به صورت پراکنده در سطح شهر حضور داشتند.
وی با اشاره به اعزام ۵ فروند تانک از تیپ ۳ به منطقه برای کمک به رزمندگان اسلام در حمیدیه اشاره کرد و افزود: در این شرایط از مردم خواستیم زمینهای کشاورزی را آبیاری کنند و حرکت نیروهای عراقی فقط از جاده آسفالت امکانپذیر بود و در چنین شرایطی حرکت آنها به صورت طولی انجام میشد و نمیتوانستند به صورت عرضی کنند و باتوجه به اینکه تعداد نیروهای ایرانی کم بود، به مقابله با آنها کمک کرد.
جنگ با نیروهای رژیم بعث عراق با کمترین تجهیزات
راوی جنگ تحمیلی سلاحهای در دسترس رزمندههای ایرانی را موشک تاو و آر پی جی، خمپاره انداز و همچنین سلاح قدیمی بازوکا عنوان کرد و ادامه داد: به دلیل نبود جای کافی و سنگینی خمپاره انداز، امکان استفاده از آن نبود، ضمن اینکه جنگ به صورت تعقیف و گریز بود و باید از سلاحهای سبک استفاده میکردیم.
عباس سعیدی نیا میگوید: باوجود اینکه ۲ فروند تانک ایرانی مورد اصابت شلیک تانکها عراقی قرار گرفتند، اما آهنگ پیشروی آنها به میزان قابل توجهی کند شد، بطوریکه نتوانستند قبل از تاریک شدن هوا، حمیدیه را محاصره کنند، در غیر اینصورت پیشروی به اهواز و تهدید موقعیت آن که فقط ۲۵ کیلومتر فاصله بود، برای آنها راحتتر میشد.
وی گفت: محدود شدن حرکت تانکهای عراقی روی جاده آسفالته نه تنها آسیب پذیری آنها را به دلیل تمرکز آر پی جی زنها افزایش داد، بلکه مجبور بودند ستونی حرکت کنند و همین امر رسیدن آنها به اهواز را کند میکرد.
سعیدی نیا با بیان اینکه نیروهای محدود نظامی و نیروهای مردمی برای مقابله با دشمن به ۳ گروه تقسیم شدند، افزود: یک گروه در جاده و مقابل تانکها و نیروهای عراقی قرار گرفتند، گروه دوم سمت راست و اطراف روستای شبیشه را به صورت پیاده پوشش دادند و میتوانستند به راحتی نیروهای دشمن را هدف شلیک قرار دهند و گروه سوم نیز در سمت چپ و رودخانه کرخه نور و اطراف زمینهای کشاورزی غرقابی شده حضور داشتند.
یادگار ۸ سال دفاع مقدس با بیان اینکه امکان دریافت فرکانسهای بیسیمهای عراقی روی موج اف ام و آگاهی از نقشهها و برنامههای فراهم بود، ادامه داد: آنها گمان میکردند که در باغهای میوه حمیدیه تعداد زیادی نیرو وجود دارد و احساس خطر میکردند و این موضوع میشد ایرانیها روحیه بگیرند.
وی گفت: باتوجه به اینکه نیروهای نظامی رژیم بعث عراق در طول روز پیشروی و در شب توقف میکردند، این امر فرصتی برای رزمندگان اسلام به منظور تجدید قوا و تامین تجهیزات و نیروهای انسانی بود و نیرو از خرم آباد و ... برای کمک به مردم حمیدیه و جلوگیری از سقوط این شهرستان به خوزستان اعزام شدند.
عباس سعیدی نیا افزود: پس از ورود رزمندگان از اهواز، لرستان و همچنین حضور شهید چمران در منطقه، حدود ساعت ۴ بامداد و در تاریکی شب، نیروهای ایرانی به نیروهای دشمن حمله کردند، بطوریکه انتظار نداشتند و غافلگیر شدند.
وی ادامه داد: پس از روشن شدن هوا، هوانیروز با همکاری لشکر ۹۲ زرهی و همچنین نمایندگان امام خمینی (ره) در جبهه ها، به رژیم بعث عراق حمله و تجهیزات آنها را منهدم کردند و تعدادی از نیروهای عراقی به هلاکت رسیدند و تعداد دیگری نیز اسیر شدند، ضمن اینکه تعداد دیگری از نیروها به آنسوی سوسنگرد عقب نشینی کردند.
سعیدی نیا حمیدیه را نقطه عطفی برای رسیدن به اهواز و محاصره خوزستان به ویژه در روزهای ابتدایی جنگ دانست و اضافه کرد: عقب نشینی نیروهای عراقی از حمیدیه شکستی تلخ برای دشمن بود و همین امر سبب شد تا روزهای پایانی جنگ عراقیها دیگر برای حمله به عراق حمیدیه را انتخاب نکردند.
وی میگوید: مدتی پس از شکست دشمن در حمیدیه، نیروهای نظامی عراق آرایش نظامی خود را در آنسوی رودخانه کرخه نور و سمت هویزه تشکیل دادند.