رییس کل سازمان خصوصی سازی : تا کنون توانسته ایم به بخشی از اهداف خصوصی سازی دست یابیم .
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رئیس کل سازمان خصوصی سازی در برنامه صف اول به موضوع روند خصوصی سازی پرداخت. در ذیل گفتگوی مجری برنامه صف اول با آقای دکتر حسین قربانزاده رئیس کل سازمان خصوصی سازی را میخوانید.
سوال : روند خصوصی سازی خوب پیش می رود به نظرتان؟
قربانزاده: اگر سختی اش در همین تلفظش باشد حتماً ما استقبال می کنیم اصل سختی اش غیرلفظی است چالش های خیلی عمده است ولی دیگر بالاخره در فضایی است که ما اگر بتوانیم در واقع حداقل وعده ای که می دهیم برنامه ای که داریم با همان فرآیند زمانی اش عمل کنیم می گوییم بالاخره توانستیم به بخشی از این اهداف دست پیدا کنیم.
الآن طبق همان برنامه فکر می کنید دارید پیش می روید؟
قربانزاده: ببینید شناسایی مجموعه ما و آسیب شناسی آن، زمان برد به دلیل اینکه بسیار پرچالش بود و من اساساً برای اینکه این کار را انجام بدهم مجبور شدم که پیگیری کنم که یک رویداد بین المللی برگزار بشود و برویم سراغ یک آسیب شناسی دو دهه گذشته چون موضوع فقط چهار پنج تا بنگاه یا دو سه سال و اینها نیست موضوع این است که یک زمانی سیاست هایی ابلاغ شده قانونی تصویب شده حدود ۱۵ سال گذشته در این فرآیند وقتی نگاه می کنید می بینید که یک افراط و تفریطی در قضاوت ها صورت گرفته یعنی یک عده می گویند کل آن اشتباه است مسیری که رفتند و یک عده ای می گویند که نه همه چی گل و بلبل است برای اینکه بتواند کارشناسی، منطقی، عقلانی، یک تصویر درستی از واقعیت را عرضه کنی لازمه اش این است که همه بنگاه ها را یک بار رصد کنید آمار و نمودار و درصد و واگذاری کیفیتش به چه کسی، با چه قیمت پایه ای، آن زمان، الآن، یک قیاسی صورت بگیرد حالا یک آیینه ای جلوی شماست که می توانید تشخیص بدهیم که در این ۲۰ سال.
الآن شما به این تصویر رسیدید تقریباً.
قربانزاده: به این در واقع بگویم بالای ۹۰ درصد با یک اندکی از آنچه که ممکن است همچنان غامض مانده باشد که دلایل خودش را دارد ۹۸۱ بنگاهی که در این دو دهه واگذار شده کارنامه آن استخراج شده و آن تصویری که عرض کردم که حالا برویم داخل بحث به شما عرض می کنم که ما به چه نتیجه ای اساساً رسیده ایم.
حالا فکر می کنم اینجا نقطه آغاز خوبی است که مهمترین چالش هایی که به آن رسیدید چه بوده است تا الآن؟
قربانزاده: ببینید حقیقتش این است که از همه مهم تر آن عاملی که واقعاً تأثیرگذار بوده در شکست یا توفیق بنگاه های واگذار شده نوع مواجهه و مداخله دولت بود یعنی این مداخله نه فقط در آن بنگاهی که دارد واگذار می شود بلکه در کلیت اقتصاد ایران کیفیت سیاستگذاری دولت در اقتصاد اثر مستقیم داشته در موفقیت یا شکست واگذاری بنگاه.
مگر یک آیین نامه مشخصی نداشته که دولت ها طبق همان پیش بروند؟
قربانزاده: نه اصلاً فراتر از یک افق بالاتر را شما ببینید، ببینید وضعیت نرخ ارز را می بینیم نوسانات را می بینید تورم را می بینید بخشنامه های خلق الساعه را می بینید پیش بینی ناپذیری اقتصاد را می بینید این بازده وحشی بازارهای نامولد را می بینید برآیند اینها تولید را کلاً دچار چالش می کند به طریق اُولی بنگاهی هم که دولت می خواهد واگذار کند به بخش خصوصی را دچار چالش می کند یعنی اساساً شما آیین نامه و دستورالعمل و نوع واگذاری و اینها به کنار بالاخره یک بنگاهی می گیرید یک دفعه ارز جامپ می کند یک دفعه شما مواجه می شوید با یک بخشنامه ای که صادرات را ممنوع می کند یک دفعه شما مواجه می شوید با یک فضایی که مردم می روند در بازار دیگری سرمایه گذاری می کنند چون دولت نتوانسته در قوانینی مثلاً مالیات بر عایدی سرمایه بگیرد مواجه می شوید با نوع عملکرد مدیرانی که در خود همان وزارتخانه ذیربط هستند در تنظیم گری شان چون احساس می کنند این بنگاه دیگه رفت دیگه تا زمانی که پیش من بود من باید حمایتش می کردم نقش پدری داشتم الآن که رفته دیگه چه نیازی است یک دفعه آن با کله می خورد زمین در محصولاتش که باید فروخته بشود در حمایتی که باید در وثایق و تضمیناتش، چین آمده مثلاً فاینانس کرده یک بنگاهی را این بنگاه مثلاً با همکاری دولت شروع شده یک فولادسازی طرحی احیاء و در واقع سه مرحله ای که فولادی ها دارند سه سال که بگذرد موظف هستند بیاید در لیست واگذاری و واگذار کند این را قانون گذاشته که یک وزارتخانه و دستگاه های تخصصی نگوید که مثلاً این هنوز طرح ۱۰ سال گذشته می گویند آقا شما سه سال بعد از اینکه شروع کردید باید برود در لیست واگذاری حتی در مرحله طرح هم می توانی واگذار کنی بالاتفاق تمام طرح هایی که به سرانجام نرسیدند این در واقع ترجیع بند همه دستگاه های تخصصی است که دیون را حال کنید تمام در واقع تضمیناتی که مطرح شده را منتقل کنید به ما آنچه که تا الآن پرداخت کردیم بدهید بعد واگذار کنید مهمترین چالش ما با این بزرگواران این است که تفاوت بنگاه املاک با دولت این است که شما باید نقش پدری را ایفا کنید شما اصلاً اسم شما چیست؟ سازمان توسعه ای، اینها می روند مجوز سازمان توسعه ای می گیرند، یعنی منِ سازمان توسعه ای وابسته به یک وزارتخانه باید بروند دو سه سال یک بنگاهی را آماده کنم بعد بسپارم دست یک بخش خصوصی و از آن حمایت کنم که آن برود یک کارآفرینی کند و سرمایه گذاری کند اما در عمل چه اتفاقی می افتد تا دو سه سالی که طرح وجود دارد یک حمایتی صورت می گیرد بعد از آن یک چلنجی، یک چالشی ایجاد می شود که نه، آن چینیه یا آن در واقع آن کشوری که آمده یا اصلاً کشور نه، خود من که آمدم این را وثیقه کردم رفتن یک جای دیگری برو به بانک آن تسهیلات را پرداخت کن یا تضمین در واقع تمام عیار بده بر اساس آن من بنگاه را اجازه می دهم واگذار کنید در تمام جلسات واگذاری من دبیر جلسه هیأت واگذاری هستم دو تا وزیر، دو تا رئیس اتاق، دو تا نماینده مجلس و نمایندگان دیگری از دستگاه ها عضو آن هیأت هستند این هیأت تبدیل شده به هیأت وانگذاری، چرا؟ چون عملاً وزارتخانه و شرکت مادرتخصصی می آید یک دفعه ای یک نکته ای را می گوید که دست همه می لرزد مثلاً می گوید راستی این شرکتی که شما دارید می گویید این زمینش این جوریه ها یه عضو هیأت واگذاری می گوید که چه جوریه؟، او می گوید که مثلاً این تکه اش هنوز ارزشگذاری نشده یا به نظر می رسد اینه، دیگر مهال است که بشود رأی گرفت در هیأت واگذاری، اصلاً مهال است یعنی من آنجا خودم را آتش بزنم وسط هیأت واگذاری اتفاق نمی افتد چون اصلاً در این سه سال اخیر البته باید بپذیریم که اشتباهاتی صورت گرفته بعد بگوییم حالا در نصرت و یاری عملاً اتفاقی که افتاده این است که چنان ترسی حاکم شده بر واگذاری دارایی های دولت، بگذارید یک نکته به شما عرض کنم واقعاً این کلیدی ترین نکته ای است که یک سال در واقع تجربه این که من در سازمان خصوصی سازی به دست آوردم عملاً برای من مسئولان، دستگاه های ناظر، دستگاه هایی که همکار هستند و همه دست اندرکاران منظور من یک کارشناس بیرونی نیست خود مسئولان و ناظر و دستگاه ها کلاً سه چهار دسته تقسیم می شوند دسته اول کسانی که اصلاً قبول ندارند خصوصی سازی را این قبول نداشتن را هم معتقدند که سیاست هایی تحمیلی رفته ابلاغ شده در حالی که اصلاً نباید کشور به این سمت می رفته باید همچنان دولت اداره می کرده حتی ابایی ندارند که بگویند این سیاست ها را به رهبری هم تحمیل کردند حتی ابایی هم ندارند یک دسته اینها هستند.
زیاد هستند تعدادشان؟
قربانزاده: نه ولی خب هستند، اینها کسانی هستند که وقتی وارد موضوع هم بشوید و بگویید که فلان در واقع اتفاق را بیاییم با هم هم فکریم می گوید من که گفتم که اصلاً من معتقدم ریشه اش این جوری است. دسته دوم کسانی هستند که در بیان و ظاهر سخنرانی قرائی دارند در اینکه بخش خصوصی واقعی باید بیاید خصوصی سازی واقعی باید اتفاق بیفتد سخنرانی می کنند در حدی که الی ماشاء الله مستمع گریه کند که بگوید آقا راست می گوید که چقدر قائل به این موضوع، وقتی می آییم رو مصداق می گوییم خب این بنگاه را می خواهیم با هم بررسی کنیم و غیره می گوید نه نه دیگر این منظور من این نبود، می رویم بنگاه دوم می گوییم این یکی چی؟ می گوید نه، هیچ مصداقی رو زمین پیدا نمی کنیم که تطبیق پیدا کند با کلیتی که ایشان سخنرانی کرده یعنی عملاً خیلی فرقی با دسته اول ندارند چون بالاخره در مصداق می گویند نه این بنگاه که خیلی مهم است، این بنگاه که خیلی زمین دارد، آن بنگاه که این جوری است ولی عملاً در بیان طوری است که در جلسات مختلف حتی ممکن است برود اتاق بازرگانی حتی ممکن است برود نمی دانم همایش یا جای دیگر سخنرانی کند دسته سوم کسانی هستند که نه ....سازی را سخن و بیانشان را دارند در عمل هم بله، در مصادیقی حتماً می گویند این اتفاق بیفتد ولی این مصادیق این قدر در واقع به سختی انتخاب می شوند و این قدر مته به خشخاش می گذارند که دیگه ما بیزار می شویم از اینکه در مورد آن موضوع گفتگو کنیم چون یک راهی را می گذارند شما این بازی هایی است که مثلاً شما باید زنگ نزند می روید عصبت طوری است که این قدر باید بر اعصابت مسلط باشی که وقتی می روی، یک مسیر این جور را برایت آغاز می کنند که شما تمام حواست باید باشد که این را می بری تا انتها زنگ نزند یعنی در مرحله ارزشگذاری یعنی در مرحله ای که شما یعنی، آقای خسروی چند وقت پیش من احضار شدم به دادگاه برای نامه ای که به یک خریداری زدم که از من درخواست کرده یک موضوعی که از دفتر رئیس جمهور از دفتر وزیر آمده سازمان خصوصی سازی و گفتند که این موضوع را بررسی کنید من به آن خریدار یک نامه دادم که این موضوع در دست بررسی است، من رشته ام حقوق است، هیچ، گفتیم در دست بررسی است این طبیعی اش این است که من که حداقل را می دانستم این هیچ عنوانی نه مجرمانه دارد نه هیچی، بازپرس کارکنان دولت، دادسرای کارکنان دولت احضار کرد یک ساعت و نیم پشت در، یک ساعت و نیم داخل که چرا شما چنین نامه ای دادید؟ و ما یک ساعت و نیم داشتیم چلنج می کردیم که این عنوان مجرمانه اش چی است من به خریدار یک موضوعی را که از دفتر رئیس جمهور آمده بعد آمده در دفتر وزیر آمده اینجا من داشتم. گفت شما ذهن قاضی را می خواهی منحرف کنی که می خواهد بعداً آن پرونده را رسیدگی کند، آیا کسی حاضر می شود در این فضایی که این قدر محافظه کاری این قدر تزریق ترس و هراس به مدیران جاری و ساری هست دیگه تصمیم بگیرد یعنی این ترک فعلی که می گویند ترک فعلی که در یعنی الآن شما کاری نکنی هیچ کسی باهات کاری ندارد ولی کافی است شما این را بگذارید این ور دستگاه نظارتی رسمی به کنار، دستگاه های ناظر به کنار، مجری به کنار، یعنی الآن صندلی خصوصی سازی جایی است که شما با دولت و وزارتخانه ها درگیرید چون می خواهی از این صندلی بگویی آقا لطفاً بلند شو من می خواهم این صندلی را بدهم به یک نفر دیگر، آن با چسب رازی شده می چسباند و به عدد نفوس خلایق راه دارد برای اینکه نگذارد که تو این را ازش بگیری آن که به کنار، یک عده دیگری که می خواهند نگاه کنند که آقا تو این صندلی را می خواهی از این بگیری و غیره، حمله می کنند که چه جوری می خواهی بگیری به چه ترتیبی می خواهی بگیری؟ و غیره، بهترین کار این است که بنشینی بگویی که اصلاً من نه صندلی می گیرم و نه به کسی کاری دارم نه هیچی فقط اگر اجازه بفرمایید رتق و فتق امور کنم ساختمان خودمان را پول برق و آبش و قبضش را بدهم برویم جلو که دو سه سال است به این ترتیب طی شده است.
این به ساختار برمی گردد آقای دکتر یا مثلاً به قوه قضائیه برمی گردد به دستگاه های نظارتی برمی گردد ایرادش را شما در کجا می بینید؟
قربانزاده: ایرادش واقعاً در کلیت به نگرش برمی گردد که این نگرشی که باید یکپارچه همه از آن دفاع کنند این اول باید این درد را همه تشخیص بدهند من الآن بخشی از آن چیزی که درد است را عرض کردم درد بزرگتر که از سازمان خصوصی سازی بیایید بیرون می شود حکمرانی دارایی های دولت، اول باید این درد را هم حاکمان و سیاستگذار و کارگزار و مهمتر از آن مردم که وقتی می بینند مثلاً کشت و صنعت سفیدرو، 4 هزار و 600 هکتار در شهر رشت و متصل به شهر رشت است این 4 هزار و 600 هکتار که می شود ۴۰ درصد رشت چه جوری دارد اداره می شود؟ چه جوری دارد سرمایه گذاری می شد؟ چه جوری دارد کارآفرینی می کند؟ چقدر اشتغال ایجاد می کند؟ و غیره و در صورت مالی اش چه عددی را سود نشان می دهد؟ شما وقتی نگاه می کنید صورت مالی پارسالش 23 میلیارد تومان سود نشان داده اینجا متری خداد تومان است در همین شهر رشت هم آن زمین ها مشابه آن را اگر کسی بخواهد بخرد متری خداد تومان است از این متری خدادتومان 4 هزار و 600 هکتار در یک سال 23 میلیارد تومان سود می آید بیرون، 10 کیلومتر می روید آن طرف در اقامتگاهی یک بخش خصوصی آمده بوم گردی کرده با 5 ـ 6 هکتار آن دارد سودی در می آورد که نسبت به این نگاه می کنی اصلاً زمین تا آسمان است امثال این دارایی ها در این کشور دارد موج می زند و ما کماکان هشتمان گرو نهمان است در بودجه مان، در اداره کشور، در معیشت مردم پس اول باید یک خیزش عمومی ایجاد بشود برای بهبود کیفیت حکمرانی دارایی های دولت این چه آن آبشار در لرستان سیاه بیشه باشد یا یک کشت و صنعتی باشد یا املاکی که الی ماشاء الله دولت دارد یعنی روی الماسی این کشور و این دولت در واقع خوابیده که اگر فقط، فقط 5 درصد آن را بتواند تبدیل کند به یک دارایی نقض شونده قابل انتقال به این ترتیب به راحتی بخش عمده ای از مشکلات این کشور حل می شود پس اول این درد را ما ببینیم چون بعضی ها فکر می کنند که یک تعدادی شرکت در لیست واگذاری است حالا مثلاً اینها را می خواهند بدهند معلوم نیست به کی بدهند آن طرفش چه اتفاقی می افتد ما می گوییم اصلاً این را بگذارید کنار حالا این دعواهای اخیرمان مثلاً در مورد کیش ایر، در مورد طلای زرشوران، در مورد لوله گستر اسفراین یا خیلی از شرکت های دیگر من 20 تا شرکت را 6/6 امسال در نشست خبری اعلام کردم خودش یک جنجالی شده که آن مردم منطقه، نماینده، مدیران آن شرکت که آقا چرا می خواهید این را واگذار کنید؟ و غیره، من می گویم اصلا شما از این 20 تا شرکت بیا بیرون یک بار این کشور را نگاه کند که در واقع چه دارایی هایی دارد، دارد چه جوری اداره می شود چه جوری است که یک هواپیمایی، 6 هزار و 700 میلیارد تومان زیان انباشته یک سالش است و شبیه همان هواپیمایی آمده واگذار شده و از اوج بدبختی و زیان انباشه الآن رسیده به 12 تا هواپیما که دارد کار می کند و سودآور است کی گرفته بخش خصوصی؟
تفاوت دولتی و خصوصی همین است دیگه.
قربانزاده: وقتی من دست در جیب خودم بکنم به یک نحوی هزینه می کنم وقتی دست در جیب یک نفر دیگر بکنم به یک شکل دیگری هزینه می کنم یک چیز جالب به شما عرض کنم شما اگر از شما بپرسند که کشاورزی چند تا صندوق می خواهد که بخواهد از آن حمایت کند همین یک عددی همین جوری بگویید که در کشور که ما می خواهیم بگوییم صندوق حمایت از کشاورزی داشته باشیم چند تا صندوق باید باشد که به نظرتان این تعداد کفایت می کند. یک عددی بگویید. حالا مثلاً 10 تا، 20 تا، 30 تا، 40 تا، 169 تا صندوق ما داریم که اینها برش استانی دارند برش شهرستانی دارند برش موضوعی دارند و غیره، 169 تا هیأت مدیره برای آنها انتخاب می شود 169 تا یعنی شما کاری که می توانست متمرکز شعبه داشته باشد دیگه، شما آن را تبدیل می کنید به یک شرکت، شرکت دیگر عملاً باید قوانین حاکمیتی شرکتی خودش را داشته باشد لیست واگذاری شرکت های ما الآن بالای 400 تا شرکت شده یعنی شما نگاه می کنی سازمان هدفمندی یک شرکت است می گویی آقا سازمان هدفمندی که یک پول بودجه می آید آن هم واریز می کند به حساب مردم شرکت یعنی یک جایی که باید برای منافع خودش تلاش کند یا حاکمیت شرکتی پویایی داشته باشد و برود الی ماشاء الله شما مجموعه ها را تبدیل کردید به شرکت تبدیل کردی به اینکه هیأت مدیره داشته باشند مدیرعامل داشته باشند یک در واقع ید بیضائی برای اداره آن شرکت می خواهد همین جوری شما گسترده کردی قرار بوده دارایی را اداره کنی خود این شده وبال گردن آن دارایی و عملاً این اتفاق تبدیل شده به یک هزینه مجددی این هزینه مجدد هم مدیر که می آید می گوید که من فعلاً هستم الآن من می خواهم سرمایه گذاری کنم پس من می روم به سمت اینکه تسهیلات بگیرم وام بگیرم بگویم من می خواهم اینجا پویا و بهره ور کنم آن می رود یک پولی را می گیرد چه بودجه، چه سازمان برنامه، چه تزریق، چه تسهیلات و چه هر شکل دیگری اینها می آید انبار می شود تبدیل می شود به زیان شرکت، زیان انباشته شرکت مدیر بعدی می آید تحویل می گیرد و می گوید این چقدر بد اداره کرده ولی من خوب اداره می کنم، دو باره همان مسیر را می رود به تدریج شما می بینید الآن دیگه زیان انباشته شرکت ها دیگه سر به فلک کشیده یعنی الآن اگر بودجه ما در فصل سومش که می آید در واقع در مورد شرکت ها صحبت می کند کمک زیانی که دارد این شرکت ها می گیرند عملاً دارد نزدیک می شود به سقفی که ما داریم پرداخت می کنیم حقوق کارمندها را این اتفاق یعنی اینکه شما یک دریچه ای را باز کردی که این دریچه برای اداره زیان بار شرکت ها داری هزینه هم می کنی یعنی یک وقت است یک کسی می گوید آقا من در یک مغازه ای دارد زیان می دهد برای چی درش را باز کنم درش را تخته می کنم حداقل من را سرزنش می کنند که آقا چرا استفاده نمی کنی؟ دیگه من یک چیزی اضافه تر نمی دهم الآن خودروسازی سایپا و ایران خودرو دو سال است که ماده صد و چهل و یکی اند دارد خودرو تولید می شود و همچنان زیان هم می دهیم که قصه آنها دیگر خیلی قصه پر غصه ای است قصه آنها این است که آقای اساسا ً شما باید برای محصولی که قیمت واقعی دارد در بازار به رسمیت بشناسی آن قیمت را به این ترتیب است که شما موزاییک ها را از آخر چیدی و این شرکت می آید تبدیل می شود به یک منظومه ای که سودآور است حالا می توانی واگذارش کنی، ولی شما شرکت دارید با قیمت دستوری حالا می خواهی واگذارش کنی کدام آدم عاقلی می آید شرکتی را می گیرد که روزانه زیان بدهد روزانه کنتور بیندازد این نشان می دهد که از اساس در واقع این منظومه را شما اشتباه چیدی آخرین نکته من در مورد این بخش ساماندهی شرکت ها این است که زمانی که من آمدم در سازمان خصوصی سازی و فهرست امسال در اردیبهشت حدود 190 شرکت در لیست واگذاری بودند که یا دولت چند درصد سهم داشت یا صد درصد شرکت را داشت بعد از یک بررسی ما متوجه شدیم که بیش از 300 شرکت خارج شدند یا اصلاً گروه بندی نشدند اصلاً کسی نمی داند که چنین شرکتی زیر مجموعه دستگاه تخصصی است در عرض سه ماه اول امسال تمام آن شرکت ها آمد گروه بندی شد در قانون ما گروه یک داریم، گروه دو داریم، گروه سه داریم، گروه سه که اصلاً نباید واگذار بشود سازمان صدا و سیما، شرکت ملی نفت و غیره، گروه دو 80 درصد ارزش بازارش باید واگذار بشود، گروه یک هم صد درصدش باید واگذار بشود اینها آمدند دسته بندی شدند در گروه های مختلف، تازه صداها بلند شده و ما هر هفته جلسه داریم از وزارتخانه و دستگاه های مختلف که چرا این شرکت را شما آوردید گروه بندی کردید ببینید اصلاً واگذاری اش یک بحث دیگر است می گوید اساسا ً چرا شما در لیست آوردید؟ در لیست آوردن یعنی چی؟ یعنی باید شفاف بشود یعنی باید صورت مالی بدهد یعنی باید مجمع برگزار کند ما شرکتی داریم 12 سال مجمع برگزار نکرده شرکتی داریم که صورت مالی اش را رسماً نامه می نویسد می گوید نمی دهم یعنی ما شرکت هایی داریم که علناً خودشان را در یک تاریک خانه ای می بینند که تحت هیچ شرایطی کسی نباید درش را باز کند برای اولین بار این 400 شرکت به این ترتیب آمد در این لیست و گروه بندی شد الآن دیگه برای نظارت به آنها یک مهلتی دادیم ما این مهلت اگر در واقع به سرانجام نرسد یک ضمانت اجرا وجود دارد در ماده 72 به بعد قانون اجرای سیاست های اصل 44 هم حبس دارد هم جریمه نقدی دارد آن موقع جریمه نقدی آن 10 میلیون تومان، 40 میلیون تومان بوده ولی هر سال اضافه شده الآن شده حدود 159 میلیون تومان جریمه نقدی کسی که کتمان وقایع مالی شرکت های دولتی را انجام بدهد من می خواهم در این مسیر بعد از این مهلت آن ضمانت اجرا را به دادستانی اعلام کنم که آقا اینها شرکت های دولتی اند مدیرش دارد وقایع مالی اش را کتمان می کند اطلاعاتش را نمی دهد این شرکت باید قبل از اینکه اساساً در مورد نسخه واگذاری آن تصمیم گرفته بشود باید در اتاق شیشه ای برای همه شفاف باشد تو مدیر یک رکت دولتی مال همه مردم است تو چه حقی داری که می گویی این شرکت را من اطلاعاتش را نمی دهم اطلاعاتش را باید بگذاری روی سایتی که همه ببینند این اتفاق ان شاءالله در این سه ماهه باید بیفتد در سه ماهه پاییز ما تمام همتمان را گذاشتیم که 3 رده شرکت های لیست سیاه، شرکت های لیست خاکستری و شرکت های لیست سفید برای هر کدام یک آتیم هایی وجود دارد لیست سیاه آنهایی هستند که هیچ اطلاعاتی نمی دهند یا کتمان می کنند یا اطلاعات اشتباه می دهند لیست خاکستری بخشی از مجامع بخشی از صورت های مالی به این ترتیب و لیست سفید شرکت هایی هستند که اطلاعاتش به روز است شفاف تر هستند بعضاً بورسی هستند به این ترتیب دیگر معلوم می شود فلان شرکت در لیست سیاه است اگر رسانه هم بپردازد پیگیری بشود بعد از یک مدتی آن دیگر خودش در معرض دید مردم قرار می گیرد و باید خودش را بیندازد در سبد حداقل خاکستری یعنی بیاید مجمع برگزار کند صورت مالی اش را حسابرسی شده بدهد و غیره این اتفاق کمک می کند که اول شرکت ها اشرافی در مورد وضعیت مالی شان پیدا بشود و شفافیتشان بعد تازه ما برویم سراغ اینکه اینها به چه ترتیبی باید واگذار بشوند.
با آن سابقه ای که شما اشاره کردید که بابت آن مثلاً اظهاراتی که کردین که دارد بررسی می شود و شما را احضار می کنند با آن سابقه فکر می کنید که از عهده این به لحاظ فشارهایی که دارد وارد می شود برخواهید آمد؟
قربانزاده: ببینید واقعاً در سختی کار که تردیدی نیست ولی یک عبارتی را من از سخنرانی های رهبری شنیدم که هر موقع در این فضاها به یک یأس و ناامیدی می رسم می روم آن را مرور می کنم که سه تا کلمه جدیت، شجاعت و حریت در مدیریت به این معنا که مدیر باید جسور باشد و جسورانه عمل کند و این را با دقت و درایت انجام بدهد این یک دلگرمی می دهد که کسی که توی بالاترین در واقع جایگاه حاکمیت و اداره این کشور قرار دارد آن نگاهش کاملاً به موضوع شفاف و روشن و حامی تصمیماتی است که آن تصمیمات بخواهد کمک کند به بهبود اوضاع، در همین رویداد بین المللی خصوصی سخنرانی آقای رئیس جمهور کاملاً با این رویکرد و دست فرمانی که من عرض کردم یعنی کاملاً به صورت علنی ایشان حمایت کردند از خصوصی سازی که بخواهد در فرآیند واگذاری معقول اتفاق بیفتد رئیس مجلس هم به همین ترتیب، ببینید ما قدری در این فضا داریم خودسانسوری می کنیم من هم که در این شعبه رفتم که دست و پایم نلرزیده که بگویم مثلاً اِ ببخشید من از فردا می روم سکوت می کنم می نشینم که دیگه شما من را احضار نکنید اولاً محترمانه صحبتی که مطرح شده این است که این اتفاق اصلاً نه عنوان مجرمانه دارد نه هیچ چیز خیلی رسمی و مشخص ثانیاً من در این یک ساله تصمیمات مهم تری را گرفتم که آن تصمیمات بعضاً جلوی بخشی از فصل ها و ابطال ها را گرفته یعنی عملاً ما داشتیم می رفتیم به یک سمتی که حتی بنگاه های سودآور را هم با یک درخواستی فسخ می کردیم نمونه کوچکی از آن را عرض کنم یک پمپ بنزینی در سبزوار فکر می کنم حدود 12 تا قسط داشته 11 قسطش را داده یک قسطش مانده برگه برای من آوردم که امضاء کنم برود دادگاه تقاضای فسخ قرارداد، جزئیاتش را پرسیدم از مسئول حقوقیمان و توضیح داد و اینها، زنگ زدم به خود طرف شمارش را از توی قرارداد پیدا کردم خودم زنگ زدم موبایل طرف در سبزوار تلفن را برداشت و گفتم شما طرف قراردادید گفت شما گفتم من قربانزاده است رئیس سازمان خصوصی سازی خیلی گفتم من در خدمتم بعد گفت به حضرت عباس (ع) من پالایش و پخش پولم را نمی دهد یعنی اینها کارمزدی کار می کنند در پمپ بنزین، گفت اون پولم را بدهد من از این ور یک قسطم را تسویه می کنم دیگه حالا من به او گفتم این کارا را انجام بدهد تلفن را گذاشتم به مسئول حقوقیمان گفتم من اگر بروم زندان این فسخ را امضاء نمی کنم وقتی یک بنگاهی 12 قسط داشته 11 قسطش را داده یک دانه اش هم به خاطر اتفاق این جوری عقب افتاده من این را پس بگیرم آبرویی برای قرارداد دولتی باقی نمی ماند برای اینکه قرارداد دولتی ثباتش و اعتماد بخش خصوصی، امنیت سرمایه گذاری حفظ بشود لازمه اش این است که یک کسی اینجا ریسک کند در تصمیم محکم بایستد چنین اتفاقاتی در این یک سال چندین مورد بوده که اصلاً اینها نه رسانه ای می شود چون همه موضوعات قضائی و حقوقی به این ترتیب بوده پس ما از یک طرف داریم یک دیواری را می چینیم می رویم بالا که حداقل آن اتفاقی که به درستی اتفاق افتاده را جلویش را بگیریم از یک طرف دیگر در واگذاری داریم مسیری را می رویم که آن مسیر هم کمک کند به اینکه آن اهداف سیاست ها محقق بشود من قبول دارم در دو سه سال گذشته بعضاً بنگاه ها به نحوی واگذار شده که ایرادات عمده ای دارد چه در اهلیتشان چه بعضاً در ارزشگذاری شان و چه بعضاً در نوع واگذاری شان استقلال و پرسپولیس بعد از 30 سالی که ما می گفتیم در واقع واگذار بشود بشود بشود با یک مدلی واگذار شد این مدل مدل جدیدی حتی برای بازار سرمایه بود افزایش سرمایه از محل صرف سهام با سلب حق تقدم برای اولین بار شرکت هم در بورس می آمد هم افزایش سرمایه می داد به این ترتیب اینکه موفقیت آمیز انجام شد حالا ما شرکت های دیگر را متقاضی داریم که آقا ما هم می خواهیم از شیوه استفاده کنیم چرا چون این شیوه علاوه بر اینکه شرکت را بورسی می کند شفاف می کند پول را به جای خزانه دولت در جیب خود این باشگاه ها می برد پس هم باشگاه ها استقبال می کنند، هم وزارت وزرش استقبال می کند، هم ما شرکت را بورسی کردیم و هم بعداً بلوک های بعدی اش راحت تر می تواند واگذار بشود این تغییرات هم باید اتفاق می افتاد در مدل واگذاری که ما بگوییم علاوه بر اینکه نسبت به گذشته چنین اتفاقی را داریم پیگیری می کنیم که کمتر برویم سمت فسخ و ابطال و اقاله و غیره ولی از این به بعد هم با مدلی برویم واگذار کنیم که مردم مشارکت کنند انضباط مالی داشته باشد شفاف سازی باشد همه بدانند چه اتفاقی می افتد شرکت هم حتماً منافع و حاکمیت شرکتی مطلوب چشم انداز آینده اش باشد این عملاً دارد برای بقیه شرکت ها هم طراحی می شود یکی یکی نسخه واحد دارند نسخه عمومی ندارند کشت و صنعت مغان، کشت و صنعت سفیدرود، لوله گستر اسفراین، مجتمع صنعتی اسفراین، شرکت آلومینای ایران، عمران مسکن شهر، عمران مسکن ثامن، شرکت کیش ایر، طلای زرشوران، شرکت هایی که هر کدامشان می توانند برای منطقه شان کلی کارآفرینی و اشتغال ایجاد کنند و از این وضعیت اسفبار نجات پیدا کنند ولی باید نسخه واحد برای هر کدام پیچید که ان شاءالله می رویم سراغشان.
چندی پیش بود آقای خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد که جاماندگان از سهام عدالت قرار است که 10 میلیون تومان سهام به آنها واگذار بشود نوع و ترکیبش را ساز و کارش مشخص است که به چه صورت است؟
قربانزاده: فقط قبل از اینکه به سؤال شما پاسخ بدهم در مورد گزارشی که پخش شد چون موضوع مهمی است که به قبلی ها برمی گردد سود شرکت های غیربورسی 1400/11/13 مصوبه شورای عالی بورس دارد یک کارگروهی را تعیین کرده که آن کارگروه اعضای حقیقی اش رالی بورس، وزارت اقتصاد و کانون سهام عدالت هستند نمایندگانی از این سه ضلع هستند که تصمیم می گیرند برای اعضای هیأت مدیره شرکت های سرمایه پذیر که سهام عدالت آنجا سهام دارد که علاوه بر شرکت های بورسی این شرکت های غیر بورسی هم هستند آقای دانش کاظمی که در گزارش اشاره کردند به درستی اینکه ابتدا برای افزایش سرمایه شرکت های بورسی چون از محل آورده نقدی است باید از این در واقع سود شرکت های بورسی برای آن شرکت ها برای افزایش سرمایه شان استفاده بشود و مابقی توزیع بشود بین همان 49 میلیون نفر اول برای این کار درخواست هایی که برای افزایش سرمایه شرکت های غیربورسی هست دارد یکی یکی بررسی می شود روز سه شنبه ما بازدیدی از شرکت مشانیر مثلاً داشتیم که یکی از این شرکت هاست شرکت مشانیر 1900 نفر مهندس داشته برای پروژه های نیروگاهی و برق و آب و غیره طراحی می کرده هزار و 900 تا مهندس نخبه این کشور آنجا در واقع داشتند طراحی می کردند و یک روزی پروژه های بسیار مهم و بزرگی داشتند الآن کمتر شده الآن حدود هزار نفر هستند و این شرکت الآن در این وضعیت حدود 3 ـ 42 درصدش سهام عدالت است و باید تصمیم بگیرد برای اینکه اگر این شرکت بخواهد روی پای خودش بایستد باید یک افزایش سرمایه داشته باشد مثل این شرکت حدود 10 شرکت دیگر هم به همین ترتیب هستند بعضی ها شهر صنعتی ها هستند سابیر است و غیره برای اینها باید تصمیم گرفته بشود یک نکته از آن تشکیل یک هولدینگ در واقع غیر بورسی است به این ترتیب این شرکت ثبت بشود هفته پیش جلسه ای با ثبت شرکت ها ما داشتیم که این اتفاق زودتر بیفتد برای اینکه بهره مند بشوند آن کسانی که مالک سهام عدالت هستند و در عین حال آن سود شرکت های غیربورسی هم با منفک شدن این بخش افزایش سرمایه واریز بشود به حساب 49 میلیون نفر نکته دوم هم اینکه در مورد کل موضوع سهام عدالت و الگوی اعمال حقوق مالکانه چون شرکت های سرمایه گذاری استانی الآن نمادشان بسته شده نحوه برگزاری مجامعشان الآن مشخص نیست این اتفاق در واقع 6 ماه گذشته در جلسات متعدد شورای عالی بورس و وزارت اقتصاد با همکاری ای که همه دستگاه ها دارند هم نظارتی ها هستند هم مجری هست و غیره آنجا رسیدن به یک الگوی مطلوبی که این الگوی مطلوب اجازه می دهد که آن اهدافی که رهبری ابتدای ابلاغ سهام عدالت آن ابلاغیه هشت بندی سال 85 را در مورد تشویق به ماندگاری در سهام در مورد منع خرید سرمایه داران بزرگ و در واقع ثروت آفرینی پایدار برای این شرکت ها این اهداف کلان در الگوی جدید لحاظ شده متأسفانه اردیبهشت سال 1399 که آزادسازی سهام عدالت اتفاق افتاد مردم می توانستند یک کلید بزنند مستقیم یا غیر مستقیم آنجا کاملاً مکانیکی با موضوع و آن ابلاغیه رهبری برخورد شد یعنی آن کسانی که زدند مستقیم رفتند در مسیری که غیر مستقیم و اول نگاه کردند دیدند که اینها که زودتر دارند به سودشان به منافعشان می رسند در حالی که قرار بود افراد این برای شان سرمایه ای بشود در آینده پس باید رگولاتور و تنظیمگر یک قواعدی را وضع می کرد که اتفاقاً افراد تشویق بشوند به ماندن یعنی می گفت می توانید با این تسهیلات بگیرید می توانید در واقع سود تضمینی برای این بخش داشته باشید یک قواعدی را وضع می کرد که تشویق بشوند به ماندگاری این اتفاق نیفتاد در این مدل جدید سعی شده که این تدابیر اتفاق بیفتد تا ماندگاری اولاً صورت بگیرد ثانیاً یک محدوده ای تعیین شده برای سهامداران که شرکت های بزرگ یا سرمایه داران بزرگی که بیایند راحت این سهام را جمع کنند به این راحتی نتوانند یعنی ذینفع واحد تا یک سقفی بتواند سهام این شرکت های سرمایه گذاری را بخرد و موارد جزئی دیگر این اتفاق در واقع در حال نهایی شدن است حالا مجامع شرکت های سرمایه گذاری استانی می تواند برگزار بشود در کنارش نمادشان هم باز می شود یک پویایی اتفاق می افتد در اعمال مدیریت و مالکیت سهام عدالت برگردیم به پرسش جنابعالی در مورد جاماندگان عبارتی که قانونگذار به کار برده در بند الف تبصره 2 قانون بودجه 1401 عبارت مشمولان کمیته امداد و بهزیستی و سایر افراد واجد شرایط مطابق قانون اجرای سیاست اصل 44 است پس عبارت جامانده ای وجود ندارد چون عبارت جامانده دو سه تا تفسیر دارد آن کسانی که آن زمان جا ماندند این زمانی که آن کسانی که الآن استحقاقش را دارند ولی عبارت مشمولان کمیته امداد و بهزیستی معلوم است کسانی که سهام عدالت ندارند و الآن مشمول در واقع دو نهاد هستند اینها فهرست شدن حدود سه و نیم میلیون نفر به اینها آن پورتفویی که شما اشاره کردید آقای دکتر خاندوزی فرمودند به این پورتفوی این افراد مشمول نهادهای حمایتی برمی گردد 1400/3/22 نامه رفته برای معاون اول محترم و آنجا اجرا شده رفته در کمیسیون های تخصصی دولت رفته به خاطر یک ابهامی که وجود دارد در مورد پورتفوی دولت چون از شرکت های گروه دویی است معاونت حقوقی ریاست جمهوری یک ایرادی را که مطرح کرده این است که شرکت های گروه دویی سهم 20 درصدی دولت باید بماند و آنها واگذار نشود این اتفاق یعنی اینکه عملاً این سبد فعلی سهام عدالتی که وزارت اقتصاد طراحی کرده چون این از شرکت های ارزنده بورسی است دچار چالش بشود واگذاری آن، ما منتظریم تا آن مشکل حل بشود یعنی تا صحن هیأت دولت هم رفته آنجا به این ابهام خورده در مورد فروش سهم 20 درصدی دولت اگر این اتفاق حل بشود ان شاء الله بلافاصله بعد از ابلاغ هیأت دولت چون از قبل کارهایش انجام شده در مورد این سه و نیم میلیون نفر به راحتی امکان تخصیص سهام وجود دارد اما در مورد سایر افراد واجد شرایط چون آنجا اشاره کرده مطابق قانون اجراء می رویم در قانون اجرا آنجا تبصره 3 ماده 34 قانون اجراء تصریح کرده که وزارت اقتصاد و وزارت رفاه در یک ساز و کار علمی افراد را شناسایی کنند الآن ساز و کار علمی جز پایگاه رفاه ایرانیان وجود ندارد و آن معاونت مربوطه در وزارت رفاه به ما لیست افرادی که در 6 دهک، 6 دهکی درآمدی هستند و آنها سهام عدالت ندارند را مشخص کرده که من تعدادش را عرض نمی کنم چون این تعداد نهایی نیست دارد بررسی می شود وقتی مشخص بشوند که چه تعدادی دقیق در شش دهک هستند که سهام عدالت ندارند حالا برای منابعش باید فکری کرد ما برای همان منابع مربوط به نهادهای حمایتی دچار چالش هستیم چون آنجا را تازه می گویند این باقی مانده بانک و هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس و اینها سهم دولت است به طریق اُولی در مورد منابعی که باید برای این عده تخصیص پیدا کند دچار چالش هستیم حتماً باید مجلس و دولت یک تدبیری بکنند چون با وضعیت موجود سهام روی تابلوی دولت روی تابلوی بورس 180 و حدوداً 6 هزار میلیارد تومان است که با پرمیومش هم حساب کنیم طبیعتاً این دیگه بیش از 250، 300 هزار میلیارد که نمی شود ولی آنچه که باید به سهام عدالت تخصیص پیدا بکند خیلی بیشتر از اینهاست بماند که خیلی از این سهام روی تابلو هم یا وثیقه است مثل مس، فولاد، ایران خودرو و سایپا این چهارتا کامل سهامش وثیقه است بعضی از اینها هم آن ارزنده گی کافی را ندارد سهام ارزنده دولت حدود 90 هزار میلیارد تومان است ضمناً ما موظفیم 70 هزار میلیارد تومان فروش سهم برای بودجه امسال داشته باشیم 35 هزار میلیارد تومان ..... تبصره 18 قانون بودجه امسال افزایش سرمایه بانک ها را داشته باشیم 150 هزار میلیارد تومان باید رد دیون بدهیم یا در واقع سهام به نهادهای عمومی مثل تأمین اجتماعی مثل بنیاد شهید مثل صندوق بازنشستگی کشوری، مثل صندوق بازنشستگی لشکری و غیره، 371 هزار میلیارد تومان فقط تکلیف بودجه امسال است در حالی که سهام بورسی دولت 90 تا است غیر بورسی ها هم که سوددهش اندک هستند و بخش عمده اش غیر سودده هستند که آنها را اصلاً ما نمی توانیم بگذاریم در پورتفوی سهام عدالت افرادی که آسیب پذیر هستند و یک سهمی که آن سهم خودش در واقع زیان ده هست و دچار مشکل، این در واقع موانعی که عرض کردم نتیجه اش این شده که در مورد نهادهای حمایتی ما الآن مشکلی نداریم منتظریم آن مصوبه ابلاغ بشود ولی در مورد افراد غیر از نهادهای حمایتی حتماً باید برای منابعش دولت و مجلس تدبیر بکنند.
اینکه برخی می گویند که اینها اگر اتفاق بیفتد یک موجی می شود که ممکن است اصلاً ارزش سهام عدالت بیاید پایین و افت بکند این فکر می کنید اتفاق بیفتد؟
قربانزاده: نه کسی که می آید سهام جدید می گیرد اولاً یک پرتفویی را می گیرد که در آن چند تا شرکت دارد در واقع به عنوان سهامدار جدید آن شرکت تا الآن مال دولت بوده الآن می شود مال آن افراد ضمن اینکه اینها بخشی از آن از محل در واقع سود شرکت ها اقساطشان تسویه می شود پس تا زمانی که اقساط تسویه نشود که امکان فروش وجود ندارد اگر منظور شما عرضه است که می آید عرضه می شود و سهام عدالت می آید پایین چون اینها مثل قبلی ها چون قبلی ها هم به همین ترتیب بود دیگه قبلی ها هم یک دوره ای گذشته اقساطشان تسویه شد بعد در واقع آزادسازی صورت گرفت در مورد اینها هم به همین ترتیب است یعنی برای اینها هم طول می کشد تا زمانی که اقساطشان تسویه بشود پس بنابراین الآن آن شبهه مطرح نیست.
و بحث برگزاری مجامع شرکت های سرمایه گذاری سهام عدالت استانی.
قربانزاده: آن را عرض کردم قبل از این دیگه توضیح کافی دادم که در مورد آنها تا زمانی که این مدل الگوی آزادسازی نهایی نشود که طراحی شده شورای عالی بورس جلسه گذاشته وزارت اقتصاد جلسه گذاشته ما به یک مدلی رسیدیم که در آن مدل دارد آن منویات رهبری و در واقع سیاست های کلانی که ابلاغ شده پیاده می شود.
فکر می کنید که این اخطاری که شما دادید چقدر کارگر بشود آقای دکتر؟
قربانزاده: ببینید برای آلومینیوم اراک که کارگر افتاد و کامل منتشر کرد برای بقیه شرکت ها هم در کودال، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ایران خودرو، گل گهر و مس دو تا باشگاه اش اینها چون شرکت بالاسری بورسی است این باشگاه هم باید صورت های مالی اش را چون شرکت تلقی می شود افشا کنیم اینها الآن سال 99 شان وجود دارد 1400شان هم که اگر مجمع برگزار شده و حسابرسی شده هم در واقع بعضی هایشان وجود دارد ولی نکته این است که مجموع ارقام بازیکنان و کادر فنی جداست دعوایی که الآن وجود دارد بین اینکه استقلال و پرسپولیس امسالشان را موظف اند چون بورسی هستند بلافاصله بعد از ثبت در سازمان لیگ افشاء کنند ولی آنها چون به عنوان یک شرکت زیر مجموعه شرکت بورسی تلقی می شوند باید صورت مالی شان را در واقع افشاء کنند که صورت مالی شان بعد از پایان در واقع دوره مالی شان برگزاری مجمع محتمل صورت مالی 6 ماهه شان هم به همین ترتیب منتشر بشود ولی طبیعتاً می شود چند ماه بعد نکته بعدی این است که اصراری که در واقع پیگیری خبرنگاران است این است که تک تک قراردادها به این نفع اعلام بشود در مورد آن ما این پیشنهاد را به سازمان بورس دادیم چون الآن که اعلام نشده به دلیل اینکه هنوز قطعی صورت نگرفته آخرین موارد دارد بررسی می شود ولی فرض کنید که قطعی هم شد ثبت کامل در سازمان لیگ هم شد افشای قراردادهای تک تک بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس و استقلال باید حتماً در کنار افشای حداقل این هفت هشت شرکت بزرگ صنعتی ـ معدنی باشد در غیر این صورت یک رقابت ناعادلانه ای صورت می گیرد یک بازیکنی را پرسپولیس الآن آورده خارجی است نمی دانم چند تا گل زده و غیره بلافاصله یک کس دیگری وقتی که قراردادش اعلام بشود می رود بر اساس آن یک توافق دیگری می کند این اصلاً نظم باشگاهداری را به هم می زند اولاً باید یک سقفی برای آن باشگاه های صنعتی ـ معدنی لحاظ کرد برای نوع هزینه کردشان و ثانیاً شفافیت را هم باید اولاً فرآیندی دید و تدریجی دید که این باشگاه ها الآن که آمدند در بورس و این اتفاق برایشان افتاده یک دفعه ای شبیه یک شرکت بورسی تمام عیار بازار اول با آنها رفتار نشود که پس بزنند.
بحث اتصال به پنجره واحد است که تا پایان شهریور ماه دستگاه های دولتی موظف هستند که تمام کارهایشان را انجام بدهند که آنجا دیگر کامل متصل باشند وضعیت شما چگونه است الآن؟
قربانزاده: ما الحمدلله در واقع سامانه ای که آقای رئیس جمهور افتتاح کردند در رویداد بین المللی خصوصی سازی نسبت به گذشته و هر واگذاری ای که انجام می شود کاملاً با اطلاعات جزئی و به روز روی سایت قرار می گیرد سایت سامانه پاسخ در سایت سازمان خصوصی سازی هم هست می توانند همه عزیزان مشاهده کنند که جزء مواردی بوده که بعد از تلاش شبانه روزی همکاران من که واقعاً جای تقدیر دارد از همکاران سازمان خصوصی سازی این اتفاق بالاخره به نتیجه رسیده و این شفافیت کامل صورت گرفته در مورد مجوزها هم ما داریم مذاکره می کنیم با سازمان ثبت چون موضوع ما شرکت های یعنی با مردم به صورت مستقیم در ارتباط نیستیم شرکت هایی که واگذار شدند بعضاً مجوزهایی که نیاز دارند بر این اساس در واقع باید تعامل صورت بگیرد که هم بانک مرکزی الآن کاملاً در واقع به صورت اتوماسیون دارد انجام می شود و هم سازمان ثبت را داریم می رویم سراغش که آن هم به شکل اتوماسیونی برگزار بشود.به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رئیس کل سازمان خصوصی سازی در برنامه صف اول به موضوع روند خصوصی سازی پرداخت. در ذیل گفتگوی مجری برنامه صف اول با آقای دکتر حسین قربانزاده رئیس کل سازمان خصوصی سازی را میخوانید.
روند خصوصی سازی خوب پیش میرود به نظرتان؟
قربانزاده: اگر سختی اش در همین تلفظش باشد حتماً ما استقبال میکنیم اصل سختی اش غیرلفظی است چالشهای خیلی عمده است، ولی دیگر بالاخره در فضایی است که ما اگر بتوانیم در واقع حداقل وعدهای که میدهیم برنامهای که داریم با همان فرآیند زمانی اش عمل کنیم میگوییم بالاخره توانستیم به بخشی از این اهداف دست پیدا کنیم.
الآن طبق همان برنامه فکر میکنید دارید پیش میروید؟
قربانزاده: ببینید شناسایی مجموعه ما و آسیب شناسی آن، زمان برد به دلیل اینکه بسیار پرچالش بود و من اساساً برای اینکه این کار را انجام بدهم مجبور شدم که پیگیری کنم که یک رویداد بین المللی برگزار بشود و برویم سراغ یک آسیب شناسی دو دهه گذشته، چون موضوع فقط چهار پنج تا بنگاه یا دو سه سال و اینها نیست موضوع این است که یک زمانی سیاستهایی ابلاغ شده قانونی تصویب شده حدود ۱۵ سال گذشته در این فرآیند وقتی نگاه میکنید میبینید که یک افراط و تفریطی در قضاوتها صورت گرفته یعنی یک عده میگویند کل آن اشتباه است مسیری که رفتند و یک عدهای میگویند که نه همه چی گل و بلبل است برای اینکه بتواند کارشناسی، منطقی، عقلانی، یک تصویر درستی از واقعیت را عرضه کنی لازمه اش این است که همه بنگاهها را یک بار رصد کنید آمار و نمودار و درصد و واگذاری کیفیتش به چه کسی، با چه قیمت پایه ای، آن زمان، الآن، یک قیاسی صورت بگیرد حالا یک آیینهای جلوی شماست که میتوانید تشخیص بدهیم که در این ۲۰ سال.
الآن شما به این تصویر رسیدید تقریباً.
قربانزاده: به این در واقع بگویم بالای ۹۰ درصد با یک اندکی از آنچه که ممکن است همچنان غامض مانده باشد که دلایل خودش را دارد ۹۸۱ بنگاهی که در این دو دهه واگذار شده کارنامه آن استخراج شده و آن تصویری که عرض کردم که حالا برویم داخل بحث به شما عرض میکنم که ما به چه نتیجهای اساساً رسیده ایم.
حالا فکر میکنم اینجا نقطه آغاز خوبی است که مهمترین چالشهایی که به آن رسیدید چه بوده است تا الآن؟
قربانزاده: ببینید حقیقتش این است که از همه مهمتر آن عاملی که واقعاً تأثیرگذار بوده در شکست یا توفیق بنگاههای واگذار شده نوع مواجهه و مداخله دولت بود یعنی این مداخله نه فقط در آن بنگاهی که دارد واگذار میشود بلکه در کلیت اقتصاد ایران کیفیت سیاستگذاری دولت در اقتصاد اثر مستقیم داشته در موفقیت یا شکست واگذاری بنگاه.
مگر یک آیین نامه مشخصی نداشته که دولتها طبق همان پیش بروند؟
قربانزاده: نه اصلاً فراتر از یک افق بالاتر را شما ببینید، ببینید وضعیت نرخ ارز را میبینیم نوسانات را میبینید تورم را میبینید بخشنامههای خلق الساعه را میبینید پیش بینی ناپذیری اقتصاد را میبینید این بازده وحشی بازارهای نامولد را میبینید برآیند اینها تولید را کلاً دچار چالش میکند به طریق اُولی بنگاهی هم که دولت میخواهد واگذار کند به بخش خصوصی را دچار چالش میکند یعنی اساساً شما آیین نامه و دستورالعمل و نوع واگذاری و اینها به کنار بالاخره یک بنگاهی میگیرید یک دفعه ارز جامپ میکند یک دفعه شما مواجه میشوید با یک بخشنامهای که صادرات را ممنوع میکند یک دفعه شما مواجه میشوید با یک فضایی که مردم میروند در بازار دیگری سرمایه گذاری میکنند، چون دولت نتوانسته در قوانینی مثلاً مالیات بر عایدی سرمایه بگیرد مواجه میشوید با نوع عملکرد مدیرانی که در خود همان وزارتخانه ذیربط هستند در تنظیم گری شان، چون احساس میکنند این بنگاه دیگه رفت دیگه تا زمانی که پیش من بود من باید حمایتش میکردم نقش پدری داشتم الآن که رفته دیگه چه نیازی است یک دفعه آن با کله میخورد زمین در محصولاتش که باید فروخته بشود در حمایتی که باید در وثایق و تضمیناتش، چین آمده مثلاً فاینانس کرده یک بنگاهی را این بنگاه مثلاً با همکاری دولت شروع شده یک فولادسازی طرحی احیاء و در واقع سه مرحلهای که فولادیها دارند سه سال که بگذرد موظف هستند بیاید در لیست واگذاری و واگذار کند این را قانون گذاشته که یک وزارتخانه و دستگاههای تخصصی نگوید که مثلاً این هنوز طرح ۱۰ سال گذشته میگویند آقا شما سه سال بعد از اینکه شروع کردید باید برود در لیست واگذاری حتی در مرحله طرح هم میتوانی واگذار کنی بالاتفاق تمام طرحهایی که به سرانجام نرسیدند این در واقع ترجیع بند همه دستگاههای تخصصی است که دیون را حال کنید تمام در واقع تضمیناتی که مطرح شده را منتقل کنید به ما آنچه که تا الآن پرداخت کردیم بدهید بعد واگذار کنید مهمترین چالش ما با این بزرگواران این است که تفاوت بنگاه املاک با دولت این است که شما باید نقش پدری را ایفا کنید شما اصلاً اسم شما چیست؟ سازمان توسعه ای، اینها میروند مجوز سازمان توسعهای میگیرند، یعنی منِ سازمان توسعهای وابسته به یک وزارتخانه باید بروند دو سه سال یک بنگاهی را آماده کنم بعد بسپارم دست یک بخش خصوصی و از آن حمایت کنم که آن برود یک کارآفرینی کند و سرمایه گذاری کند، اما در عمل چه اتفاقی میافتد تا دو سه سالی که طرح وجود دارد یک حمایتی صورت میگیرد بعد از آن یک چلنجی، یک چالشی ایجاد میشود که نه، آن چینیه یا آن در واقع آن کشوری که آمده یا اصلاً کشور نه، خود من که آمدم این را وثیقه کردم رفتن یک جای دیگری برو به بانک آن تسهیلات را پرداخت کن یا تضمین در واقع تمام عیار بده بر اساس آن من بنگاه را اجازه میدهم واگذار کنید در تمام جلسات واگذاری من دبیر جلسه هیأت واگذاری هستم دو تا وزیر، دو تا رئیس اتاق، دو تا نماینده مجلس و نمایندگان دیگری از دستگاهها عضو آن هیأت هستند این هیأت تبدیل شده به هیأت وانگذاری، چرا؟ چون عملاً وزارتخانه و شرکت مادرتخصصی میآید یک دفعهای یک نکتهای را میگوید که دست همه میلرزد مثلاً میگوید راستی این شرکتی که شما دارید میگویید این زمینش این جوریهها یه عضو هیأت واگذاری میگوید که چه جوریه؟، او میگوید که مثلاً این تکه اش هنوز ارزشگذاری نشده یا به نظر میرسد اینه، دیگر مهال است که بشود رأی گرفت در هیأت واگذاری، اصلاً مهال است یعنی من آنجا خودم را آتش بزنم وسط هیأت واگذاری اتفاق نمیافتد، چون اصلاً در این سه سال اخیر البته باید بپذیریم که اشتباهاتی صورت گرفته بعد بگوییم حالا در نصرت و یاری عملاً اتفاقی که افتاده این است که چنان ترسی حاکم شده بر واگذاری داراییهای دولت، بگذارید یک نکته به شما عرض کنم واقعاً این کلیدیترین نکتهای است که یک سال در واقع تجربه این که من در سازمان خصوصی سازی به دست آوردم عملاً برای من مسئولان، دستگاههای ناظر، دستگاههایی که همکار هستند و همه دست اندرکاران منظور من یک کارشناس بیرونی نیست خود مسئولان و ناظر و دستگاهها کلاً سه چهار دسته تقسیم میشوند دسته اول کسانی که اصلاً قبول ندارند خصوصی سازی را این قبول نداشتن را هم معتقدند که سیاستهایی تحمیلی رفته ابلاغ شده در حالی که اصلاً نباید کشور به این سمت میرفته باید همچنان دولت اداره میکرده حتی ابایی ندارند که بگویند این سیاستها را به رهبری هم تحمیل کردند حتی ابایی هم ندارند یک دسته اینها هستند.
زیاد هستند تعدادشان؟
قربانزاده: نه، ولی خب هستند، اینها کسانی هستند که وقتی وارد موضوع هم بشوید و بگویید که فلان در واقع اتفاق را بیاییم با هم هم فکریم میگوید من که گفتم که اصلاً من معتقدم ریشه اش این جوری است. دسته دوم کسانی هستند که در بیان و ظاهر سخنرانی قرائی دارند در اینکه بخش خصوصی واقعی باید بیاید خصوصی سازی واقعی باید اتفاق بیفتد سخنرانی میکنند در حدی که الی ماشاء الله مستمع گریه کند که بگوید آقا راست میگوید که چقدر قائل به این موضوع، وقتی میآییم رو مصداق میگوییم خب این بنگاه را میخواهیم با هم بررسی کنیم و ... میگوید نه نه دیگر این منظور من این نبود، میرویم بنگاه دوم میگوییم این یکی چی؟ میگوید نه، هیچ مصداقی رو زمین پیدا نمیکنیم که تطبیق پیدا کند با کلیتی که ایشان سخنرانی کرده یعنی عملاً خیلی فرقی با دسته اول ندارند، چون بالاخره در مصداق میگویند نه این بنگاه که خیلی مهم است، این بنگاه که خیلی زمین دارد، آن بنگاه که این جوری است، ولی عملاً در بیان طوری است که در جلسات مختلف حتی ممکن است برود اتاق بازرگانی حتی ممکن است برود نمیدانم همایش یا جای دیگر سخنرانی کند دسته سوم کسانی هستند که نه. سازی را سخن و بیانشان را دارند در عمل هم بله، در مصادیقی حتماً میگویند این اتفاق بیفتد، ولی این مصادیق این قدر در واقع به سختی انتخاب میشوند و این قدر مته به خشخاش میگذارند که دیگه ما بیزار میشویم از اینکه در مورد آن موضوع گفتگو کنیم، چون یک راهی را میگذارند شما این بازیهایی است که مثلاً شما باید زنگ نزند میروید عصبت طوری است که این قدر باید بر اعصابت مسلط باشی که وقتی میروی، یک مسیر این جور را برایت آغاز میکنند که شما تمام حواست باید باشد که این را میبری تا انتها زنگ نزند یعنی در مرحله ارزشگذاری یعنی در مرحلهای که شما یعنی، آقای خسروی چند وقت پیش من احضار شدم به دادگاه برای نامهای که به یک خریداری زدم که از من درخواست کرده یک موضوعی که از دفتر رئیس جمهور از دفتر وزیر آمده سازمان خصوصی سازی و گفتند که این موضوع را بررسی کنید من به آن خریدار یک نامه دادم که این موضوع در دست بررسی است، من رشته ام حقوق است، هیچ، گفتیم در دست بررسی است این طبیعی اش این است که من که حداقل را میدانستم این هیچ عنوانی نه مجرمانه دارد نه هیچی، بازپرس کارکنان دولت، دادسرای کارکنان دولت احضار کرد یک ساعت و نیم پشت در، یک ساعت و نیم داخل که چرا شما چنین نامهای دادید؟ و ما یک ساعت و نیم داشتیم چلنج میکردیم که این عنوان مجرمانه اش چی است من به خریدار یک موضوعی را که از دفتر رئیس جمهور آمده بعد آمده در دفتر وزیر آمده اینجا من داشتم. گفت شما ذهن قاضی را میخواهی منحرف کنی که میخواهد بعداً آن پرونده را رسیدگی کند، آیا کسی حاضر میشود در این فضایی که این قدر محافظه کاری این قدر تزریق ترس و هراس به مدیران جاری و ساری هست دیگه تصمیم بگیرد یعنی این ترک فعلی که میگویند ترک فعلی که در یعنی الآن شما کاری نکنی هیچ کسی باهات کاری ندارد، ولی کافی است شما این را بگذارید این ور دستگاه نظارتی رسمی به کنار، دستگاههای ناظر به کنار، مجری به کنار، یعنی الآن صندلی خصوصی سازی جایی است که شما با دولت و وزارتخانهها درگیرید، چون میخواهی از این صندلی بگویی آقا لطفاً بلند شو من میخواهم این صندلی را بدهم به یک نفر دیگر، آن با چسب رازی شده میچسباند و به عدد نفوس خلایق راه دارد برای اینکه نگذارد که تو این را ازش بگیری آن که به کنار، یک عده دیگری که میخواهند نگاه کنند که آقا تو این صندلی را میخواهی از این بگیری و غیره، حمله میکنند که چه جوری میخواهی بگیری به چه ترتیبی میخواهی بگیری؟ و غیره، بهترین کار این است که بنشینی بگویی که اصلاً من نه صندلی میگیرم و نه به کسی کاری دارم نه هیچی فقط اگر اجازه بفرمایید رتق و فتق امور کنم ساختمان خودمان را پول برق و آبش و قبضش را بدهم برویم جلو که دو سه سال است به این ترتیب طی شده است.
این به ساختار برمی گردد آقای دکتر یا مثلاً به قوه قضائیه برمی گردد به دستگاههای نظارتی برمی گردد ایرادش را شما در کجا میبینید؟
قربانزاده: ایرادش واقعاً در کلیت به نگرش برمی گردد که این نگرشی که باید یکپارچه همه از آن دفاع کنند این اول باید این درد را همه تشخیص بدهند من الآن بخشی از آن چیزی که درد است را عرض کردم درد بزرگتر که از سازمان خصوصی سازی بیایید بیرون میشود حکمرانی داراییهای دولت، اول باید این درد را هم حاکمان و سیاستگذار و کارگزار و مهمتر از آن مردم که وقتی میبینند مثلاً کشت و صنعت سفیدرو، ۴ هزار و ۶۰۰ هکتار در شهر رشت و متصل به شهر رشت است این ۴ هزار و ۶۰۰ هکتار که میشود ۴۰ درصد رشت چه جوری دارد اداره میشود؟ چه جوری دارد سرمایه گذاری میشد؟ چه جوری دارد کارآفرینی میکند؟ چقدر اشتغال ایجاد میکند؟ و ... و در صورت مالی اش چه عددی را سود نشان میدهد؟ شما وقتی نگاه میکنید صورت مالی پارسالش ۲۳ میلیارد تومان سود نشان داده اینجا متری خداد تومان است در همین شهر رشت هم آن زمینها مشابه آن را اگر کسی بخواهد بخرد متری خداد تومان است از این متری خدادتومان ۴ هزار و ۶۰۰ هکتار در یک سال ۲۳ میلیارد تومان سود میآید بیرون، ۱۰ کیلومتر میروید آن طرف در اقامتگاهی یک بخش خصوصی آمده بوم گردی کرده با ۵ ـ ۶ هکتار آن دارد سودی در میآورد که نسبت به این نگاه میکنی اصلاً زمین تا آسمان است امثال این داراییها در این کشور دارد موج میزند و ما کماکان هشتمان گرو نهمان است در بودجه مان، در اداره کشور، در معیشت مردم پس اول باید یک خیزش عمومی ایجاد بشود برای بهبود کیفیت حکمرانی داراییهای دولت این چه آن آبشار در لرستان سیاه بیشه باشد یا یک کشت و صنعتی باشد یا املاکی که الی ماشاء الله دولت دارد یعنی روی الماسی این کشور و این دولت در واقع خوابیده که اگر فقط، فقط ۵ درصد آن را بتواند تبدیل کند به یک دارایی نقض شونده قابل انتقال به این ترتیب به راحتی بخش عمدهای از مشکلات این کشور حل میشود پس اول این درد را ما ببینیم، چون بعضیها فکر میکنند که یک تعدادی شرکت در لیست واگذاری است حالا مثلاً اینها را میخواهند بدهند معلوم نیست به کی بدهند آن طرفش چه اتفاقی میافتد ما میگوییم اصلاً این را بگذارید کنار حالا این دعواهای اخیرمان مثلاً در مورد کیش ایر، در مورد طلای زرشوران، در مورد لوله گستر اسفراین یا خیلی از شرکتهای دیگر من ۲۰ تا شرکت را ۶/۶ امسال در نشست خبری اعلام کردم خودش یک جنجالی شده که آن مردم منطقه، نماینده، مدیران آن شرکت که آقا چرا میخواهید این را واگذار کنید؟ و غیره، من میگویم اصلا شما از این ۲۰ تا شرکت بیا بیرون یک بار این کشور را نگاه کند که در واقع چه داراییهایی دارد، دارد چه جوری اداره میشود چه جوری است که یک هواپیمایی، ۶ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته یک سالش است و شبیه همان هواپیمایی آمده واگذار شده و از اوج بدبختی و زیان انباشه الآن رسیده به ۱۲ تا هواپیما که دارد کار میکند و سودآور است کی گرفته بخش خصوصی؟
تفاوت دولتی و خصوصی همین است دیگه.
قربانزاده: وقتی من دست در جیب خودم بکنم به یک نحوی هزینه میکنم وقتی دست در جیب یک نفر دیگر بکنم به یک شکل دیگری هزینه میکنم یک چیز جالب به شما عرض کنم شما اگر از شما بپرسند که کشاورزی چند تا صندوق میخواهد که بخواهد از آن حمایت کند همین یک عددی همین جوری بگویید که در کشور که ما میخواهیم بگوییم صندوق حمایت از کشاورزی داشته باشیم چند تا صندوق باید باشد که به نظرتان این تعداد کفایت میکند. یک عددی بگویید. حالا مثلاً ۱۰ تا، ۲۰ تا، ۳۰ تا، ۴۰ تا، ۱۶۹ تا صندوق ما داریم که اینها برش استانی دارند برش شهرستانی دارند برش موضوعی دارند و غیره، ۱۶۹ تا هیأت مدیره برای آنها انتخاب میشود ۱۶۹ تا یعنی شما کاری که میتوانست متمرکز شعبه داشته باشد دیگه، شما آن را تبدیل میکنید به یک شرکت، شرکت دیگر عملاً باید قوانین حاکمیتی شرکتی خودش را داشته باشد لیست واگذاری شرکتهای ما الآن بالای ۴۰۰ تا شرکت شده یعنی شما نگاه میکنی سازمان هدفمندی یک شرکت است میگویی آقا سازمان هدفمندی که یک پول بودجه میآید آن هم واریز میکند به حساب مردم شرکت یعنی یک جایی که باید برای منافع خودش تلاش کند یا حاکمیت شرکتی پویایی داشته باشد و برود الی ماشاء الله شما مجموعهها را تبدیل کردید به شرکت تبدیل کردی به اینکه هیأت مدیره داشته باشند مدیرعامل داشته باشند یک در واقع ید بیضائی برای اداره آن شرکت میخواهد همین جوری شما گسترده کردی قرار بوده دارایی را اداره کنی خود این شده وبال گردن آن دارایی و عملاً این اتفاق تبدیل شده به یک هزینه مجددی این هزینه مجدد هم مدیر که میآید میگوید که من فعلاً هستم الآن من میخواهم سرمایه گذاری کنم پس من میروم به سمت اینکه تسهیلات بگیرم وام بگیرم بگویم من میخواهم اینجا پویا و بهره ور کنم آن میرود یک پولی را میگیرد چه بودجه، چه سازمان برنامه، چه تزریق، چه تسهیلات و چه هر شکل دیگری اینها میآید انبار میشود تبدیل میشود به زیان شرکت، زیان انباشته شرکت مدیر بعدی میآید تحویل میگیرد و میگوید این چقدر بد اداره کرده، ولی من خوب اداره میکنم، دو باره همان مسیر را میرود به تدریج شما میبینید الآن دیگه زیان انباشته شرکتها دیگه سر به فلک کشیده یعنی الآن اگر بودجه ما در فصل سومش که میآید در واقع در مورد شرکتها صحبت میکند کمک زیانی که دارد این شرکتها میگیرند عملاً دارد نزدیک میشود به سقفی که ما داریم پرداخت میکنیم حقوق کارمندها را این اتفاق یعنی اینکه شما یک دریچهای را باز کردی که این دریچه برای اداره زیان بار شرکتها داری هزینه هم میکنی یعنی یک وقت است یک کسی میگوید آقا من در یک مغازهای دارد زیان میدهد برای چی درش را باز کنم درش را تخته میکنم حداقل من را سرزنش میکنند که آقا چرا استفاده نمیکنی؟ دیگه من یک چیزی اضافهتر نمیدهم الآن خودروسازی سایپا و ایران خودرو دو سال است که ماده صد و چهل و یکی اند دارد خودرو تولید میشود و همچنان زیان هم میدهیم که قصه آنها دیگر خیلی قصه پر غصهای است قصه آنها این است که آقای اساسا ً شما باید برای محصولی که قیمت واقعی دارد در بازار به رسمیت بشناسی آن قیمت را به این ترتیب است که شما موزاییکها را از آخر چیدی و این شرکت میآید تبدیل میشود به یک منظومهای که سودآور است حالا میتوانی واگذارش کنی، ولی شما شرکت دارید با قیمت دستوری حالا میخواهی واگذارش کنی کدام آدم عاقلی میآید شرکتی را میگیرد که روزانه زیان بدهد روزانه کنتور بیندازد این نشان میدهد که از اساس در واقع این منظومه را شما اشتباه چیدی آخرین نکته من در مورد این بخش ساماندهی شرکتها این است که زمانی که من آمدم در سازمان خصوصی سازی و فهرست امسال در اردیبهشت حدود ۱۹۰ شرکت در لیست واگذاری بودند که یا دولت چند درصد سهم داشت یا صد درصد شرکت را داشت بعد از یک بررسی ما متوجه شدیم که بیش از ۳۰۰ شرکت خارج شدند یا اصلاً گروه بندی نشدند اصلاً کسی نمیداند که چنین شرکتی زیر مجموعه دستگاه تخصصی است در عرض سه ماه اول امسال تمام آن شرکتها آمد گروه بندی شد در قانون ما گروه یک داریم، گروه دو داریم، گروه سه داریم، گروه سه که اصلاً نباید واگذار بشود سازمان صدا و سیما، شرکت ملی نفت و غیره، گروه دو ۸۰ درصد ارزش بازارش باید واگذار بشود، گروه یک هم صد درصدش باید واگذار بشود اینها آمدند دسته بندی شدند در گروههای مختلف، تازه صداها بلند شده و ما هر هفته جلسه داریم از وزارتخانه و دستگاههای مختلف که چرا این شرکت را شما آوردید گروه بندی کردید ببینید اصلاً واگذاری اش یک بحث دیگر است میگوید اساسا ً چرا شما در لیست آوردید؟ در لیست آوردن یعنی چی؟ یعنی باید شفاف بشود یعنی باید صورت مالی بدهد یعنی باید مجمع برگزار کند ما شرکتی داریم ۱۲ سال مجمع برگزار نکرده شرکتی داریم که صورت مالی اش را رسماً نامه مینویسد میگوید نمیدهم یعنی ما شرکتهایی داریم که علناً خودشان را در یک تاریک خانهای میبینند که تحت هیچ شرایطی کسی نباید درش را باز کند برای اولین بار این ۴۰۰ شرکت به این ترتیب آمد در این لیست و گروه بندی شد الآن دیگه برای نظارت به آنها یک مهلتی دادیم ما این مهلت اگر در واقع به سرانجام نرسد یک ضمانت اجرا وجود دارد در ماده ۷۲ به بعد قانون اجرای سیاستهای اصل ۴۴ هم حبس دارد هم جریمه نقدی دارد آن موقع جریمه نقدی آن ۱۰ میلیون تومان، ۴۰ میلیون تومان بوده، ولی هر سال اضافه شده الآن شده حدود ۱۵۹ میلیون تومان جریمه نقدی کسی که کتمان وقایع مالی شرکتهای دولتی را انجام بدهد من میخواهم در این مسیر بعد از این مهلت آن ضمانت اجرا را به دادستانی اعلام کنم که آقا اینها شرکتهای دولتی اند مدیرش دارد وقایع مالی اش را کتمان میکند اطلاعاتش را نمیدهد این شرکت باید قبل از اینکه اساساً در مورد نسخه واگذاری آن تصمیم گرفته بشود باید در اتاق شیشهای برای همه شفاف باشد تو مدیر یک رکت دولتی مال همه مردم است تو چه حقی داری که میگویی این شرکت را من اطلاعاتش را نمیدهم اطلاعاتش را باید بگذاری روی سایتی که همه ببینند این اتفاق ان شاءالله در این سه ماهه باید بیفتد در سه ماهه پاییز ما تمام همتمان را گذاشتیم که ۳ رده شرکتهای لیست سیاه، شرکتهای لیست خاکستری و شرکتهای لیست سفید برای هر کدام یک آتیمهایی وجود دارد لیست سیاه آنهایی هستند که هیچ اطلاعاتی نمیدهند یا کتمان میکنند یا اطلاعات اشتباه میدهند لیست خاکستری بخشی از مجامع بخشی از صورتهای مالی به این ترتیب و لیست سفید شرکتهایی هستند که اطلاعاتش به روز است شفافتر هستند بعضاً بورسی هستند به این ترتیب دیگر معلوم میشود فلان شرکت در لیست سیاه است اگر رسانه هم بپردازد پیگیری بشود بعد از یک مدتی آن دیگر خودش در معرض دید مردم قرار میگیرد و باید خودش را بیندازد در سبد حداقل خاکستری یعنی بیاید مجمع برگزار کند صورت مالی اش را حسابرسی شده بدهد و ... این اتفاق کمک میکند که اول شرکتها اشرافی در مورد وضعیت مالی شان پیدا بشود و شفافیتشان بعد تازه ما برویم سراغ اینکه اینها به چه ترتیبی باید واگذار بشوند.
با آن سابقهای که شما اشاره کردین که بابت آن مثلاً اظهاراتی که کردین که دارد بررسی میشود و شما را احضار میکنند با آن سابقه فکر میکنید که از عهده این به لحاظ فشارهایی که دارد وارد میشود برخواهید آمد؟
قربانزاده: ببینید واقعاً در سختی کار که تردیدی نیست، ولی یک عبارتی را من از سخنرانیهای رهبری شنیدم که هر موقع در این فضاها به یک یأس و ناامیدی میرسم میروم آن را مرور میکنم که سه تا کلمه جدیت، شجاعت و حریت در مدیریت به این معنا که مدیر باید جسور باشد و جسورانه عمل کند و این را با دقت و درایت انجام بدهد این یک دلگرمی میدهد که کسی که توی بالاترین در واقع جایگاه حاکمیت و اداره این کشور قرار دارد آن نگاهش کاملاً به موضوع شفاف و روشن و حامی تصمیماتی است که آن تصمیمات بخواهد کمک کند به بهبود اوضاع، در همین رویداد بین المللی خصوصی سخنرانی آقای رئیس جمهور کاملاً با این رویکرد و دست فرمانی که من عرض کردم یعنی کاملاً به صورت علنی ایشان حمایت کردند از خصوصی سازی که بخواهد در فرآیند واگذاری معقول اتفاق بیفتد رئیس مجلس هم به همین ترتیب، ببینید ما قدری در این فضا داریم خودسانسوری میکنیم من هم که در این شعبه رفتم که دست و پایم نلرزیده که بگویم مثلاً اِ ببخشید من از فردا میروم سکوت میکنم مینشینم که دیگه شما من را احضار نکنید اولاً محترمانه صحبتی که مطرح شده این است که این اتفاق اصلاً نه عنوان مجرمانه دارد نه هیچ چیز خیلی رسمی و مشخص ثانیاً من در این یک ساله تصمیمات مهم تری را گرفتم که آن تصمیمات بعضاً جلوی بخشی از فصلها و ابطالها را گرفته یعنی عملاً ما داشتیم میرفتیم به یک سمتی که حتی بنگاههای سودآور را هم با یک درخواستی فسخ میکردیم نمونه کوچکی از آن را عرض کنم یک پمپ بنزینی در سبزوار فکر میکنم حدود ۱۲ تا قسط داشته ۱۱ قسطش را داده یک قسطش مانده برگه برای من آوردم که امضاء کنم برود دادگاه تقاضای فسخ قرارداد، جزئیاتش را پرسیدم از مسئول حقوقیمان و توضیح داد و اینها، زنگ زدم به خود طرف شمارش را از توی قرارداد پیدا کردم خودم زنگ زدم موبایل طرف در سبزوار تلفن را برداشت و گفتم شما طرف قراردادید گفت شما گفتم من قربانزاده است رئیس سازمان خصوصی سازی خیلی گفتم من در خدمتم بعد گفت به حضرت عباس (ع) من پالایش و پخش پولم را نمیدهد یعنی اینها کارمزدی کار میکنند در پمپ بنزین، گفت اون پولم را بدهد من از این ور یک قسطم را تسویه میکنم دیگه حالا من به او گفتم این کارا را انجام بدهد تلفن را گذاشتم به مسئول حقوقیمان گفتم من اگر بروم زندان این فسخ را امضاء نمیکنم وقتی یک بنگاهی ۱۲ قسط داشته ۱۱ قسطش را داده یک دانه اش هم به خاطر اتفاق این جوری عقب افتاده من این را پس بگیرم آبرویی برای قرارداد دولتی باقی نمیماند برای اینکه قرارداد دولتی ثباتش و اعتماد بخش خصوصی، امنیت سرمایه گذاری حفظ بشود لازمه اش این است که یک کسی اینجا ریسک کند در تصمیم محکم بایستد چنین اتفاقاتی در این یک سال چندین مورد بوده که اصلاً اینها نه رسانهای میشود، چون همه موضوعات قضائی و حقوقی به این ترتیب بوده پس ما از یک طرف داریم یک دیواری را میچینیم میرویم بالا که حداقل آن اتفاقی که به درستی اتفاق افتاده را جلویش را بگیریم از یک طرف دیگر در واگذاری داریم مسیری را میرویم که آن مسیر هم کمک کند به اینکه آن اهداف سیاستها محقق بشود من قبول دارم در دو سه سال گذشته بعضاً بنگاهها به نحوی واگذار شده که ایرادات عمدهای دارد چه در اهلیتشان چه بعضاً در ارزشگذاری شان و چه بعضاً در نوع واگذاری شان استقلال و پرسپولیس بعد از ۳۰ سالی که ما میگفتیم در واقع واگذار بشود بشود بشود با یک مدلی واگذار شد این مدل مدل جدیدی حتی برای بازار سرمایه بود افزایش سرمایه از محل صرف سهام با سلب حق تقدم برای اولین بار شرکت هم در بورس میآمد هم افزایش سرمایه میداد به این ترتیب اینکه موفقیت آمیز انجام شد حالا ما شرکتهای دیگر را متقاضی داریم که آقا ما هم میخواهیم از شیوه استفاده کنیم چرا، چون این شیوه علاوه بر اینکه شرکت را بورسی میکند شفاف میکند پول را به جای خزانه دولت در جیب خود این باشگاهها میبرد پس هم باشگاهها استقبال میکنند، هم وزارت وزرش استقبال میکند، هم ما شرکت را بورسی کردیم و هم بعداً بلوکهای بعدی اش راحتتر میتواند واگذار بشود این تغییرات هم باید اتفاق میافتاد در مدل واگذاری که ما بگوییم علاوه بر اینکه نسبت به گذشته چنین اتفاقی را داریم پیگیری میکنیم که کمتر برویم سمت فسخ و ابطال و اقاله و غیره، ولی از این به بعد هم با مدلی برویم واگذار کنیم که مردم مشارکت کنند انضباط مالی داشته باشد شفاف سازی باشد همه بدانند چه اتفاقی میافتد شرکت هم حتماً منافع و حاکمیت شرکتی مطلوب چشم انداز آینده اش باشد این عملاً دارد برای بقیه شرکتها هم طراحی میشود یکی یکی نسخه واحد دارند نسخه عمومی ندارند کشت و صنعت مغان، کشت و صنعت سفیدرود، لوله گستر اسفراین، مجتمع صنعتی اسفراین، شرکت آلومینای ایران، عمران مسکن شهر، عمران مسکن ثامن، شرکت کیش ایر، طلای زرشوران، شرکتهایی که هر کدامشان میتوانند برای منطقه شان کلی کارآفرینی و اشتغال ایجاد کنند و از این وضعیت اسفبار نجات پیدا کنند، ولی باید نسخه واحد برای هر کدام پیچید که ان شاءالله میرویم سراغشان.
چندی پیش بود آقای خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد که جاماندگان از سهام عدالت قرار است که ۱۰ میلیون تومان سهام به آنها واگذار بشود نوع و ترکیبش را ساز و کارش مشخص است که به چه صورت است؟
قربانزاده: فقط قبل از اینکه به سؤال شما پاسخ بدهم در مورد گزارشی که پخش شد، چون موضوع مهمی است که به قبلیها برمی گردد سود شرکتهای غیربورسی ۱۴۰۰/۱۱/۱۳ مصوبه شورای عالی بورس دارد یک کارگروهی را تعیین کرده که آن کارگروه اعضای حقیقی اش رالی بورس، وزارت اقتصاد و کانون سهام عدالت هستند نمایندگانی از این سه ضلع هستند که تصمیم میگیرند برای اعضای هیأت مدیره شرکتهای سرمایه پذیر که سهام عدالت آنجا سهام دارد که علاوه بر شرکتهای بورسی این شرکتهای غیر بورسی هم هستند آقای دانش کاظمی که در گزارش اشاره کردند به درستی اینکه ابتدا برای افزایش سرمایه شرکتهای بورسی، چون از محل آورده نقدی است باید از این در واقع سود شرکتهای بورسی برای آن شرکتها برای افزایش سرمایه شان استفاده بشود و مابقی توزیع بشود بین همان ۴۹ میلیون نفر اول برای این کار درخواستهایی که برای افزایش سرمایه شرکتهای غیربورسی هست دارد یکی یکی بررسی میشود روز سه شنبه ما بازدیدی از شرکت مشانیر مثلاً داشتیم که یکی از این شرکت هاست شرکت مشانیر ۱۹۰۰ نفر مهندس داشته برای پروژههای نیروگاهی و برق و آب و ... طراحی میکرده هزار و ۹۰۰ تا مهندس نخبه این کشور آنجا در واقع داشتند طراحی میکردند و یک روزی پروژههای بسیار مهم و بزرگی داشتند الآن کمتر شده الآن حدود هزار نفر هستند و این شرکت الآن در این وضعیت حدود ۳ ـ ۴۲ درصدش سهام عدالت است و باید تصمیم بگیرد برای اینکه اگر این شرکت بخواهد روی پای خودش بایستد باید یک افزایش سرمایه داشته باشد مثل این شرکت حدود ۱۰ شرکت دیگر هم به همین ترتیب هستند بعضیها شهر صنعتیها هستند سابیر است و ... برای اینها باید تصمیم گرفته بشود یک نکته از آن تشکیل یک هولدینگ در واقع غیر بورسی است به این ترتیب این شرکت ثبت بشود هفته پیش جلسهای با ثبت شرکتها ما داشتیم که این اتفاق زودتر بیفتد برای اینکه بهرهمند بشوند آن کسانی که مالک سهام عدالت هستند و در عین حال آن سود شرکتهای غیربورسی هم با منفک شدن این بخش افزایش سرمایه واریز بشود به حساب ۴۹ میلیون نفر نکته دوم هم اینکه در مورد کل موضوع سهام عدالت و الگوی اعمال حقوق مالکانه، چون شرکتهای سرمایه گذاری استانی الآن نمادشان بسته شده نحوه برگزاری مجامعشان الآن مشخص نیست این اتفاق در واقع ۶ ماه گذشته در جلسات متعدد شورای عالی بورس و وزارت اقتصاد با همکاریای که همه دستگاهها دارند هم نظارتیها هستند هم مجری هست و ... آنجا رسیدن به یک الگوی مطلوبی که این الگوی مطلوب اجازه میدهد که آن اهدافی که رهبری ابتدای ابلاغ سهام عدالت آن ابلاغیه هشت بندی سال ۸۵ را در مورد تشویق به ماندگاری در سهام در مورد منع خرید سرمایه داران بزرگ و در واقع ثروت آفرینی پایدار برای این شرکتها این اهداف کلان در الگوی جدید لحاظ شده متأسفانه اردیبهشت سال ۱۳۹۹ که آزادسازی سهام عدالت اتفاق افتاد مردم میتوانستند یک کلید بزنند مستقیم یا غیر مستقیم آنجا کاملاً مکانیکی با موضوع و آن ابلاغیه رهبری برخورد شد یعنی آن کسانی که زدند مستقیم رفتند در مسیری که غیر مستقیم و اول نگاه کردند دیدند که اینها که زودتر دارند به سودشان به منافعشان میرسند در حالی که قرار بود افراد این برای شان سرمایهای بشود در آینده پس باید رگولاتور و تنظیمگر یک قواعدی را وضع میکرد که اتفاقاً افراد تشویق بشوند به ماندن یعنی میگفت میتوانید با این تسهیلات بگیرید میتوانید در واقع سود تضمینی برای این بخش داشته باشید یک قواعدی را وضع میکرد که تشویق بشوند به ماندگاری این اتفاق نیفتاد در این مدل جدید سعی شده که این تدابیر اتفاق بیفتد تا ماندگاری اولاً صورت بگیرد ثانیاً یک محدودهای تعیین شده برای سهامداران که شرکتهای بزرگ یا سرمایه داران بزرگی که بیایند راحت این سهام را جمع کنند به این راحتی نتوانند یعنی ذینفع واحد تا یک سقفی بتواند سهام این شرکتهای سرمایه گذاری را بخرد و موارد جزئی دیگر این اتفاق در واقع در حال نهایی شدن است حالا مجامع شرکتهای سرمایه گذاری استانی میتواند برگزار بشود در کنارش نمادشان هم باز میشود یک پویایی اتفاق میافتد در اعمال مدیریت و مالکیت سهام عدالت برگردیم به پرسش جنابعالی در مورد جاماندگان عبارتی که قانونگذار به کار برده در بند الف تبصره ۲ قانون بودجه ۱۴۰۱ عبارت مشمولان کمیته امداد و بهزیستی و سایر افراد واجد شرایط مطابق قانون اجرای سیاست اصل ۴۴ است پس عبارت جاماندهای وجود ندارد، چون عبارت جامانده دو سه تا تفسیر دارد آن کسانی که آن زمان جا ماندند این زمانی که آن کسانی که الآن استحقاقش را دارند، ولی عبارت مشمولان کمیته امداد و بهزیستی معلوم است کسانی که سهام عدالت ندارند و الآن مشمول در واقع دو نهاد هستند اینها فهرست شدن حدود سه و نیم میلیون نفر به اینها آن پورتفویی که شما اشاره کردید آقای دکتر خاندوزی فرمودند به این پورتفوی این افراد مشمول نهادهای حمایتی برمی گردد ۱۴۰۰/۳/۲۲ نامه رفته برای معاون اول محترم و آنجا اجرا شده رفته در کمیسیونهای تخصصی دولت رفته به خاطر یک ابهامی که وجود دارد در مورد پورتفوی دولت، چون از شرکتهای گروه دویی است معاونت حقوقی ریاست جمهوری یک ایرادی را که مطرح کرده این است که شرکتهای گروه دویی سهم ۲۰ درصدی دولت باید بماند و آنها واگذار نشود این اتفاق یعنی اینکه عملاً این سبد فعلی سهام عدالتی که وزارت اقتصاد طراحی کرده، چون این از شرکتهای ارزنده بورسی است دچار چالش بشود واگذاری آن، ما منتظریم تا آن مشکل حل بشود یعنی تا صحن هیأت دولت هم رفته آنجا به این ابهام خورده در مورد فروش سهم ۲۰ درصدی دولت اگر این اتفاق حل بشود ان شاء الله بلافاصله بعد از ابلاغ هیأت دولت، چون از قبل کارهایش انجام شده در مورد این سه و نیم میلیون نفر به راحتی امکان تخصیص سهام وجود دارد، اما در مورد سایر افراد واجد شرایط، چون آنجا اشاره کرده مطابق قانون اجراء میرویم در قانون اجرا آنجا تبصره ۳ ماده ۳۴ قانون اجراء تصریح کرده که وزارت اقتصاد و وزارت رفاه در یک ساز و کار علمی افراد را شناسایی کنند الآن ساز و کار علمی جز پایگاه رفاه ایرانیان وجود ندارد و آن معاونت مربوطه در وزارت رفاه به ما لیست افرادی که در ۶ دهک، ۶ دهکی درآمدی هستند و آنها سهام عدالت ندارند را مشخص کرده که من تعدادش را عرض نمیکنم، چون این تعداد نهایی نیست دارد بررسی میشود وقتی مشخص بشوند که چه تعدادی دقیق در شش دهک هستند که سهام عدالت ندارند حالا برای منابعش باید فکری کرد ما برای همان منابع مربوط به نهادهای حمایتی دچار چالش هستیم، چون آنجا را تازه میگویند این باقی مانده بانک و هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس و اینها سهم دولت است به طریق اُولی در مورد منابعی که باید برای این عده تخصیص پیدا کند دچار چالش هستیم حتماً باید مجلس و دولت یک تدبیری بکنند، چون با وضعیت موجود سهام روی تابلوی دولت روی تابلوی بورس ۱۸۰ و حدوداً ۶ هزار میلیارد تومان است که با پرمیومش هم حساب کنیم طبیعتاً این دیگه بیش از ۲۵۰، ۳۰۰ هزار میلیارد که نمیشود، ولی آنچه که باید به سهام عدالت تخصیص پیدا بکند خیلی بیشتر از اینهاست بماند که خیلی از این سهام روی تابلو هم یا وثیقه است مثل مس، فولاد، ایران خودرو و سایپا این چهارتا کامل سهامش وثیقه است بعضی از اینها هم آن ارزنده گی کافی را ندارد سهام ارزنده دولت حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان است ضمناً ما موظفیم ۷۰ هزار میلیارد تومان فروش سهم برای بودجه امسال داشته باشیم ۳۵ هزار میلیارد تومان .. تبصره ۱۸ قانون بودجه امسال افزایش سرمایه بانکها را داشته باشیم ۱۵۰ هزار میلیارد تومان باید رد دیون بدهیم یا در واقع سهام به نهادهای عمومی مثل تأمین اجتماعی مثل بنیاد شهید مثل صندوق بازنشستگی کشوری، مثل صندوق بازنشستگی لشکری و غیره، ۳۷۱ هزار میلیارد تومان فقط تکلیف بودجه امسال است در حالی که سهام بورسی دولت ۹۰ تا است غیر بورسیها هم که سوددهش اندک هستند و بخش عمده اش غیر سودده هستند که آنها را اصلاً ما نمیتوانیم بگذاریم در پورتفوی سهام عدالت افرادی که آسیب پذیر هستند و یک سهمی که آن سهم خودش در واقع زیان ده هست و دچار مشکل، این در واقع موانعی که عرض کردم نتیجه اش این شده که در مورد نهادهای حمایتی ما الآن مشکلی نداریم منتظریم آن مصوبه ابلاغ بشود، ولی در مورد افراد غیر از نهادهای حمایتی حتماً باید برای منابعش دولت و مجلس تدبیر بکنند.
اینکه برخی میگویند که اینها اگر اتفاق بیفتد یک موجی میشود که ممکن است اصلاً ارزش سهام عدالت بیاید پایین و افت بکند این فکر میکنید اتفاق بیفتد؟
قربانزاده: نه کسی که میآید سهام جدید میگیرد اولاً یک پرتفویی را میگیرد که در آن چند تا شرکت دارد در واقع به عنوان سهامدار جدید آن شرکت تا الآن مال دولت بوده الآن میشود مال آن افراد ضمن اینکه اینها بخشی از آن از محل در واقع سود شرکتها اقساطشان تسویه میشود پس تا زمانی که اقساط تسویه نشود که امکان فروش وجود ندارد اگر منظور شما عرضه است که میآید عرضه میشود و سهام عدالت میآید پایین، چون اینها مثل قبلی ها، چون قبلیها هم به همین ترتیب بود دیگه قبلیها هم یک دورهای گذشته اقساطشان تسویه شد بعد در واقع آزادسازی صورت گرفت در مورد اینها هم به همین ترتیب است یعنی برای اینها هم طول میکشد تا زمانی که اقساطشان تسویه بشود پس بنابراین الآن آن شبهه مطرح نیست.
و بحث برگزاری مجامع شرکتهای سرمایه گذاری سهام عدالت استانی.
آقای قربانزاده: آن را عرض کردم قبل از این دیگه توضیح کافی دادم که در مورد آنها تا زمانی که این مدل الگوی آزادسازی نهایی نشود که طراحی شده شورای عالی بورس جلسه گذاشته وزارت اقتصاد جلسه گذاشته ما به یک مدلی رسیدیم که در آن مدل دارد آن منویات رهبری و در واقع سیاستهای کلانی که ابلاغ شده پیاده میشود.
مجری: فکر میکنید که این اخطاری که شما دادید چقدر کارگر بشود آقای دکتر؟
آقای قربانزاده: ببینید برای آلومینیوم اراک که کارگر افتاد و کامل منتشر کرد برای بقیه شرکتها هم در کودال، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ایران خودرو، گل گهر و مس دو تا باشگاه اش اینها، چون شرکت بالاسری بورسی است این باشگاه هم باید صورتهای مالی اش را، چون شرکت تلقی میشود افشا کنیم اینها الآن سال ۹۹ شان وجود دارد ۱۴۰۰ شان هم که اگر مجمع برگزار شده و حسابرسی شده هم در واقع بعضی هایشان وجود دارد، ولی نکته این است که مجموع ارقام بازیکنان و کادر فنی جداست دعوایی که الآن وجود دارد بین اینکه استقلال و پرسپولیس امسالشان را موظف اند، چون بورسی هستند بلافاصله بعد از ثبت در سازمان لیگ افشاء کنند، ولی آنها، چون به عنوان یک شرکت زیر مجموعه شرکت بورسی تلقی میشوند باید صورت مالی شان را در واقع افشاء کنند که صورت مالی شان بعد از پایان در واقع دوره مالی شان برگزاری مجمع محتمل صورت مالی ۶ ماهه شان هم به همین ترتیب منتشر بشود، ولی طبیعتاً میشود چند ماه بعد نکته بعدی این است که اصراری که در واقع پیگیری خبرنگاران است این است که تک تک قراردادها به این نفع اعلام بشود در مورد آن ما این پیشنهاد را به سازمان بورس دادیم، چون الآن که اعلام نشده به دلیل اینکه هنوز قطعی صورت نگرفته آخرین موارد دارد بررسی میشود، ولی فرض کنید که قطعی هم شد ثبت کامل در سازمان لیگ هم شد افشای قراردادهای تک تک بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس و استقلال باید حتماً در کنار افشای حداقل این هفت هشت شرکت بزرگ صنعتی ـ معدنی باشد در غیر این صورت یک رقابت ناعادلانهای صورت میگیرد یک بازیکنی را پرسپولیس الآن آورده خارجی است نمیدانم چند تا گل زده و ... بلافاصله یک کس دیگری وقتی که قراردادش اعلام بشود میرود بر اساس آن یک توافق دیگری میکند این اصلاً نظم باشگاهداری را به هم میزند اولاً باید یک سقفی برای آن باشگاههای صنعتی ـ معدنی لحاظ کرد برای نوع هزینه کردشان و ثانیاً شفافیت را هم باید اولاً فرآیندی دید و تدریجی دید که این باشگاهها الآن که آمدند در بورس و این اتفاق برایشان افتاده یک دفعهای شبیه یک شرکت بورسی تمام عیار بازار اول با آنها رفتار نشود که پس بزنند.
مجری: بحث اتصال به پنجره واحد است که تا پایان شهریور ماه دستگاههای دولتی موظف هستند که تمام کارهایشان را انجام بدهند که آنجا دیگر کامل متصل باشند وضعیت شما چگونه است الآن؟
آقای قربانزاده: ما الحمدلله در واقع سامانهای که آقای رئیس جمهور افتتاح کردند در رویداد بین المللی خصوصی سازی نسبت به گذشته و هر واگذاریای که انجام میشود کاملاً با اطلاعات جزئی و به روز روی سایت قرار میگیرد سایت سامانه پاسخ در سایت سازمان خصوصی سازی هم هست میتوانند همه عزیزان مشاهده کنند که جزء مواردی بوده که بعد از تلاش شبانه روزی همکاران من که واقعاً جای تقدیر دارد از همکاران سازمان خصوصی سازی این اتفاق بالاخره به نتیجه رسیده و این شفافیت کامل صورت گرفته در مورد مجوزها هم ما داریم مذاکره میکنیم با سازمان ثبت، چون موضوع ما شرکتهای یعنی با مردم به صورت مستقیم در ارتباط نیستیم شرکتهایی که واگذار شدند بعضاً مجوزهایی که نیاز دارند بر این اساس در واقع باید تعامل صورت بگیرد که هم بانک مرکزی الآن کاملاً در واقع به صورت اتوماسیون دارد انجام میشود و هم سازمان ثبت را داریم میرویم سراغش که آن هم به شکل اتوماسیونی برگزار بشود.