اکنون حدود ۴۵ کشور جهان با نظام سلطنتی اداره میشوند که به عقیده شماری از تحلیلگران سیاسی، همه آنها رو به افول و نابودی اند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما از لندن؛ تا پیش از قرن بیستم، نظام سلطنتی رایجترین شکل اداره کشورها بود و اغلب استعماری و استثماری بوده اند و اکنون حدود ۴۵ کشور جهان با نظام سلطنتی اداره میشوند که به عقیده شماری از تحلیلگران سیاسی، همه آنها رو به افول و و نابودی اند.
اسناد تاریخی نشان میدهد در شماری از این کشورها، پس از سالها مبارزه و خونریزی، قدرت شاه یا ملکه، محدود شده و قدرت در دست نهادهای قانونی است، اما در تعدادی دیگر از این کشورها، از جمله در حوزه خلیج فارس، یک فرد یا خاندان، همه قدرت را در دست دارد.
ملکه الیزابت دوم که با همه این حکومتهای پادشاهی رابطه خوبی داشت، علاوه بر انگلیس، در ۱۴ کشور دیگر از کشورهای همسود یا مشترک المنافع، رئیس حکومت بود.
او که به یکصد کشور سفر رسمی کرد و بیش از همه زمامداران در انگلیس حکومت کرد و کهنسالترین فرد رئیس یک حکومت بود، هفته گذشته در ۹۶ سالگی و پس از ۷۰ سال سلطنت، درگذشت.
سیاستمداران انگلیسی و رسانههای نظام سلطنتی، این روزها مدام از کارهای خوب ملکه الیزایت دوم سخن میگویند، این کارها چه بود؟
پروفسور کهینده اندروز (Kehinde Andrews)، استاد دانشگاه بیرمنگهام در این باره میگوید: درباره این که ملکه خوب کار کرد باید دید منظور چیست. اگر کار خوب وی، نمایندگی سفیدپوستان مسئول استعمار بود، بلی خوب کار کرد. با این همه خبر و رویداد منفی درباره فساد اخلاقی اعضای خاندان سلطنتی و نژادپرستیها در درون این نظام، کماکان نظام سلطنت در این کشور برقرار است که نشان میدهد ملکه در نمایندگی از سفیدپوستان خوب عمل کرد.
در پی مرگ ملکه الیزابت دوم و روی کار آمدن پسرش با عنوان شاه چارلز سوم، مخالفان نظام سلطنتی در جهان، به ویژه در انگلیس، نیروی جدیدی یافته اند.
پروفسور اوجو آنیا (Uju Anya)، استاد دانشگاه کارنگی ملون (Carnegie Mellon) در آمریکا در توئیتی نوشت: شنیدم که رئیس یک نظام سلطنتی در یک امپراتوری که مسئول دزدی، تجاوز و نژادپرستی بود، بالاخره مرد. هیچ کس نباید انتظار داشته باشد برای مرگ وی، تسلیت بگویم.
شبکه اجتماعی توئیتر، بلافاصله این توئیتها را حذف کرد. در انگلیس هم مخالفتها با نظام سلطنتی که به تبعیض علیه مردم عادی منجر میشود، مورد انتقاد است.
پروفسور پریاموادا گوپال (Priyamvada Gopal)، استاد مطالعات پسااستعمار در دانشگاه کمبریج در این زمینه میگوید: در کشور ما، نظام سلطنت نماینده نابرابری شدید و عمیق در جامعه است و در حالی که اغنیا از جمله خاندان سلطنتی در رفاه کاملند، مردم فقیر زمستان سختی در پیش دارند.
اش سرکار (Ash Sarkar)، خبرنگار انگلیسی هم در این باره گفت: بی بی سی بلافاصله پس از مرگ ملکه، برنامه هایش را تغییر داد، برنامههای طنز از رسانهها حذف شدند، حتی موسیقیهایی که از رادیوها پخش میشود، شاد نیست. مجریان تلویزیونی همه سیاه پوش شدند، مسابقات ورزشی، از جمله فوتبال متوقف شد و حتی مجلس تعطیل شد آن هم در زمانهای که مردم با بحران هزینههای زندگی و گرانیهای سرسام آور روبرویند. اینها نشان میدهد که دولت و سلطنت، مشترکا این مراسم را اداره میکنند و مردم جایگاهی ندارند.
زمانی که الیزابت دوم پس از مرگ پدرش ملکه انگلیس شد، یک زن جوان ۲۵ ساله بود که بعدها با تبلیغات فراوان، به عنوان مادری مهربان معرفی شد. چارلز ولیعهد او، اکنون با ۷۳ سال سن، در کهنسالی و در شرایطی به قدرت میرسد که اخبار رسوایی هایش، به گوش همگان رسیده است.
به عقیده شماری از تحلیلگران مسائل انگلیس، اکنون دستگاههای تبلیغاتی و رسانههای این کشور باید تلاش خود را دو برابر سازند تا بتوانند گذشته پرحاشیه و رفتارهای نامناسب شاه چارلز سوم، جانشین ملکه را رفع و رجوع کنند.