رئیس صندوق توسعه ملی گفت: پیامی را میخواهم به گوش آن بنگاههایی که با تسهیلات صندوق سرمایهگذاری کردند و الان تولید هم میکنند و ما اسمشان را هم داریم و در جریان کارشان هستیم، برسانم که منتظر نباشند روزی فرا برسد که صندوق با دلار ۴۲۰۰ تومانی بازپرداخت تسهیلات آنها را انجام دهد.
صندوق توسعه ملی یک صندوق بین نسلی است که نباید بیمهبا از ان خرج کرد بلکه باید منابع آن را هم افزایش داد بنابراین به یک اقتداری نیاز است تا صندوق از سیاستهای خود عقبنشینی نکند. مانند این چند ماه گذشته که شاهد بهبود بازپرداخت مطالبات صندوق هستیم.
در همین باره مهدی غضنفری؛ رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی در گفتگو با خبرنگار ایبِنا از ۳ برابر شدن وصول مطالبات صندوق خبر داد و خطاب به اشخاصی که وام ارزی از صندوق گرفتهاند تاکید کرد: این اشخاص منتظر نباشند روزی فرا برسد که صندوق با دلار ۴۲۰۰ تومانی بازپرداخت تسهیلات آنها بپذیرد. مشروح گفتگو با غضنفری را در ادامه میخوانید:
از آخرین وضعیت مطالبات صندوق توسعه ملی بگویید؛ چه میزانی از تسهیلات بازپرداخت شده و الباقی قرار است به چه صورتی و در چه مدت زمانی بازپرداخت شود؟
با حمایتهایی که هیات امنا و بانکها از صندوق داشتند و نقش بسیار خوب رسانه برای رساندن صدای صندوق به گوش مردم، خوشبختانه بازپرداخت مطالبات به جربان افتاده و ما امسال حداقل سه برابر سال گذشته وصول مطالبات داشتیم، چیزی بیش از دو میلیارد دلار. با یکی از بدهکارانمان که نزدیک به چهار میلیارد دلار بدهی داشت و وابسته به حوزه نفت و دولت بود، توافقی منعقد کردیم که سهامی را در اختیار ما قرار دهند و بخشی را به صورت ارزی بازگردانند که ارزش آن حدود سه میلیارد دلار میشود. مجموع این دو مورد، حدود پنج میلیارد دلار از شش میلیارد دلاری است که ما معوقه داشتیم و در آستانه وصول قرار گرفته که به نظرم رکورد خیلی خوبی است.
اشخاصی که بازپرداختشان را آغاز کردند، برای یک حوزه کسب و کار خاص نیستند بلکه برای همه حوزههای کسب و کار هستند؛ به عنوان نمونه نیروگاهیهایی که ادعا میشود در بازپرداخت ناتوان هستند. در حال حاضر نیروگاهیها، نفتیها حوزههای پایین دست نفت، پتروشیمیها بازپرداخت را آغاز کردهاند.
پیامی را میخواهم به گوش آن بنگاههایی که با تسهیلات صندوق سرمایهگذاری کردند و الان تولید هم میکنند و ما اسمشان را هم داریم و در جریان کارشان هستیم، برسانم که منتظر نباشند روزی فرا برسد که صندوق با دلار ۴۲۰۰ تومانی بازپرداخت تسهیلات آنها را انجام دهد، چون بسیاری میگویند ما منابع داریم، میتوانیم بازپرداخت کنیم، میخواهیم مطمئن شویم آیا صندوق جدی است یا خیر، دولت هیات امنا قوه قضاییه آیا پشتیبان صندوق است یا خیر؟!
میخواهم به این افراد بگویم ما با همه نهادهای حکومتی مثل مجلس، قوه قضاییه، مجمع تشخیص و دولت در سطوح مختلف تعامل برقرار کردیم، گزارش ارائه دادیم و حتی با اتاق بازرگانی جلساتی داشتیم و همه آنها مواضع ما را تایید کردند و اعلام کردند که پشتیبان صندوق هستند. در آخرین جلسه هم که خدمت آقای شافعی بودیم، گزارش بازپرداختها را ارائه دادیم و ایشان وقتی در جریان قرار گرفت، اعلام کرد که من واقعا نمیدانستم اینقدر صندوق تلاش کرده و اینقدر مثبت دارد کارها را پیش میبرد، ما پشتیبان صندوق هستیم و برای بازپرداختها از صندوق حمایت میکنیم؛ بنابراین لازم است این پیام به آن کسانی که منتظرند یک روزی یک راه باریکی باز شود برای پرداخت ارز ۴۲۰۰ تومانی، داده شود که چنین راهی باز نخواهد شد و فقط دارند با نگهداشتن تسهیلات دو تا اشتباه انجام میدهند، یکی اینکه همچنان سود تسهیلات ارزی را باید بدهند و ارز بیشتری را برگردانند و دوم اینکه جریان توسعه کشور را متوقف کردهاند.
اگر آن کسانی که پول از ما گرفتند و کارخانهای را چند سال پیش ساختند، پول ما را پس میدادند، الان یک کارخانه دیگریک نیروگاه دیگر هم ساخته شده بود. اگر آن ۱۰ نیروگاه پولهای ما را پس میدادند، الان ۱۰ نیروگاه دیگر هم ساخته شده بود.
این یک اشتباه محض است که سد راه توسعه کشور میشود. حالا به هر دلیل منع صادرات برای این اشخاص ایجاد شده یا قیمتگذاری شده، بالاخره ارزش آن بنگاهی که ساختهاند و آن سختافزاری که با پول صندوق ایجاد کردند، در حال حاضر چند برابر شده و این حق نیست که منابع صندوق را بلوکه و مسدود کنند و نگذارند دیگر فعالان اقتصادی در این مسیر گام بردارند.
فرض کنید اگر ما به ۲ درصد یا شاید کمتر، از فعالان اقتصادی وام داده باشیم، ۹۸ درصد از فعالان اقتصادی منتظراند این دو درصد پولشان را پس دهند و آنها بیایند و وام بگیرند. به خاطر همکاران خودتان هم که شده، بیایید و وامها را پس دهید. صندوق که این پولها را جای خاصی نمیبرد، دوباره میخواهد وام دهد، دوباره میخواهد سرمایهگذاری کند، یعنی این پولها در جریان توسعه اقتصاد کشور میخواهد هزینه شود، چون ما مسئول بودجه نیستیم که خرج کنیم و تمام شود!
نحوه برخورد صندوق با بدهکاران چگونه خواهد بود؟
اگر مردم، فعالان اقتصادی و آن ۹۸ درصد بدانند با ارزی که ما به شما ((اشخاصی که تسهیلات گرفتهاند و بازپرداخت نکردند)) دادیم، یک بنگاه تولیدی را سرپا کردید، الان دارید کالایش را صادر میکنید و منابع کافی برای بازپرداخت دارید، اما بازپرداخت نمیکنید، قاعدتا دیگر به چشم یک شرکت و بنگاه مثبت به شما نگاه نمیکنند، بلکه میگویند این یک بنگاهی است که رانتخوار یا زیادهخواه و یا بهانهجوست. اجازه دهید برند شما حفظ شود. ما اسمها را مطرح نمیکنیم که چه کسانی هستند، ولی میدانیم بسیاری از آنها منابع زیادی برای بازپرداخت دارند.
بعد از اینکه رسانهها کمک کردند و این پیام منتقل شد، گروه گروه به صندوق میآیند و ما برایشان برنامهریزی مجدد بازپرداخت به صورت پلکانی انجام میدهیم چرا که ممکن است درآمدشان محدود باشد، اول مبالغ کمتری میگیریم و بعد به مرور بیشتر و سعی میکنیم تا جایی که ممکن است، بنگاهها را تملک یا وسایلشان را ضبط نکنیم.
گاهی به ما میگویند صندوق اگر بنگاهی را تملک کند، بنگاهدار میشود و نمیتواند اداره کند، آیا میتواند از پسِ آن برآید؟ اصلا اینطوری نیست و صندوق نمیخواهد بنگاهداری کند. فرض کنید ما یک نیروگاهی که بدهکار است را تملک کنیم؛ بلافاصله بعضی از شرکتهای تولیدی هستند که چنین نیروگاهی را میخواهند و بلافاصله به آنها فروخته میشود.
ما وارد بنگاهداری نمیشویم، بنگاهداری نقطه ضعف و پاشنه آشیل ماست و این را میفهمیم، اما اگر قرار شد ما یک بنگاهی را برداریم، حتما از قبل ابعاد آن را سنجیدهایم.
اینطور فکر نکنند که صندوق به ابعاد کار و عواقب کار فکر نکرده و هر مال بیارزشی را میشود وارد صندوق کرد؛ نه، یک جو عقل هم برای صندوق قائل باشید!
با توجه به فشار تحریمها آیا درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده و بازگشت ارزهای حاصل از آن به صندوق توسعه ملی تسهیل شده است؟
براساس آمارهایی که وجود دارد، هم فروش نفت بهتر شده که البته در حد مطلوب نیست، اما نسبت به گذشته بهتر شده و هم پرداخت به صندوق به صورت یک جریان کاملا پیوسته در حال انجام است. یک بررسی با معاونت منابع و مصارف صندوق توسعه ملی انجام دادیم که خزانه ما در اختیار این معاونت است و متوجه شدم همان ۴۰ درصدی که دستور رهبر معظم انقلاب است، در چهار ماه گذشته از وصولیهای نفت به صندوق پرداخت شده که ما از این بابت هیچ گلایهای نداریم و کاملا در چارچوب عمل میشود.
قاعدتا امیدواریم فروش نفت به گونهای باشد که آن ۶۰ درصدی که به دولت و وزارت نفت تعلق میگیرد، آنقدر کافی باشد که سراغ صندوق نیایند و از صندوق نخواهند با اذن مقام معظم رهبری برداشت کنند. اگر این اتفاق بیفتد که امیدواریم در ماههای آینده، حالا با برجام یا بیبرجام- رخ دهد و ۴۰ درصد منابع به صندوق واصل شود، آن موقع میشود مگاپروژهها را کلید زد، صندوق سهم بردارد، بخش خصوصی حضور پیدا کند، بانکها پشتیبانی کنند و جریان توسعه ایجاد شود و GDP را با یک نرخ رشد بالایی شکل داد.
اینها منوط به این است که هم جریان فروش نفت سرعت پیدا کند و وصول عوایدش خوب انجام شود و هم باور کنیم که صندوق باید جانشین جریان فروش نفت شود، یعنی یک صندوق سرمایهگذار، یک صندوقی که برای ۸۵ میلیون ایرانی میتواند ارز تامین کند تا اگر نسلهای بعدی هم خواستند، از همین صندوق بتوانند بودجه کشور را اداره کنند.
لطفا با نگاه بودجهای به صندوق به شدت مقابله کنید؛ بودجه یعنی اینکه هر سال به صفر میرسد؛ میخوریم و تمام میشود. در حالی که صندوق باید یک ذخیره ارزی بزرگ کشور باشد که نباید آن را به بهانههای مختلف، خالی کنیم؛ حالا یا به دلیل کمک به بخش خصوصی یا دولت، به دلیل پوشش خسارات ناشی از حوادث طبیعی اعم از سیل و زلزله و ... که خسارتهای بیمهای تلقی میشوند. صندوق نباید برای پوشش خسارات ناشی از حوادث طبیعی یا غیرطبیعی باشد؛ صندوق یک مخزنی است برای آیندگان و ارز آن نباید کم شود بلکه مدام باید زیاد شود. این نگاه را لطفا پوشش دهید، دامن بزنید و بهعنوان حواریون صندوق اینگونه عمل کنید.