انتشارات کتاب نیستان بیست و یکمین چاپ "از دیار حبیب" را وارد بازار نشر کرد.
داستان از زاویه دید دانای کل روایت میشود و به ده بخش تقسیم شده است. داستان از جایی آغاز میشود که حبیب بن مظاهر و میثم تمّار در ملاقاتی، مقابل چشم عدهای از مردم، هر یک از عاقبت کار آن دیگری و چگونگی شهادتش خبر میدهند و از هم جدا میشوند و …
در این کتاب میخوانیم:
جان در قفس تن حبیب، بی تابی میکند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمهی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است. جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچ کس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آن میکشد، گاهی نگاهی به خیام حرم میاندازد، گاهی به افق چشم میدوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم میکند، گاهی میگرید و گاهی میخندد.
این کتاب در ۷۲ صفحه رقعی در دسترس علاقهمندان رمانهای آیینی گرفت.