نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در برنامه گفتگوی ویژه خبری گفت: یک سال از فرار طراحی شده نظامیان آمریکا از افغانستان میگذرد، و همچنان سرویسهای جاسوسی آمریکا در افغانستان فعال هستند و به اقدامات تخریبی خود ادامه میدهند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما دکتر «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در برنامه گفتگوی ویژه خبری در پاسخ به این سوال که بیست سال حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان چه ثمراتی داشت مخصوصاً برای افغانستانی ها؟ گفت: یک سال از فرار طراحی شده نظامیان آمریکا از افغانستان میگذرد، این مفهمومش این است که سرویسهای جاسوسی آمریکا همچنان در افغانستان هستند و آنها به اقدامات تخریبی خود ادامه میدهند در پوششهای مختلف. امریکاییها بیست سال این کشور را اشغال کردند و این کشور را به سمت نابودی و ویرانی زیرساختها بردند، کشتارهای وسیعی از مردم انجام دادند.
کاظمی قمی افزود: یک دولتی را روی کار آوردند که این دولت؛ دولت ناکارآمدی بود، خارج از آن مسائلی که فساد مالی داشت و آمریکاییها نگذاشتند که یک ارتش حرفهای در افغانستان شکل بگیرد یعنی دولت و یک ارتشی که کاملاً وابسته باشد به خود آمریکاییها برای این که حضورشان را توجیه کنند. از طرف دیگر بخش قابل توجهی از ناامنیهای داخل افغانستان؛ خود آمریکاییها بودند، زمینه سازی ورود گروههای تروریستیها باز کاری بود که آمریکاییها در طول این بیست سال انجام دادند و زیاد هم دیدید که مراسم عروسی را تبدیل به عزاداریها کردند طی بمبارانهایی که میخواستند انجام دهند. در حوزه فرهنگی و اجتماعی هم اینها کارهای وسیعی انجام دادند یعنی یک کشوری که اسلامی است، جامعه مذهبی سنتی است این را تبدیل کنند به یک جامعهای که با فرهنگ لیبرالیستی باشد، البته خیلی از مردم پذیرای این مسأله نبودند و یکی از پدیدههای شوم دوره بیست ساله اشغال امریکا، مسأله گسترش مواد مخدر بود.
کاظمی قمی در ادامه تاکید کرد: شما اگر نگاه کنید وقتی آمریکاییها آمدند تولید مواد مخدر در آن سال حدود ۲۰۰ تن بود، البته سال قبلش دو هزار تن بود، اما در دوره آمریکاییها این رسیده به ۱۰ هزار تن و یکی از پدیدههای مصیبت بار باز در داخل افغانستان این بود که شما مواجه شدید با آمار وسیعی از معتادین. در افغانستان اگرچه کشت مواد مخدر بود، اما اعتیاد کم بود، اما در طول این ۲۰ سال حجم معتادین افغانستان متأسفانه یک رقمی حدود یک دهم از جمعیت را شامل شد. از طرف دیگر وقتی شما نگاه میکنید زیرساختهای اقتصادی این کشور را از بین بردند. خوب است مثالی بزنم؛ آمریکاییهایی که میگویند ما بیش از ۱۵۰۰ میلیارد دلار هزینه کردیم، امروز تولید برق در افغانستان ۳۰۰ مگاوات است، توزیع برق حدوداً هزار مگاوات است یعنی ۷۰۰ مگاوات از کشورهای همسایه از جمهوری اسلامی ایران این برق میرود.
وی خاطرنشان کرد: یعنی یک کشوری که ۳۰۰ مگاوات تولید برقش باشد دیگر ببینید صنعتی دیگر نخواهد داشت، خدماتی، معدن فعالی نخواهد داشت. این کارنامهای است که آمریکاییها انجام دادند. نکتهای که قابل توجه است این است؛ بدون شک امریکاییها در افغانستان شکست خوردند و این شکست ناشی از چند علت است؛ ۱- مبارزات مسلحانه و جهادی بود که علیه آمریکاییها انجام شد به عنوان اشغالگران و در این مسأله طالبان نقش داشت، یعنی به عنوان یک واقعیت طالبان جنگیدند با نیروهای اشغالگر، دیگران هم جنگیدند. اما مسأله دوم که به نظر من عامل مؤثرتری بود؛ مسأله بی اعتمادی مردم به آمریکاییها بود. آمریکاییها و نیروهای متحدینش در قالب ناتو نزدیک بالای ۱۵۰ هزار نیروی نظامی را داشتند. مسأله دوم بی اعتمادی مردم بود به آمریکایی ها، مسأله سوم بی توجهی آمریکاییها به هنجارهای جامعه، به مسائل فرهنگی و منافع ملی افغانستان؛ یکی از مسائل مهمی که امریکاییها به دلیل این که آن حس خودخواهی و خودبرتر بینی را دارند حاضر نیستند که منافع دیگران را لحاظ کنند؛ در افغانستان این اتفاق افتاد. دلیل دیگر این بود؛ آمریکاییها عرض کردم نگذاشتند یک ارتش حرفهای شکل بگیرد در برابر پدیده تروریسم یا در برابر هر نوع تهدیدی و همین طور دولت.
آقای کاظمی قمی افزود: آمریکاییها نه این که یک دولت انقلابی را نمیگذارند حتی دولتهایی که رهبرانش پایههای مردمی داشته باشد یعنی عقبه مردمی داشته باشد این را هم نمیگذارند و مسأله دیگری که باعث شکست خود آمریکاییها شد. آمریکاییها جلوی مقاومت مردمی را گرفتند. این مقاومت مردمی مقاومتی بود که در طول دوره اشغالگری و دوره ارتش سرخ مبارزه کرده و جنگیده بودند. آمریکاییها همه اینها را مانع شدند. پس عملکرد غلطشان، بی توجهی به هنجارها و منافع ملی جامعه، مقاومتی که در برابر اشغالگر شکل گرفت، بی اعتنایی و بی اعتمادی مردم و این که دولت و ارتش ضعیفی که شکل گرفت؛ اینها دلایلی بود که آمریکاییها شکست.
وی تاکید کرد: آمریکاییها وقتی فرار کردند طراحی شده فرار کردند، به چه معنا؟ به این که فکر میکردند یک شرایطی به وجود بیاورند که وقتی خارج میشوند یک هرج و مرج شکل بگیرد در حالی که داشتند در دوحه مذاکره میکردند، در حالی که شعار مذاکرات افغانی- افغانی هم میدادند یعنی بین طالبان و حکومت و وقتی نگاه میکنید آن چه که برای آمریکاییها مهم نبود این نوع مذاکره بود. تلاششان این بود که خودشان مذاکره کنند و توافقاتی را با طالبان انجام دهند. از این جهت آمریکاییها شکست خوردند، فرار کردند، اما مفهومش این نیست که افغانستان را رها کردند؛ آمریکاییها در یک حالت دور ایستایی، شرارتشان را بعد از خروج ادامه دادند که این را باید در جای خود به آن بپردازیم.
آقای کاظمی قمی در ادامه افزود: در تشریح کارنامه ۲۰ سال حضور یا بهتر است بگوییم اشغال نظامیان آمریکایی در افغانستان به موضوعی اشاره کردید که جزو سناریوی از پیش تعیین شده یا برنامه از پیش تعیین شده آمریکا برای حضور در افغانستان بود؛ کنترل تروریسم و نکتهای را اشاره کردید که بارها میدیدیم که در افغانستان در شهرهای مختلف عروسیها تبدیل به عزا میشود در حضور آمریکاییها میبینیم که زندانهای مخوفی شکل میگیرد و رصد آن چیزی که در ناامنیهای افغانستان ما میبینیم، میبینیم نه تنها در حضور آمریکاییها و اشغال نظامیان آمریکایی، ناامنی کمتر نشده بلکه بیشتر هم شده گفت: ادعایی که آمریکاییها مبارزه با تروریسم میکنند یک ادعای کاملاً کذب است؛ آمریکاییها نه این که با تروریسم مبارزه نکردند بلکه مولد خود تروریسم بودند. شما در صحنه غرب نگاه کنید در عراق و سوریه یعنی غرب ایران؛ داعش را که به وجود آورد؟ اعتراف خود آمریکایی هاست به این که داعش را ما ایجاد کردیم. نه این که در تبلیغات انتخاباتی آقای ترامپ میگوید خود خانم کلینتون میگوید که من به ۱۰۷ کشور سفر کردم وقتی که داعش میآید موصل را میگیرد، رقه سوریه را گرفته، موصل را میگیرد میآید ادعای خلافت در این سرزمین را میکند ۱۰۷ کشور را من رفتم که آنها شناسایی کنند.
وی در ادامه تاکید کرد: در سوریه نزدیک به ۱۸۰۰ گروه کوچک و بزرگ تروریسم بود، عمدتاً اینها ساخته و پرداخته آمریکاییها و متحدان آمریکاییها بودند. آمریکاییها هیچ جا با تروریسم نجنگیدند. بعد از فرار آمریکاییها از داخل افغانستان شما شاهد پدیده ظهور داعش شدید. همین الآن با کمکی که آمریکاییها انجام میدهند، بخشی از داعش، مدیران داعش و فرماندهانش دارند از مناطقی مثل سوریه و عراق، از آن مناطقی که الآن به صورت گریز و فرار آنجا مستقرند از آن جا میآورند به داخل افغانستان، به داخل یمن. این که آمریکاییها در افغانستان بمباران کردند آن یک بخشی از کار بود، آمریکاییها برای این که حضور خودشان را در افغانستان مشروع جلوه دهند و ضرورت حضورشان را نشان بدهند در بسیاری از اقدامات تروریستی مسئولند، نه بر اساس یک شایعات، این بر اساس مستندات و اعترافاتی است از آن کسانی که دستگیر شدند یعنی در زمانی که خود آمریکاییها در افغانستان بودند و در کابل بودند و متأسفانه بخشی از عناصر سازمانهای امنیتی دولت سابق در همکاری با آمریکاییها ذی نقش بودند در انفجارات بزرگ، در کشتارهای بزرگ.
مجری:، چون داریم راجع به انفجارات صحبت میکنیم، هم این که آمریکاییها مسبب اصلی بسیاری از واقعههای تروریستی بودند و یک نکتهای که اشاره کردید انفجارهایی که خودشان انجام میدادند، یک گزارش ببینیم بعد ادامه صحبتهای شما را راجع به همین انفجارها و نقش اصلی آمریکا این که توجیه کند حضور خود را در افغانستان بیشتر بشنویم، ببینیم.
آقای کاظمی قمی در پاسخ به این پرسش که بمبارانهایی که انجام شد، شهرهایی که تبدیل به مخروبه شد حتی مساجدی که تحت این بمبارانها قرار گرفت؟! گفت: این کارنامه آمریکاییها تا زمان اشغالگری است، بعد از فرار آمریکا، امروز آمریکاییها دارند چه رفتاری انجام میدهند؟ آیا افغانستان از منظر آمریکاییها از نظر اهمیت کاسته شده برایشان؟ نه، امروز همچنان اهمیت دارد. آمریکاییها نمیگذارند که افغانستان به سمت یک ثبات پایدار برود، به سمت یک امنیت برود. آمریکاییها از این که اگر افغانستان به سمت یک سازندگی پیش رود یعنی حضور کشورهای رقیب آمریکا در افغانستان، کشورهایی مثل چین، روسیه و حتی جمهوری اسلامی ایران؛ از این جهت شما اگر نگاه کنید بعد از فرار آمریکاییها اقداماتی که آمریکاییها در حوزه سیاسی، امنیتی و اقتصادی و اجتماعی دارند انجام میدهند بسیار قابل توجه است و در موضوع پدیده امنیت و بی ثباتی و ناامنی به چند تا از گذارهای آمریکا اشاره میکنم.
وی در ادامه افزود: آمریکاییها امروز بزرگترین حامی داعش اند؛ داعشی که دارد در درون خود مجموعههای تروریستی دیگر را هم خلق میکند و مورد حمایت و پشتیبانی آمریکایی هاست و طی یک سال اخیر ما شاهد گسترش حضور ساختاری، جغرافیایی و تنوع عملیاتی اینها هستیم که بخشی از داعش را به سمت مرزها میبرند البته یکی از موضوعات مهمی که در دستور کار ما بوده این است که مرزهای ما از امنیت خوبی برخوردار شود به همین خاطر هم دقت کافی را ما در آن داشتیم. مسأله داعش امروز تحت حمایت آمریکایی هاست. مجموعههایی را آمریکا امروز دارد سازماندهی میدهد تحت عنوان جبهه مقاومت و اینها دروغ است یعنی به اسم مقاومت، به اسم این که من دارم از قومیتهای دیگر حمایت میکنم، اما در حقیقت به دنبال ایجاد یک آشوبهای داخلی است؛ این اقدام دوم. اقدام سومی که آمریکاییها میکنند غیر از مسأله جاسوسی و کارهای اطلاعاتی و کارهای خرابکاری، آموزش، سازماندهی بخش قابل توجهی از نیروهای نظامی رژیم گذشته است. حدود هفت هزار تا از اینها را بردند در آمریکا دارند آموزش و سازماندهی میکنند و در برنامه آتی اینها را میخواهند بکار بگیرند یعنی آمریکاییها یک برنامهای دارند در آمریکا برای آینده.
آقای کاظمی قمی در ادامه تاکید کرد: کار دیگری که آمریکاییها در طول یک سال انجام دادند؛ تلاش دارند میکنند در ایجاد فتنه جنگهای مذهبی بین شیعه و سنی؛ ۱، بین قومیت ها، مسائل زیادی را ما طی این یک سال داشتیم به این که سعی کنند تحریک کنند قوم هزاره را، قوم تاجیک را که اینها را با طالبان درگیر کنند، یعنی آمریکاییها دنبال این هستند که از طریق ایجاد فتنههای مذهبی و قومی بتوانند این بی ثباتی و درگیری را در داخل افغانستان ایجاد کنند. یکی از اقدامات دیگری که آمریکاییها طی این مدت انجام دادند، تلاش کردند به نوعی درگیر کنند طالبان را با جمهوری اسلامی ایران که خیلی موضوع مهمی بود و یکی از مسائلی که جزو سیاستهای محوری ما بود به این که در این طراحی شیطنت آمیز آمریکاییها ورود صورت نگرفت. حرکتهایی در مرز صورت بگیرد، شما وقتی نگاه میکنید و فضای مجازی که الآن تحت حمایت آمریکایی هاست تلاش سنگین دارد میکند، مسأله ایران هراسی را در افغانستان و افغان هراسی را در داخل ایران، این که شما یک باره میبینید که حمله شود به سفارتخانه ما، حمله شود به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در هرات و بگوید که نوعی این را تبلیغ کنند که مردم افغانستان نسبت به ایرانیها موضع دارند، ایرانیها نسبت به افغانیها موضع دارند یا این حرکتهایی که در داخل ایران هم شما میبینید کلیپهایی که دارد پخش میشود از یک وضعیتهای فجیعی که مثلاً نسبت به مهاجران افغانی دارد صورت میگیرد یا بالعکس اش. این نوع حرکتها با هدف ایجاد یک درگیری اند یعنی در حقیقت در آن باتلاقی که آمریکاییها گیر کرده بودند در درگیری با طالبان امروز تلاش آمریکا این است که چنین وضعیتی برای جمهوری اسلامی ایران به وجود بیاورند.
وی در ادامه افزود: این مجموعه اقداماتی که در حوزه امنیتی دارند انجام میدهند. مسأله دیگر سرقت آمریکاییها در اموال مردم افغانستان است. شما وقتی نگاه میکنید پولهایی که از افغانیها بلوکه کردند به اتهام این که نسبت به طالبان موضع دارند، در حالی که آمریکاییها در دوحه دارند با طالبان گفتگو میکردند، مذاکره میکردند، توافقاتی را انجام دادند و مدعی هستند که در چارچوب توافقات از افغانستان خارج شدند. شما میبینید در این شرایط سختی که واقعاً مردم قدرت خریدشان پایین آمده، از طرف دیگر امروز طالبان به دلیل این که درآمد وجود ندارد و مردم مجبور هستند به این که اموال زندگی شان را بفروشند.
آقای کاظمی قمی در پاسخ به این سئوال که شکایتی هم تنظیم کردند از آمریکا در سازمان ملل گفت: این شکایتش که الآن ...، اینها را آمریکاییها میبینند و به یک بهانه، من در اجلاس تاشکند بودم در توجیه چرا اموال مردم را آزاد نمیکنید؟ میگفتند اینها ساختار مشخصی ندارند و، چون ساختار مشخصی ندارند ما نمیتوانیم این اموال را آزاد کنیم. اینها گروگانگیریهایی است که دارند علیه مردم افغانستان انجام میدهند و فضای ناامنی را هم که خدمتتان گفتم.
آقای کاظمی قمی در پاسخ به این پرسش که یک عددی را در همان ابتدا اشاره کردید، گفتید در بدو ورود آمریکاییها در افغانستان، کشت مواد مخدر و خشخاش حدود ۲۰۰ تن بود گفت: در سال درگیری، قبلش دو هزار تن یعنی در دوران حکمرانی طالبان ۲۰۰۰ تن بود.
آقای محمد مسعود زاهدیان مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در پاسخ این سئوال که و بعد هم شد ۱۰ هزار تن، میبینیم که یکی از موضوعاتی که خودشان مدعی مبارزه با مواد مخدر بودند و در حال حاضر هم جمهوری اسلامی ایران با همکاری دولت حاکم بر افغانستان برنامههایی دارد برای جلوگیری از افزایش کشت مواد مخدر و موضوعاتی که در این حوزه دنبال میشود. بعد از خروج نظامیان آمریکایی و موضوعاتی که ما در گفتگو صحبت کردیم در حوزه مواد مخدر و کشت خشخاش، عدد و رقمی که دکتر کاظمی قمی به آن اشاره کردند و برنامه ریزیهای جمهوری اسلامی ایران برای کنترل و کاهش این موضوع در همکاری با دولت حاکم افغانستان گفت: اعداد و ارقام را آقای دکتر فرمودند در سال ۲۰۰۱ تولید تریاک در افغانستان ۱۸۵ تن بوده و این رقم بعد از بیست سال حدود ۱۰ هزار تن و بالغ بر ۱۰ هزار تن، آمارهای دقیق است، حاکی از این است که بیش از ۱۰ هزار تن تولید شکل گرفته و همه در زیر لوای حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان شکل گرفت. نیروهایی که برای تأمین امنیت و مبارزه با مواد مخدر به این کشور اعزام شدند و به بهانه برخورد با مواد مخدر و تروریسم آنجا حضور خودشان را تثبیت کردند عملاً باعث تشدید شرایط تولید و ناامنی در کشور شدند و امروز هم ما شاهد هستیم علیرغم خروجشان از افغانستان، حضورشان به صورت غیررسمی به صورت اطلاعاتی تشدید میکند شرایط موجود را در تشویق برخی کشاورزان برای تولید بیشتر، حمایت از شبکههای مافیایی برای قاچاق و ترانزیت مواد مخدر به سایر نقاط کشور و درآمد سرشاری که میتواند صرف اقدامات سوء اطلاعاتی و اقدامات ضد امنیتی در منطقه باشد میشود از محل درآمدهای مواد مخدر کسب شود و ما شاهد این هم بودیم و قرائن و شواهدی در طول این مدت وجود داشت که نیروهای غربی در افغانستان حتی به صورت هوایی از مرزهای هوایی افغانستان مواد را انتقال میدادند و قاچاق در این کشور توسط اینها شکل میگرفت.
وی در ادامه افزود: اما جمهوری اسلامی همواره حامی این بوده که در کشور افغانستان ثبات ایجاد شود، حمایت شود از معیشت بدیل در کشور افغانستان و تلاش شود برای جایگزینی کشت خشخاش در این کشور و بتوانیم با اقداماتی که شکل میگیرد کشاورزان افغانی را هدایت کنیم به سمت تولیداتی که مثمر ثمر باشد و مورد استفاده مطلوب در دنیا قرار بگیرد. از طرفی طی همین مدت اخیر هیأتهای متعددی از طرف جمهوری اسلامی برای توسعه کشتهای بدیل و توسعه صنعت به افغانستان اعزام شده، ملاقاتهایی با مقامات افغانی که امروز در کشور افغانستان کمک میکنند و حضور دارند بوده که بتواند جایگزینی کشت خشخاش را دنبال کنیم و کاهش بدهیم اثرات تخریبی این کشت را.
آقای کاظمی قمی هم در این باره گفت: فاجعه آمیزتر از کشت مواد مخدر؛ خشخاش و کُنار، در افغانستان در دوره اشغالگری حدود پنج هزار لابراتوار تولید مواد مخدر صنعتی شکل گرفت که آنها به مراتب فاجعه آمیزتر است و در تخریب آدمها مؤثرتر و در تشویق و ایجاد این مراکز، آمریکاییها نقش اول دارند و مافیاهایی که وابسته بودند به آمریکاییها و انگلیسی ها، یک نکته قابل توجه است. این نوع کُنار و خشخاشی که الآن تولید میشود یک مدلی است از نوع انگلیسی که میتواند در افغانستان در سال سه نوبت تولید شود، یعنی حتی اینها در نوع موادی که آوردند برای تولید مواد مخدر؛ خشخاش، از مدلی آوردند که بر حجم تولیدشان بیفزایند. بیشترین درآمد را هم باز خود مافیاهای آمریکا و انگلیسی و وابسته به آنها هستند که استفاده کردند و همان طور که در ابتدا عرض کردم این باعث شد نزدیک به ۱۰ درصد جمعیت افغانستان امروز معتاد شود که یکی از معضلات اجتماعی و اقتصادی برای مردم افغانستان، مسأله اعتیاد است.
آقای کاظمی قمی در پاسخ این سئوال که یک جایی از صحبتتان توضیحی ارائه کردید مبنی بر این که آمریکا بعد از خروج نظامیانش از افغانستان، افغانستان برایش تمام نشده و با سناریوها و سیاستهایی دارد اهدافی را برای بازه زمانی در نظر گرفته، دنبال میکند، میپردازیم آموزش نظامیان را مطرح کردید که یک بخشی از هزینهها دارد صرف آموزش نظامیانش برای بازه مورد نظرش میشود. ما در حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان میبینیم که با وجود این که هزینههای هنگفتی شده بود، چیزی حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار برای آموزش نظامیان، برای این که بتوانند در روزی به دردشان بخورد، زمانی که برهه زمانی مد نظر پیش میآید نمیتوانند چند روزی بیشتر دوام بیاورند گفت: اشاره کردم در طراحی آمریکایی ها؛ نه در افغانستان، در عراق هم همین بود به این که نگذارند یک ارتش حرفهای و ملی شکل بگیرد؛ یک ارتشی که وابسته باشد کاملاً به خود آمریکایی ها، به فرماندهی اش، به طراحی اش، به لجستیکش، به آموزشش و به تجهیزاتش، چرا؟ به خاطر این که این ارتش وابسته شد خودش بهترین توجیه است برای حضور نیروهای بیگانه و اشغالگر در ... در افغانستان خود ارتش قبل از این که آمریکاییها وارد شوند وقتی که شما نوع تکنیک و تاکتیک هایش را نگاه میکنی به یک نوعی؛ نوع عملیات هایشان چریکی است، یعنی عملیات کلاسیک نیست. آمریکاییها آمدند سبک عملیات کلاسیک را، در عملیات کلاسیک وقتی یک سربازی میخواهد بیاید در خط بجنگد گفته میشود ۲۱ سرباز در پشتیبانی اش است، حالا شما حساب کنید در برابر ارتشی که آمریکا ساخت از افغانستان، یک گروه مسلح دارد با آن میجنگد، این ارتش وقتی میخواهد با این نیروی چریک مبارزه کند نیازمند به آتش پشتیبانی هوایی نیروی هوایی آمریکاست.
وی در ادامه افزود: اصلاً دیگر این ارتشی نیست که بخواهد به صورت خودکفا و خوداتکا بایستد. این را در همان چارچوبی که عرض کردم میخواهد توجیه حضور خودش را داشته باشد، وابسته داشته باشد و در مسأله دولت هم باز به همین صورت یعنی دولت ضعیفی که هر کجا میخواهد سیاستهای خود را اعمال کند. شما دیدید که آمریکاییها با شکل دولتی که ایجاد کردند خودشان توانستند آن توافقنامه امنیتی را امضا کنند. این توافقنامه امنیتی اولین مسأله اش این بود که سیادت و حاکمیت افغانستان را از دولت گرفت. حریم هوایی را گرفت، در این توافقنامه امنیتی که امضا کرد آقای اشرف غنی یکی از مسائلش این است که تشخیص تهدید به عهده آمریکاست، آمریکاییها هستند که میگویند که الآن این تهدید خارجی است پس باید با تهدید خارجی جنگید یعنی تهدید علیه همسایگان. این کاری بود که آمریکاییها از دولت ضعیف انجام دادند. مشابه همین را میخواستند در عراق انجام دهند، اما این اتفاق نیفتاد، البته جمهوری اسلامی هم با مشورتهایی که به دولتمردان عراق داد اینها ایستادگی کردند آمریکاییها مجبور شدند نیروهای خودشان را خارج کنند، از این جهت آن چیزی که من میخواهم عرض کنم این است؛ افغانستان امروز در چارچوب سیاستهای جمهوری اسلامی باید برود به یک سمت ثبات، سازندگی، امنیت پایدار. امنیت پایدار در گروی یک دولت مشارکتی است. دولتی که فراگیر باشد از همه قومیتها در آن شرکت داشته باشند و مسأله دوم باید نقشی که کشورهای همسایه و منطقه در کمک به ساخت افغانستان جدید تلاش کنند و تلاش شود به این که اشغالگر دیروز امروز باز در قالب بازسازی و سازندگی وارد افغانستان نشود.