عزاداران حسینی در سرتاسر استان همدان با اقتدای عاشقانه به نماز خونین ظهر عاشورای اباعبدالله به مهمترین پیام کربلا، یعنی عبودیت، لبیک گفتند و همزمان با برخواستن بانگ دلنشین اذان به نماز ایستادند.
ظهر امروز همزمان با دیگر مناطق استان، پس از برگزاری آیینهای عزاداری سوگ امام حسین (ع)، با برخاستن بانگ اذان، نماز ظهر عاشورا در شهر همدان به امامت حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله شعبانی موثقی در صحن حرم امام زاده عبدالله (ع) برپا شد.
بیشتر بدانیم:
نگاهی کوتاه به فلسفه قیام عاشورا
امام حسین علیه السلام برای زنده نگه داشتن دین اسلام و بیدار کردن امت اسلامی دست به قیام عاشورا زد.
قیام امام حسین (ع)، بعد از گذشت از ۱۴ قرن همچنان پویا و هدفش همچنان در میان ملتهای آزاده جهان زنده است.
امام حسین و یاران با وفایش که با هدف زنده نگه داشتن دین جدش و احیا امر به معروف و نهی از منکر و برپایی نماز در جامعه از مدینه رهسپار عراق شده بودند در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری شربت شهادت را نوشیدند تا با نثار خون خود ملتهای گمراه و خفته را بیدار کنند و از دست ظالمان تاریخ نجات دهند.
روز عاشورا، دهمین روز ماه محرم در گاهشماری هجری قمری، روز عزاداری شیعیان اسلام برای امام حسین (ع) است. البته این عزاداری مختص به شیعیان نمیباشد بلکه ارامنه و زرتشتیان نیز دستههای سوگواری برای امام حسین به پا میکنند.
دهمین روز محرم (روز عاشورا) به دلیل وقایعی که در این روز اتفاق افتاده (وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری) است که در این روز حسین بن علی (ع) و یاران با وفایش در رویداد کربلا در جنگ با لشکر عمر سعد شهید شدند. شیعیان در این روز سوگواری میکنند.
فلسفه قیام عاشورا، پیامی به درازای تاریخ دارد. واقعه عاشورا به حدی در بین شیعیان مهم و مقدس است که این روز جز تعطیلت رسمی است. در کشور ایران، عراق، افغانستان، هندوستان و پاکستان روز عاشورا جزو ایام تعطیل رسمی میباشد.
عرب به عدد ۱۰، عشر میگوید، اما عشر و یا عاشورا زمانی معنا پیدا کرد که پیامبران و ائمه معصوم، همه در ذکر مصیبت عظما، ذبح عظیم گریستند و این گریهها و مویه کردن تنها مخصوص زمینیان نیست و جِن و مَلِک نیز در آسمان عزادار اهل بیت (ع) نبوی هستند؛ و لیکن عشر از زمانی عاشورا شد که خون خدا در زمین جاری و نهضت حسینی و آزاد خواهی در دشت نینوا به روی نیزه سر داده شد. پیش از این نیز محرم در کتاب جامع احادیث الشیعه از کتاب من لا یحضره الفقیه از امام باقر (ع) نقل شده: روزه در عاشورا قبل از واجب شدن روزه ماه رمضان معمول بوده، ولی پس از آن ترک شده است. همچنین اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزی میدانند که حضرت موسی (ع) دریای سرخ را شکافت و به همراه پیروانش از آن عبور کرد و این روز را گرامی داشته و روزه گرفتن در این روز را مستحب میدانند.
واقعه کربلا، در روز جمعه دهم مُحَرَّم سال ۶۱ هجری قمری رخ داد. سن امام حسین (ع) در آن زمان ۵۶ سال و چند ماه بود و بنی امیه پس از واقعه کربلا با اقداماتی مانند شروع به ذخیره آذوقه یک سال خود، تبریک و شادباش گفتن و لباسهای نو پوشیدن، و روزه گرفتن، روز عاشورا را مبارک شمردند، چنانکه در زیارت عاشورای امام حسین (ع) آمده، «هذا یومٌ تَبَرَّکت بِهِ بَنُوأُمَیةَ»
امامان معصوم (ع) شیعه را از روزه عاشورا نهی کردهاند و در برخی موارد گفتهاند که در روز عاشورا تا نزدیک غروب چیزی نخورید و نیاشامید، اما نزدیک غروب چیزی بخورید تا روزه اصطلاحی نباشد.
امام حسین (ع) پس از اقامه نماز صبح، صفوف نیروهای خود (۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده) را منظم کرد. امام حسین (ع) برای اتمام حجت، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه نمود. پس از سخنان حسین (ع)، زهیر بن قین آغاز به سخن کرد و از فضایل حسین (ع) گفت و به موعظه پرداخت.
یکی از وقایع صبح عاشورا کنارهگیری حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد و پیوستن به اردوگاه حسین (ع) است.
در ابتدای جنگ، حملات به صورت گروهی انجام شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام، در اولین حمله به شهادت رسیدند. پس از آن، یاران امام به صورت فردی و یا دو نفری به مبارزه رفتند. اصحاب اجازه نمیدادند کسی از سپاه دشمن به حسین (ع) نزدیک شود. پس از شهادت اصحاب غیر هاشمی امام حسین (ع) در صبح و بعداز ظهر عاشورا، یاران بنیهاشمی حسین (ع) برای نبرد پیش آمدند. اولین کسی که از بنی هاشم از حسین (ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر (ع) بود. پس از او دیگر خاندان امام نیز یکی پس از دیگری به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. ابوالفضل العباس (ع)، پرچمدار سپاه و محافظ خیمهها نیز در نبرد با نگهبانان شریعه فرات به شهادت رسید.
پس از شهادت بنیهاشم، امام حسین (ع) عازم نبرد شد، اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رویارویی با آن حضرت پا پیش نمینهاد. در میانه نبرد، با وجود تنهایی حسین (ع) و زخمهای سنگینی که بر سر و بدن او وارد شده بود، حسین (ع) بیمهابا شمشیر میزد.
پیادگان تحت امر شمر بن ذی الجوشن، حسین (ع) را احاطه کردند، ولی همچنان پیش نمیآمدند و شمر آنها را به حمله تشویق میکرد. شمر به تیراندازان دستور داد امام را تیرباران کنند.
از فراوانی تیرها، بدن امام پر از تیر شده بود. حسین (ع)، عقب کشید و آنان در برابرش صف بستند. جراحات وارده و خستگی ناشی از جنگ، حسین (ع) را به شدت کم توان کرده بود از این رو ایستاد تا اندکی استراحت کند. در این هنگام، سنگی به پیشانیاش اصابت کرد و خون از آن جاری شد. همین که امام خواست با لبه پیراهن، خون از صورتش پاک کند تیر سه شعبه و مسمومی به سویش پرتاب شد و بر قلبش نشست. مالک بن نُسَیر، با شمشیر، چنان ضربتی بر سرِ حسین (ع) زد که بند کلاهخود امام، پاره شد و مردی به نام زرعة بن شریک تمیمی نیز ضربتی سخت به شانه چپ امام زد. سنان بن انس هم تیری به گلوی او زد. سپس صالح بن وهب جعفی به نقلی سنان بن انس پیش آمد و چنان با نیزه بر پهلوی حسین (ع) زد که با گونه راست از اسب به زمین افتاد.
شمربن ذی الجوشن با گروهی از سپاهیان عمر سعد از جمله سنان بن انس نخعی و خولی بن یزید اصبحی، به سوی حسین (ع) آمدند. شمر آنان را به تمام کردن کار حسین (ع) تشویق کرد، اما کسی نمیپذیرفت. او به خولی بن یزید دستور داد تا سر حسین (ع) را جدا کند. وقتی خولی وارد گودال قتلگاه شد دستش لرزید و لرزه بر اندامش افتاد و نتوانست این کار را انجام دهد. شمر و به نقلی سنان بن انس از اسب پیاده شد و سر حسین (ع) را جدا کرد و به دست خولی داد.
در فرهنگ شیعی به خاطر واقعه شهادت امام حسین (ع) در این روز عظیمترین روز سوگواری و ماتم به حساب میآید که بزرگترین فاجعه و ستم درباره خاندان پیامبر (ص) انجام شده است و دشمنان اسلام و اهل بیت این روز را خجسته دانسته به شادی میپرداختند، اما پیروان خاندان رسالت، به سوگ و عزا مینشینند و بر کشتگان این روز میگریند.
امام صادق (ع) فرمود: عاشورا روزی است که حسین (ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.
امام رضا (ع) فرمود: هر کس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند قیامت را روز شادی او قرار میدهد.
در زیارت عاشورا درباره این روز غمانگیز که امویان و فرزند هند جگرخوار آن را مبارک میدانستهاند، آمده است: اللهم هذا یوم تبرکت به بنوامیه و ابن آکله الاکباد...
امامان شیعه یاد این روز را زنده میداشتند، مجلس برپا میکردند بر حسین بن علی (ع) گریه میکردند، آن حضرت را زیارت میکردند و به زیارت تشویق و امر میکردند و روز اندوهشان بود.
در زیارت امام حسین، شهادت میدهیم که او احکام الهی و سنت پیامبر و امیرالمؤمنین را بر پا کرده است:
اشهد انک قد حللت حلال الله وحرمت حرام الله واقمت الصلاة واتیت الزکاة وامرت بالمعروف ونهیت عن المنکر ودعوت الی سبیلک بالحکمة والموعظة الحسنة؛
«شهادت میدهم که تو حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام کردی و نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند و اندرز نیکو، به راه و روش خود فراخواندی».
همچنین میگوییم. اشهد انک قد امرت بالقسط و العدل و دعوت الیهما؛
«شهادت میدهم که تو به عدل و داد امر کردی (مسلمانان را) به سوی این دو دعوت نمودی»
آن حضرت در جای دیگری نیز فرموده است: لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل ولا افر فرار العبید؛ (طبری، و به پیروی از او ابن کثیر، فراز دوم این جمله را چنین نوشتهاند: ولا اقر اقرار العبید: «من همانند بردگان، اقرار (به مشروعیت حکومت یزید) نمیکنم)
به خدا سوگند، من دستم را (به نشانه بیعت) همانند شخص خوار به آنان (پیروان یزید) نمیدهم و همانند بردگان، فرار نمیکنم»؛ و باز فرمود: موت فی عز خیر من حیاة فی ذل:
«مرگ در عزت، بهتر از زندگی در ذلت است».
فلسفه قیام عاشورا، پیامی به درازای تاریخ از مجموع این سخنان، این اهداف را میتوان استفاده کرد:
الف) ترویج حق و عمل به آن.
ب) نهی از ترویج باطل و بازداشتن از عمل به آن.
ج) نپذیرفتن زندگی ذلت بار و ننگین دنیا، و انتخاب زندگی با سعادت آخرت.
هدف قیام از زبان امام صادق علیه السلام:
امام صادق (علیهالسلام) در زیارت اربعین، هدف از نهضت حسینی را چنین بیان میفرماید: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛
(همچنین قریب به این عبارات، در «زیارت امام حسین در روز عید فطر و قربان» آمده است.) «حسین بن علی (علیهماالسلام) جان خویش را در راه تو (خدا) فدا کرد تا بندگانت را از بی خبری و سرگردانی گمراهی نجات دهد». از دیدگاه امام ششم، سیدالشهدا (علیهالسلام) با نهضت عاشورا، اهداف زیر را تعقیب میکرد:
الف- نجات مسلمانان از بی خبری نسبت به احکام دین و وظایفشان در برابر پروردگار؛ ب- رهایی بندگان خدا از گمراهی، با آگاه کردن آنان به لزوم پیروی از رهبران واقعی دین.
با اندکی دقت در اهداف استخراج شده از این بیانات، ملاحظه میشود که امام حسین (علیهالسلام) علت و انگیزه قیام خویش را، مبارزه با منکرات فراوان در جامعه اسلامی و تبلیغ و ترویج معروف در بین مسلمانان، اعلام میکند؛ بنابراین فلسفه اصلی و نهایی نهضت حضرت را میتوان در یک هدف جامع و کلی، یعنی «احیای فرهنگ اسلام اصیل و ناب محمدی و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از دین جدشان» خلاصه کرد.
البته حضرت، راهکار و ابزار لازم برای عملی کردن این هدف را، در عنصر «امر به معروف و نهی از منکر» میداند. از این رو در وصیتنامه خود به محمد بن حنفیه مینویسد: ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و چنان که گذشت، در زیارتنامههای مربوط به آن حضرت آمده است: ... وامرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.