تاسوعای حسینی، روز یقین و وفاداری، بر شیعیان جهان تسلیت باد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز مازندران، تاسوعا، نهمین روز محرم، روزی است که امام حسین (ع) و یارانش در محاصره نیروهای کوفه قرار گرفتند و شامیان آب را به روی اهل بیت (ع) بستند.
این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبت بر خاندان پیامبر بود، تاسوعای حسینی نام گرفت.
نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، شمربن ذى الجوشن با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، در باب قتل امام حسین «ع» وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با امام حسین (ع) جدیت به خرج دهد یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند که ابن سعد بر حسب آن نامه، از واگذاری فرماندهی به شمر خودداری کرد و مهیاى قتل آن حضرت شد.
روز وعده ملاقات پیامبر
با هجوم لشکریان ابن سعد در عصر این روز، جنود نامسعود رو به سپاه سیدالشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر به زانو نهاده بود و به خواب رفته بود. جناب زینب، چون هیاهوى لشکر را شنید، نزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهاى لشکر را نمیشنوید که نزدیک شده اند.
پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود:ای خواهر حالا رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود: تو بسوى من خواهى آمد. حضرت زینب (س) تا این خبر را شنید، طپانچه بر صورت زد و واویلا گفت. حضرت فرمود: خواهر ویل و عذاب از براى تو نیست، صبر کن و ساکت باش، خدا تو را رحمت کند.
امام حسین (ع) برادرش عباس بن علی (ع)، را فرستاد تا پژوهش کند چه مقاله شده هست. حضرت عباس «ع» بازگشت، چون معلوم کرد که بناى جنگ و خونریزی است، حضرت به برادرش عباس «ع» فرمود: نزد سپاهیان دشمن برود تا یک شب (شب عاشورا) را از آنان مهلت بگیرد که شب را با نماز و تلاوت قرآن به صبح برسانند؛ و بالجمله این روز، روز اندوه و حزن اهل بیت «ع» هست.
عمربن سعد درموافقت با این خواهش مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که: چه باید کرد؟ عمروبن حجاج گفت: سبحان الله اگر اهل دیلم «کنایه از مردم اجنبی» و کفار از تو چنین تقاضائی میکردند مستحق بود که با آنها موافقت کنی. قیس بن اشعث گفت: خواهش انها را اجابت کن به جان خودم قسم که انها صبح فردا با تو خواهند جنگید.
ابن سعد گفت: به خدا قسم که اگر بدانم چنین کنند هرگز با خواهش انها موافقت نکنم. عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی «ع» آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت میدهیم اگر تسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن چندان خواهیم فرستاد و اگر سر باز زدید، دست از شما برنخواهیم داشت.
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس «ع» و دیگر فرزندان ام البنین (س) امان نامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین «ع» رسانید و بانگ برآورد: “أین بنو اختنا”: “پسران خواهر ما کجایند”؟ ولی آن بزرگواران پاسخ ندادند. امام حسین «ع» فرمودند: پاسخ وی را بدهید اگر چه فاسق هست.
حضرت عباس «ع» در پاسخ فرمودند: چه میگویی؟ شمر گفت: من از سوی امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به دلیل حسین «ع» به کشتن ندهید. حضرت عباس «ع» با صدای بلند فرمود: “نفرین خدا بر تو و امیر تو «و بر امان تو» باد. ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد”؟!
در عصر این روز امام حسین «ع» در جمع یاران خطبهای قرائت فرمودند و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.
شیعیان، تاسوعا را روز عباس (ع) به شمار میآورند و آن را مانند روز عاشورا گرامی داشته، به ذکر فضائل و سوگواری در آن میپردازند.
اى کـه دلها همهی از داغ غمت غمگین اسـت
وى کـه از خون تـو صحراى بلا رنگین اسـت
نرود یاد لب تشنه ات از خاطرهها
هر کـه را مى نگرم از غم تـو غمگین اسـت.