تقسیم بندیهای نژادی در کلاسهای درس در مدارس آمریکا همچنان به شدت به قوت خود باقیست.
در این گزارش به قلم ادوین رویس آمده است: بر اساس یک تحلیل جدید، در حالی که مدارس در آمریکا در حال متنوعتر شدن هستند، اما همچنان بر اساس نژاد و طبقات از یکدیگر تفکیک شده اند.
بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای آموزشی ۲۰۲۰-۲۰۲۱ توسط دفتر پاسخگویی دولت آمریکا، بیش از یک سوم دانش آموزان در آمریکا در مدارسی که از نظر نژادی جدا شده بودند، حضور یافته اند، مدارسی که در آنها بیش از سه چهارم دانش آموزان از یک نژاد یا قومیت هستند. علاوه بر این، از هر ۱۰ دانش آموز بیش از یک نفر (۱۴ درصد) در مدارسی تحصیل کردند که ۹۰ درصد دانش آموزان از یک نژاد یا قومیت بودند.
این گزارش روز پنجشنبه منتشر شد. این گزارش شش سال پس از آن منتشر شد که دفتر پاسخگویی دولت آمریکا دریافت تعداد دانشآموزان فقیر، سیاه پوست و لاتین تباری که در طی یک دهه و نیم در مدارس عمدتا فقیر و اقلیتها تحصیل میکنند، افزایش یافته است. این یافته همچنین دهها سال پس از آن منتشر شد که دادگاه عالی آمریکا تحصیل جدا، اما برابر (ایده براون) را مغایر با قانون اساسی اعلام کرد، وعدهای که برای میلیونها کودک آمریکایی محقق نشده است.
اریکا فرانکنبرگ استاد آموزش در دانشگاه پن استیت که موضوع جداسازی را در مدارس آمریکا مورد بررسی قرار داده است، در سخنانی گفت: ما برای ایده براون احترام قائلیم، اما فکر نمیکنم، از نظر سیاست در سطح فدرال، حتی از تلاشهای داوطلبانهای که از تلاشهای داوطلبانه که ادغام را تسهیل میکند حمایت کرده باشیم.
در حالی که دانش آموزان سیاهپوست ۱۵ درصد از جمعیت مدارس دولتی در آمریکا را تشکیل میدادند، ۲۳ درصد از آنها در مدارسی تحصیل میکردند که بیش از سه چهارم آنها سیاه پوست بودند. این در حالی است که ۴۳ درصد از دانش آموزان سفیدپوست -که اکنون کمتر از نیمی از جمعیت مدارس آمریکا را تشکیل میدهند- در مدارس عمدتا سفیدپوست تحصیل میکنند و تعداد آنها تقریبا دو برابر دانش آموزان سیاه پوست است. در ارتباط با دانش آموزان لاتین تبار –که ۲۸ درصد از جمعیت مدارس آمریکا را تشکیل میدهند- ۳۱ درصد در مدارس عمدتا لاتین تبار تحصیل میکنند.
اکثر مدارس در غرب میانه و شمال شرق –که بالاترین درصد مدارسی را به خود اختصاص داده اند که تک نژادی بوده اند- اکثر دانش آموزان سفیدپوست بوده اند. این در حالی است که در مدارس غرب بیشتر دانش آموزان لاتین تبار بوده اند، در حالی که بیشتر دانش آموزان در مدارس در جنوب سیاه پوست و لاتین تبار بوده اند.
مقامات دولت آمریکا بر دو عامل مؤثر در تداوم روند جداسازی کودکان آمریکایی تأکید کردند: مرزهای ناحیه مدرسه که تعیین میکند چه کسی به چه مدارسی دسترسی دارد و افزایش جدایی مدارس به معنای پدیده جدا شدن شهرها از مناطق بزرگتر برای ایجاد منطقه مدرسه خود.
فرانکنبرگ میگوید پروندههای دادگاه عالی در گذشته تلاشها برای تفکیک مدارس و گامهایی را که دولت فدرال میتواند برای ادغام مدارس انجام دهد، تضعیف کرده است. در سال ۱۹۷۴، رای دادگاه عالی در پرونده میلیکن در مقابل بردلی -که بر مدارس در منطقه دیترویت متمرکز بود- نشان داد مدارس منطقهای مسئول تبعیض زدایی در مناطق نیستند.
بودجه مدارس نیز اغلب به مالیاتهای محلی متکی است و دانشآموزان اغلب در مدارس نزدیک به محل زندگی خود تحصیل میکنند، که این موضوع موجب ایجاد دسترسی نابرابر به منابع در زمان تفکیک جوامع میشود. علاوه بر این، یک مورد برجسته جداگانه در سال ۲۰۰۷ در ارتباط با تلاشهای سیاتل برای رفع تبعیض نژادی، تلاشهای داوطلبانه ادغام را محدود کرد.
فرانکنبرگ میگوید: چندین دههها از زمانی که همه شعبههای دولت فدرال بر روی این مشکل کار میکنند، میگذرد.
گزارشها نشان میدهد بین سالهای تحصیلی ۲۰۰۹-۲۰۱۰ و ۲۰۲۰-۲۰۲۱، بیش از ۳۰ منطقه جدید در هفت ایالت جدا شدهاند. نواحی که از مناطق بزرگتر جدا شدهاند، نسبت به مناطق باقی مانده، ثروتمندتر و از نظر نژادی از تنوع کمتری برخوردار شدند، در حالی که درصد دانشآموزان استفاده کننده از برنامه ناهار رایگان – که نشان دهنده فقر است – به نصف رسیده است.
فرانکنبرگ گفت: مرزها به عنوان ساختارهای نامرئی در نظر گرفته میشوند که شما نمیتوانید کاری درباره آنها انجام دهید. جدایی ناشی از ایجاد مرزهای جدید است. شما میتوانید از شکل گیری آنها جلوگیری کنید. سوالی که مطرح میشود این است که (رویکرد) دولت فدرال برای مقابله با تأثیر نامتناسب این مرزبندی بر نژاد و طبقه چیست؟
بابی اسکات نماینده کنگره آمریکا از ایالت ویرجینیا و رئیس کمیته آموزش و کار در مجلس نمایندگان، از کنگره خواست قانونی را تصویب کند که سبب اختصاص بودجه به مدارس و ایالتها میشود تا آنها طرحهایی را برای ادغام داوطلبانه مدارس و بررسی سیاستها و اقداماتی که تأثیر تبعیض آمیزی بر دانش آموزان دارد ارائه کنند.
وی گفت: می دانیم که جداسازی مدارس تنها سبب منزوی شدن دانش آموزان کم درآمد و دانش آموزان رنگین پوست نمیشود. این اقدام همچنین آنها را از دسترسی برابر به فرصتها و منابع آموزشی محروم میکند. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که پیشرفت ما به سمت برابری آموزشی در آمریکا بیشتر از این کاهش یابد.