کارشناس نظامی روسیه گفت کی یِف بدون کمکهای نظامی غرب قادر به پیشروی نخواهد بود.
وی در این مقاله افزود: برای مثال نیروی هوایی اوکراین و برخی دیگر از شاخههای نیروهای مسلح آن را در نظر بگیریم. نیروی هوایی اوکراین برای به دست آوردن برتری هوایی یا حداقل جنگیدن در شرایط برابر با نیروهای هوافضای روسیه، به حداقل ۱۲۴ جنگنده چندمنظوره (به عبارت دیگر سه هنگ جنگنده هر کدام ۴۲ فروند هواپیما)، ۳۶ هواپیمای جنگی (سه اسکادران ۱۲ جنگنده) و شش جنگنده آموزشی (هواپیمای کنترل دوگانه) نیاز دارد. در میان رقبای احتمالی برای تبدیل شدن به هواپیمای جنگی اصلی اوکراین، محتملترین گزینه هواپیمای موسوم به F-۱۶C/D آمریکا است که در حال حاضر از خدمت در نیروهای هوایی آمریکا خارج و هواپیمای F-۳۵ جایگزین آن شده است. هنوز تصمیم مشخصی در مورد این موضوع اتخاذ نشده است و این مسائل تاکنون مورد بحث قرار نگرفته است. اکنون در نظر بگیریم روند تجهیز مجدد نیروهای هوایی اوکراین با هواپیماهای جدید چگونه پیش خواهد رفت. برای شروع لازم است حداقل ۲۰۰ پرسنل پروازی برای آموزش مجدد به آمریکا اعزام شوند به طوری که برای هر جنگنده حداقل دو خدمه وجود داشته باشد. پرسنل تعمیر و نگهداری نیز باید برای آموزش مجدد اعزام شوند.
قبل از تجهیز اوکراین به تسلیحات پیشرفته غربی، نیروهای مسلح روسیه باید به نتایج قابل توجهی دست یابند
وی در این مقاله ادامه داد: وقتی صحبت از هوانوردی به میان میآید، یک هواپیما فقط نمونه کوچکی از کل مسئله است. نه تنها هواپیماهای جنگی، بلکه مجموعه تجهیزات فرودگاهی نیز باید در اختیار اوکراین قرار داده شود. قطعا هیچ یک از تجهیزات اوکراین با جنگندههای آمریکایی هماهنگ نیست، زیرا همه آنها ساخت شوروی است. حتی بمبهای سقوط آزاد آن متفاوت از محصولات مشابه آمریکا است. علاوه بر این، آمریکا و سایر کشورهای ناتو باید طیف کامل تسلیحات هوایی از موشکهای هدایت شونده و غیر هدایت شونده در کلاسهای مختلف تا بمبهای سقوط آزاد را به اندازه کافی و تا دوره طولانی خصومتها در اختیار نیروی هوایی اوکراین قرار دهند. با ارسال هواپیماهای جنگی ساخت غرب به اوکراین، ناگزیر مشکل کنترل جنگندهها در هوا طی نبرد پیش خواهد آمد. به منظور حل این مشکل، آمریکا ممکن است مجبور شود هواپیماهایی مانند Hawkeye E-۲C/D ( هواپیمای تاکتیکی مجهز به هشدار اولیه با رادار دوربرد) در اختیار نیروی هوایی اوکراین قرار دهد. بدون چنین ابزاری، کنترل موثر هواپیما طی نبردهای هوایی و حملات علیه اهداف زمینی به سادگی امکان پذیر نخواهد بود.
اکنون آنچه باقی مانده است ارزیابی این مسئله است که این سه هنگ هوانوردی جنگنده چه زمانی به "آمادگی عملیاتی اولیه" خواهند رسید. بر اساس خوش بینانهترین پیش بینیها این اتفاق قبل از زمستان رخ نخواهد داد. در ادامه این مقاله آمده است برای اینکه نیروهای مسلح اوکراین پتانسیل تهاجمی به دست آوردند آنها حداقل به چهار تا پنج تیپ تانک (هر کدام ۱۲۰- ۱۴۰ تانک اصلی میدان نبرد) مجهز به تانکهای ام۱ آبرامز (M۱ Abrams) نیاز دارند. به علاوه، خدمه تانکهای اوکراین باید تمامی مراحل لازم آموزشی را بگذرانند. در نتیجه حل این مسائل خیلی سریع امکان پذیر نخواهد بود. با توپخانه زمینی و پرتابگرهای موشکی متعدد همه چیز آسانتر خواهد شد. نیروهای مسلح اوکراین میتوانند به سرعت در مورد آنها تبحر پیدا کنند.
اما حتی در این زمینه نیز فرآیندهای دستیابی و تسلط کامل به این سخت افزارها به هیچ وجه به طور همزمان نخواهد بود. ماهها طول خواهد کشید تا ۷ الی ۸ تیپ توپخانه با ۷۲ سلاح تشکیل شود و به سطح آمادگی رزمی برسند. اما طی این مدت، فضای سیاسی و وضعیت استراتژیک در جبهه نبرد ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کند و دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم این به نفع اوکراین خواهد بود. تنها یک نتیجه گیری مطرح است: نیروهای مسلح روسیه باید بدون آن که منتظر بمانند تا اوکراین به تسلیحات پیشرفته غربی مجهز شود، به نتایج قابل توجهی دست یابند.