در برنامه «اینسایت» شبکه پرس تی وی با حضور سفیر روسیه در تهران روابط راهبردی ایران و روسیه تحلیل و ارزیابی شد.
تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه و تلاش بلوکِ کشورهای غربی جهت تحمیل انزوا به روسیه، به همراه رقابتهای راهبردی کشورهای غربی با روسیه، همه و همه موجب شده اند تا روسها، توسعه روابط با کشورهای شرق و جنوب جهان را در دستورکار قرار دهند. در واقع، مسائل مذکور عملا یک تغییر جهت راهبردی را در منظومه سیاست خارجی روسیه ایجاد کرده اند.
دراین راستا، ایران نیز از جایگاه مهمی در سیاست خارجی روسیه برخوردار شده است. ایران خود به عنوان کشوری که سالهاست هدفِ اقدامات خصمانه غرب و بویژه آمریکا قرار دارد، تا حد زیادی خود را جهت هماهنگی بیشتر با نظم جدید جهانی و همراهی با قدرتهای نوظهور جهان نظیر چین و روسیه و همچنین مناطقی نظیر آمریکای لاتین آماده میکند. در این راستا، ایران هم با توجه به خیانتهای غرب به ویژه در مساله توافق هستهای (برجام)، عملا به این جمع بندی رسیده که بهتر است جهت گیریهای سیاست خارجی خود را بیش از پیش بر واقعیات بین المللی استوار کند و با بلوک کشورهایی به توسعه روابط بپردازد که زمینههای قابل اتکا تَر و بادوام تری را در روابط دو جانبه با تهران فراهم میسازند.
رویکردی که به طور خاص در دولت ابراهیم رئیسی نیز مد نظر قرار گرفته است. در آن میان، به طور خاص توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران و روسیه و بویژه در سطحی کلان، ایجاد نقشه راهبردی توسعه روابط میان ایران، روسیه و چین، به کابوسی تمام عیار برای کشورهای غربی و بویژه آمریکا تبدیل شده است. مسالهای که در نوع خود تا حد زیادی میتواند بلوک قدرتِ ضدآمریکایی در جهان را تقویت کند.
در این راستا، لوان جاگاریان سفیر روسیه در تهران در گفتگو با برنامه اینسایت شبکه پرس تی وی، به واکاوی برخی از ابعاد راهبردی روابط ایران و روسیه و به طور خاص مسائل جاریِ مطرح پیرامون رویههای بین المللی کشورش پرداخته است. جاگاریان در ابتدا در رابطه با عملیات ویژه نظامیروسیه در خاک اوکراین گفت: آمریکا و جبهه غرب اساسا اوکراین را مدتهاست که به مثابه سنگر و پروژهای علیه روسیه میبینند که بناست از طریق این کشور، منافع و امنیت روسیه را تضعیف کنند. درست به همین دلیل است که روسیه مدتهاست بر اهمیت بحث بی طرفیِ اوکراین تاکید دارد (مسالهای که در عمل رعایت نمیشود). با این همه، آمریکاییها همواره نسبت به خواستههای مشروع روسیه بی اعتنایی کرده اند.
جاگاریان به طور خاص تحریکات و تنشآفرینیهای آمریکا در اوکراین را عامل ایجاد وضعیت کنونی در این کشور (اوکراین) دانست. او تاکید کرد که عقب نشینی ذلیلانه و بزدلانه آمریکاییها از افغانستان آن هم پس از ۲۰ سال اشغال نظامی بیهوده و غیرمشروع این کشور، صرفا اقدامیبود تا آنها بتوانند تمرکز خود را بر قضیه اوکراین معطوف کنند. جاگاریان به طور خاص اهدافی نظیر غیرنظامیسازی اوکراین، به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک به عنوان جمهوریهای مستقل، شناسایی شبه جزیره کریمه به عنوان بخشی از خاک اوکراین که در دوران شوروی به اوکراین هدیه داده شده بود و در سال ۲۰۱۴ در قالب یک رفراندوم بار دیگر به خاک روسیه بازگشت و ایجاد وضعیت بی طرفی در اوکراین را از جمله دلایل و محرکهای اصلی عملیات نظامی ویژه روسیه در خاک اوکراین دانست.
جاگاریان تاکید کرد که خونریزیهای جاری در اوکراین و همچنین به راه افتادن سیلی از پناهجویان از این کشور، انتخابِ روسیه نبوده است. جاگاریان همچنین گفت که روسیه تا زمان محقق شدن تمامی خواستههای خود، به عمملیات نظامیاش در خاک اوکراین ادامه میدهد.
جاگاریان در ادامه گفت: دولت اوکراین به کل تحت نفوذ آمریکاییها است و حتی اروپاییها هم در مساله اوکراین تحت نفوذ واشنگتن هستند. متاسفانه اروپا اکنون به رهبران مستقل نیاز دارد تا بتوانند نقش مستقل اروپا را در بحبوحه بحرانهایی نظیر اوکراین به نمایش بگذارند. ما مایلیم که یک اروپایِ قوی، متحد، اما مستقل را ببینیم. همین وابسته بودن اروپا تا حد زیادی برای آن تحقیر آمیز است.
در ادامه برنامه Insight شبکه پرس تی وی در رابطه با یکی از تاثیرات مهم بحران و جنگ در اوکراین که همان تسریع ایجاد تغییر در نظم جهانی است (نظمیکه میتواند با سقوط موقعیت آمریکا و غرب و اوج گیری قدرتهای نوظهوری نظیر هند، ایران، چین و روسیه همراه باشد)، صحبت شد.
جاگاریان در این رابطه گفت: اساسا غرب و بویژه آمریکا، هیچ موقع کشورهایی نظیر ایران و روسیه را مستقل نمیخواهند. آمریکاییها به طور خاص یک ضرب المثل دارند که میگوید اگر شما با من نیستید، این بدان معناست که علیه ما هستید و ما قطعا شما را مجازات خواهیم کرد. از این منظر، غرب و آمریکا فقط و فقط ایران و روسیه را به مثابه کنشگرانی که بازیچه دستشان باشند میخواهند.
لوان جاگاریان در ادامه گفت: زمانی من به عنوان یک دیپلمات در اتحاد جماهیر شوروی این باور را به همراه دیگر همکارانم در عرصه سیاست سیاست خارجی شوروی داشتیم که میشود صفحهای جدید در روابط شوروی با غرب و به طور خاص آمریکا گشود، با این حال با گذشت زمان متوجه شدیم که تحققِ یک چنین امری چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد. حتی این نگرش اکنون نیز وجود دارد. حتی همین حالا هم وقتی با افرادی که دیدگاههای ایدئولوژیک متفاوتی دارند صحبت میکنیم متوجه میشویم که اغلب آنها همین دیدگاه را دارند و نمیتوان گفت، چون زمانی در روسیه کمونیسم حاکم بوده، مشکل اصلی غرب با کمونیسم بوده و اکنون فضا تغییر کرده است. این در حالی است که اساسا غرب و آمریکا نمیتوانند بپذیرند که هر کشوری منافع خاص خود را دارد و بر اساس همین منافع است که در عرصه خارجی اقدام به کنشگری میکند.
این مساله به طور خاص اخیرا از سوی هنری کسینجر وزیر خارجه سابق آمریکا که چهره سرشناسی در حوزه سیاست خارجی این کشور است نیز مورد تاکید قرار گرفته است. این موضوع حتی از سوی برخی چهرههای حامی غرب در روسیه نیز مورد تاکید قرار میگیرد که به قدری واکنش غرب در قضیه عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین شدید و اغراق شده است، که عملا این رویهها را میتوان اعلان جنگ رسمی علیه خودِ روسیه ارزیابی کرد. البته که خودِ ایران نیز در طول بیش از چهل سال اخیر در مواردی نظیر توافق برجام، تجربیات مشابهی را از سوی غرب داشته است.
جاگاریان به طور خاص به این نکته اشاره میکند که روسیه مدتهاست آموخته که رویکرد غرب به روسیه واقعی نیست و آنها صرفا به دنبال ساختن نوعی بازیچه از این کشور هستند. از این رو، روسیه در قالب نهادهایی نظیر سازمان همکاریهای شانگهای و دیگر نهادهای منطقهای و بین المللی، نگاه خود را به ویژه در حوزههای اقتصادی و سیاسی معطوف به شرق و جنوب آسیا کرده است. دراین راستا شاهد بوده ایم که طیف قابل توجهی از کشورهای غیرغربی نیز به باشگاه تحریمهای غرب علیه ایران نپیوسته اند. آمریکاییها مدام از جامعه بینالمللی سخن میگویند، اما باید از آنها پرسید که شما چه کسی هستید که از طرف جهان سخن میگویید؟
جاگاریان به طور خاص به این نکته اشاره کرد که غرب و مخصوصا آمریکا به دنبال القای این مساله به کشورهای حوزه پیرامونی روسیه هستند که روسها بنای حمله به آنها را دارند، آنها همچنین تاکید دارند که اگر کشورهای پیرامونی روسیه عضو ناتو نشوند، به احتمال فراوان هدفِ حمله روسیه قرار میگیرند؟ دراین نقطه باید پرسید چرا روسیه باید چنین کند؟ اساسا همین رویکرد است که موجب شده تا اکنون فنلاند و سوئد که همسایگان روسیه هستند و روابط تاریخی طولانی را نیز با روسها داشته اند، به سمت ناتو و تلههای کارگذاشته شده از سوی غرب حرکت کنند.
این در حالی است که اساس روابط فرهنگی روسیه با همسایگانش چشمگیر است. در واقع، غرب سعی کرده با تمامیابزارهای ممکن، همسایگان روسیه را از این کشور دور کند و به آنها تلقین کند که هیچ راهی جز گرفتن گارد و ژست تقابلی در برابر روسیه جهت حراست از منافع و امنیت ملی خود ندارند. این در حالی است که وقتی از خودِ آمریکاییها میپرسید که آیا انتقال قدرت در اوکراین در سال ۲۰۱۴، دموکراتیک بوده یا خیر؟ آمریکاییها و مجموعه غرب سکوت پیشه میکنند و هیچ جوابی ندارند. در مقابل، آمریکاییها فقط و فقط در مورد مسائل اروپا و کشورهای پیرامونی روسیه، دست به تبلیغات میزنند و هیچ رویه و رویکرد واقعی را ندارند و اساسا به دنبال بزرگ جلوه دادنِ آنچه تهدید روسیه خوانده میشود، هستند.
آمریکاییها حتی از شنیده شدن صدای روسیه در عرصه بین المللی نیز هراس دارند و فقط و فقط سعی دارند تا روسیه را به مثابه یک موجودیت خطرناک در عرصه بین المللی تصویرسازی کنند. کشوری که هیچ منطقی هم ندارد. در این رابطه آنها احترامی به آزادی بیان نیز نمیگذارند و عملا اغلب شبکههای خبری و تلویزیونی روسیه نظیر راشاتودی و اسپوتنیک را تحریم کرده و نمیگذارند که صدای واقعی روسیه به جهان برسد.
جاگاریان به طور خاص ایجاد جهان چند قطبی که در آن قدرتهای نوظهوری نظیر روسیه، چین، هند و ایران جز بازیگران و کنشگران اصلی هستند را یک امر الزامی و نه یک انتخاب ارزیابی میکند که این مساله در حال تکوین است. در ادامه به طور خاص این نکته مورد اشاره قرار گرفت که بلوک غرب به رهبری آمریکا عملا برای رقبای خود نظیر چین، روسیه و ایران، در موضوعات مختلف ایجاد رقیب و مساله میکند. مثلا در مورد چین، غرب بر مساله تایوان تاکید دارد. در مورد روسیه، پیشرویهای ناتو و قضیه اوکراین را برجسته میکند و در مورد ایران نیز مساله هستهای و بازیگرانی نظیر رژیم صهیونیستی را برجسته میکند.
در ادامه با اشاره به پیوندهای راهبردی نوظهور میان روسیه و ایران که ابعاد و حوزههای گوناگونی نیز دارد، به طور خاص این سوال از لوان جاگاریان مطرح شد که چه میزان زمان لازم است تا توافق مشارکت راهبردی میان دو طرف به امضا برسد؟ و اساسا موانع اصلی در این رابطه چه هستند؟
سفیر روسیه در تهران به طور خاص به این مساله اشاره کرد که روسیه و ایران روابط تاریخی خوبی را با یکدیگر داشتهاند و در سالهای اخیر رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین در چندین نوبت به ایران سفر کرده و به طور کلی سفرهای پرباری میان دو طرف اتفاق افتاده است. از سویی میان روسای جمهور روسیه و ایران و بویژه رهبرمعظم انقلاب اسلامی که من احترام زیادی برای ایشان قائلم نیز روابط دوستانه و محترمانهای برقرار بوده است.
جاگاریان تاکید کرد که هم ایران و هم روسیه اهداف مشابهی را به بویژه در حوزه بین المللی دارند و مراودات اقتصادی میان دو کشور نیز در حال اوج گیری است و اساسا روند آتی در روابط دو طرف نیز کاملا روشن است. در این رابطه این روسیه و ایران هستند که باید کنار یکدیگر، بر تحریمها فائق آیند و از بیرون کاری انجام نخواهد شد. در این رابطه روسیه اراده جدی دارد تا هژمونی دلار را در معادلات تجاری بین المللی کنار بزند و ایران نیز در همین جبهه قرار دارد. البته که در این رابطه سیستم بانکداری جدیدی نیز باید ایجاد شود.
در این راستا این نکته نیز مورد اشاره قرار گرفت که اساسا ایران و روسیه در مورد مسائل اقتصادی و امنیتی، دغدغهها و نگرانیهای مشترکی دارند که این مساله خود میتواند به بیشتر شدن همکاریهای آنها کمک قابل توجهی کند. جاگاریان به طور خاص به این مساله تاکید کرد که نگاه در روابط ایران و روسیه باید به آینده باشد. روسیه همواره در قضیه برجام در کنار ایران ایستاده است. در جریان قطعنامه ضدایرانی اخیر در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز روسیه در کنار ایران ایستاده است. این در حالی است که شبکههای رسانهای مرتبط با ایران نظیر بی بی سی فارسی یا ایران اینترنشنال یا رادیو فردا (که از دید وی رادیو دیروز است)، اغلب در مورد ایران دروغ میگویند و به دنبال تخریب روابط خارجی آن و ایجاد چالش در رابطه با آن هستند.
سفیر روسیه در تهران در ادامه افزود: ما به عنوان روسیه، ایرانیها را دوست خود میدانیم و توسعه روابط با آن در حوزههای گوناگون را در دستورکار داریم. جاگاریان به طور خاص تاکید کرد که ایران و روسیه همچنین در حال برطرف کردن برخی موانع فنی جهت تقویت روابط دریای خود در دریای خزر نیز هستند. مسالهای که هم از حیث تجاری و هم گردشگری میتواند برای هر دو کشور مفید باشد. جاگاریان در انتها روابط بهتر و گستردهتر میان دو کشور ایران و روسیه را آرزو کرد و تاکید نمود که ایران و روسیه در کنار هم میتوانند به مشکلات و سختیها فائق آیند. او در پایان نیز بهترین آرزوها را برای طرف ایرانی خواستار شد.