استاد احمد خلیلی از جمله بنیانگذاران نقاشان قهوهخانهای است که آثار ارزشمند او در موزه هنرهای معاصر تهران، موزه نیاوران، موزه سعدآباد و موزه آزادی نگهداری میشود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز قزوین، سال ۱۳۲۲ در قزوین و حوالی شاهزاده حسین(ع) متولد شد اما 5 سال بیشتر در موطنش
احمد از نوجوانی یعنی حوالی سیزده چهارده سالگی، استعداد خارقالعادهاش را در نقاشی پیدا کرده بود و مصمم بود حتی علیرغم میل پدر، علاقهمندی خودش را دنبال کند؛ همین شد که شاگردی در کارگاه «مرشد محمد نقاش» را آغاز کرد.
مرشد، نقاش نبود اما اولین و مهمترین استاد احمد خلیلی شناخته میشد؛ استادی که دست به قلم نمیبرد اما کار و سبک هنریاش را به خوبی میشناخت.
به این ترتیب احمد در کنار رفت و روب کارگاه و کارهای روزانه استادش، کمکم، «خیالینگاری» را یاد گرفت و اشتیاقش به کار هم بیشتر و بیشتر شد.
غیر از او هم کسانی در کارگاه مرشد بودند که بعدها معلوم شد بزرگان سبک قهوهخانهای هستند؛ از حسین قوللر آغاسی، تا محمد مدبر، حسن اسماعیلزاده، عباس بلوکیفر و حسین همدانی.
رفتهرفته «خیالینگاری» یا به تعبیر کریم امامی «نقاشی قهوهخانهای»، ذهن و خیال احمد را به خوبی با خود همراه کرد.
هنری اصیل و بازتاب صادق و واقعی از هنر ایرانی که قدمتش به دوره آلبویه و بازپیراییاش به دوره صفوی به ویژه شاه اسماعیل اول بازمیگشت.
بنیاد اصلی خیلینگاری، الهامگیری از ذهن و خیال هنرمند بود که با مفاهیم والای دینی و ادبی تلفیق شده بود و چه چیزی زیباتر از این همه الهامات بلندنظرانه برای ذهن هنرمند عاشق و دلسوخته!
جذابیت این هنر، مردمی بودن آن بود چه اینکه میراث دوران نقل حماسههای سلحشورانه یا سوگواری ارادتمندانه بر آستان ائمه اطهار و ذکر مصائب آنان بوده است. آثاری که به تدریج از برج عاج کاخنشینی و کنج عافیت کتابهای نفیس خارج میشد و در دل مردم جای میگرفت.
هر سه ویژگی نقاشی قهوهخانهای یعنی روحیه دینی و مذهبی، ادبیات و حماسههای ملی و آداب و رسوم ایرانی در آثار وی مشهود است آنگونه که رد قلم بر روی بوم، بازنمایندهی این آثار باشد.
همهی اینها برای احمد خلیلی، این هنرمند نازکخیال و ژرفاندیش، به قدر کافی الهامبخش بود و او، اینها را به خوبی دریافت میکرد و به کار میبست.
استاد احمد خلیلی زیر و بم نقاشی قهوهخانهای را فراگرفت و آنگونه که در یادداشتهایش نوشته است: «كارگاه مرشد محمد نقاش جایی بود كه بیآنکه بدانم با بنیانگذاران نقاشیقهوهخانهای آشنا شدم. هر روز در كنار آب و جار و كردن كارگاه و خرید مایحتاج روزانه مرشد محمد، مطلب جدیدی دربارهی نقاشی یاد میگیرم.»
به این ترتیب او خود، یکی از بازماندگان جدی این مکتب در ایران شد.
استاد خلیلی در سال 1346 با دخترداییاش، فاطمه خانم ازدواج كرد و صاحب چهار فرزند پسر شد. استاد دربارهی همسرش میگوید: «فاطمه همهی هست و نیست من برای همهی سالهای زندگیام. با حضور فاطمه در انجام همهی كارهایم انگار جدیتر شدهام.»
او از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۷۲ هم در آتلیه نقاشی سازمان صدا و سیما مشغول به کار بود تا بازنشسته شد. در طول عمر هنریاش 129 تابلو نقاشی با سبک نقاشیقهوهخانهای، كلاسیک، قاجاری و امپرسیونیسم در ابعاد مختلف و با موضوعات متنوع از جمله آزادسازی خرمشهر خلق کرد که بارها در نمایشگاههای مختلف به نمایش درآمد.
همان سالها برخی از آثار استاد به موزه هنرهای معاصر تهران، دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، کاخ موزه نیاوران، کاخ موزه سعدآباد و موزه آزادی راه یافت.
استاد احمد خلیلی سرانجام پس از عمری خلق آثار هنری در تیرماه سال ۱۳۸۷ در سن 64 سالگی بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.
و این یکی از صدها روزنوشتهی اوست که شاید برای چنین روزی نوشته شده: «شعر گفتهام، اما شاعر نیستم. مجسمه ساختهام، اما مجسمه ساز نیستم، مطلب و مقاله بسیار نوشتهام، اما نویسنده نیستم. با حروف و كلمات اشکال و خطوط بدیعی خلق كردهام و تایپوگرافیست نیستم، آثار بسیار دقیق و زیبا از نقاشی قاجاریه مو به مو كپی كردم و نقاش قاجاری هم نیستم. دهها تابلو رنگ روغن به سبک و سیاق سورئال كشیدهام، بی آنکه سورئالیسم باشم. این همه را گفتم و نوشتم تا تو بدانی صدها تابلو نقاشی قهوهخانهای كاركردهام بیآنکه نقاش قهوهخانهای باشم. ای عجب كه میان هستم و نیستم.»