در این صفحه با شهیدی نوجوان و مینوچهر از دیار خراسان شمالی بیشتر آشنا می شوید.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز خراسان شمالی آدم هاي دور و بر ما، سرنوشتهاي متفاوتي دارند و هرکدام به شکلي
او فرزند نهمش را باردار بود و به خاطر وضع بد جسمانی اش به دکتر مراجعه کرد که دکتر به او گفت به خاطر سلامتی خودت بهتر است که این بچه را به دنیا نیاوری ، مادر به خانه آمد و زن همسایه که خانمی با تقوا بود به او گفت به خدا توکل کن و بچه را نگهدار، شاید روزی رو سفیدت کند همین هم شد
این ها را در گفتگو با آمنه خانم غلامی مادر شهید منوچهر غلامی شنیدم.
مادر می گوید: منوچهرم هنوز ۱۶ سال هم نداشت که دغدغه کمک به دیگران او را راهی مناطق زلزله زده کرد و با شروع جنگ او در ۱۶ سالگی لباس رزم بر تن کرد و راهی جبهه دفاع از ارزش ها و خاک این سرزمین شد.
مادر که در چهره اش آرامش موج می زند خبر شهادت فرزندش را زود تر از همه در سحرگاه سوم مهر ماه ۶۶ در عالم رویا دید.
وقتی خبر شهادت را به او میدهند یاد حرف های زن همسایه در ۱۶ سال پیش می افتد که گفت: شاید همین فرزند روزی رو سفیدت کند...
خانم منیره غلامی خواهر شهید منوچهر از اخلاق رفتار روش و منش برادر خیلی گفت و نکته قابل توجه صحبت هایش معرفت و بصیرتی بود که منوچهر به رغم سن پایینش داشت.
غبطه خوردنش را هم میشد از لابلای تمجید و تحسینی که از برادر می کند فهمید که ای کاش من هم در ان زمان بودم و فرزندانم را راهی جبهه های نبرد می کردم
شهید منوچهر غلامی متولد چهارم فروردین 1350، در گرگان به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش آمنه نام داشت.دانش آموز دوم متوسطه در رشته برق بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت . و در نهایت در سوم مهر 1366با سمت نیروی واحد تدارکات در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کتف و سینه ، شهید شد و پیکرش را در گلزار شهدای انصارالحسین بجنورد به خاک سپردند.