میراث در معنای لغوی به چیزی گویند که از فرد فوت شده برای بازماندگانش به جا میماند و حال پس از ۳۳ سال مرور میکنیم میراث معنوی با ارزش امام (ره) را که عمری برای آزادگان جهان به یادگار خواهد ماند.
از صبح ۱۴ خرداد ۶۸ که مردم پیچ رادیو را باز کردند و خبر رحلت امام خمینی (ره) را شنیدند ۳۳ سال میگذرد... خبری که بغض، حرف به حرف آن را تشکیل میداد و به گوش هرکه رسید، دیدگانش را پرآب کرد. خبری که از وصال رهبری آزاده به ملکوت اعلی خبر میداد...
از آن سال به بعد، تصویر امام خمینی (ره) به روی تمام اسکناسها آمد و وصیت نامه ایشان جزو کتب درسی شد. کتابهای بی شماری در توصیف افکار و گفتار او به زبانهای مختلف منتشر و تلاش شد تا توصیههای او در تمام سیاستهای داخلی و خارجی مسئولان به کار گرفته شود و اینطور شد که امام دیگر متعلق به ایران و مردم ایران نبود، او به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امام و راهنمای مظلومان و آزادگان جهان بود.
استقلال، آزادی، رهایی از وابستگی
حال پس از ۳۳ سال، شاید جوانان و نوجوانانی که دوران حیات امام راحل (ره) را تجربه نکرده بودند از بزرگترها بپرسند آیت الله خمینی که بود؟ و یا اینکه از او چه برجا مانده است؟
بحث در این مقال بسیار است، اما در اینجا میخواهم شما را با میراث معنوی امام (ره) آشنا کنم. میراثی که تا انسانیت و آزادگی پابرجاست، در جهان ماندگار خواهد بود.
حال، نتیجه میراث فرهنگی امام (ره) را نه تنها در ایران، بلکه میتوان در عملکرد هزاران هزار انسان آزاده در سراسر گیتی مشاهده کرد. انسانهایی که اصول ثابت اعتقادی شان را همیشه، استقلال، آزادی و رهایی از استبداد تشکیل میدهد و بس؛ و این نخستین میراث فکری و معنوی امام خمینی (ره) برای تمام آزادگان جهان بود.
اما در توصیفی دیگر، فاطمه طباطبایی عروس او (همسر سید احمد خمینی)، احیای تفکر دینی و اصلاح اجتماعی را میراث دیگر امام خمینی دانست و گفت: کسانی که دوران پیش از انقلاب را تجربه یا تاریخ تحلیلی آن را مطالعه کرده اند تصریح میکنند که سران آن رژیم تمام تلاش خود را بر روی کمرنگ کردن اندیشهها و رفتارها و بیاعتنایی مردم به مقولات و معارف دینی متمرکز کرده بودند و امام راحل (ره) با رهبری خود توانستند تفکر دینی را دوباره در کشور احیا کنند.
در اثبات این مطلب، میتوان به رشد چشمگیر تعداد مقالات و کتب دینی و انجمنهای علمی_مذهبی و دانشگاهها در سراسر کشور در دوران پس از انقلاب اشاره کرد.
نو اندیشی دینـــــی
امام (ره) موضوع نواندیشی دینی را در قالب نظام جمهوری اسلامی مدوّن ساخت و با احیای تفکر و حفظ هویت دینی، سازگاری بین مسائل اجتماعی، آزادی و دموکراسی دین و معنویت را در تئوری نظام جمهوری اسلامی بنیانگذاری نمود.
در سیرة عملی امام، آزادی در بیان و اندیشه، منطق در استدلال و رعایت قانون در عرصة عمل عیان بود. اگرچه در عرصه سیاست اهداف حکومت را دین تعیین میکند، ولی روش آن را علم مشخص مینماید، از این رو روشها را در جامعه با ابزار علم، عقل و کرامت انسان نقادی میکنیم و اعلام میداریم روشهایی مانند خشونت، ترور، عدم رعایت قانون با اهداف دین ناسازگار است.
فرهنگسازی معنوی
هدف اصلی رهبران الهی، احیای تفکر دینی و حرکت در راستای ابعاد معنوی جامعه برای احیای ارزشهای والای انسانی و الهی است. امام خمینی ثابت کرد که در نظامهای دینی به خصوص دین اسلام، آموزش تنها منحصر به بعد معنوی و اخروی انسان نیست، بلکه به همة شئونات زندگی فردی، قوانین و احکام نظر دارد.
زیرا برقراری یک نظام الهی مستلزم تأمین کلیه نیازمندیهای معنوی، مادی در تمام مراحل زندگی اجتماعی و اصلاح کلیة نهادهای جامعه است. امام نه تنها این نظریه را که حرکتهای اجتماعی نمیتواند صرفاً بر اساس انگیزههای معنوی خالص به وجود آید، باطل نمود؛ بلکه با انقلاب اسلامی ثابت کرد که چنین امری قابل اثبات است.
به گونهای که گسترش ارزشهای والای انسانی در جامعة ما و توجه مردم به اسلام ناب و ایمان و اعتقاد به ارزشهای دینی و اسلامی به حدّی پررنگ شد که مردم فداکاری و جانبازی در راه آن را وظیفة انسانی و الهی خود دانسته و در جنگ تحمیلی و مبارزه با تهاجم فرهنگی، فاتح میدانهای نبرد شدند. امام خمینی (ره) به عنوان فقیه و اندیشمند زمانشناس و ایدئولوگ سیاسی در عصر دینستیزی و مهجوریت آن، در فرهنگ و تمدن زمانه با بهره گرفتن از شیوة پیامبر اکرم (ص) و معصومین (ع) توانست ملتی را که استعمار، نشاط و استقلال آنان را گرفته بود، به صحنة زندگی اجتماعی بازگرداند و حکومتی مبتنی بر خواست و ارادة مردم در قالب قانون اساسی جمهوری اسلامی که منادی عدالت، آزادی، استقلال است به جهان عرضه نماید.
نکتة قابل توجه دیگر در احیای تفکر دینی، مسأله فرهنگسازی معنوی بود. امام خمینی (ره) در عین انعطافپذیری و روحیه بزرگی که داشت هرگز نسبت به اجرای احکام دین و تحقق اهداف مذهبی کوتاه نمیآمد و معتقد بود که تحمل تمام مشکلات سیاسی و اجتماعی، نه تنها به تحقق یک دستور دینی و حکم مذهبی میارزد که بر آن برتری و فضیلت دارد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، کم کم روحیة دینداری و معنویتگرایی که مایه و سرمایة اولیة خود را از امام (ره) و احوال او برگرفته بود در جامعة ما به صورت یک فرهنگ عمومی و همهجانبه درآمد. به نحوی که وضع ادارات، سازمان ها، وزارتخانهها، دانشگاهها و ... دستخوش تغییر و دگرگونی شد و هزاران نهاد، تشکیلات، مؤسسه، کتابخانه، فرهنگستان، فرهنگسرا و حوزة تحقیق و پژوهش دینی به وجود آمد.
پرورش معنوی نسل جوان
امام (ره) در طول دوران رهبری خود توانست با فراگیرسازی اندیشه اسلامی و گره زدن شئونات زندگی مردم با آن، از نونهالان این مرز بوم جوانانی با ایمان و متدین بسازد. در واقع این امام (ره) بود که توانست با قدرت معنوی و نفوذ کلام شگفتانگیز و اعجابآور خود جوانان پس از انقلاب را به لحاظ معنوی متحول کند.
به گواه تاریخ، این جوانان چنان متحول شدند که به جای هرگونه بی بندوباری و خودباختگی، مساجد و محافل مذهبی را پررونق ساختند، به تعظیم و تکریم شعایر مذهبی همت گماشتند و در دوران جنگ تحمیلی از مساجد، پای منبر و محراب راهی سنگرهای نبرد حق علیه باطل شدند.
این جوانان با اندیشههای امام راحل بود که بجای توجه به هوا و هوسهای زودگذر، شب را به شبزندهداری، نماز، مناجات، اشک و آه در انتظار دیدار امام زمان خود سپری کردند و روز را به رویارویی و مبارزه با دشمن پرداختند و همة هستی خود را به پای اسلام و ایمان خود ریختند؛ و حالا ۴۳ سال پس از گذشت انقلاب اسلامی این جوانان هستند که با تاسی به آموزههای امام راحل (ره) و راهنماییهای هوشمندانه حضرت آیت الله خامنهای توانسته اند در دوران کنونی همچنان در علم و باورهای دینی پیشتاز و سرآمد دیگر جوانان کشورهای اسلامی در جهان باشند و با پیشرفتهای علمی خود هر روز افتخاری جدید برای وطن بیافرینند. در این رابطه، رهبرگرانقدر انقلاب حضرت آیت الله خامنهای نیز تائید میکند که امام (ره) تا چه حد به جوانان کشور محبت و ایمان داشت ...
احیای خودباوری معنوی
امام خمینی (ره) منادی بیداری معنوی، خودباوری و بازیابی خویشتن بود. برای اثبات این مدعا کافیست که نگاهی دقیق و جامعهشناسانه به سطح فکر، فرهنگ و انتظارات و آرمانگراییهای جامعة امروز ایران بیاندازیم و با پیمودن این مسیر دریابیم که یکی از بزرگترین مواریث معنوی امام (ره) و انقلاب اسلامی، بیداری، هوشیاری مردم و خودباوری آنها و بازیافتن خویشتن است.
زیرا پیش از انقلاب اسلامی، سیاستهای استعماری و حاکمیتهای دستنشاندة چنان مردم کشورمان را در خواب و خودفراموشی فرو برده بودند که نه تنها به سرنوشت خود نمیاندیشیدند، بلکه به طور کلی در برابر سرنوشت سیاسی، اجتماعی خود نیز بیتفاوت و حتی از آن گریزان بودند. اما امام (ره) آنچنان این مردم را بیدار، هوشیار و به حقوق مسلّم خود آشنا و حساس کرد که اگر امروز بحث از مردمسالاری و حکومت مردمی میشود و این تعداد مطبوعات، مقالات و بحثهای حقوقی و اجتماعی در جامعة ما طرح میشود همه مدیون و مرهون حرکت امام ودعوت امر به خویشتن خویش و رهایی از خودباختگی است.
هدایــت و مدیریــت
اگر در جوامع به اصطلاح مدرن و دموکرات وظیفة مدیران، ادارة جامعه و تحقق اراده مردم باشد، در جامعة مورد نظر امام خمینی (ره) عنصر هدایت نیز به ادارة جامعه افزوده میشود و در واقع مسئولان نظام، هم ادارهکنندة جامعه هستند و هم راهبران جامعه به سوی کمال و قرب الهی و این معنای دقیق "مردمسالاری دینی" و "نظام ولایت فقیه" در عصر حاضر است.
فراموش نکنیم که در نظام فکری امام (ره) نظام آفرینش بر اساس محبت رقم خورده است (کنت کنزاً مخفیا و احببت ان اعرف) و عشق مرکب رفتن انسانها به سوی کمال است. از این رو، از نظر امام (ره) در رأس هرم جامعه اسلامی باید کسی قرار گیرد که خود درس عشق و سرسپردگی به خالق را آموخته، از خود تا خالق خویش سفر کرده، اسما و صفات حضرت حق را آموخته و به شریعت الهی که همان قوانین و دستورالعمل هدایت انسانهاست وقوف یافته باشد.
از دید امام (ره) چنین کسی، در حالی که محب مردمان است، محبوب آنان نیز خواهد بود. درو اقع امام راز موفقیت رهبر دینی را در همین رابطة عاطفی ایمانی و رابطة دو سویة میان مردم و رهبر میدانست.
تلفیق دیــن و دانـــش
از همین رو تلاش امام برای این امر به عنوان یکی از مواریث معنوی ایشان در خور تأمل است. برای اثبات این موضوع فقط کافیست که به حجم تحقیقات علمی و مذهبی پیش و پس از انقلاب اسلامی، آمار مطبوعات و مؤسسات فرهنگی و مباحث علمی، گفتگوهای مذهبی، سمینارها، کنگرهها و بحثهای فراوانی که در داخل و خارج کشور در مورد تلفیق دین و دانش انجام گرفته نگاهی بیاندازیم و از این مهمتر، رشد تعداد دانشگاهها، مؤسسات علمی و آمار دانشجویان در گذشته و حال نشان میدهد که امام خمینی (ره) چه میراث علمی _ معنوی با ارزشی برای ایران از خود بجا گذاشته است.
بی شک از این مهم نباید گذشت که اگر امروزه کشور ما به لحاظ علمی و پزشکی، حجم اختراعات و اکتشافات در جهان سرآمد است، مدیون همین میراث با ارزش امام راحل (ره) و راهنماییهای داهیانه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای است.
توجه جهان به مقاومت و مظلومیت مردم فلسطین
قدس، نخستین قبله مسلمانان جهان، سرزمین اصلی و موطن هزاران آواره مسلمان فلسطینی است که استکبار جهانی توسط صهیونیسم جنایتکار از سال ۱۹۴۸ آن را از دست ساکنانش خارج ساخت و تحت سلطه نیروهای اشغالگر قدس قرار داد.
امام خمینی (ره) در روز ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ در پیامی خطاب به مسلمانان ایران و جهان، آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس نامید و از امت و دولتهای اسلامی خواست برای کوتاه کردن دست رژیم صهیونیستی و پشتیبانان آن از سرزمینهای اشغالی به هم بپیوندند.
امام در این پیام چنین فرمودند: «من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران میکند. من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند؛ و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و میتواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان "روز قدس" انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.»
در واقع امام با این ابتکار سیاسی، نور امید به دل مظلومان فلسطینی تاباند و میلیونها انسان آواره و مبارز را برای مقابله عملی با توطئههای رژیم اشغالگر قدس و آمریکای جهانخوار مصممتر و استوارتر کرد. امام راحل (ره) با نامگذاری روز قدس، توجه جهان را به مظلومیت فلسطینیها و آرمان رهایی قبله نخست مسلمین معطوف و به سران رژیم صهیونیستی، آمریکا و حامیان غربی آن ثابت کرد، مظلومان جهان تنها نیستند و دفاع از مظلوم جزو اصول این نظام اسلامی است.
نتیجه گیـــــــری
اعتراف میکنم که گردآوری مطالب و نوشتن درباره امام خمینی (ره) واقعا" کاری سخت و حساس بود! زیرا ابعاد شخصیت سیاسی و معنوی ایشان تا آن حد بزرگ است که هرچه مینویسی و هرچه در این باب کنکاش میکنی گویی به قطرهای پرداختی در قیاس با دریا.
امام خمینی (ره) گرچه بیش از سه دهه است دعوت حق را لبیک گفته و دیگر بین ما نیست، اما از خود میراثی با ارزش در زمینههای مختلف سیاسی، دینی _ معنوی و آموزشی برجا گذاشته که کنکاش در هر کدام از آنها نیازمند تحقیق و مطالعهای عمیق است. میراثی که سالهای سال میتواند روشنایی بخش و الگویی منحصر به فرد برای تمام انسانهای مسلمان و یا آزاده جهان باشد.
در واقع گرامی داشت یاد امام (ره) فقط نباید منحصر به سالروز تولد، قیام ۱۵ خرداد و یا فوت او باشد، بلکه اگر ادعای شاگردی او را داریم باید همواره در رفتار و عملکرد خود شاگردی ساعی و کوشا باشیم.
این عملکرد ما در عرصه کشورداری، حکومت و یا زندگی فردی است که میتواند اثبات کند که واقعا" شاگرد امام راحل (ره) هستیم یا فقط نام او را برای بهره برداریهای سیاسی به دوش میکشیم! که اگر اولی باشد نتیجه اش میشود رشد و پیشرفت تمام کشورهای اسلامی و اگر دومی باشد که ره به جایی جز خسران نخواهد برد.
کیمیا خسروی منفرد
تحریریه میراث فرهنگی