آزادسازی خرمشهر و شرح قهرمانی رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس در کتاب ها و رمان های مختلفی منعکس و روایت شده است که هر یک بخشی از این حماسه تاریخی را ترسیم کرده اند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در تاریخ ملت ها، قهرمانان و شهرهایی که برای دفاع از وطن، استقامت می کنند همیشه جاودان خواهند ماند. به خصوص زمانی که کشوری مورد تعرض و تهاجم دشمن قرار گیرد و مردمان آن دیار از خاک خود جانانه دفاع کنند. در ایران نیز قهرمانان و شهرهایی که در طول تاریخ در مقابل دشمن ایستادگی کرده و به نماد پایداری تبدیل شده اند، کم نیستند. یکی از مقاطع بزرگ و درخشان تاریخ معاصر ایران، دوران جنگ تحمیلی و یکی از نمادهای مقاومت و مبارزه، شهر خرمشهر است.
آغاز جنگ و مقاومت مردم و اشغال خرمشهر
خرمشهر در طول دوران دفاع مقدس به اسطوره مقاومت و حماسه تبدیل شد. چرا که مردمان این خطه با دست خالی، اما اراده پولادین در مقابل تعرض دشمن مسلح، مقاومت و او را زمین گیر کردند.
نبرد خرمشهر درگیری شهری میان ارتش عراق و رزمندگان ایرانی است که در داخل خرمشهر و حومه از تاریخ ۳۱ شهریور تا ۴ آبان سال ۱۳۵۹ رخ داد. ماجرا این گونه آغاز شد که ۱۲ لشکر رژیم بعث عراق به سمت خرمشهر روانه شد که با مقاومتِ مردم خرمشهر، سپاه و گردان دژ نیروی زمینی ارتش و گردان تکاوران دریایی بوشهر، رو به رو شد. ارتش بعثی که در خیال خود میپنداشت که یک روزه خرمشهر را اشغال میکند، پس از ۳۴ روز و با حمایت همه جانبه قدرتهای جهانی، خرمشهر را اشغال کرد.
آزادسازی خرمشهر
گرچه صدام وعده داده بود که یک روزه خرمشهر، سه روزه خوزستان و یک هفتهای ایران را اشغال میکند، اما با مقاومت مردمی و نیروهای سپاه و ارتش، به اشغال خرمشهر و حصر آبادان اکتفا کرد. اما این اشغال هم دوام نیاورد و در عملیات بیت المقدس رزمندگان توانستند خرمشهر را آزاد کنند. آزادسازی خرمشهر از اهداف اصلی عملیات بیتالمقدس بود، که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در کنار هم توانستند خرمشهر را از لوث اشغالگران بعثی پاک کنند؛ به طوری که بعد از این نبرد، شهر خرمشهر پس از ۵۷۶ روز اشغال، سوم خرداد سال ۱۳۶۱ بازپس گرفته شد. این عملیات چهارمین و بزرگترین عملیات از سلسله عملیات آزادسازی مناطق اشغالی بود که با اجرای آن بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع از مناطق اشغالی آزاد شد. فتح خرمشهر بازتاب جهانی داشت و این نبرد از لحاظ نظامی، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ جنگ تحمیلی شناخته میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ روز ۳ خرداد را به عنوان؛ روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی کشورمان نامگذاری کرده است.
کتابهایی که خرمشهر قهرمان را معرفی میکنند
در خصوص آزادسازی خرمشهر و مقاومت مردم این خطه، ادبیاتی غنی وجود دارد؛ به طوری که صدها کتاب به رشته تحریر درآمده است. در این بخش به بخشی از کتابهایی که در این خصوص نگاشته شده اشاره میشود.
دا از کتاب¬های مهمی است که خرمشهر دوران دفاع مقدس را به خوبی معرفی میکند. این کتاب، خاطرات سیدهزهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در خرمشهر است و سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور اصلی کتاب است. نام گذاری دا با هدف تشکر از همه مادران ایران اسلامی و مادرانی که فرزندانی سلحشور و ایثارگر برای دفاع از میهن اسلامی پرورش دادند و در سوگ آنها نشستند، تا عزت و سربلندی ایران را نظاره گر باشند.
این کتاب، که نورالهدی ماه پری نگاشته و انتشارات راهیار آن را منتشر کرده است؛ روایتی داستانی از زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان، مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی است. خانم احمدیان که از بانوان فعال در ستاد پشتیبانی دفاع مقدس اهواز بود پس از جنگ، وارد فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میشود. او یکی از بانوان تأثیرگذار و الگو در اهواز است و همچنان در ۷۳ سالگی، علاوه بر امور خیریه، در حوزه کارآفرینی و ایجاد شغل برای مردم نیز فعال است.
این کتاب روایت زنان ملارد در پشتیبانی دفاع مقدس است که همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر و با حضور علیرضا مختارپور؛ رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نویسنده و جمعی از زنان راوی این کتاب، رونمایی شد. «ما هم جنگیدیم» خاطرات واقعی زنانی است که با مدیریت شمسیخانم اتفاق زیبایی را در جنگ تحمیلی رقم زدند؛ اتفاق مبارکی که نه میشود آن را با هزینههای کلان دولتی به دست آورد و نه زور و اجبار. این روایت¬ها برگهای سپیدی در تاریخ دفاع مقدس این مملکتاند؛ همین قدر پاک و بیآلایش؛ مثل خود این زنان روستایی و نوع زندگی ساده آنها. پژوهش و مصاحبه کتاب «ما هم جنگیدیم» را محمدمهدی رحیمیان انجام داده، نرجس توکلی لشکاجانی آن را نگاشته و انتشارات «راه یار» منتشر کرده است.
این اثر حاصل حدود ۴۰ ساعت مصاحبه سعید علامیان با محمد نورانی است که خاطرات او از تولد تا آزادی خرمشهر را در بر میگیرد. فصلی از اینکتاب هم به سرگذشتی گذرا تا پایان و پس از جنگ اختصاص دارد. نام محمد نورانی با مقاومت خرمشهر عجین شده و اسم او همیشه در کنار محمد جهانآرا، سید عبدالرضا موسوی، صالح موسوی، احمد فروزنده و دیگر مدافعان خرمشهر میآید.
این کتاب، مجموعهای از خاطرات دوران جنگ است که در آن نویسنده تلاش دارد تا رخدادهای جنگ را از زبان شاهدان عینی، رزمندگان و خانوادة شهدا، با رعایت امانتداری به نگارش درآورد. کتاب دارای چهارفصل از جمله: یاد شهدای عزیز و خاطرات رزمندگان اسلام، نیروی دریایی خرمشهر در آغاز جنگ تحمیلی، جانفشانی عکاسان دفاع مقدس و بیانات و آلبوم عکس رهبر انقلاب در جبههها است.
این کتاب یکی از آثار محمد درودیان و کتاب دوم از مجموعه تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق است که به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. کتاب حاضر جلد دوم از یک مجموعه سه جلدی است که در آن به تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق پرداخته میشود. این کتاب تلاش دارد ابعاد مختلف جنگ ایران و عراق را بررسی و واکاوی کند.
این کتاب جلد نخست از «تاریخ شفاهی سرلشکر دکتر سید یحیی (رحیم) صفوی» است که نتیجه ۲۸ جلسه مصاحبه مرحوم دکتر «حسین اردستانی» با ایشان از بهمنماه سال ۱۳۹۲ تا مردادماه سال ۱۳۹۴ است. در این گفتگوها به زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی ایشان به صورت گذرا پرداخته شده و ماجراهای مربوط به وقوع انقلاب اسلامی و آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شرح داده میشود.
ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاشها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است. به دلیل علاقهاش به این محله و کوچه نام کتاب را «کوچه نقاشها» گذاشته است. در این کتاب راوی دست ما را میگیرد و ما را به ۱۶ گذر از زندگیاش میبرد. کتاب حاصل سه ماه مصاحبه صبوری با کاظمی است. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای ۵ و ۸ فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده است. کوچه نقاشها خاطرات سید ابوالفضل کاظمی است که مصاحبه گر آن راحله صبوری و راوی کتاب سید ابوالفضل کاظمی است. خاطرات کاظمی از آن جهت سزاوار تامل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و ردههای بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور وی در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است.
این کتاب جلد اول از مجموعه تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار احمد غلامپور است که از ۱۵ گفتگو تشکیلشده و شامل سه دوره از زندگی سردار غلامپور میشود؛ دوره کودکی تا انقلاب اسلامی، دوره پس از انقلاب اسلامی تا وقوع جنگ تحمیلی و دوره هجوم ارتش عراق تا آزادسازی خرمشهر. اولین جلسه گفتگو با سردار غلامپور در ۲۷ مرداد سال ۱۳۸۸ در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شده است.
وجهتسمیه عنوان کتاب یعنی «جوانان اهواز زندهاند» را میتوان در قسمتی از کتاب دید که جنگ عراق علیه ایران را روایت میکند. در بخشی از کتاب چنین نوشته شده است که «لشکر ۹ عراق روز نهم جنگ به حمیدیه در ۱۵ کیلومتری اهواز رسید. این لشکر اگر موفق میشد از حمیدیه بگذرد، بعد از الحاق با لشکر ۵ وارد اهواز میشد و شهر سقوط میکرد. آیتالله بهشتی با گزارشی که از شمخانی و دیگران گرفته بود، متوجه شده بود که اهواز بهزودی سقوط خواهد کرد. ایشان پیش امام رفته و گفته بود بچهها نگران سقوط اهوازند. امام پاسخ داده بودند که «مگر جوانان اهواز مردهاند؟» این پیام که از طریق شمخانی به بچهها رسید، خون همه را به جوش آورد و عدهای از جوانان اهواز به فرماندهی غیور اصلی رفتند و به عراقیها شبیخون زدند و آنها را دهها کیلومتر عقب راندند».
«سلام بر ابراهیم» اثری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است که در قالب زندگینامهای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار ابراهیم هادی منتشر شده است. این کتاب حاصل بیش از ۵۰ مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه یاری رساندند. این اثر از سوی گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی منتشر شده و تاکنون پرمخاطبترین عنوان منتشر شده این گروه فرهنگی است.
کتاب یکی از اولین خاطراتی است که از خرمشهر به روایت یک بانو، مریم امجدی، نقل شده است. راوی این کتاب که دوران نوجوانی و جوانیاش مصادف با روزهای جنگ بوده، پس از انقلاب اسلامی ضمن تحصیل در دبیرستان به عضویت حزب جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و بسیج خرمشهر درآمده و دورههای امدادگری و فنون نظامی را آموزش میبیند. با شروع تهاجم عراق به خرمشهر، او در مشاغل مختلف، چون امدادرسانی در بیمارستان و نگهداری از انبار مهمات مسجد جامع خرمشهر خدمت میکند و در این مدت گاهی نیز به خط مقدم جبهه میرود. این کتاب را فریبا طالش پور نگاشته و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
کتاب نوشته گلعلی بابایی است که خاطرات سردار محمدعلی جعفری فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را روایت میکند. این اثر از دوران کودکی در تابستان سال ۱۳۳۵ آغاز میشود و تا فتح خرمشهر ادامه مییابد. «کالکهای خاکی» حکایتی است نزدیک و عینی از فتح خرمشهر به روایت فرمانده سابق سپاه.
این کتاب به کوشش سیدقاسم یاحسینی با محوریت خاطرات یکی از حاضران و ناظران در جنگ نوشته شده و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. نویسنده خود درباره کتاب میگوید: خدا را شاکرم که در این کتاب توانستم به سراغ مردی از قهرمانان سرزمینم بروم که سرافرازانه ایستاده و از شرف ارتشی بودن و ایرانی بودنش دفاع کرده است.
یکشنبه آخر را معصومه رامهرمزی نوشته که خاطرات دختری ۱۴ ساله از آغاز جنگ تا زمان فتح خرمشهر را حکایت میکند. این کتاب روایتی زنانه از سالهای دفاع مقدس است. روایت بخشی از خاطرات معصومه رامهرمزی، رزمنده آبادانی است که با شروع جنگ پا به جبهه میگذارد و تا پایان جنگ، عمر و بهترین لحظات زندگیش را صرف کمک به رزمندگان میکند. این کتاب را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.
عبدالشریف ولدبیگی