تصویربرداریهای اخیر از مغز افراد نشان میدهد کرونا میتواند اثری معادل ۱۰سال پیرتر شدن روی فیزیک مغز بگذارد و به مشکلات تمرکز و حافظه بینجامد. دلیل این مسئله هنوز روشن نیست.
اما شرایط اینگونه نماند. روز پنجم بود که ورق برگشت. نمیدانست چه شده. مسئله با حالت تهوع و مشکل معده شروع شد و یک جور فراموشی عجیب به سراغش آمد.
از آن زمان تا کنون النا دچار ضعف شدید حافظه و مشکل تمرکز شده است. در میان حرف زدن ناگهان سکوت میکند چرا که کلمات لازم برای کامل کردن جملهاش را به خاطر نمیآورد. او با غصه میگوید: «از نظر جسمی مشکلی نیست، اما واقعا عذاب آور است.»
نظرسنجیها نشان میدهد یک نفر از هر ۴ نفر از ۸۰ میلیون آمریکایی که تا کنون به کرونا مبتلا شدهاند، از نوعی آسیب شناختی با نام «مِه مغزی» شناخته میشود، رنج میبرند. «ادوارد شورتر»، استاد روانپزشکی دانشگاه تورنتو میگوید؛ درست است این اصطلاح یک اصطلاح رسمی پزشکی نیست، اما اصطلاح مرسومی است که برای توصیف مجموعهای از نشانهها مانند سردرگمی، ضعف دریافتن کلمات، از دست دادن حافظه کوتاه مدت، سرگیجه یا ناتوانی در تمرکز به کار میرود.
احتمال ابتلا به این آسیب شناختی در افراد بستری شده در بیمارستان، سه برابر بیشتر از دیگر مبتلایان است. اما تصویربرداریهایی که به تازگی انجام شده است، نشان میدهد حتی ابتلای خفیف به کرونا هم میتواند با تحلیل بردن بخشی از مغز، باعث ایجاد آسیب جسمی معادل ۱۰ سال پیرتر شدن شود.
«آیوش باترا»، عصب شناس دانشکده پزشکی دانشگاه نورث وسترن میگوید: «شواهدی در دست داریم که نشان از آسیب عصبی ماندگار در مغز دارند؛ شواهد بیولوژیک و زیست شیمی، رادیوگرافیها و مهمتر از همه شکایت بیماران از مشکلات شناختی. این مسئله کیفیت زندگی آنها و عملکرد هر روزه آنها را تحت الشعاع قرار داده است.»
تأثیر جدی کرونا بر مغز
برخی از گویاترین شواهد مربوط به آسیب عصب شناختی در پی ابتلا به کرونای خفیف در انگلیس و از تحقیقاتی به دست آمده است که تغییرات مغز افراد را پیش و پس از بیماری نشان میدهد.
در این تحقیقات در قالب طرح «پروژه بانک زیستی» از مغز ۷۸۵ بیمار بین ۵۱ تا ۸۱ ساله که پیش از آغاز همه گیری مورد تصویربرداری مغزی قرار گرفته بودند، دوباره تصویربرداری شد. آزمایشها یا سابقههای پزشکی نشان داد ۴۰۱ نفر از این داوطلبان به کرونا مبتلا شده بودند. بیشتر آنها علایم خفیف بیماری را نشان داده و فقط ۱۵ نفر از آنها در بیمارستان بستری شده بودند.
نتایج نشان داد چهار و نیم ماه پس از ابتلا به کرونای خفیف، به طور متوسط از ۲ دهم درصد تا ۲ درصد از حجم مغز بیماران کاسته شده بود و ضخامت لایه خاکستری مغز آنها هم از افراد سالم کمتر شده بود.
افراد در سنین پیری، سالانه ۲ دهم تا ۳ دهم درصداز ماده خاکستری ناحیه هیپوکامپ مغز خود را از دست میدهند. ناحیه هیپوکامپ مغز با حافظه در ارتباط است.
آسیب وارد شده به بافت ناحیه مرتبط با بویایی در بیماران مورد بررسی هم در حدود ۷ دهم درصد بیش از افراد سالم بود.
عملکرد داوطلبان مورد بررسی در آزمایشهای شناختی هم نسبت به پیش از ابتلا به کرونا به شدت افت کرده بود. مدت زمان انجام دو آزمایش مربوط به اندازه گیری توجه، توانایی جداسازی بصری و سرعت پردازش در این افراد بین ۸ تا ۱۲ درصد بیشتر شده بود. عملکرد این بیماران در سرعت یادآوری، زمان واکنش و قابلیت استدلال، اُفت چشمگیری نداشت.
«گوئنل دوواد»، دانشمند علوم اعصاب از دانشگاه آکسفورد که رهبری مطالعه در انگلیس را بر عهده داشته میگوید: «میزان این اُفت توانایی ذهنی را میتوان با میزان آسیب به بافت خاکستری آن قسمت از مغز که درگیر شده است، مرتبط دانست.»
در مجموع، مطالعات انجام شده نشان میدهد نمره بیماران کرونایی در آزمایش توجه، حافظه و عملکرد اجرایی در مقایسه با افراد سالم بسیار کمتر است. «ژاک هیوگان» عصب شناس دانشگاه «لاریبواسی یر» پاریس میگوید: «هنوز روشن نیست که آیا مغز میتواند خود را ترمیم کند و اینکه عملکرد ذهنی بیمار حتی با بهره گیری از توانبخشی شناختی، بهبود مییابد یا نه.»
هیوگان میگوید: هنوز به طور دقیق نمیدانیم چه اتفاقی دارد در مغز رخ میدهد. شاید آسیب ناشی از کرونا در مغز منجر به طیفی از ناهنجاریهای زوال عصبی شود. اکنون از این جهت مطمئن نیستیم، اما به هر حال خطری است که وجود دارد. باید این مسئله را در سالهای پیش رو با دقت رصد کنیم.
علت مِه مغزی و اُفت شناختی چیست؟
حتی پیش از همه گیری کرونا هم دانشمندان به این مسئله آگاه بودند که ابتلاهای ویروسی میتوانند صدمات شناختی طولانی مدتی در پی داشته باشند. این مسئله به خوبی ثابت شده که ابتلاهای ویروسی، بار بیماریهای عصب شناختی را به شکل قابل توجهی در جهان افزایش میدهند. اگرچه هنوز در این مورد که علت دقیق تأثیرات شناختی کرونا چیست، اتفاق نظر وجود ندارد، آثار این بیماری بر اندامهای مختلف میتواند مصیبت بار باشد، و این یعنی این بیماری از راههای بسیاری میتواند مغز را متأثر کند.
دادههای مربوط به کالبدشکافی در فنلاند نشان میدهد کرونا به واسطه تأثیر بر سیستم تنفسی، میتواند سلولهای مغزی را با قحطی اکسیژنی روبرو کند. کرونا همچنین در موارد نادری ممکن است با ایجاد انسفالیت یا التهاب حاد مغزی، به مغز آسیب بزند. مشکل دیگری که شیوع گستردهتری دارد، پاسخ ایمنی شدید ناشی از بیماری کروناست که با انگیزش طوفان نوعی از پروتئینها به اسم سیتوکینها، باعث ایجاد التهاب سراسری در بدن میشود. پژوهشها نشان میدهد التهاب طولانی مدت باعث تشدید افت شناختی و بیماری زوال عصبی شده و از این راه باعث زوال عصبی بهبود یافتگان بیماری کرونا شود.
در همین حال، تا شش ماه پس از بهبود فرد از کرونا، خطر ایجاد لختههای خونی همچنان وجود دارد. این لختههای خونی میتواند به سکته مغزی و نرسیدن اکسیژن به مغز شود. نتایج یک مطالعه نشان میدهد سلولهای غول پیکر سازنده پلاکت که به طور معمول در مغز استخوان سرگردانند و عوامل لخته کننده خون را تولید میکنند، در مویرگهای مغزی افراد فوت شده از کرونا یافت شدهاند. این سلولها میتوانند باعث سکته افراد مبتلا به کرونا شوند و به طیفی از صدمههای عصب شناختی بینجامند.
همچنین، شواهد حاکی از وجود نوعی پروتئین با نام بتا-آمیلوئید در مغز افراد جوانی که از بیماری کرونا فوت کردهاند، باعث شده است برخی دانشمندان نگران افزایش خطر ابتلا به آلزایمر در بهبود یافتگان از کرونا شوند.
همچنین دادههایی به دست آمده که نشان از هجوم ویروس کرونا به مغز دارد. مطالعهای که در مؤسسه ملی سلامت آمریکا انجام شده است و اکنون در دست بررسی است، نشان میدهد ویروس کرونا چگونه میتواند فراتر از ریه و نای گسترش پیدا کند. از نتایج مطالعه یادشده اینگونه بر میآید که ناتوانی سیستم ایمنی در پاکسازی بدن از ویروس، میتواند یک علت بالقوه نشانگان کرونای طولانی مدت همانند مه مغزی باشد.
شمارش موارد ابتلای خفیف
فراتر از ردیف کردن دلایل احتمالی صدمات شناختی کرونا، یک نگرانی عمده این است که به سختی میتوان آمار دقیقی از تعداد بیماران کرونایی که به مسائل شناختی دچار شدهاند به دست آورد. یک علت آن این است که این نشانگان همیشه بلافاصله پس از ابتلا بروز نمیکنند.
«ریچارد نیومن»، کهنه سرباز آمریکایی که اکنون مدیر یک شرکت آی تی در هیوستون تگزاس است، یک نمونه از این موارد است. او تابستان سال گذشته به نوع شدید کرونا مبتلا شد و دو هفته در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. اما تا یک ماه پس از مرخصی از بیمارستان، دچار مشکلات شناختی همانند مشکل در تشخیص افراد نشد.
نیومن میگوید: «چهره را تشخیص میدادم، میدانستم که میشناسمشان، اما نامشان را به یاد نمیآوردم.» هشت ماه پس از ابتلا به کرونا، نشانگان این صدمه شناختی چندان بهبود نیافته است. او میگوید؛ این مسئله واقعا آزار دهنده است و کیفیت زندگی اش را تحت الشعاع قرار داده است.
دست کم یک مطالعه در آمریکا نشان میدهد پیگیری از افراد بهبود یافته از کرونا که در ۵۹ بیمارستان این کشور بستری شده بودند، نشان داد دو سوم این افراد در طول ۶ ماه پس از ابتلا، نوعی از مسائل شناختی را تجربه کرده بودند. با وجود این، همانگونه که مطالعه انگلیس نشان میدهد، حتی موارد خفیف ابتلا هم میتواند افراد را در معرض صدمههای شناختی قرار دهد. حال اگر قرار باشد این دسته از بیماران، کرونای خود را با مشکلات شناختی که ناگهان پس از آن ایجاد شدهاند مرتبط ندانند، ردیابی آنها و رسیدگی به مشکلاتشان سختتر میشود. برخی هم ممکن است به علت ترس از انگ خوردن یا تبعیض، تمایلی به طرح مشکلات عصب شناختی خود که پس از کرونا ایجاد شده نداشته باشند.
متخصصان همچنین نگرانند که در دسترس بود واکسن و افزایش سویههای خفیفتر باعث شود مردم به واسطه نا آگاهی از آسیبهای شناختی ناشی از بیماری، زودتر از موعد، سپرهای دفاعی خود را کنار بگذارند. اگرچه واکسنهای موجود در زمینه پیشگیری از ابتلا به نوع شدید بیماری مؤثرند، اما مانع از ابتلای فرد به «کرونای طولانی» نمیشوند.
دوآد از دانشگاه آکسفورد میگوید؛ از آنجا که شواهد مربوط به مطالعات انجام شده در زمینه کرونا طولانی مدت و همینطور مطالعه انجام شده در انگلیس نشان میدهد حتی نوع خفیف بیماری هم میتواند آسیب رسان باشد، باید از طرز نگاهی که فقط از دریچه مرگ و موارد شدید به بیماری مینگرد فاصله بگیریم.