مدتهای طولانی بود که کشور در حال پیشروی در راستای تولید و رفع موانع آن بود که کم کم به سطحی از توانایی و باور علمی عملی رسید که بحث شرکتهای دانشبنیان به نقطه عطف خود یعنی انتخاب به عنوان شعار سال رسید.
مالکیت فکری از دو کلمه مالکیت و فکر تشکیل شده که اولی از جنس ثروت و دومی همان علم دانایی و دانش است از طرفی شرکت دانش بنیان نیز از دو عنصر شرکت و دانش تشکیل شده که باز هم رسالت اصلی هر شرکتی تحقق یک سری اهداف مالی و اقتصادی است لذا دو اسم مالکیت فکری و شرکت دانش بنیان و خلاق، از نظر مبنایی و رسالت قرابت بسیار زیادی با هم دارند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد یا رشد آنها را جدا از هم رقم زد.
دانش و فناوری کالای اصلی یک شرکت دانشبنیان یا خلاق است که طبیعی است با رشد و افزایش شرکتهای دانشبنیان نیاز به جایگیری محافظتهایی از این جنس نیز بیشتر شود و اینجاست که مالکیت فکری به عنوان مجموعه قوانین حفاظت از داراییهای فکری و نامشهود پا به میان گذاشته و دوشادوش این شرکتها در عرصه ظاهر خواهند شد.
به طور مثال یکی از شاخصهای مهم پیشرفتگی کشورهای توسعه یافته در تعداد اختراعات آن کشور است که این شاخصها فقط زمانی رشد صحیح میکنند که حفاظت قانونی لازم نیز ایجاد شود بنابراین بحث مالکیت فکری جزو ملزومات اصلی و جدانشدنی در رشد و بسط دانش بنیان است.
داراییهای نامشهود این شرکت مانند دانش و فناوری بشدت نیازمند حمایت توسط مجموعه قوانین مالکیت فکری هستند و در این بین علاوه بر تقویت مبادی قانونی باید خود شرکتها نیز با این داراییهای خود آشنا شوند و مفهموم و ارزش داراییهای نامشهود خود را بدانند. لازم است شرکتها لیستی تخصصی از این داراییهای خود را استخراج کنند و سپس از نحوه حفاظت هر کدام از این داراییها مطلع شوند. بطور مثال اکثر این شرکتها نمیدانند یک سری از اطلاعات آنها جزو "راز تجاری" است و تنها زمانی به فکر حفظ آنها میافتند که آن را از دست داده اند یا حادثهای مشابه را رویت کردهاند.
امنیت دانشبنیانی
امنیت دانش بنیانی مقوله بسیار مهمی است که زیرساخت یک توسعه پایدارملی را پایه ریزی میکند، زیرا امنیت دانشبنیانی امنیتی فراگیر را در همه عرصه ها، چون اقتصاد، نظامی، پزشکی و بازار را برقرار میکند، امنیت خود دانش بنیان را نیز مبانی حقوقی جامعه و در راس همه مالکیت فکری تامین میکند که طبیعی است با سوق جامعه ما به سمت دانش بنیانی نیاز واقعی ما به مالکیت فکری واضحتر دیده خواهد شد. پس توجه به مالکیت فکری یک لازمه مهم است که نباید منتظر شویم که نیاز آن در اثر پیدایش مشکلات لمس شود بلکه همزمان با رشد شرکتهای دانش بنیان مقوله مالکیت فکری نیز رشد کند و همپا با دانش بنیان رو به بالا حرکت کند. پس این امنیت در کنار مالکیت فکری برای دانش بنیانی قدرت و پایندگی را به ارمغان دارد و بازتاب نهایی این موضوع در توسعه پایدار متجلی خواهد شد.
دانشبنیان و دانشگاههای نسل سوم
شرکتهای دانش بنیان در واقع شکل بسیار فشردهای از یک دانشگاه نسل سوم یعنی دانشگاههای کارآفرین است و حتی نمونه موفقتر از دانشگاه نسل سوم میباشند چرا که توانسته از اعضای خود کارآفرینان بارزی بسازند و از علم و تجربه خود ارزش افزوده برای جامعه ایجاد کنند، ولی بسیاری دانشگاههای ما هنوز جرات و شهامت تولید ثروت از علم خود را نیافته اند حتی بر روی کاغذ و آیین نامهها لذا با ایجاد ارتباط بین این شرکتها و دانشگاهها منابع عظیمی از علم آکادمیک جامعه میتواند به مرور زمان وارد عرصه تجارت گردد. جالبتر اینکه دانشگاه نسل سه نیز رسالتش تبدیل علم یا همان فکر به ثروت (ثروت از جنس مالکیت است) را دارد یعنی این دانشگاهها نیز تقارب و تزدیکی بسیار عمیقی با مالکیت فکری دارند. شرکتها دانش بنیان مانند دانشگاههای نسل سه در فضای اقتصادی تنفس و ارتزاق میکنند و هر جا بحث پول باشد پای مناقشات و مسایل حقوقی، چون مالکیت فکری نیز باز میشود پس با ورود دانشگاهها به این عرصه میتوان این موارد را از قبل آسیب شناسی کرد و همزمان با کمک به شرکتهای دانشبنیان اساتید و فارغ التحصیلان را نیز به این شرکتها وارد کرد.
نویسنده: رئوف میلاننورانی
عضو کمیته فنی مالکیت فکری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی