ناکامی سارقان مسلح طلافروشی در حاجی آباد هرمزگان

با احترام کسی که مسلح میره دزدی ایا خود طلافروش همکاری نمیکنه ؟ شاهد های صحنه گفتند ظاهرا مقدار زیادی طلا بردند احتمالا نتونستن همه رو ببرن وگرنه بردن که دیده بودند ک کیسه های پر دستشون بوده خارج شدن.

خوب حالا اگر این دو تیر میشد 13 تیر یا یک خشاب 32 تیری و مشتریهای حاضر در مغازه یا طلافروشها را به دیار باقی میفرستاد باز هم پلیس با خوشحالی میگفت با به کار افتادن سیستم امنیتی سر درگم شدن؟ من فکر میکنم پلیس به صرف پلیس بودن نمیتونه صاحب نظر باشه، برای مثال پلیس اماکن به طلافروشیها حکم میکنه که باید دیوار و سقف مغازه هاشون بتن آرمه باشه، مغازه دارها هم که مساحت مغازه براشون اهمیت داره یک پرده نازک سیمان روی دیوار میکشن میگن اینم بتن در حالیکه هدف پلیس اینه که سارق دیوار را سوراخ نکنه بره داخل ولی به این مهم توجه نمیکنه که هدف نهایی سارقین شب رو سرقت از داخل گاوصندوقهاست و کافیه به جای اینکه صاحب مغازه را ملزم به بتن کردن دیوارها کنند ملزم به استفاده از گاوصندوقی بکنند که ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت داشته باشه که دیگه حتی اگر سارقین به هر روشی وارد مغازه هم شدند ولی امکان سرقت از داخل گاوصندوق را نداشته باشند ولی نمیدونم چرا مرغ پلیس یک پا داره و میخواد یک اشتباه را پشت سر هم تکرار کنه و در مورد سرقت مسلحانه هم اشتباه پلیس اینه که مغازه دارها را به داشتن آلارم و دستگاه مه ساز تشویق میکنه در حالیکه اولا سارقین از قبل پیشبینی این موارد را میکنند و اگر هم احمق و تازه کار باشند و پیبشبینی نکرده باشد با به صدا در اومدن صدای آلارم یا شروع به کار مه ساز هول میشن و مخصوصا با شروع به کار مه ساز دیگه چشماشون جایی را هم نمیبینه و چون هم مشتریهای حاضر در مغازه ممکنه جلوی راهشون را بگیرند یا حتی درب طلافروشی بسته شده باشه، شروع به شلیکهای کور میکنند که دیگه باقی قصه معلومه در حالیکه پلیس باید طلافروشها را ملزم به نصب سیستم ضد سرقت مسلحانه کنه که ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت داشته باشه که اصلا و تحت هیچ شرایطی سارقین امکان سرقت و صدمه زدن به هیچ کسی را پیدا نکنند ولی کو گوش شنوا؟؟؟!!!