اوتیسم نوعی اختلال شخصیتی و روانی است که فرد در آن بیشتر به درونگرایی و فاصله گرفتن از محیط پیرامون و انسانهای اطرافش، حتی خانواده دچار میشود.
کودک مبتلا به اوتیسم اختلال تکلم دارد
از نظر کلامی، کودک مبتلا به اوتیسم دچار تاخیر است. کودکان به مرور که بزرگ میشوند، درک بیانی بالاتری در مقایسه با قدرت بیان دارند. یک کودک طبیعی در یک سالگی میتواند تک کلمه ادا کند و در یک سال و نیمی، ۲ تا ۳ کلمه را با هم ترکیب میکند، اما کودکان مبتلا به اوتیسم یا کلام ندارند یا در مقایسه با سن شان دچار تأخیر کلامی هستند یا کلام دارند، اما معنی دار نیست و کلام دیگران را اکو میکنند.
متاسفانه گاهی والدینی را میبینیم که اوتیسم فرزندشان را انکار میکنند. آنها میگویند فرزندم کلام دارد و حتی باهوش است، چون در سن پایین میتواند جملههای سنگین و طولانی را بیان کند، اما برخی کودکان مبتلا به اوتیسم مثل طوطی کلمات و جملههای اطرافیان را تکرار میکنند.
این به معنی هوش بالای کودک نیست بلکه بدان معنی است که کودک درک و شناختی از محیط اطراف ندارد.
کودک مبتلا به اوتیسم «من» نمیگوید
در روند طبیعی رشد، کودکان به محض آنکه «من» را درک میکنند، دیگر از «نام خود» برای بیان خواسته هایشان استفاده نمیکنند در حالی که کودک مبتلا به اوتیسم شناختی از «من» ندارد و خود را با نام صدا میزند؛ مثلا میگوید: «به علی آب بدید!» این نشانه خوبی نیست. حتی کودک مبتلا ضمایر را هم اشتباه استفاده میکند.
ارتباط کودک مبتلا به اوتیسم یکطرفه است
کودک مبتلا به اوتیسم حتی اگر کلام داشته باشد، نمیتواند درست ارتباط برقرار کند و گفتارش جهت دار نیست. ممکن است محتوای کلام با سنش متناسب نباشد یا بدون توجه به صحبتهای دیگران فقط در مورد علایق خود صحبت کند.
در واقع کودک مبتلا به اوتیسم نمیتواند تبادل اطلاعات کند. این کودکان به لبخند یا خستگی دیگران توجهی ندارند و نمیتوانند نوبت را رعایت کنند. آنها ارتباط یکطرفه برقرار میکنند و به همین علت ارتباطشان موثر نیست.
واژه سازی کودک مبتلا به اوتیسم غیرطبیعی است
ممکن است واژه سازی به شکل بازی در کودکان عادی هم دیده شود، اما جایگزین کردن همیشگی واژه ها، مختص مبتلایان به اوتیسم است. مثلا کودک مبتلا به اوتیسم ممکن است همیشه به «باب اسفنجی»، «بنگی» بگوید.
اوتیسم گاهی خفیف است، گاهی شدید
در گذشته اوتیسم به ۵ گروه تقسیم میشد، اما امروزه میدانیم که اوتیسم نوعی اختلال رفتاری است و طیف بندی دارد. ممکن است فردی تمام علائم را داشته باشد و در طیف شدید اوتیسم باشد و به شکل فردی در خودمانده در جامعه ظاهر شود و ممکن است فقط مشکل ارتباطی داشته باشد؛ مثلا نتواند دوست صمیمی داشته باشد و احساسات دیگران را درک کند و در گروه مبتلایان به اوتیسم خفیف دسته بندی شود.
کودک مبتلا به اوتیسم ساعتها با یک وسیله سرگرم میشود
کودک طبیعی مدت توجه کوتاهی دارد یعنی شاید نهایتا ۵ دقیقه با یک اسباب بازی بازی کند و بعد آن را رها کند و سراغ بازی دیگری برود. کودک طبیعی چون محرکهای مختلف را آزمایش میکند، پیشرفت میکند، اما کودک مبتلا به اوتیسم ساعتها یک بازی تکراری انجام میدهد.
کودک مبتلا به اوتیسم محو پنکه و لباسشویی میشود
این کودکان به چرخیدن یا به وسایلی که میچرخد مثل پنکه و لباسشویی علاقهمند هستند و ممکن است ساعتها خود را با تماشای آنها سرگرم کنند. ممکن است زنجیری را تکان دهند یا به موسیقیهای ثابت واکنش و علاقه شدید نشان دهند.
کودک مبتلا به اوتیسم مثل کودکان دیگر بازی نمیکند
این کودکان بازیهای تخیلی ندارند. کودکان از ۱.۵ تا ۲ سالگی وارد بازیهای نمادین میشوند؛ مثلا ممکن است از یک تکه پازل به عنوان لیوان چای استفاده کنند یا عروسک شان را روی پا بگذارند و تکان دهند. این بازیها به رشد طبیعی کودک کمک میکند، اما مبتلایان به اوتیسم این توانایی را ندارند.
آنها با اسباب بازیها آنگونه که باید بازی نمیکنند؛ مثلا ممکن است به جای راه بردن ماشینهای اسباب بازی روی زمین، آنها را پشت هم بچینند و قطار کنند.
تشخیص اوتیسم در بدو تولد ممکن نیست
علائم اوتیسم معمولا از ۹ ماهگی قابل تشخیص است، اما در ۳-۲ سالگی کاملا مشخص میشود مگر در موارد بسیار خفیف که ممکن است در نوجوانی یا جوانی تشخیص داده شود. علائم در ۳ حوزه ارتباط، کلام و علایق و رفتارهای تکراری دیده میشود.
کودک مبتلا به اوتیسم ارتباط چشمی ندارد
در موارد متوسط تا شدید، این کودکان ارتباط چشمی ندارند، اما در موارد خفیف فقط ارتباط کلامی برقرار نمیکنند.
کودک مبتلا به اوتیسم نبوغ خاصی در برخی مسائل دارد
متاسفانه دو سوم کودکان مبتلا کم توان ذهنی هستند و یک سوم آنها هوش معمولی دارند. این کودکان در برخی مسائل نبوغ خاصی دارند. مثلا ممکن است علاقه خاصی به سیارهها داشته باشند و با کمترین تلنگری اطلاعاتی را در این زمینه حفظ کنند و اگر در جمع قرار بگیرند در مورد این مسائل صحبت کنند. معمولا هم به پیامهای ارتباطی دیگران مثل اینکه «بس است» یا «خسته شدیم» توجهی ندارند.
کودک مبتلا به اوتیسم توان هم ذات پنداری ندارد
کودک مبتلا به اوتیسم درک کاملی از احساسات دارد. او میتواند مادرش را بغل کندو ببوسد یا دلیل گریه اش را جویا شود، اما در سنین بالاتر که انتظارها از او بیشتر میشود، ممکن است در این زمینه دچار مشکل شود.
کودک مبتلا به اوتیسم توانایی ذهن خوانی ندارد؛ نمیتواند به محیط توجه کند یا خود را جای دیگران بگذارد و احساسات دیگران را درک کند.
کودک مبتلا به اوتیسم تفکر انتزاعی ندارد
تفکر انتزاعی تفکر پیچیدهای است که با رسیدن به نوجوانی کامل میشود. یک فرد عادی در نوجوانی میتواند متوجه ضرب المثلها و کنایه شود، اما این کودکان چنین درکی ندارند. آنها نمیتوانند از مسائل نتیجه بگیرند و همین موضوع ارتباطشان را مختل میکند.
کودکان مبتلا به اوتیسم یکپارچگی حسی ندارند
این کودکان یکپارچگی حسی ندارند؛ یعنی در برخی از آنها آستانه درد بسیار بالا و در برخی پایین است. بعضی از آنها گاهی متوجه سوختگیهای شدید نمیشوند و برخی با کوچکترین ضربه درد شدید حس میکنند. در مورد صدا هم همینطور است؛ گاهی یک کودک مبتلا صداهای بسیار آهسته را میشنود و به آن توجه دارد در حالی که متوجه صداهای بلند مثل صدای زنگ در نمیشود.
اوتیسم درمان پذیر است
متاسفانه والدین برخی از کودکان دچار اوتیسم واقعیت را انکار میکنند، چون پذیرش این موضوع سخت است، اما با این کار فقط کودک شان را از دوران طلایی درمان محروم میکنند؛ در صورتی که اگر آموزشهای لازم، به موقع به کودک در سن طلایی داده شود، احتمال طبیعیتر شدن رفتارها وجود دارد.
در موارد خفیف معمولا اوتیسم را دیر و در نوجوانی و جوانی تشخیص میدهند. وقتی مهارتها شکل پیدا کرد، دیگر نمیتوان آن را تغییر داد. البته اگر بینش را تغییر دهیم، حتی به این افراد در این سن هم میتوان کمک کرد؛ مثلا اگر نوجوانی نمیداند کجا باید حین ارتباط صحبت هایش را قطع کند، باید به مادر یاد داده شود با علائم خاصی به فرزندش غیرمستقیم نشان دهد صحبت کافی است.
سن طلایی درمان اوتیسم تا قبل از ۵ سالگی است. هر چه در سن پایین تری اختلال تشخیص داده و بازتوانیها شروع شود، احتمال طبیعی شدن بیشتر است، اما باید بپذیریم که این کودکان همیشه تا حدودی با سایر همسالان خود متفاوت هستند.
با این همه، متاسفانه برخی از درمانگران هنوز تعریف قدیمی اوتیسم را باور دارند و فکر میکنند این بیماران، ناتوان و گوشه گیر هستند و اگر فردی کلام و فقط علایق خاص و تکراری داشته باشد، میگویند به اوتیسم مبتلا نیست و با تشخیص اشتباه، کودک را از دورانط لایی درمان محروم میکنند.
باید توقع خود را از کودک مبتلا به اوتیسم تعدیل کنیم
اگر ناتوانیها را نادیده بگیریم و فقط به تواناییها توجه کنیم، مانع پیشرفت کودک میشویم، چون به مرور ضعفها شدیدتر میشود و حتی روی تواناییها سایه میاندازد.
علت قطعی اوتیسم معلوم نیست
عوامل مختلفی در بروز اوتیسم نقش دارند، اما مهمترین علت آن توارث است. جهشهای ژنتیکی در کنار بحث توارث ژنها در بروز این اختلال دخیل است. موضوع مربوط به یک ژن هم نیست و ژنهای مختلف و تعامل آنهاست که باعث بروز اوتیسم میشود.
این بیماری هنوز مرموز است و ناشناختههای بسیاری در مورد آن وجود دارد. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده و علل مختلفی مثل برخی کمبودهای تغذیهای در دوران بارداری یا سن والدین یا حتی برخی بیماریهای دوران نوزادی و ... را در بروز آن دخیل میدانند که هیچ یک صددرصد مورد تایید نیست.
اوتیسم پدیدهای ناشی از شهرنشینی است
این باور، هم درست است؛ هم نادرست. آمار نشان میدهد در مناطق صنعتی میزان شیوع اوتیسم بیشتر است. در بیماریهای جدی روانپزشکی کناره گرفتن از شهر و ورود به روستا باعث میشود فرد زندگی بهتری داشته باشد، چون زندگی در شهر به مهارتهای بیشتری نیاز دارد.
مکان سنجی، مدیریت زمان و جمعیت زیاد، کار را سخت میکند، اما در روستا ارتباط سادهتر است و نیازهای سطحی باعث میشود شدت علائم کم شود، اما فراموش نکنیم به هر حال کسانی که در شهر هستند، دسترسی بیشتری به خدمات دارند و تشخیص بیماری در آنها سادهتر است.
کودک مبتلا به اوتیسم میتواند وارد مدرسه عادی شود
خیلی از کودکانی که اوتیسم خفیف دارند، به مدارس عادی راه پیدا میکنند و اتفاقا برایشان بهتر است، زیرا حضور آنها در کنار کودکان دچار اوتیسم که علائم شدید دارند، میتواند باعث بروز رفتارهای کلیشهای در آنها شود.
در مدارس عادی، حضور یک معلم رابط مخصوصا برای کودک کم توان کمک کننده است. برخی از این کودکان حفظیات خوبی دارند، اما متاسفانه باید بپذیریم که ممکن است حتی به این کودکان قلدری شود یا مورد آزار جنسی یا تمسخر دیگران قرار بگیرند.
به صلاح کودک است که با کودکان طبیعی حشر و نشر داشته باشد. اینکه درمانگر با او به پارک برود، بسیار خوب است، زیرا تعمیم دادن از جمله مسائلی است که این کودکان در آن دچار مشکل هستند.
چنین سرویسی پرهزینه است و به همین دلیل به مادر آموزش داده میشود ارتباطات را در محیطهای دیگر اصلاح کند. مسلما باید به سلامت روان مادر هم توجه کرد و فرصتهایی را به وجود آورد تا بتواند برای خود زمانی داشته باشد.
با این حال، برخی بر این باورند که نباید به اولیای مدرسه در مورد اوتیسم کودکان توضیح داد، چرا که برخی از مدارس ما دید منفی به مسائل روانپزشکی دارند و حتی کودک بیش فعال را در مدرسه روی صندلی جدا مینشانند و اگر کودکی آسیب ببیند، همه تقصیرها را به گردن کودک مبتلا به اوتیسم میاندازند. متاسفانه این ضعفها وجود دارد و به اصلاحاتی در این زمینه نیازمندیم.
اوتیسم هم درمان دارویی دارد، هم درمان نگهدارنده
تعداد داروهای شیمیایی و حتی رژیمهای غذایی که برای درمان به کار میرود، زیاد است. مکمل B ۶، امگا ۳ و حتی رژیمهای بدون گلوتن یا پرپروتئین گاهی برای این کودکان توصیه میشود، اما هیچ یک تاثیر فوق العادهای ندارند.
اگر علائم شدید باشد، مثلا کودک خندههای بی مورد یا حرکتهای کلیشهای یا تشنج و رفتارهای خودآزار داشته باشد، داروهایی برای حذف و طبیعی شدن رفتار او تجویز میشود که موثر هم است.