یک روزنامه فرامنطقه‌ای در یادداشتی نوشت: نیرو‌های مقاومت با دلاورمردی‌ها و شجاعت خود ثابت کرده اند که ارتش رژیم صهیونیستی در حال فروپاشی است.
در تمام بخش‌های کرانه باختری یک رویارویی در حال وقوع است، تنش زایی از بیتا گرفته تا الخلیل، النقب و بنی براک در غزه به طور کمی و کیفی در حال افزایش است. بسیج و یکپارچگی کامل است و همه گردان‌های فلسطینی مواضعی را اعلام کرده اند. آرزو می‌کردم این تنش‌ها به این اندازه نباشد و تنها اظهارات و موضع گیری آرام باشد، اما بر اساس آمادگی و چیدمان میدانی واقعی در اتاق عملیات، می‌توان گفت که بعد از تشدید تنش‌ها که همه ادعا می‌کنند حوادث آن را دنبال می‌کنند، یک حالت سردرگمی، اضطراب و نوعی هرج و مرج در میان فرماندهان سیاسی و نظامی اسرائیل حاکم باشد.
اگرچه هر کارشناس در نهاد‌های مطالعات صهیونیستی می‌تواند بگوید که اقدامات رژیم نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل لزوما به معنای واکنش‌های تنش زایی برای پاسخ به حملاتی خواهد بود که با فشار‌ها و دیکته‌های شهرک نشینان مسلح صهیونیست برای افزایش غصب زمین‌های فلسطینی به ویژه در شمال و جنوب کرانه باختری و قدس و همچنین آواره کردن خانواده‌ها و یورش‌های مداوم روزانه به فلسطینی‌ها صورت می‌گیرد در حقیقت شهرک نشینان صهیونیست سربازانی با لباس غیر نظامی هستند که با خود سلاح نظامی نیز حمل می‌کنند.
بی اعتبار شدن سرویس امنیتی اسرائیل
این سردرگمی‌ها با وجود همه چیز، اتفاق افتاد، اما پیامد‌های این سردرگمی وضع اسرائیل را به یک معضل تبدیل می‌کند. نظرات در میان مقامات سیاسی و نظامی در مورد نحوه مقابله با این عملیات‌های تشدید شده مردان مقاومت مختلف است و با هم در این زمینه متحد نیستند. سرویس اطلاعاتی اسرائیل از خود اینگونه دفاع کرد که اکثر کسانی که این عملیات‌ها را انجام دادند این کار را از طریق دستورات سازمان‌ها انجام نمی‌دادند، بلکه عملیاتی فردی توسط این افراد است که هماهنگی اطلاعاتی و امنیتی را با مشکل مواجه می‌کرد. افشای مقاصد این افراد و متوقف کردن آن‌ها قبل از انجام عملیات، بسیار دشوار است.
به گفته اطلاعات نظامی اسرائیل، عملیات النقب و بنی براک به دست دو نفر که هیچ ربطی به دستورالعمل‌های صادره از سوی فرماندهان و مسئولان سازمان‌ها ندارد، انجام شده است.
اما برخی دیگر نظر غیر از این دارند و می‌گویند سرویس‌های اطلاعاتی شکست خوردند و از شناسایی این عملیات ناتوان ماندند؛ و نیرو‌های امنیتی، پلیس، ارتش، نیرو‌های ویژه با اقداماتی که انجام دادند تنها سعی کردند اعتبار خود را پس از دست دادن آن و از دست دادن اعتماد اسرائیلی‌ها به سرویس‌های امنیتی اسرائیل دوباره بازگردانند.
بنی گانتس وزیر جنگ اسرائیل تصریح کرد: محال است اسرائیل این موج عملیات حمله با سلاح سرد را مهار کند، اسرائیل نمی‌تواند نیت هر کسی را که قصد حمله با سلاح سرد دارد تشخیص دهد، وی به دشواری این نوع عملیاتی که فلسطینی‌ها انجام می‌دهند اعتراف کرد.
از سوی دیگر، نیرو‌های امنیتی و نیرو‌های ویژه به فرماندهی شخص آویو کوخاوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل تلاش کردند با آن کمین بزدلانه‌ای که برای ترور سه تن از مجاهدان جنبش جهاد اسلامی برپا شده بود، اعتبار و حیثیت خود را دوباره بازگردانند. اما با وجود آن، اگرچه کمین محکمی بود، و تعداد اسرائیلی‌ها بسیار بیشتر بود (حدود صد نفر از نیرو‌های ویژه) درگیری روی داد که اسرائیل همچنان جزئیات آن را مخفی نگه داشته است و به تدریج هر روز اطلاعات جدیدی در مورد آن به بیرون درز می‌کند و بر اساس یک اعتراف، تعداد زخمی‌های نیرو‌های ویژه به ۱۱ سرباز اسرائیلی از جمله یک افسر بلندپایه آن رسیده است که به گفته برخی منابع وی سرهنگ یگان ویژه بوده است.
اما آنچه تایید شده، و برخی روزنامه‌های اسرائیلی منتشر کردند این است که خودرویی که سه قهرمان سوار آن بودند در محاصره خودرو‌های نیروی ویژه قرار نگرفت، بلکه سه خودرو نظامی مجهز با آن برخورد کردند تا آن را متوقف کند و یکی از مجروحان شهادت داد که این برخورد‌ها بود که این سه قهرمان را مجبور کرد تا بلافاصله شروع به تیراندازی کنند، زیرا متوجه شدند که این برخورد‌ها یک تصادف رانندگی نبوده، بلکه یک کمین برای آن‌ها بوده است.
یک منبع دیگر نیز گفت: این سه نفر همه گلوله‌هایی که در تیربار خود در اختیار داشتند به سمت نظامیان صهیونیست شلیک کردند صد و بیست گلوله به سمت آن‌ها شلیک کردند بنابراین بیش از صد گلوله از فاصله نزدیک به نیرو‌هایی که تعداد آن‌ها صد نفر بود شلیک شده است و شکی نیست که شمار زیادی از آن‌ها را زخمی کرده اند.
اسرائیل ابتدا ادعا کرد که در این درگیری دو نفر از نیرو‌ها زخمی شدند، سپس به سه نفر افزایش داد و سپس تعداد زخمی‌ها به پنج نفر رسید، اما اکنون از طریق منابع امنیتی اعتراف کرده است که تعداد مجروحان ۱۱ نفر بوده و به جز افسر که انتظار می‌رود اکنون مرده باشد اعلام نکرد که چند نفر از این زخمی‌ها وضعیتی وخیم دارند.
افزایش درگیری ها در باب العامود
دیروز در باب العامود درگیری شدیدی بین نیرو‌های اشغالگر و جوانان فلسطینی که از این منطقه به سمت مسجد الاقصی در حرکت بودند، روی داد که حدود بیست نفر از این جوانان زخمی و به بیمارستان منتقل شدند و حدود هفده جوان از قدس نیز که در آنجا بودند بازداشت شدند و این خود بزرگ‌ترین نبردی است که در طول ماه‌های گذشته در قدس انجام شده است. بدون شک با آغاز ماه مبارک رمضان اسرائیل نیک می‌داند که فرماندهان مقاومت چه چیزی را اعلام کرده اند و همچنین می‌داند ماه مبارک رمضان و نماز در مسجد الاقصی چه معنایی دارد و معنی مخالفت و ممانعت از راهپیمایی‌های این جوانان حرکت کننده به سوی نماز در مسجد الاقصی را نیز خوب می‌داند.
اسرائیل می‌داند اینکه ۲۰ نفر زخمی می‌شوند یعنی چه و اینکه نزدیک به بیست نفر دیگر را در نبرد باب العامود بازداشت می‌کند به چه معناست. این‌ها همه اقداماتی عمدی است تا نبرد باب العامود به سمت اهداف نفتالی بیت و مقامات اسرائیل کشیده شود.می‌خواهند با بازگرداندن اعتماد به ارتش، نیرو‌های امنیت و اطلاعاتی اسرائیل که در نتیجه شکست‌های خود اعتماد اسرائیلی‌ها را از دست داده اند، این اعتماد را بازیابی کنند. اعتماد و جایگاه آن‌ها به دست مبارزان فلسطینی که جان خود را فدا کردند، از بین رفته است؛
بنابراین ما در مورد یک نظریه صحبت نمی‌کنیم، بلکه درباره یک واقعیت عینی صحبت می‌کنیم، اینجا نبردی است که دشمن طراحی کرده است و هدف آن شکستن اعتبار و هیبت مردم فلسطین است که اکنون روحیه آن‌ها بالا رفته و شمشیر را از رو بسته و بپا خاسته اند تا گرد و غباری را که ۱۵ سال با هماهنگی‌های امنیتی با رژیم صهیونیستی بر تن فلسطینیان نشسته است، بتکانند. اردوگاه جنین با مقاومت آماده بازگشت به جنینگراد شد که در سال ۲۰۰۴ با حمله صهیونیست‌ها روبرو شد و ۵۰ فلسطینی به شهادت رسیدند. اما ۳۰ تن از نظامیان صهیونیست را به هلاکت رساندند ما در مورد یک واقعیت انجام شده صحبت می‌کنیم و اسرائیل به این نبرد نیاز دارد.
ناکامی نفتالی بنت برای بازگشت اعتماد به سرزمین های اشغالی
این کابینه صهیونیستی، بیش از نیاز اسرائیل به عملیات نظامی نیاز دارد. اسرائیل به این عملیات نیاز دارد تا به اسرائیلی‌ها و شهرک نشینان اطمینان دهد که پایان اسرائیل هنوز نزدیک نشده است. البته ما در اینجا باید بیشترین نقش را داشته باشیم. زیرا زمانی که کوخاوی از ضرورت عملیات نظامی صحبت می‌کند منظور وی شروع یک عملیات نظامی گسترده است یعنی اینکه او می‌خواهد یک عملیات پیش دستانه انجام دهد. بدون شک کارشناسان اسرائیلی می‌دانند که چنین عملیاتی ممکن است منجر به درگیری با حزب الله یا درگیری با غزه شود و اسرائیل در حال آماده سازی برای آن است.
این بدان معناست که نبردی که کوخاوی در مورد آن صحبت می‌کند، یعنی عملیات نظامی، از نظر جغرافیایی محدود به کرانه باختری یا نوار غزه نخواهد بود، بلکه طرحی است که به منظور گسترش تا زمانی که اسرائیل دوباره توجه را به نقش منطقه‌ای خود در این زمینه جلب کند، طراحی شده است تا اعتماد اسرائیلی‌ها را به ارتش شکست ناپذیر اسرائیل بازگرداند.
به طور خلاصه اتاق عملیات محور مقاومت باید یک بار دیگر خود را ثابت کند، چرا که رزمندگان لبنانی، یمنی و مبارزان فلسطینی ثابت کرده اند که اسرائیل ارتش شکست ناپذیر ندارد، بلکه ارتش اسرائیل در حال فروپاشی است.