بهار، از دیرباز فصل محبوب شاعران پارسی زبان و کانون توجه آنان به طبیعت بوده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما خانم الهام حدادی استاد زبان فارسی درباره بهار گفت: بهار در شعر فارسی همیشه نماد تغییر بوده است این دگرگونی در طبیعت، تولد دوباره ای است؛ و به انسان هم این را یادآوری می کند که ای انسان! تو هم باید تولد دوباره داشته باشی!
وی افزود: به خاطر همین مولانا می گوید بشنو! و مثنوی شریف را با «بشنو از نی چون حکایت می کند وز جدایی ها شکایت می کند» آغاز می کند انسان با آمدن بهار جدایی اش را می تواند به وصال تبدیل کند.
خانم دکتر زینب کوشکی استاد زبان فارسی هم گفت: بعضی شاعران به موضوع بهار نگاه انسانی و عرفانی دارند و این را به تحولی که در درون انسان اتفاق می افتد، ارتباط می دهند و رویکردی که انسان می تواند به خویشتن خود برگردد.
بهار در شعر کهن ما بیش از امروز است و دلیل این را باید وابستگی شدید زندگی انسان دیروز به طبیعت دانست. بهار در اشعار شاعران تعقّلگرا و اندیشمند یک نگاه انفسی است. بعضی مثل ناصرخسرو با توجه به این ناپایداری، انسان را به پرهیز از تعلقات دنیایی تشویق میکنند و بعضی نیز مانند خیام، به این نتیجه میرسند که همین زندگی ناپایدار را نیز باید خوش گذراند و برخی دیگر مانند مولانا از بهار درس تحول می گیرند.