سلام خدا بر پیشوای پاک و مهربانی که زمین و زمان و جان و جهان را امام است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛بوستانِ محمدی (ع) را خدای جان از گلهای رنگارنگی مثل گل محمدی، گل یاس و گل لاله آراسته بود. اما همهی این گل ها، چشم انتظارِ گلی دیگر بودند که آمدنش، باغ جان و جهان را جلوهای والا میبخشید و به جهان هستی، عطری دل انگیز ساطع میکرد. آری، در ۱۵ شعبان، گل نرگس شکفته شد و شب ظلمانیِ غم، با نورِ قدمهای مبارکش روشن شد.ای امام زمان،ای پدر حقیقی و مهربان،ای طبیب روح و جان،ای ولیِ والای خدا،ای سببِ ایجادِ آفرینش، میلادتان مبارک.
ای ابر خوش باران بیا
جهانِ هستی در انتظارِ قدمهای مبارکِ شماست تا از چشمهی مِهرتان بنوشد و سیراب شود.
بی مددِ دمادمِ شما امکانِ هیچ حرکتی به سوی خوشبختی و خُرمی نیست. کیست که بدون دست زدن به خاکِ کوی شما، به کوچه باغ های خدا راه پیدا کند؟ بی خود نیست که مولوی گفت:
پس، به هر دوری(=روزگاری) «ولی ای» قائم است
آزمایش تا قیامت دائم است
آری، جهان بدون ولیِ خدا قابل تصور و قابلِ «بودن» نیست؛ مگر می توان بدون آب زنده ماند و زندگی کرد؟ شما همان آبِ حقیقی و حقیقتِ آب هستید که نه تنها، جانِ بی تاب و تشنه ی عاشقان را سیراب می سازید، بلکه تمامِ ذره ذره ها و لحظه لحظه های جهانِ هستی را از سرزندگی و سرورِ سرمدی سرشار می کنید.
شما مثل خورشید نیستید؛ بلکه خورشید کمی مثل شماست و شما را نمایان می سازد. کارِ خورشید، تابش و تابندگی است؛ اینکه من و ما از این تابش استفاده کنیم یا در خانه بمانیم و از نور و گرمای آن محروم باشیم، به من و ما بستگی دارد:
طبیبِ عشق، مسیحا دَم است و مشفق، لیک
چو درد در تو نبیند، که را دوا بکند؟؟؟
طبیب حاضر است؛ این ماییم که باید با مدد ایشان به پاخیزیم و به سوی نور و سرور حرکت کنیم.
ما تازه به یادمان میآید، هستی!
باز شعبان به نیمه رسید تا به ما تلنگر بزند: آهای اهلِ دنیا، حواستان هست نیمه شعبان، متعلق به کیست؟
در واقع، زمستانِ سرد و سختِ دنیا همواره ادامه دارد و بهارِ واقعی با نگاهِ ناز و نازِ نگاهِ شما جلوه گر می شود. البته، شما که به لطف خدای مهربان، همیشه حاضر و ناظرید؛ اما چه می توان گفت از زنگارِ ذنوب که آینه ی دل را مکدر و تیره کرده و لشکرِ عیوب که بر سرزمینِ قلوب چیرگی یافته.
معمولا در بیشتر وقت ها از شما غافلیم و در شناختِ مسیرِ شما جاهلیم؛ الحق که بسیار بسیار سست و کاهلیم. کارِ بیشترِ ما و بیشترِ کارِ ما صرفِ بررسیِ قیمت دلار و ریال می شود و وقتمان در خواب و خیال می گذرد. باز خدا را سپاس که یک نیمه ی شعبانی هست تا ما کمی تا قسمتی به یادِ مولودِ موعودِ آن روز بیفتیم؛ به قول جلیل صفربیگی:
یک عمر، تو زخمهای ما را بستی
هر روز، کشیدی به سرِ ما دستی
شعبان که به نیمه میرسد، آقا جان
ما تازه به یادمان میآید، هستی!