رئیس کارگروه جمعیت مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت : سرعت کاهش جمعیت در ایران به خطرناکی پرتاب از یک سرسره بلند با شیب بسیار تند است و در کنار قانون جوانی جمعیت که هنوز اصلیترین بند آن اجرایی نشده، چشم امید کشور به جوانهای دهه شصتی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، در حالی که نزدیک به یک ماه از پایان مهلت قانونی دستگاهها و نهادهای مختلف برای تدوین آیین نامههای مرتبط با قانون جوانی جمعیت میگذرد، هنوز مواد مختلف این قانون در سکوت و سکون به سر میبرند و از تشکیل ستاد ملی جمعیت که به اعتقاد کارشناسان این حوزه پای اصلی عملیاتی شدن این قانون است میلنگد. به همین بهانه در روزهای پایانی سال نشستیم پای صحبتهای پروفسور محمداسماعیل اکبری، رئیس کارگروه جمعیت مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ برای ارزیابی بندهای مختلف این قانون و خسارتهایی که کوتاهی در اجرای آن میتواند برای کشور به همراه داشته باشد.
محمداسماعیل اکبری بنیانگذار و مجری آموزش پزشکی جامعه نگر در جمهوری اسلامی ایران است، باور دارد: بر اساس قانون جوانی جمعیت و خانواده که نزدیک به پنج ماه از تصویب آن میگذرد باید دو اقدام صورت میگرفت. یکی تشکیل ستاد ملی جمعیت است؛ قدمی که هنوز برداشته نشده است؛ دوم اینکه باید دستگاههای و نهادهای مختلفی که در مورد خطاب این قانون بودند آیین نامههای عملیاتی شان را برای اجرای این قانون ارائه میکردند که این کار هم انجام نشده است و این یعنی هنوز هیچ پشتوانه برای اجرای این قانون وجود ندارد. هنوز یک آیین نامه چارچوبدار قدرتمند نداریم.
رئیس مرکز تحقیقات سرطان میگوید: نمیتوان از زمان بسیار طلایی که فرزندان قدرتمند دهه شصت را در اختیار داشتیم و میتوانستیم با وجود آنها برای اصلاح ساختار جمعیتی کشور معجزه کنیم آسان بگذریم. قانون جوانی جمعیت برای کشور ما یک چراغ راه است، اما اصل اساسی برای پیشبرد قانون خود ما هستیم؛ تا قبل از این قانون وظیفهها تبیین نشده بود؛ همه از جمعیت خوششان میآمد، ولی هیچ کس هیچ کاری نمیکرد. این قانون در حقیقت وظیفهها را تبیین کرده است و بدون قانون هم نمیشود کاری از پیش برد.
محمداسماعیل اکبری با استناد به آمار میافزاید: متاسفانه ما بیش از میزان باروری مان در سال با رقم بالای سقط روبرو هستیم. این در حالی است که من هیچ کشوری را در دنیا ندیده ام که به نسبت افرادی که در آن متولد میشوند، این میزان سقط داشته باشد. در قانون جوانی جمعیت یک بندی هم برای کنترل سقط دیده شده است.
این فوق تخصص جراحی غدد و سرطان اضافه میکند: برخی میگویند پیر شدن جمعیت یک روال عادی است؛ میگویند با گذر زمان ما در حوزه سلامت هم قوی میشویم و میتوانیم سلامت پیرها را تامین میکنیم، اما نمیگویند که آیا این به نفع مردم است یا خیر. نسبت جمعیتی که به هم بخورد چه میشود؟ برای همین است که آنچه مورد تاکید است اصلاح ساختار جمعیتی است. ما برای جمعیت سالمندمان کرامت قائلیم یعنی در دین ما اگر کسی به سالمند توجه نکند ساختار جامعه اش ماندگار نخواهد شد. این فرموده معصوم است؛ اما یادمان باشد که اگر سالمندی را به عنوان یک مولفه مستقل نبینیم دچار چنین تناقضاتی خواهیم شد.
این استاد تمام کرسی جراحی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه میدهد: تا کمتر از ده سال دیگر در جهان حدود هفت تا هشت کشور باقی میمانند که جمعیت مولدشان بالای ۱۰۰ میلیون نفر باشد؛ چین و هند و آمریکا و بنگلادش و پاکستان و اندونزی جزو این کشورها خواهند بود. ما در آن زمان چقدر جمعیت مولد داریم که بتوانند چرخهای اقتصادمان را بچرخانند؟ ما این را ندیده ایم؛ مقاله چاپ میکنیم در روزنامه اطلاعات که آقا این پیری جمعیت یک روال عادی است. بعد با استناد به آن دستورالعمل سازمان برنامه بودجه بیرون میآید که روال در کشور عادی است. اصلا نباید خوابمان ببرد از این اتفاق. باید دهها روش را به کار ببریم. در آمریکا که سطح بچه آوری از ما کمتر است چه کرده که جمعیت مولدش همیشه بالاترین بوده؟ ما چکار میکنیم؟.
پورفسور اکبری از نتیجه یک کار پژوهشی مشترک در حوزه جمعیت برایمان میگوید: مطالعهای را روی ۱۹۵ کشور با کمک نمایندگانی از کشورهای مختلف دنیا انجام دادیم؛ نتیجه اعجاب آور است؛ در طول هفتاد سال گذشته نزول فرزندآوری در کشور ما نسبت به سایر کشورها مثل سرسرهای با شیب بلند و خطرناک است. در حالی که آمریکاییها برای اینکه به این وضعیت بیفتند یعنی فرزندآوری شان کم شود، نود و پنج سال طول کشید. کشورهای اروپایی از سی و پنج سال تا هشتاد و هشت سال. این کاهش فرزندآوری برای ما، اما حدود ده سال طول کشید. این یعنی تا ده سال پیش ما هنوز بالای سطح جانشینی بچه به دنیا میآوردیم. مراجعی که باید این را اطلاع رسانی کنند، یکی سازمان ثبت احوال است، یکی مرکز آمار ایران و یکی هم وزارت بهداشت، اما هیچ کس در این مدت صدایش درنیامد. حتی سال ۹۵ که سرشماری کلی در کشور انجام شد و دیدند میزان باروری کلی مان به ۱/۹ دهم رسیده هم این موضوع را مطرح نکردند.
رئیس کارگروه جمعیت مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید: مشکل به هم خوردن ساختار جمعیتی ما بیشتر ریشه فرهنگی دارد تا اقتصادی. فرهنگ انقلاب که آمد وسط، ازدواج آسان شد دختر مجرد احساس کرد باید ازدواج کند، پسر مجرد احساس کرد باید تشکیل خانواده دهد. فرزندآوری عشق شد و شوق شد، اما این فرهنگ را برنتابیدند. من پشتوانه علمی برای این حرف هایم دارم. بدون شک دنیا تصمیم گرفت فرزندآوری را در کشورهای مختلف تحدید کند و به تصور خودش قومهای فلان را تقویت و قومهای بهمان را حذف کند. برای این هدف کار کردند. سازمانهای بین المللی محدود کردن جمعیت را از شاخصهای توسعه قلمداد کردند به ویژه برای مسلمانها و به ویژه برای منطقه غرب آسیا، اما ما بیش از همه در تله اش افتادیم.
برای حل بحران جمعیت، پنج شش سال بیشتر وقت نداریم. موثرترین نسل برای حل این بحران هم بچههای دهه شصت هستند؛ این را پرفسور اکبری میگوید و اضافه میکند: اگر بچههای دهه شصت نبودند که این آزمایشگاهها را نمیزدند و این واکسنها را نمیساختند. ما در دنیا چکاره بودیم؟ دیدید چقدر واکسن به ما فروختند؟ مطمئن باشید علت اصلی فروش واکسن به ما این بود که ما خودمان واکسن ساختیم. اگر نساخته بودیم الان مثل افریقاییها بودیم. بهمان نمیفروختند. چون ساختیم آنها هم دکانشان را باز کردند و به ما جنس فروختند. الان افتخار ما همین جوانها هستند. شبیه به همین جوانها را برای سی چهل سال آینده کشور نیاز داریم. واقعیت مطلب این است که گاهی مسئله را هم بد طرح میکنیم؛ و طبیعتا بد حلش میکنیم. برای جمعیت هم همین طور. برای جمعیت اعلام میکنند رشد جمعیت که هست بعد نمیگویند ساختار جمعیت به هم خورده! نمیگویند کجای جمعیت دارد رشد میکند.