به بهانه سیمرغ جشنواره فیلم فجر:
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
فیلم سینمایی «موقیعت مهدی» با ساختار روایی دست به خلق گفتمانی متفاوت در عرصه سینمای جنگ زده و اسطوره های هشت سال جنگ تحمیلی را از عرصه نمادین خارج کرده و در دسترس باور مردم قرار داده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز آذربایجان غربی، هادی حجازی فر، بازیگر و کارگردان نام آشنای سینمای ایران، در نخستین ساخته بلند خود، به سراغ سردار بزرگ اسلام، شهید مهدی باکری رفته، همو که پس از گذشت دهها سال از جنگ تحمیلی به جرات یکی از اسطوره های اخلاق، مدیریت، ایمان و اخلاق در تاریخ انقلاب اسلامی است.
«موقعیت مهدی» روایتی مینیمال و شاعرگونه و ۶ پرده ای از زندگی ارزشمند و پرثمر فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا، سردار شهید مهدی باکری است.
موقعیت مهدی میتوانست به صف انبوه فیلمهای جنگی سینمای ایران ملحق شود و خیلی زود پس از اکران عمومی به دست فراموشی سپرده شود، اما حجازی فر ثابت کرد که از فیلم جنگی چیزی به جز کلیشه ها می خواهد.
حجازی فر در فیلمنامه «موقعیت مهدی» با نگاهی متفاوت و البته به دور از گفتمان اسطوره ساز، به لحظاتی خاص از زندگی شهید مهدی باکری پرداخته است، همان لحظاتی که در چهارچوب متون و روایت های تمثیل گونه، به سختی صحبتی از آن به میان آمده و همین مساله به دست نیافتنی بودن شخصیت شهدا و شکاف باورهای نسل های مختلف انقلاب دامن می زند.
همزمانی دو تصمیم مهم ازدواج در عین اعزام به جبهه و ماندن و جنگیدن در میدان های نبرد، نگاهی یکسان و عدالت محور به پیکر برادران شهیدش و نپذیرفتن بازگرداندن پیکر پاک برادرش حمید و ... این ها پرداخت های حجازی فر در موقعیت های مختلف است که با تکیه بر هنر سینما در قالب میزان سن های تحسین برانگیز و طراحی های صحنه فوق العاده به شیوایی به تصویر کشده و مهمترین صفت این سکانس های زیبا، رئال و باورپذیر بودن آن است.
حرکت آرام دوربین در به تصویر کشیدن خانه ای کوچک و محقر در میانه زمستانی سرد، صدای زنگ تلفنی که هرگز شنیده نمی شود و ... همه و همه اینها از نقاط قوت فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» است.
حجازی فر در نگارش فیلمنامه و پرداخت به شخصیتهای داستان به دنبال خلق قهرمان نرفته است. درست از سکانس شهادت حمید باکری به بعد، این هنر کارگردان و بازی تحسین برانگیز بازیگران فیلم است که داستان را به پیش می برد و مخاطب را مسحور فراز و نشیب های شهید مهدی باکری می کند.
بردن مهمات بر دوش در حالیکه پای بر پیکر پاک شهیدان می گذارد، بازی با فرزند برادر شهید و صحنه های نبردی که به خوبی صحنه های جنگ را روایت گونه و آوینی وار به تصویر کشیده است، تکه های یک پازل بزرگ است که روایت زندگای فرماندهی دلاور از خطه آذربایجان را تکمیل می کند.
شخصیت سردار شهید مهدی باکری در این فیلم، از همان ابتدا و در قالب اعمال و سکنات ساده و مردمی، از خوردن چای تا طرز نشستن و راه رفتن در چشم بیننده باورپذیر و این دنیایی است.
صحنه ما قبل شهادت، آن قاب اعجاز انگیز در میان نیزارها درست به هنگام صحبت با احمد کاظمی، و پیوستن به موج های حور، همان چیزی است که مخاطبی که همراه با این سکانس ها و صحنه ها از مرگ قهرمانش سراغ دارد.
موقعیت مهدی حجازی فر، توانسته از عمق مفهوم مملو از خون و خشونت جنگ، یک داستان شاعرانه و عاشقانه خلق کند، و این داستان را به شیوایی داستان های سحرانگیز هزار و یک شب بازگو و روایت کند.
نخستین فیلم بلند حجازی فر، همان متنی است که مخاطب را از مقام ابژه یک متنِ روایی، به مقام سوژه می رساند و فعلیت شخصیت اصلی داستان را که به حق در فرهنگ غنی دفاع مقدس به شخصیتی اسطوره و نمادین بدل گشته است، در ذهن مخاطب زنده می کند...
موقعیت مهدی، استیضاحی بزرگ است از موقعیت من، موقعیت شما، موقعیت ما در کوران مصائب زندگی، همان جا که در پیشگاه حق، ایمان و بندگی به محک اخلاص گذاشته می شود.
هادی راد، منتقد سینما
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...
مرگی در عین زندگی و فصلی در اوج وصل ...