همزمان با نزدیک شدن سالگرد عملیات والفجر ۸ ، مستند «شبی که طوفان شد» مشتمل بر روایت نقش سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و لشکر ۴۱ ثارالله در این عملیات در بنیاد «مکتب حاج قاسم» رونمایی شد.
آقای امیر عسکری کارگردان مستند «شبی که طوفان شد» گفت: مستند «شبی که طوفان شد» بخشی از مصاحبههای آرشیوی است که بنده در زمان حیات حاج قاسم با این شهید بزرگوار مصاحبه کردم. بخشی از مصاحبهها طی سفری در سال ۸۷ صورت گرفت که شهید سلیمانی و چند فرمانده دفاع مقدس کنار هم جمع میشوند و به مناطق عملیاتی دفاع مقدس سفر میکنند. در این سفر حاج قاسم توضیحاتی را درباره عملیات والفجر میدهد که میتواند دربرگیرنده جذابیتهایی باشد.
وی افزود: حاج قاسم میگفت اگر میسازید باید نقش لشکر ثارالله را پررنگ کنید و از ساخت مستند درباره من به شدت پرهیز کنید. این شهید بزرگوار بسیار سختگیر بود و به راحتی نمیپذیرفتند که بتوانیم با حاج قاسم مصاحبه کنیم. حتی بعد از اینکه مصاحبه با هزاران زحمت و به واسطه مادر یکی از شهدا صورت گرفت، شهید سلیمانی گفت، که از این مصاحبه به هیچ وجه استفاده نکنید تا زمانی دیگر.
وی ادامه داد: اینکه بخواهیم در این فیلم مستند تنها حضور حاج قاسم را در این عملیات نشان دهیم، نبوده است. به هر حال لشکر ثارالله یکی از لشکرهایی بود که در ایام دفاع مقدس خطشکنی کردند. ما دنبال این موضوع بودیم که حاج قاسم روی ماجرای شناسایی بسیار تأکید داشت، همچنانکه وقتی بچههای غواص از آب بیرون میآمدند از آنها شناسایی میخواست.
آقای عسکری تصریح کرد: در شبهای دیگر که رزمندگان به شناسایی میرفتند، آب راکد و ساکت بود، ولی شب عملیات رودخانه طوفانی شد و این طوفانی شدن باعث کمک به بچهها شد که موجب شد که عزیزان رزمنده را دقیقاً به سمت دشمن هدایت کرد که بتوانند عملیات را انجام دهند. این مستند در سالگرد عملیات والفجر هشت از رسانه ملی پخش میشود.
آقای پوریا نجفی نویسنده و تدوینگر مستند «شبی که طوفان شد» نیز گفت: از آن روزی که آقای عسگری متن دویست صفحهای پژوهش را به من دادند، متوجه شدم که قصه این پژوهش برایم جالب است. به همین جهت کار مرا جذب کرد و بعد از اینکه در کرمان حضور داشتم به گروه ساخت این طرح ملحق شدم.
البته کار در جایی گره میخورد. من هم در این مواقع به آقای عسگری گفتم من را به مزار حاج قاسم ببر و وقتی این کار صورت گرفت همه گرهها باز میشد. ضمن اینکه بنده بخشی از متن را در زمانی نوشتم که دایی من فوت شده بود و از این ماجرا بسیار متأثر بودم، اما وقتی دوباره به مزار حاج قاسم رفتم بازهم گره از کارم گشوده شد و دوباره حاج قاسم ما را کمک کرد.