برای بهره مندی از فیضِ فضلِ خدا از طریق حضرات اوصیا و اولیا(که درود خدای مهربان بر آنها باد) کافی است، با ذهن و ضمیر و زبان، از آن بزرگواران طلبِ مدد کنیم.
آری، دودِ دور از نور بودن، به چشم هر که از نور دوری کند، می رود و او را دچارِ بیچارگی و درماندگی می کند.
باید تا وقت هست و فرصت باقی است، دست به دامانِ دوستانِ خدا به ویژه، حضرت امام هادی (که درود خداوند بر ایشان) شویم و به یاری خدا، به اندازه ی ظرفیت و استعدادمان، از خوانِ بخشش و بخشایشِ ایشان بهره ببریم؛ امتحانش سخت نیست؛ ایشان، دعا و صدا و نوا و نجوای ما را در زمان و زمین می دانند و می شنوند؛ درست مثل این ماجرا که گفته اند:
در زمان امام هادي علیه السلام، شخصى به ایشان نامهاي نوشت از يکي از شهرهاي دور؛ نامهاي نوشت که آقا، من از شما دور هستم؛ گاهي حاجاتي دارم و دچار مشکلاتي می شوم؛ به هر حال، بفرمایید چه کنم؟ حضرت امام هادی (ع) در پاسخِ او نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك فَإِنَّ الْجَوَابَ يَأْتِيكَ.»: اگر نیاز و حاجتی داشتی، حرف بزن، بگو، ما دور نيستيم؛ قطعا، پاسخ خواهی شنید و جواب خواهی گرفت.
آری، جسمِ دوستان خدا، شاید در کنار ما نباشد، اما می دانیم روح و دل، در زمان و مکان زندانی نیستند؛ به قول حافظِ شیرین سخن:
گر چه دوریم، به یاد تو قدح(=جام) میگیریم
بُعدِ منزل نَبُوَد در سفر روحانی