تنها فرزند شهید توفیق احمدی ، با شناسایی پیکر پدر شهیدش، سردار باقرزاده و گروه تفحص را فرشتگان نجاتی می داند که بزرگی را به او ارمغان دانند و انتظار را به سر رساندند .
شهید توفیق احمدی ۱۰ آذرماه سال ۱۳۳۴ در روستای باشماق سقز متولد شد و یکم شهریور ماه ۱۳۶۳ در ارتفاعات چهل چشمه دیواندره پس از شکنجه از سوی گروهکهای معاند و ضد انقلاب به شهادت رسید و مخفیانه دفن شد. پیکر مطهر این شهید بهتازگی با تلاش گروههای تفحص شهداء و همکاری مردم بومی منطقه کشف و شناسایی شد و بعد از 37 سال به زادگاهش و بین خانواده اش بازگشت.
توفیق ۱۰ آذرماه سال ۱۳۳۴ در روستای باشماق سقز متولد شد ، دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و با رسیدن به سن ۶ سالگی برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد و تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی به پایان می رساند و به علت نبود امکانات آموزشی و تحصیلی در روستا از ادامه تحصیل باز می ماند.
وی از همان دوران نوجوانی به همراه دیگر اعضای خانواده و در کنار پدرش به کار کشاورزی و دامداری مشغول می شود.
توفیق در سن جوانی با دختری شایسته ازدواج کرد . حاصل این پیوند دختری است که بعد از شهادت پدرش متولد می شود.
شهید توفیق احمدی با پیروزی انقلاب اسلامی برای دفاع از میهن و آرمانهای مقدس امام (ره) و شهدای گرانقدر به عنوان بسیجی مشغول به خدمت بود و در روستای باشماق برای امرار معاش خانواده در قهوه خانه ای مشغول کار شد .
شهید توفیق یکم شهریور ۱۳۶۳ برای تسویه حساب با یکی از مشتریانش در روستای «نرگسله» عازم این روستا می شود و در آنجا گروهک ضد انقلاب وی را به جرم همکاری با جمهوری اسلامی ایران اسیر می کند .
گروهک ضد انقلاب پس از سه روز شکنجه وی را وادار به کندن قبرش میکند و او را ناجوانمردانه به گلوله بسته و به شهادت می رسانند .
عایشه احمدی از پدرش می گوید :
بسم رب الشهدا و الصدیقین
” تقدیم به پدری که ندارم
در میان تمام نداشتههایت دوست دارم شانس دیدنت را هر روز ندارم وقتی دلم هوایت میکند حق شنیدن صدایت را ندارم و ... وقتی دلتنگیهایم آغوشت را برای آرام شدن ندارد، در میان تمام نداشتههایم بازهم با تمام وجودم میگویم پدرجان دوستت دارم...
سلام بر لاله سرخ من، ای پدرم که لبیک به ندای رهبر گفتی و در گلستان انسانیت جای گرفتی و به من آموختی تا جان در بدن دارم به اسلام و مسلمین فداکار باشم و راه پر افتخار تو را با جدیت و تلاش بیامان ادامه دهم.
پدر عزیزم که ایثار را معنا کردی و اکنون که پس از سالها برگشتی باید بیشتر به تو افتخار کنم چرا که دمکراتهای جنایتکار تو را مظلومانه به شهادت رساندند و تو زیباترین تفسیرعشق و شجاعت و ایثار و رشادت معنا نمودید.
اینک تو رفتی و من هستم تا پای جان با مدد پروردگار از خون پاک تو و یارانت دفاع کنم از وقتی که به دنیا آمدم گرچه حسرت دیدن روی پرمهر و دستان مهربانت بر دلم ماند اما از خدا میخواهم که پدر مردم ایران حضرت آیتالله خامنهای را تا انقلاب حضرت مهدی عج محافظت کند و دستان پرمهر پدرانهاش همیشه بر سر ما فرزندان شهدا مستدام بماند.“
این فرزند شجاع شهید در متنی از فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، سردار باقرزاده هم تشکر و قدردانی می نماید :
بسمربالشهداءوالصدیقین
سردار رشید و بزرگ اسلام، فرشته نجات دل تنها فرزند یک شهید، سلام علیکم و رحمه الله و برکاته؛
اینجانب عایشه احمدی تنها فرزند شهید تازه تفحص شده شهرستان سقز استان کردستان، شهید توفیق احمدی میباشم.
سردار جان امشب خیلی خیلی دلم تنگ بود خیلی برایتان دعا کردم، که واقعا فرشتهاید.
سردار جان من دو هفته بعد از شهادت پدرم به دنیا آمدم و در این دنیا از محبت پدر هیچ بویی احساس نکردم...
فرشته جانم، بابایم آمد. بعد از سی و هفت سال بابای شهیدم آمد!... سردار جان بزرگم کردید، سردار جان دل یک بچه یتیم که هرگز بوی بابا را احساس نکرده بود شاد کردید، بابایش را برایش آوردید. دیگر مثل سابق دلتنگ نیستم که همه میرفتند سر مزار بابایشان!
از خداوند عالمیان خواستارم که فرشته نجات دل من سردار رشید و بزرگ اسلام سردار باقر زاده را در پناه خود و قرآن محفوظ بدارد. ... دست مریزاد. دختر کوچکتان عایشه احمدی. سقز-کردستان
پاسخ سردار باقرزاده:
سلام علیکم دخترم؛ خدا را شکر که بابای خوب و مهربان و شجاع و مظلومت آمد.شما بهتر از هر کسی درد فرزندان امام حسین علیهالسلام را درک می کنی، خصوصا درد رقیه کوچک را... البته با این تفاوت که برای حضرت رقیه سلاماللهعلیها در ۳ سالگی سر بریده پدر را آوردند!
شما هرگاه دلت گرفت بر سر مزار پدر حاضر شو و ضمن دعا برای همه، این حقیر و بچههای تفحص را فراموش نکن.
بهطور پیوسته ملتمس دعای خیرتان هستم. سید محمد باقرزاده