سفر وزیران خارجه کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و متعاقب آن ترکیه وایران به پکن می تواند نشانه فصل جدیدی از روابط بر پایه منافع مشترک اقتصادی به جای تنش های سیاسی و نظامی باشد.
هم زمان با مذاکرات احیای برجام ولغو تحریم های ضد ایرانی در وین, سخنگوی وزارت امورخارجه چین اعلام کرد وزیران امور خارجه کشورهای عربستان، کویت، عمان و بحرین و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس روز دوشنبه به دعوت دولت این کشور برای شرکت در یک نشست مشترک این شورا با چین وارد پکن شدند.
این نشست قرار است تا جمعه ادامه داشته باشد و بر اساس آخرین گزارش ها وزیران امورخارجه ترکیه و ایران نیز قراراست به پکن بروند که به نظر می رسد سفر آنها بی ارتباط با نشست دولت چین با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس نیست.
چین که اقتصاد آن بطور شتابان در حال رقابت تنگاتنگ با اقتصاد امریکاست به انرژی نیاز مبرمی دارد و روزانه 14 میلیون بشکه نفت ازخلیج فارس وارد می کند و هر گونه بر هم خوردن ثبات در منطقه می تواند رشد اقتصادی چین را تحت تاثیر قرار دهد.
از سویی دولت امریکا که در حوزه انرژی تقریبا به خودکفایی رسیده و دیگر نیازی به نفت منطقه ندارد در تلاش برای مهار چین و کاهش تمرکز بر غرب آسیاست. در چنین شرایط ازیکسو دولت امریکا برای کاهش تمرکز بر منطقه به دنبال حل وفصل پرونده های بازی است که در دست دارد و از سوی دیگر چین با توجه به خلاء ایجاد شده در تلاش برای پر کردن جای پای امریکاست.
البته کاهش تمرکز امریکا بر منطقه به معنای خروج کامل این کشور از غرب آسیا نیست چناچه اصرار امریکایی ها بر حفظ نظامیان خود در عراق وسوریه را تحت عناوین مختلف چون حضور مستشاری یا حمایت ازشبه نظامیان کردسوری شاهد هستیم.
این در حالی است که کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس که دیگر مطمئن نیستند که دولت امریکا بتواند از آنان حمایت کنند به دنبال برقراری نوعی موازنه در روابط با قدرت های دیگر هستند که در این میان به تمایل آنها به سرمایه گذاری های چین می توان اشاره کرد.
این دسته از کشورها در درون خود اختلافات گوناگونی چون ادعاهای مرزی دارند و از سوی دیگر برخی از این کشورها تحت تاثیر فشارها امریکا و سعودی ها رابطه نه چندان گرمی با ایران دارند و البته در جریان بهار عربی, اختلافات آنها با خود وایران به اختلافات گسترده با ترکیه نیز کشیده شد که مجموع این اختلافات به بروز تنش هایی در منطقه منجر شد.
با این حال به نظر می رسد مشکلات داخلی که گریبانگیر این دسته از کشورها شده و از سوی دیگر شکست آنها در همراهی با محور غربی وصهیونیستی در اجرای طرح خاورمزانه بزرگ و همچنین کاهش تمرکز امریکا بر منطقه, شرایطی را پدید آورده است تا احتمالا کشورهای منطقه با کنار گذاشتن اختلافات موجود سیاسی و نظامی , به منافع مشترک اقتصادی بیاندیشند و به نظر می رسد در این میان چین با توجه به داشتن روابط بی طرف با همه کشورها می تواند نقش میانجیگری در همگرایی آنها و البته تامین منافع خود چه در تامین انرژی وچه احیای جاده ابریشم داشته باشد.
در این میان یک نکته که لازم به ذکر است اینکه آیا امریکا اجازه خواهد داد چنین همگرایی با میانجیگری چین اتفاق بیفتد و مسیر رشد اقتصادی این کشور هموارتر شود به ویژه اینکه پیش از این دولت امریکا پس از آگاهی از قرارداد 400 میلیارد دلاری دولت عادل عبدالمهدی نخست وزیرسابق عراق, زمینه استعفای او را با برهم زدن اوضاع داخلی این کشور فراهم کرد.
--------------------------------------------------------
رضا محمدمراد